| کد مطلب: ۳۱۶۴۶

یک معاهده متعارف/ارزیابی کارشناسان از ابعاد گوناگون توافقنامه جامع راهبردی ایران و روسیه

اینکه وزیر امور خارجه روسیه معاهده با ایران را با معاهده روسیه و کره شمالی مقایسه کرده‌ ‏است، بیان رویاها و آرزوهای روسیه است. آرزوی روسیه این است که کشوری مانند ایران معاهده‌‏ای با ماده دفاع متقابل با این کشور امضا کند و روابطی مانند کره شمالی یا بلاروس با مسکو برقرار کند.

یک معاهده متعارف/ارزیابی کارشناسان از ابعاد گوناگون توافقنامه جامع راهبردی ایران و روسیه

توافقنامه جامع راهبردی ایران و روسیه بعد از چهار سال مذاکره و چند بار تاخیر در امضای آن، عاقبت روز جمعه ۲۸ دی‌ماه در سفر مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور اسلامی ایران به روسیه امضا شد. در طول سال‌هایی که مذاکرات برای انعقاد قرارداد در جریان بود، اظهارات زیادی در مورد محتوای آن مطرح می‌شد.  اینکه چگونه این توافقنامه می‌تواند روابط ایران و روسیه را به سطح یک اتحاد استراتژیک ارتقا دهد و اینکه تا چه اندازه روابط دفاعی و نظامی گسترده‌ای در این توافقنامه پیش‌بینی شده‌است.

در شرایطی که کشورهای اروپایی از زمان آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین نگرانی‌های زیادی در مورد کمک‌های نظامی ایران به روسیه مطرح کرده‌بودند، مقام‌های روسیه اصرار داشتند که تاکید کنند همکاری دفاعی و نظامی بخشی جدی از این معاهده جدید است  اما با امضای توافقنامه و انتشار متن کامل آن مشخص شد که هیاهوهای بسیار در مورد محتوای این توافقنامه، بسیار فراتر از متن و محتوای اصلی آن بوده‌است و آنچه میان تهران و مسکو امضا شده، یک توافقنامه متعارف همکاری‌های بلندمدت است که جزئیات مبهمی دارد که باید در قالب توافقنامه‌های جزئی‌تر و موردی عملی شوند.

معاهدات پیشین

این نخستین بار نیست که ایران و روسیه با یکدیگر توافقنامه‌های همکاری بلندمدت امضا می‌کنند. نخستین همکاری‌های دوجانبه میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی، بلافاصله پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از سال ۱۳۶۸ آغاز شد. از آنجا که در دوران جنگ شوروی حامی اصلی نظامی عراق محسوب می‌شد، روابط میان تهران و مسکو چندان دوستانه نبود.  علاوه بر این اشغال افغانستان توسط شوروی نیز به شدت با مخالفت و محکومیت تهران مواجه شده‌بود اما سال ۱۳۶۸، بعد از پایان جنگ این مشکلات مرتفع شده‌بود.

نخستین توافقنامه‌های تهران و مسکو در این دوران بعد از سفر اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی به مسکو امضا شد. در این سفر توافقنامه‌های متعددی در خصوص همکاری‌های نظامی و هسته‌ای میان ایران و شوروی امضا شد که بسیاری از آنها تا پایان موجودیت شوروی و حتی پس از آن اجرایی شدند. ۱۱ سال بعد، در دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی، ایران تصمیم گرفت که توافقنامه جامع همکاری بلندمدت با روسیه امضا کند. 

این توافقنامه سال ۱۳۷۹ در سفر سیدمحمد خاتمی به مسکو امضا شد و از سال ۱۳۸۱ بعد از تصویب در مجالس دو طرف اجرایی شد.  مدت نخستین قرارداد بلندمدت ایران و روسیه ۱۰ سال بود، اما با توافق دو طرف این توافق می‌توانست هر بار به مدت ۵ سال تمدید شود.  نخستین بار سال ۱۳۹۱ این توافقنامه به صورت خودکار بدون مخالفت تهران و مسکو به مدت ۵ سال تمدید شد. 

سال ۱۳۹۶ نیز به مدت ۵ سال دیگر این توافق تمدید شد.  سال ۱۴۰۱ درحالی‌که مذاکرات برای امضای یک معاهده بلندمدت جدید میان ایران و روسیه در جریان بود، دو طرف تصمیم گرفتند که موافقتنامه جامع همکاری دوران خاتمی را بار دیگر تمدید کنند.  نهایتاً قرار است بعد از اینکه توافقنامه جدیدی که دو هفته پیش امضا شد وارد فاز اجرایی شود، توافقنامه دوران خاتمی کنار گذاشته‌شود.

نعمت‌الله ایزدی، سفیر پیشین ایران در شوروی معتقد است که موافقتنامه جدید را نباید با معاهدات پیشین مقایسه کرد.  وی می‌گوید: «این درست نیست که معاهده جدید را با توافق‌های پیشین ایران و روسیه مقایسه کنیم و بخواهیم برآورد کنیم که کدام توافقنامه قوی‌تر یا ضعیف‌تر است، آنچه در این معاهده اهمیت دارد این است که یک گام رو به جلو در روابط ایران و روسیه برداشته‌شده‌است. 

تهران و مسکو به توافق‌هایی که در گذشته داشته‌اند بسنده نکرده‌اند و تصمیم گرفته‌اند که روابط خود را گسترده‌تر کنند.»  او می‌گوید: «این معاهده متناسب با امکاناتی که ایران و روسیه دارند، قصد دارند روابط خود را گسترده دهند. باید توجه کرد که از زمانی که مناسبات دوستانه ایران و شوروی در دوره جمهوری اسلامی شکل گرفت، تغییرات زیادی در منطقه‌ی پیرامونی دو کشور رخ داده‌است و به تناسب منافع و موقعیت‌های دو کشور هم تغییر کرده‌است.  بالطبع باید شکل توافقنامه‌هایی هم که میان دو کشور وجود دارد به تناسب شرایط تغییر کند.»

دوران اجرای معاهده جدید ۲۰ساله است و در صورت توافق دو طرف پس از پایان زمان اجرای آن، این توافقنامه به صورت خودکار به مدت ۵ سال تمدید می‌شود.  نعمت‌الله ایزدی معتقد است: «بلندمدت بودن این توافق، یک ویژگی مثبت تلقی می‌شود. این یک معاهده کلی است و برای عملی کردن اهداف بندهای آن باید توافقنامه‌های جداگانه امضا شود.  وقتی یک معاهده بلندمدت میان دو کشور وجود داشته‌باشد، نسبت به آینده اطمینان ایجاد می‌شود و زمانی که مقام‌های دو کشور می‌خواهند قرارداد جدیدی برای همکاری امضا کنند، به قول معروف دست و دل‌شان نمی‌لرزد و نسبت به آینده روابط دو کشور اطمینان دارند.  البته این مربوط به شرایط عادی است.»

اتحاد استراتژیک

هرچند در عنوان این توافقنامه از عبارت «راهبردی» استفاده شده‌است، اما محتوای این توافقنامه چندان فراتر از معاهدات عادی که با عنوان  CPA یا موافقتنامه جامع  همکاری در جهان رایج است ندارد.  در دوره دولت سیزدهم، مقام‌های دولتی اظهارات زیادی درمورد ارتقای روابط ایران و روسیه به نوعی «اتحاد استراتژیک» مطرح می‌کردند.  یکی از ابزارهای رسیدن به این رابطه استراتژیک از دیدگاه دولت پیشین، امضا معاهده جدید بلندمدت بود اما محتوای این توافقنامه تفاوت چندانی با معاهده‌های متعارف دوجانبه که ایران می‌تواند با هر کشور دیگری امضا کند ندارد.  نعمت‌الله ایزدی، سفیر پیشین ایران در اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری فدراتیو روسیه معتقد است که امضای توافقنامه بلندمدت به روابط دو کشور کمک می‌کند.

می‌گوید: «ارتقای رابطه ایران و روسیه به این معنا است که ما از تمامی ظرفیت‌های ممکن در رابطه با روسیه استفاده کنیم تا بتوانیم حداکثر منافع ممکن را برای کشورمان تامین کنیم.»  به گفته این دیپلمات پیشین ایران در روسیه، ایران و روسیه در عین اینکه همکار یکدیگر محسوب می‌شوند، در بسیاری از زمینه‌ها نیز رقیب هم هستند و روابط‌شان را باید در قالب همکاری و رقابت تنظیم کنند. وی می‌گوید: «ایران و روسیه در خیلی زمینه‌های اقتصادی و ژئوپلیتیک با یکدیگر رقابت دارند.  برای مثال ایران در بازار نفت و گاز طبیعی رقیب روسیه است.»

ایزدی معتقد است آنچه در مورد «اتحاد استراتژیک» و روابط ویژه مطرح می‌شود، فقط مربوط به تعداد معدودی از روابط دوجانبه میان کشورهای جهان است که قابل تعمیم به روابط همه کشورها نیست.  به‌خصوص که چنین روابطی می‌تواند برای هر دو طرف هزینه‌های زیادی بر جای بگذارد.  ایزدی می‌گوید: «به جز معدودی از کشورهای مشخص در جهان که روابط استراتژیک واقعی با یکدیگر دارند، مثل اسرائیل و آمریکا یا آمریکا و بریتانیا، روابط دوجانبه عادی بقیه کشورها عمدتاً براساس منافع متقابل تعریف می‌شود. 

روابط استراتژیک واقعی، از جمله مثال‌هایی که گفته‌شد، بر مبنای همکاری و پشتیبانی در هر شرایطی است اما روابط دوجانبه و چندجانبه کشورهایی که از موضع برابر با یکدیگر رابطه دارند بر مبنای دو عنصر رقابت و منافع ملی تنظیم می‌شود. وقتی دو کشور از موضع برابر، حتی به صورت درازمدت وارد همکاری با یکدیگر می‌شوند، مبنای روابط‌شان منافع ملی است.  وقتی از روابط ویژه استراتژیک بین کشورهایی مانند آمریکا و بریتانیا یا آمریکا و اسرائیل صحبت می‌کنیم، باید توجه کنیم که این روابط فراتر از منافع ملی است.  همین امروز مشاهده می‌کنیم که آمریکا برای دفاع از اسرائیل تا چه اندازه مجبور به قربانی کردن منافع خود در منطقه خاورمیانه است و تا چه اندازه هزینه‌های سنگینی به آمریکا تحمیل شده‌است.»

ابعاد همکاری‌های دفاعی

بخش عمده‌ای از مسائل مرتبط با همکاری‌های نظامی و دفاعی ایران و روسیه در قالب توافق جدید در مواد ۵، ۶ و ۷ این توافقنامه ذکر شده‌است.  این همکاری‌ها منوط به تصمیم‌های کارگروه همکاری نظامی شده‌است که بر اساس این توافقنامه تشکیل خواهد شد. مسائلی مانند برگزاری مانورهای نظامی مشترک، تبادل هیئت‌های نظامی و کارشناسی، آموزش کارکنان نظامی، تبادل دانشجویان و اساتید افسری، شرکت در نمایشگاه‌ها، عملیات مشترک امداد و نجات و دیدار از بنادر توسط کشتی‌ها و شناورهای نظامی از جمله مسائل پیش‌بینی‌شده در این توافقنامه است.  همچنین مبارزه مشترک با تروریسم و جرایم سازمان‌یافته فراملی نیز در چارچوب این توافقنامه دوجانبه گنجانده شده‌است.

نعمت‌الله ایزدی در مورد ضرورت امضاء توافقنامه جدید میان ایران و روسیه در زمینه دفاعی و نظامی می‌گوید: «اگر در دوره آقای هاشمی ما توافقنامه همکاری‌های دفاعی برای واردات اسلحه از شوروی سابق امضا کردیم، بر اساس نیازهای نظامی آن زمان‌مان توافق کردیم. بسیاری از سلاح‌هایی را که در آن دوران از شوروی وارد می‌کردیم، دیگر نیاز نداریم و در برخی حوزه‌ها خودمان به تولیدکننده و حتی صادرکننده تبدیل شده‌ایم.»

بسیاری از موارد پیش‌بینی‌شده در این توافقنامه پیش از این هم بین دو طرف اجرا می‌شد. از جمله شرکت در رزمایش‌های نظامی مشترک که پیش از این چند دوره در اقیانوس هند برگزار شده‌است و همچنین بازدید ناوهای نظامی دو طرف از بنادر یکدیگر. مسائل مرتبط با مبارزه با تروریسم و جرایم سازمان‌یافته فراملی، علاوه بر توافقنامه‌های پیشین میان دوطرف در قالب چندجانبه نیز در اسناد تصویب شده توسط ایران برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای موجود بود. نکته مهم در ماده ۱۳ این توافقنامه تعهد دو طرف به مقابله با حضور نیروهای نظامی غیرمنطقه‌ای در دریای خزر است؛ موضوعی که همواره مورد تاکید ایران و روسیه قرار داشت، اما سه کشور دیگر ساحلی دریای خزر چندان با آن موافق نیستند.

ابعاد همکاری‌های اقتصادی

همکاری‌های اقتصادی در قالب این توافقنامه از موارد ۱۸ تا ۲۷ مورد توافق قرار گرفته‌است. بسیاری از این موارد، تاکید بر توافق‌هایی هستند که در گذشته میان ایران و روسیه انجام شده‌بود.  برای مثال استفاده از ارزهای ملی در مناسبات تجاری دو کشور، تاکنون بارها مورد توافق تهران و مسکو قرار گرفته‌است و این‌بار نیز در بند ۲ ماده ۲۰ توافقنامه مورد اشاره قرار گرفته‌است.

هرچند در طول سال‌های گذشته اتصال شبکه‌های بانکی دو کشور از طریق اتصال شبکه شاپرک به شبکه میر و امکان استفاده از کارت‌های بانکی ایران در خودپردازهای روسیه به صورت آزمایشی انجام شده‌است، اما مشخص نیست در شرایطی که هم ایران و هم روسیه به شدت نیازمند ارزهای خارجی مانند دلار و یورو برای استفاده در تبادلات تجاری دیگر خود هستند، تا چه اندازه چنین امری امکان‌پذیر باشد. در عین حال ایران و روسیه توافقنامه‌های دوجانبه و چندجانبه متعددی برای تسهیل تجارت امضا کرده‌اند. از جمله امضای توافقنامه تجارت آزاد ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا که روسیه عضو موثر آن است، عملاً پرداخت تعرفه برای طیف وسیعی از کالاهای صادراتی و وارداتی ایران از کشورهای عضو این اتحادیه از جمله روسیه را حذف کرده‌است.

در حال حاضر حجم مبادلات اقتصادی سالانه ایران و روسیه نزدیک به ۴ میلیارد دلار است. هرچند این عدد نسبت به سال‌های گذشته رشد چشمگیری داشته‌است، اما بسیار کمتر از اعدادی است که پیش از این توسط مقام‌های دولت پیشین در مورد ظرفیت روابط اقتصادی دو کشور بیان می‌شد. برای مثال خرداد ۱۴۰۱ جواد اوجی، وزیر وقت نفت جمهوری اسلامی ایران در مراسم روز ملی روسیه در سفارت این کشور در تهران گفته‌بود که در عرض یک سال و نیم مناسبات تجاری ایران و روسیه به ۴۰ میلیارد دلار خواهد رسید. این عدد رویایی هرگز محقق نشد و در طول دو سال و نیمی که از این ادعا می‌گذرد، افزایش مناسبات تجاری ایران و روسیه فقط در سطح چند صد میلیون دلار باقی مانده‌است.

سابقه همکاری‌های نظامی و هسته‌ای

هرچند تعامل میان ایران و روسیه در طول دهه‌های گذشته به شدت تحت تاثیر اوضاع جهانی و فشار کشورهای غربی قرار داشته‌است و بسیاری از ناظران معتقدند که روسیه در اجرای تعهدات خود نسبت به ایران، چه به صورت خودخواسته و چه تحت تاثیر فشارهای خارجی تعلل کرده‌است، با این حال در طول ۳۵ سال گذشته، روسیه در برخی تعهدات خود، از جمله فروش تجهیزات نظامی به ایران و همچنین ساخت نیروگاه هسته‌ای، به‌رغم تاخیرهای بسیار، موفق عمل کرده‌است. به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران، در این همکاری‌ها روسیه خدمات و تجهیزاتی را در اختیار ایران قرار داده‌است که هیچ قدرت جهانی و منطقه‌ای دیگر حاضر به ارائه آنها به ایران نبود. به نظر می‌رسد که امیدواری دولت ایران در حال حاضر این است که روسیه بعد از امضای موافقتنامه جدید همکاری‌های خود را در این حوزه‌ها با ایران افزایش دهد.

حسن بهشتی پور copy

حسن بهشتی‌پور، تحلیل‌گر مسائل اوراسیا می‌گوید: «اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، مسکو به‌‌رغم شهرت به بدعهدی در قبال ایران، در شرایطی که هیچ طرف خارجی حاضر به همکاری نظامی با ایران نبود، بعد از سفر سال ۱۳۶۸ اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی به اتحاد جماهیر شوروی، این کشور قراردادهای متعددی با ایران امضا کرد که از جمله آنها قراردادهای فروش تسلیحات نظامی به ایران بود.  بخش بزرگی از این قراردادها حتی بعد از فروپاشی شوروی، توسط دولت غربگرای روسیه هم اجرایی شد.» 

این کارشناس مسائل روسیه می‌گوید:  «من به خاطر دارم که سال ۱۹۹۵، معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا و ویکتور چرنومردین، نخست‌وزیر وقت روسیه توافقنامه‌ای محرمانه امضا کردند که براساس آن مقرر شد به ازای دریافت کمک‌های مالی کلان آمریکا به روسیه، برخی از همکاری‌های روسیه با ایران متوقف شود. در واقع آمریکا قطع همکاری‌های نظامی و هسته‌ای روسیه را با ایران به‌عنوان شرط کمک‌های مالی به روسیه قرار داده‌بود.»

براساس توافق محرمانه مشهور به گور چرنومردین مقرر شد که روسیه تمامی تعهدات فروش تسلیحات نظامی متعارف را به ایران تا سال ۱۹۹۹ براساس قراردادی که داشت اجرایی کند، اما پس از آن از تمدید این توافق خودداری کند.  به ازای تعهد روسیه به عدم تمدید این قرارداد بعد از سال ۱۹۹۹، معاون رئیس‌جمهور آمریکا هم متعهد می‌شد که از هرگونه تحریم یا مجازات روسیه به دلیل فروش تسلیحات به ایران که در دوران بیل کلینتون در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار گرفته‌بود، خودداری کند. 

مناسبات نظامی روسیه و ایران حتی بعد از این ضرب‌الاجل هم استمرار پیدا کرد، تا جایی که خانم مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا در نامه‌ای محرمانه به ایگو ایوانف، وزیر خارجه وقت روسیه نسبت به این موضوع اعتراض کرد. رسانه‌های روسیه ژانویه سال ۲۰۰۰ گزارش دادند که روسیه ۵ هلی‌کوپتر نظامی سنگین را به ایران تحویل داده‌است. به گزارش نیویورک‌تایمز، این تجهیزات نظامی از جمله تجهیزاتی نبود که براساس توافقنامه محرمانه گور چرنومردین فروش آنها پس از سال ۱۹۹۹ به ایران آزاد باشد. 

به گزارش نیویورک‌تایمز مادلین آلبرایت، وزیر خارجه آمریکا در پیام خود به همتای روس، در واپسین روزهای ریاست‌جمهوری بیل کلینتون نوشته‌بود: «تصمیم یک‌جانبه روسیه برای استمرار فروش سلاح به ایران پس از ضرب‌الاجل ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ به شکل غیرضروری باعث پیچیده شدن روابط ما خواهد شد.»  آلبرایت هشدار داده‌بود: «استمرار ارسال چنین سلاح‌هایی به ایران می‌تواند روسیه را مشمول تحریم‌هایی براساس قوانین ایالات متحده آمریکا کند.»

بهشتی‌پور، تحلیل‌گر مسائل اوراسیا می‌گوید: «به هر حال نمی‌توان از یاد برد که روسیه چه در حوزه نظامی و چه در حوزه هسته‌ای به ایران کمک کرده‌ و این کمک‌ها تاثیرگذار بوده‌است.»  بهشتی‌پور می‌گوید: «بعد از جنگ تحمیلی در روزگاری که هیچ‌یک از کشورهای غربی حاضر نبودند به خصوص در زمینه دفاعی و نظامی با ایران همکاری کنند، ایران ناگزیر بود که به سمت کشورهایی مانند روسیه، چین یا حتی کره‌شمالی و هر کشور دیگری که حاضر باشد اسلحه در اختیار ایران قرار دهد، برود.  ایران قصد داشت نیروی هوایی خود را تقویت کند و در همین دوران بود که روسیه جنگنده‌هایی مانند میگ ۲۹ در اختیار ایران قرار داد و بعدها نیز سامانه‌های دفاع هوایی تور ام-۱ و اس-۳۰۰ را در اختیار ایران گذاشت.»

بر اساس قراردادی که سال ۱۹۸۹ میان ایران و شوروی سابق امضا شد، ۲۰ فروند جنگنده میگ ۲۹ به همراه آموزش خدمه زمینی و خلبان‌ها و تسلیحات مورد استفاده این هواپیما تا سال ۱۹۹۱ به ایران واگذار شد.  این جنگنده‌ها در کنار تعدادی زیردریایی، هواپیماهای ترابری و هلی‌کوپترهای نظامی و ترابری از جمله دیگر تجهیزات نظامی مهمی بودند که در اواخر دوران شوروی به ایران تحویل شدند.  ایران سال ۱۹۹۲ سفارش ۴۸ فروند دیگر جنگنده میگ ۲۹ را نیز به شوروی داد که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تحت فشار آمریکا، این سفارش به صورت یکجانبه از سوی روسیه لغو شد.  سال ۲۰۰۵  در یک قرارداد ۷۰۰ میلیون دلاری ایران سفارش سامانه پدافند هوایی تور ام-۱ را به روسیه داد که ۲۹ فروند از این سامانه‌ها سال ۲۰۰۷ به ایران تحویل داده‌شد.

شریک اما بدعهد

در میان قراردادهای نظامی ایران و روسیه یک قرارداد به صورت مشخص بسیار جنجالی شد.  سال ۲۰۰۷ ایران قراردادی به ارزش ۸۰۰ میلیون دلار برای خرید ۵ سامانه اس-۳۰۰ با روسیه منعقد کرد.  روسیه سال ۲۰۱۰ بعد از رای مثبت به قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران، فروش این تسلیحات را به ایران منع کرد.  این قرارداد با تاخیر فراوان بعد از ۸ سال زمانی که برجام میان ایران و ۶ قدرت جهانی امضا شد، اجرایی شد.  بهشتی‌پور می‌گوید: «دولت روسیه به بهانه‌های مختلف از ارسال سامانه اس-‌۳۰۰ به ایران خودداری می‌کرد و تا زمانی که دیگر آخرین بهانه آنها، یعنی قطعنامه ۱۹۲۹ که خود روسیه به آن رای مثبت داده‌شده‌بود، از آنها گرفته‌شد، نهایتاً این سامانه را به ایران تحویل داد. نمونه این‌چنین بدعهدی‌هایی در روابط ایران و روسیه کم نیست. 

مثلاً قرارداد ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر سال ۱۹۹۵ میان ایران و روسیه امضا شد و قرار بود این پروژه سال ۲۰۰۰ تحویل ایران شود، اما نهایتاً با ۱۳ سال تاخیر این نیروگاه سال ۲۰۱۳ تحویل ایران شد اما نکته مهم اینجاست که روسیه هرچند با تاخیر زیاد و هزینه کلان، اما نهایتاً این پروژه را به ایران تحویل داد. درحالی‌که آلمانی‌ها حاضر به انجام تعهدات‌شان در نیروگاه بوشهر نشدند. 

فرانسوی‌ها هم که پیش از انقلاب قرار بود اورانیوم غنی‌‌شده مورد نیاز ایران را تامین کنند، حاضر به اجرای تعهدات‌شان نشدند.»  این تحلیل‌گر مسائل اوراسیا معتقد است: «اگر بخواهیم قضاوت کنیم ابتدا باید شرایط سیاست خارجی ایران را در نظر بگیریم.  زمانی یک کشور قدرت انتخاب دارد و در میان گزینه‌های موجود یک قدرت خارجی را برای همکاری انتخاب می‌کند و زمانی گزینه‌های یک دولت، مثل شرایط جمهوری اسلامی ایران محدود است و فقط تعداد کمی از کشورهای جهان حاضر به همکاری، به‌ویژه در حوزه نظامی، امنیتی و فناوری‌های پیشرفته با ایران هستند. در چنین شرایطی نمی‌توان به دولت ایران خرده گرفت که چرا به سمت روسیه یا چین می‌رود.»

بهشتی‌پور معتقد است: «بدعهدی‌های روسیه را باید با توجه به شرایط بررسی کنیم.  هر توافقی با روسیه دو طرف داشت.  باید توجه داشت که خیلی مواقع روس‌ها معتقد بودند که ایران تعهدات خود را عملی نمی‌کند.  مثلاً روس‌ها مدعی هستند که ایران بدهی‌های مرتبط با نیروگاه بوشهر را پرداخت نمی‌کند.» مشکلات مالی ایران و روسیه در حوزه پروژه‌های مهم، سابقه طولانی دارد.

از جمله این اختلافات می‌توان به پروژه ساخت واحدهای دو و سه نیروگاه اتمی بوشهر اشاره کرد که یکی از آنها قرار بود تابستان امسال افتتاح شود.  روس‌اتم، شرکت پیمانکار پروژه واحدهای دو و سه نیروگاه اتمی بوشهر، مدت‌هاست که این پروژه را رها کرده‌است و به گفته مقام‌های ایرانی، این پروژه با دانش ایرانی در حال پیشرفت است. 

روس‌اتم سال‌هاست که مدعی است ایران صدها میلیون یورو بدهی به این شرکت دارد و به همین دلیل از ادامه پروژه‌های خود در ایران دست کشیده‌است. این موضوع را لوان جاگاریان، سفیر پیشین روسیه در تهران در گفت‌وگو با رسانه‌ها تایید کرده‌بود.  در طول سال‌های گذشته ادعاهایی در مورد توافق دولت ایران با دولت روسیه برای پرداخت بدهی‌های روس‌اتم از طریق تهاتر مطرح شده‌است، اما هیچ‌یک از این توافق‌ها عملی نشد.  بعد از امضاء توافقنامه جامع راهبردی ایران و روسیه، مدیران روس‌اتم از اجرای پروژه‌های جدید نیروگاه‌های اتمی کوچک در ایران سخن گفتند، اما مشخص نیست که سرنوشت بدهی‌های پیشین ایران به روس‌اتم به کجا کشیده‌شده‌است.

در ماده ۲۳ توافقنامه جدید میان ایران و روسیه در مورد استمرار همکاری‌ها در حوزه هسته‌ای پیش‌بینی شده‌است، اما با توجه به بدعهدی‌های پیشین روسیه و همچنین نامشخص بودن سرنوشت بدهی‌های ایران به روس‌اتم، مشخص نیست که این تعهدات عملی شوند.  رسانه‌های روس در مورد پرونده فروش جنگنده‌های پیشرفته سوخو-۳۵ به ایران هم مدعی هستند که روسیه آمادگی اجرای این قرارداد را دارد، اما ایران هنوز توانایی پرداخت برای خرید این جنگنده‌ها را ندارد.

دفاع مشترک

یکی از شبهه‌هایی که در مورد این توافقنامه مطرح می‌شد، گنجانده شدن اصل دفاع متقابل میان ایران و روسیه در صورت حمله طرف ثالث بود. این تلقی به خصوص پس از اظهارات سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در قیاس این توافقنامه با پیمان دفاعی اخیر روسیه با کره شمالی تقویت شده‌بود. لاوروف چند روز پیش از امضای توافقنامه گفته‌بود: «این توافق، مانند توافق با کره شمالی، علیه هیچ کشوری نیست و ماهیت سازنده‌ای دارد و هدف آن تقویت توانایی‌های روسیه و ایران و دوستان ما در نقاط مختلف جهان است.» 

نعمت الله ایزدی copy

اما با انتشار متن کامل موافقتنامه ایران و روسیه مشخص شد که چنین بندی در معاهده ایران و روسیه وجود ندارد. نعمت‌الله ایزدی، سفیر پیشین ایران در اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری فدراتیو روسیه معتقد است که چنین اظهاراتی نشان‌دهنده آرزوهای دولت روسیه برای امضای چنین توافقی با ایران است.  ایزدی می‌گوید: «اینکه وزیر امور خارجه روسیه معاهده با ایران را با معاهده روسیه و کره شمالی مقایسه کرده‌است، بیان رویاها و آرزوهای روسیه است.

آرزوی روسیه این است که کشوری مانند ایران معاهده‌ای با ماده دفاع متقابل با این کشور امضا کند و روابطی مانند کره شمالی یا بلاروس با مسکو برقرار کند.»  این دیپلمات پیشین معتقد است: «قطعاً اینکه بند دفاع متقابل در معاهده همکاری‌های ایران و روسیه وجود ندارد، مسئله مثبتی است و ما هرگز نباید چنین شرطی را در روابط با روسیه بپذیریم. پیمان‌های مبتنی بر دفاع متقابل کشورها را متعهد می‌کند که منافع خود را در شرایط تخاصم در قبال کشور ثالث قربانی کنند.» نزدیک‌ترین تعهد در این توافقنامه به «دفاع مشترک» بندهای مرتبط به عدم همکاری طرف‌های متعاهد با کشورهای ثالثی است که اقدامات قهر‌آمیز علیه کشور دیگر انجام دهند. 

در ماده ۱۹ این توافقنامه دو طرف متعهد شده‌اند که در صورتی که هر یک از طرفین «با اقدامات قهر‌آمیز یکجانبه» علیه طرف دیگر مقابله می‌کنند.  بیش از هر چیز به نظر می‌رسد که هدف از این ماده مقابله با تحریم‌های یکجانبه آمریکا باشد.  با این حال مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور اسلامی ایران در گفت‌وگویی با یک شبکه تلویزیونی روسیه در خصوص تعهدات دو کشور در این توافقنامه می‌گوید: «مطابق مفاد توافق، بنابر این است که در صورت حمله کشوری دیگر به ایران یا روسیه، ما متعهد شده‌ایم به هیچ وجه با آنها همکاری نکنیم و اجازه ندهیم این اتفاق بیفتد.»

ضرورت توازن در سیاست خارجی

بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه گذشته سیاست خارجی خود را به درستی تنظیم نکرده‌است و به همین دلیل از یک سو گزینه‌های خود را در جامعه جهانی محدود کرده‌است و از سوی دیگر به دلیل عدم موازنه در سیاست خارجی نتوانسته‌است از روابط خود با معدود قدرت‌های جهانی که حاضر به تعامل با ایران هستند، کمال بهره‌برداری را ببرد.

حسن بهشتی‌پور می‌گوید: «اگر ایران سیاست متوازن در روابط خارجی را دنبال می‌کرد و سعی می‌کرد همزمان با اینکه روابط خود را با روسیه و چین بهبود می‌دهد، روابط خود را با کشورهای اروپایی و آمریکا هم بهبود دهد، در این موازنه می‌توانست منافع خود را به حداکثر برساند.  اما مادامی که ما بین قدرت‌های تاثیرگذار جهانی موازنه برقرار نکرده‌ایم، نمی‌توانیم انتظار داشته‌باشیم که به منافع حداکثری برای کشور برسیم.

  روسیه بر اساس منافع ملی خود عمل می‌کند و وقتی مشاهده می‌کند که ایران هیچ گزینه دیگری برای تامین نیازهای خود ندارد، تلاش خواهد کرد تا بیشترین قیمت‌ها را برای ایران اعمال کند و برای اجرای تعهدات خود بیشترین تعلل و تاخیر را نشان دهد.»

با این حال ایران به‌‌رغم نیاز به روسیه و چین در طول سال‌های گذشته توانسته‌است بخشی از سیاست خارجی خود را مستقل از روسیه نگه دارد.  بهشتی‌پور می‌گوید: «درحالی‌که برخی از کشورهای مشتری روسیه مانند کره شمالی، دولت پیشین سوریه و امثال این کشورها ضمیمه‌سازی سرزمین‌های جدید توسط روسیه از جمله در شبه‌جزیره کریمه اوکراین، اوستیای جنوبی و آبخازیا در گرجستان و همچنین ۴ اوبلاستت در اوکراین در جنگ جدید را به رسمیت شناختند، اما ایران هرگز حاضر به رسمیت شناختن این تصرفات روسیه نشد و بر تمامیت ارضی گرجستان و اوکراین تاکید کرد.»

بهشتی‌پور معتقد است: «ما باید با روسیه به عنوان یک قدرت جهانی همکاری کنیم، اما برای اینکه مسکو را ترغیب کنیم تا در اجرای تعهدات خودش مداومت داشته‌باشد، باید روابط خودمان را با دیگر کشورها و قدرت‌های جهانی توسعه دهیم.»  وی می‌گوید: «این موازنه از هر سو به یک شکل است.  یعنی اگر زمانی روابط ایران و غرب هم بهبود پیدا کند، نباید تهران به سمت آنها غش کند و باید توازن در روابط را با چین و روسیه حفظ کند.  ژئوپلیتیک ایران اقتضا می‌کند که به صورت متوازن با قدرت‌های تاثیرگذار جهانی ارتباط داشته‌باشد تا منافع خود را به حداکثر برساند.»

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار