دستاوردهای یک توافق راهبردی
هفته گذشته، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، یک «پیمان مشارکت راهبردی جامع» ۲۰ ساله را در مسکو امضا کردند.
هفته گذشته، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، یک «پیمان مشارکت راهبردی جامع» ۲۰ ساله را در مسکو امضا کردند. این توافق گامی مهم در تقویت روابط بین دو کشور بهویژه در مواجهه با فشار فزاینده غرب است. این توافق شامل مفاد مفصلی برای همکاری نظامی، اقتصادی و انرژی است که بر همسویی فزاینده بین مسکو و تهران تاکید میکند. زمان انعقاد این معاهده، درست چند روز قبل از مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در 20 ژانویه، منعکسکننده محاسبات استراتژیک هر دو کشور در تلاش آنها برای رویارویی با دشمنان ژئوپلیتیک مشترک است. این معاهده زمینههای کلیدی همکاری را مشخص میکند.
در زمینه دفاع، شامل تعهد به مانورهای نظامی مشترک، اشتراک اطلاعات و افزایش همکاری در زمینه مسائل امنیتی است. از نظر اقتصادی، هدف توافق تقویت تجارت دوجانبه و ایجاد یک مکانیسم پرداخت جدید است که سیستمهای مالی تحت تسلط ایالات متحده را دور میزند و امکان تراکنش با ارزهای ملی را فراهم میکند. به نظر میرسد این مسئله برای هر دو کشور که تحت تحریمهای سختگیرانه غرب هستند، حیاتی باشد.
مفاد مربوط به انرژی بر سرمایهگذاری مشترک در نفت، گاز و انرژی هستهای تمرکز دارد و برنامههایی برای همکاری ایران و روسیه برای ساخت نیروگاههای هستهای و نوسازی زیرساختهای انرژی وجود دارد. علاوه بر این، این توافق بر مبادلات فرهنگی و آموزشی تاکید میکند، که نشانهای از قصد تقویت روابط قویتر بین جوامع آنهاست. برای ایران، این معاهده چندین هدف را دنبال میکند.
در شرایطی که تهران با انزوای بیسابقه و افزایش فشارهای منطقهای و جهانی مواجه است، این پیمان با روسیه پیامی حسابشده برای جامعه بینالمللی و بهویژه دولت ترامپ است. در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، ایالات متحده سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران اعمال کرد که مشخصه آن تحریمهای شدید، انزوای دیپلماتیک و اقدامات نظامی هدفمند از جمله ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران در سال ۲۰۲۰ بود. بازگشت ترامپ به کاخ سفید نگرانیهای ایران را در مورد تلاش مجدد برای منزوی کردن و تضعیف بیشتر ایران احیا کرده است.
تهران با تضمین شراکت با روسیه نشان میدهد که متحد قدرتمندی دارد و آنقدر که دشمنانش فکر میکنند منزوی نیست. این مشارکت همچنین در استراتژی ایران برای مقابله با تهدیدهای فزاینده اسرائیل نقش دارد. طی سال گذشته، تنشها بین ایران و اسرائیل به سطح بیسابقهای افزایش یافته است. هر دو کشور حملات نظامی مستقیمی را در قلمروهای یکدیگر انجام دادهاند، که یک انحراف آشکار از اتکای سنتی آنها به نیروهای نیابتی است. اسرائیل عمیقاً نگران تمایلات هستهای ایران است و میترسد که تهران به ساخت سلاحهای هستهای نزدیکتر شود.
این ترس این گمانهزنی را تقویت کرده است که اسرائیل ممکن است حملات پیشگیرانه را به تاسیسات هستهای ایران انجام دهد. برای ایران، همسویی با روسیه، ظاهری بازدارنده دارد و به اسرائیل نشان میدهد که تهران متحدانی دارد که میتوانند بر داینامیکهای منطقه تأثیر بگذارند. این وضعیت با کاهش جایگاه منطقهای ایران پس از فروپاشی حکومت بشار اسد در سوریه تشدید میشود.
برای سالها، سوریه بهعنوان متحدی حیاتی برای ایران عمل کرد و عمق استراتژیک و مجرای نفوذ خود را در شامات فراهم کرد. سقوط دولت اسد، ایران را منزویتر و آسیبپذیرتر کرده و این امر باعث شده است تا به دنبال اتحادهایی باشد که نشاندهنده ارتباط مستمر آن در صحنه جهانی باشد. مشارکت با روسیه به تقویت پروژه تهران کمک میکند، حتی اگر منافع عملی این اتحاد محدود باشد.
از دیدگاه روسیه، معاهده با ایران مزایای خاص خود را دارد. مسکو نیز مانند تهران، با تحریمها و انزوای غرب دستوپنجه نرم میکند، بهویژه در پی جنگ ادامهدار خود در اوکراین. روسیه با رسمیت بخشیدن به شراکت بلندمدت با ایران به جهان – و بهویژه غرب – این پیام را میدهد که بدون متحد نیست. این مشارکت همچنین نقش ایران را بهعنوان تامینکننده کلیدی پهپادها و تسلیحات برای روسیه، که در عملیات نظامی این کشور در اوکراین حیاتی بوده است، تقویت میکند. از نظر اقتصادی، ایران به روسیه در مواجهه با تحریمهای غرب، دسترسی به بازارها و فرصتهای دستنخورده را ارائه میدهد.