ابهام در استراتژی جدید ایران
ترور فرمانده عالیرتبه سپاه پاسداران در سوریه، شهادت ۱۱ پرسنل انتظامی در حمله تروریستی به پایگاه پلیس راسک و عملیات تروریستی کرمان که به شهادت بیش از ۱۰۰نفر در جریان مراسم سالگرد سردار سلیمانی انجامید؛ ایران را در شرایطی قرار داد تا پس از تلاش موفق 100روزه برای مدیریت تحولات منطقه پس از ۷ اکتبر، نهتنها بهرغم تاکید چندباره بر عدم تمایل برای گسترش کمی و کیفی تنش در منطقه، در میانه جنگ غزه، اهدافی در سوریه و عراق را مورد هدف قرار دهد، بلکه در اقدامی بیسابقه، اصول دکترین نظامی خود را به چالش کشیده و در قالب عملیات دفاع پیشدستانه، این بار علاوه بر همسایگان غربی، جدیدترین محصول فناوری نظامی کشور را راهی همسایه شرقی کند تا این تحولات، به تیتر رسانههای منطقه و جهان تبدیل شده و نگرانیها در خصوص احتمال درگیری گستردهتر در خاورمیانه را تشدید کند.
دستاوردهای ایران چه بود؟
اقدام نظامی علیه مواضعی در عراق و سوریه، کنشی تازه از سوی تهران نبود و همین امر نیز موجب شد تا هرچند تردیدهایی در خصوص زمان این حمله که اخبار فلسطین اشغالی و جنگ در غزه را بهشدت تحتالشعاع قرار داد، از سوی تحلیلگران مطرح شود اما بهعنوان اقدامی جدید و قابل تأمل ارزیابی نشود. ایران پیش از این، بارها مواضعی را از گروههای ضدانقلاب کُرد یا مواضعی که آنها را مرتبط با سرویسهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل عنوان کرده است، در اقلیم کردستان عراق هدف قرار داده است و در همین چارچوب و برای رفع نگرانیهای خود نیز توافقی امنیتی میان تهران و بغداد به امضا رسیده است تا در قالب آن، عراق با عقب راندن نیروهای مخالف ایران، واپایش مناطق مرزی دو کشور و خلع سلاح نیروهای مسلح ضدایرانی، ثبات را به مرز بازگرداند. این در حالی است که با وجود آنکه مهلت زمان اجرای توافقنامه امنیتی ایران و عراق ۲۸ شهریورماه سال جاری به پایان رسیده اما پس از آن نیز همچنان تردیدهایی در خصوص اجرای کامل آن به گوش میرسید تا آنکه جمهوری اسلامی ایران پس از ترور سردار سیدرضی موسوی، یکی از نیروهای باسابقه سپاه پاسداران در سوریه، تصمیم گرفت بار دیگر، بهصورت یکجانبه وارد عمل شده و موشکهای «خیبرشکن» خود را به سمت هدفی در اربیل شلیک کند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیه خود پس از این عملیات نظامی نوشت: «این مقر مرکز توسعه عملیات جاسوسی و طراحی اقدامات تروریستی در منطقه و خصوصاً کشور عزیزمان بوده است». امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران که فرماندهی حملات ایران را برعهده داشت، در این ارتباط گفت که حملات مخفیانه اسرائیل به تاسیسات هستهای و نظامی ایران و ترور دانشمندان هستهای کشور از پایگاههایی داخل اقلیم کردستان برنامهریزی شده است؛ فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفت: «ما مجبور شدیم با این کار مقابله کنیم و قصاص خون شهدایمان را بگیریم». این در حالی است که اقلیم کردستان مدعی است، پیشرو دیزهیی، تاجر سرشناس کُرد و تعدادی از اعضای خانوادهاش در میان کشتهشدگان در اثر برخورد دستکم یک موشک به خانهشان بودند. همین امر نیز موجب شد تا مقامات عراقی واکنش بیسابقه و تندی نسبت به این اقدام نشان دهند. مسرور بارزانی، نخستوزیر اقلیم کردستان، در بیانیه دفتر خود، حمله به اربیل را محکوم و آن را جنایت علیه مردم کُرد، توصیف کرد. وزارت خارجه عراق در اولین اظهارنظر رسمی خود، پس از فراخواندن سفیر از ایران، اعلام کرد که بغداد این رفتار را تجاوز به حاکمیت کشور و امنیت مردم عراق و سوءاستفاده از حسن همجواری میداند. فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق نیز که در داووس حضور داشت، دیدار خود با همتای ایرانی را لغو و در مصاحبهای، ایران را «کشوری منزوی» دانست که «چون نمیخواهد یا نمیتواند با اسرائیل روبهرو شود، به اربیل حمله میکند». محمدشیاعالسودانی، نخستوزیر این کشور و از نیروهای نزدیک به جمهوری اسلامی ایران نیز اقدام سپاه را «تحول خطرناکی» دانست که «روابط قوی عراق و ایران را تضعیف میکند».
اتحادیه عرب نیز به درخواست عراق، نشستی اضطراری را در روز چهارشنبه ۲۷ دیماه برگزار و بیانیهای علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرد. در این بیانیه ۷مادهای، حمله ایران «تجاوز آشکار به حاکمیت عراق و امنیت مردم عراق» و «نقض فاحش اصول همجواری و قوانین، منشورها و هنجارهای بینالمللی» توصیف شده است. این اتحادیه همچنین تهران را تهدید کرده است که «این حمله، ایران را در قبال تمامی پیامدهای این نقض و نتایج آن پاسخگو میکند و اقدامی خطرناک است که تکرار آن ممکن است منجر به برهم زدن کامل صلح و امنیت در منطقه شود». ایران همچنین پس از حمله موشکی به خاک دو کشور سوریه و عراق در غرب کشور، به پایگاه جیشالعدل، یک گروه شبهنظامی جداییطلب مسلح از اقلیت بلوچ در پاکستان که مسئولیت حمله به پایگاه پلیس راسک را به عهده گرفته بود، حمله کرد. این اقدام که برخلاف آنچه در مرزهای غربی به وقوع پیوسته بود، با بیانیهای از سوی نیروهای مسلح کشور همراه نبود و به نظر میرسید ارادهای برای پوشش گسترده آن مانند مورد مشابه وجود ندارد اما از سوی همین گروه تروریستی اعلام و از سوی رسانهای در داخل کشور پوشش داده شد تا اسلامآباد نیز مانند بغداد، واکنشی تند را به آنچه «نقض بیدلیل حریم هوایی خود» عنوان کرد، نشان دهد. همچنین وزارت خارجه پاکستان یک روز پس از حمله موشکی و پهپادی ایران به این کشور اعلام کرد، سفیر ایران فعلاً اجازه بازگشت به اسلامآباد را نخواهد داشت. ممتاز زهرا، سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان، در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که کشورش سفیر خود را از تهران فرا خوانده است و سفیر جمهوری اسلامی در اسلامآباد که هماکنون در ایران است، فعلاً اجازه بازگشت به پاکستان را نخواهد داشت. پاکستان همچنین تمامی «دیدارهای عالیرتبه را به حالت تعلیق» درآورد. این اما تمام ماجرا نبود و اسلامآباد که به شدت در آستانه انتخابات در این کشور تحت فشار افکار عمومی قرار گرفته بود، ترجیح داد تا برخلاف عراق، خود وارد عمل شده و اقدامی متقابل را علیه ایران انجام دهد تا خاک ایران برای اولین بار پس از ۳۵ سال و پایان جنگ ایران و عراق، بار دیگر ازسوی یکی از همسایگان مورد هدف قرار بگیرد.
این در حالی است که از میان سه کشوری که خاکشان مورد هدف موشکهای ایرانی قرار گرفت، دولت سوریه هیچ اعتراضی به حمله موشکی به مواضعی در کشور خود نشان نداد چراکه برای بیش از یک دهه است که حکومت بشار اسد برای مبارزه با نیروهای اپوزیسیون و تکفیری در خاک خود به ایران وابسته است و علاوه بر ایران، ترکیه نیز بارها به بهانه مبارزه با گروههای تروریستی، به اقدامات یکجانبه در این کشور دست زده است. با این حال ایران در حالی مواضع داعش را در پاسخ به حمله تروریستی این گروه در کرمان، در ادلب سوریه هدف قرار داد که دو مقام امنیتی آمریکایی پیشتر در گفتوگو با رویترز اعلام کرده بودند که کاخ سفید شواهدی در دست دارد که نشان میدهد کشته شدن بیش از صد شهروند ایرانی در سالگرد شهادت سردار سلیمانی از سوی داعش مستقر در افغانستان صورت گرفته است.
چه تبعاتی در انتظار تهران است؟
ابهام در خصوص اقدامات نیروهای مسلح در حملات موشکی که طی ۲۴ ساعت، سه همسایه ایران را هدف قرار داد، از این سوال مهم سرچشمه میگیرد که آیا حجم و نوع واکنش عراق و پاکستان، پیش از اقدام نیروهای مسلح کشور مورد ارزیابی قرار گرفته و نهادهای مرتبط همچون وزارت امور خارجه که کارشناسان آن نسبت به فضای حاکم بر حکومت و افکار عمومی اشراف کامل دارند، طرف مشورت قرار گرفته بودند یا خیر. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری خود در رابطه با حمله به اهدافی در خاک پاکستان گفت، این حمله «یک ضرورت آنی» برای مقابله با تروریستهای آماده عملیات که شاید «تنها نیم ساعت» تا مرز فاصله داشتند، بوده است؛ این سخنان سخنگوی دستگاه دیپلماسی احتمالاً به صورت ضمنی به این مسئله نیز اشاره دارد که در نتیجه این ضرورت، این نهاد نسبت به آنچه در حال وقوع بود، مطلع نشده است. این اظهارات همچنین میتواند پاسخی به بخشی از افکار عمومی پاکستان باشد که نسبت به عدم اطلاع دولت خود از این عملیات نظامی خشمگین هستند. وزارت خارجه عراق بامداد چهارشنبه و بلافاصله پس از انتشار خبر عملیات نظامی سپاه پاسداران در این کشور، خبر داد که شکایت رسمی علیه ایران را به سازمان ملل و شورای امنیت ارائه داده است. بغداد توضیح داد که با ارسال دو نامه مشابه به دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس شورای امنیت از طریق نمایندگی دائم عراق در نیویورک، این شکایت را اعلام وصول کرده است. همچنین یکی دیگر از نتایج این اقدام که عراق آن را «نقض تمامیت ارضی» خود عنوان کرد، این است که پس از هفتهها تمرکز افکار عمومی جهان بر موضوع فلسطین، بار دیگر با شکایت عراق و اجلاس فوقالعاده اتحادیه عرب، اذهان بار دیگر متوجه «پروژه امنیتیسازی» ایران شد و حتی دستگاه دیپلماسی کشور که پس از ۷ اکتبر تمام تلاش خود را متوجه دفاع از فلسطین و کنترل تنش در منطقه و جلوگیری از ورود ناآرامیها به نزدیکی مرزهای کشور کرده بود، ناچار شد تا انرژی مضاعفی را به کار بسته و از اجماع احتمالی پاکستان و عراق علیه ایران جلوگیری کند؛ موضوعی که حتی امروز نیز سایه آن بهطور کامل از سر کشور کنار نرفته است.
همچنین ایران در حالی پایگاه گروه تروریستی جیشالعدل در خاک پاکستان را هدف قرار داد که روز پیش از آن، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در حاشیه اجلاس داووس در سوئیس، با نخستوزیر موقت این کشور دیدار کرده بود؛ همزمان هیئتی پاکستانی با همراهی سفیر کشورمان در اسلامآباد در چابهار حضور داشت؛ حسن کاظمیقمی، نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان و رئیس نمایندگی ایران در کابل در پاکستان حضور داشت و از همه مهمتر و قابل تأملتر آنکه، یک رزمایش نظامی مشترک دریایی میان دو کشور در حال برگزاری بود که شاید موارد بالا بر کیفیت واکنش اسلامآباد در مقابل تهران تاثیر فراوانی داشت و نشان داد، تعاملات گسترده و تبادل متعدد هیئتهای دیپلماتیک، این اطمینان و تضمین را در روابط دوجانبه با ایران ایجاد نخواهد کرد تا این کشور پیش از هرگونه اقدام مرتبط با همسایگان، آنها را نسبت به آنچه در صدد اجرای آن است، مطلع کند. همچنین شاید بتوان اینگونه برداشت کرد که همین عدماطمینان موحب شده است تا بهرغم برگزاری نشست کمیته امنیت ملی و تصمیم اسلامآباد برای بازگشت به روال عادی مناسبات با تهران و ازسرگیری روابط دیپلماتیک، سفیر این کشور هنوز به ایران بازنگشته است و در نتیجه سفیر ایران تا این لحظه در تهران حضور دارد، هرچند وزارت امور خارجه کشورمان روز گذشته از توافق تهران و اسلامآباد برای بازگشت سفرا به محل مأموریتشان تا پیش از ۶ بهمن خبر داد. دیگر آسیب اقدام نظامی یکجانبه ایران در خاک پاکستان نیز متوجه افکار عمومی دو کشوری است که طی سالهای طولانی روابط، ارتباطات انسانی و فرهنگی فراوانی را میان خود شکل داده و کارشناسان حوزه شبهقاره در کشور بر این امر اذعان دارند که مردم پاکستان، بیشترین قرابت فرهنگی و احساسی را در میان همسایگان نسبت به مردم ایران دارند. شاید اگر یک هفته پیش از این اقدام نظامی، خبری مبنی بر آتش زدن پرچمهای ایران در کنار پرچم اسرائیل بهعنوان دشمن در پاکستان منتشر میشد، کسی در تکذیب آن تردید نمیکرد اما امروز شاهد هستیم که فضای سنگینی در رسانههای این کشور علیه ایران شکل گرفته است. همچنین در همین فضا، این خبر در رسانههای پاکستانی منتشر شد که اسلامآباد یکی از فرماندهان ارشد تیپ زینبیون را در شهر کراچی بازداشت کرده و مدعی است وی برای یکی از کشورهای همسایه در خصوص ترور افراد مذهبی در این کشور فعالیت داشته است؛ خبری که نگرانی از آغاز موج تنش میان مذهبیون این کشور را با اقلیت شیعهمذهب به همراه داشت و این موضوعی نیست که ایران از آن استقبال کند.
در خصوص حمله موشکی سپاه به مواضع گروهک تروریستی جیشالعدل، بیان این نکته نیز حائز اهمیت به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران همواره اصل بازدارندگی فعال را بهعنوان دکترین نظامی خود اعلام کرده است و هیچگاه از مفاهیمی همچون دکترین دفاع پیشدستانه که ایالات متحده از آن برای حمله به افغانستان و عراق استفاده کرده و این حق را برای خود قائل بوده تا گروههایی که واشنگتن آنها را علیه منافع خود ارزیابی کرده است، در فرامرز مورد هدف قرار دهد، تبعیت نکرده است، همین امر نیز موجب خواهد شد تا در خصوص راهبرد نظامی ایران نیز ابهاماتی در سطح منطقه و بینالملل ایجاد شود.
پس از تحولات روزهای گذشته، این واقعیت نیز قابل انکار نیست که فضای حاکم بر روابط ایران با دو همسایه مهم خود یعنی عراق و پاکستان، دست تهران را برای اقدامات مشابه احتمالی بعدی خواهد بست و در زمانی که دایره تنش در خاورمیانه به شدت در حال افزایش بوده و همزمان با آنکه ایران در حال دست و پنجه نرم کردن با تبعات اقدامات نظامی خود بود، اسرائیل بار دیگر از فرصت استفاده کرده و یکی از فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران و ۴ همراه او را در دمشق مورد هدف قرار داد، مشخص نیست که تهران چگونه و با چه راهبردی خواهد توانست به این اقدام رژیم صهیونیستی پاسخ دهد.