| کد مطلب: ۵۰۳۵۱

آموزش‌وپرورش؛ از حاشیه تا متن دولت چهاردهم

از ابتدای روی‌کارآمدن دولت چهاردهم، یک تغییر مهم در نگاه حاکمیت به آموزش‌وپرورش رخ داد؛ نهادی که سال‌ها به چشم «فرزند ناتنی» دولت دیده می‌شد، بار دیگر به متن سیاست‌گذاری بازگشت.

آموزش‌وپرورش؛ از حاشیه تا متن دولت چهاردهم

از ابتدای روی‌کارآمدن دولت چهاردهم، یک تغییر مهم در نگاه حاکمیت به آموزش‌وپرورش رخ داد؛ نهادی که سال‌ها به چشم «فرزند ناتنی» دولت دیده می‌شد، بار دیگر به متن سیاست‌گذاری بازگشت. حضور دکتر مسعود پزشکیان در رأس دولت و تأکید مکرر او بر عدالت آموزشی، نشانه‌ای است که نشان می‌دهد آموزش‌وپرورش دیگر یک بخش حاشیه‌ای و کم‌اهمیت در ساختار دولت محسوب نمی‌شود، بلکه به اولویت اصلی بدل شده است.

پزشکیان، عدالت در آموزش را بر دو مؤلفه اساسی استوار کرده است؛ نخست، توسعه و بهبود فضاهای آموزشی به‌ویژه در مناطق محروم و کمتر‌برخوردار و دوم، ارتقای کیفیت آموزش از طریق بازنگری در محتوای درسی، توانمندسازی معلمان و ایجاد فرصت‌های برابر یادگیری. این دو محور اگرچه در ادبیات رسمی آموزش‌وپرورش سال‌ها تکرار شده، اما تفاوت امروز در آن است که شخص رئیس‌جمهور به‌طور مستقیم پیگیر آنهاست و این پیام را به جامعه فرهنگیان و دانش‌آموزان منتقل کرده که آموزش‌وپرورش، دیگر در حاشیه تصمیمات کلان کشور قرار ندارد.

بااین‌حال طرح پرسشی اساسی ضروری است: آیا کارگزاران آموزشی و مدیران میانی توانسته‌اند عملکردی متناسب با دغدغه‌های رئیس‌جمهور نشان دهند؟ تجربه گذشته نشان می‌دهد که گاهی فاصله‌ای جدی میان نگاه کلان دولت‌ها و اقدام عملی دستگاه آموزش‌وپرورش وجود داشته است. درحالی‌که رئیس‌جمهور از عدالت آموزشی سخن می‌گوید، هنوز بسیاری از مدارس کشور با مشکلات زیرساختی دست‌به‌گریبان‌اند و کیفیت یاددهی و یادگیری در مناطق مختلف، فاصله‌ای چشمگیر دارد.

در سطح سیاست‌گذاری، تأکید بر عدالت آموزشی باید خود را در چند عرصه نشان دهد:

توزیع عادلانه منابع: بودجه، نیروی انسانی و امکانات نباید صرفاً به‌نفع مناطق برخوردار تخصیص یابد.

توانمندسازی معلمان: کیفیت آموزش بدون ارتقای جایگاه و توان حرفه‌ای معلم محقق نخواهد شد.

بازآفرینی مدرسه به‌عنوان نهاد اجتماعی: مدرسه تنها محل انتقال دانش نیست، بلکه بستر تربیت اجتماعی و فرهنگی است.

پایش مستمر کیفیت آموزشی: تازمانی‌که ارزیابی‌های دقیق و مستقل صورت نگیرد، شعار عدالت آموزشی در سطح گفتار باقی می‌ماند.

نکته دیگر آن است که آموزش‌وپرورش دستگاهی است که ثمرات اصلاحات آن در کوتاه‌مدت آشکار نمی‌شود؛ نیاز به برنامه‌ای میان‌مدت و بلندمدت دارد که دولت چهاردهم باید به آن پایبند بماند. اگر مدیران میانی و بدنه کارشناسی نتوانند هم‌سو با این نگاه حرکت کنند، تلاش‌های رئیس‌جمهور نیز به نتیجه ملموس نخواهد رسید.

به‌بیان‌دیگر، اکنون توپ در زمین کارگزاران آموزشی است. جامعه فرهنگیان انتظار دارد که مدیران کل، رؤسای ادارات و حتی مدیران مدارس، با رویکردی تازه به میدان بیایند و صرفاً به تکرار شعارهای کلی بسنده نکنند. در غیر این‌ صورت، فاصله میان دغدغه‌های عدالت‌محور رئیس‌جمهور و واقعیت میدانی مدارس، بار دیگر نارضایتی و بی‌اعتمادی را در پی خواهد داشت.

امروز آموزش‌وپرورش در نقطه‌ای حساس ایستاده است؛ ازیک‌سو، حمایت و توجه ویژه دولت چهاردهم را دارد و ازسوی‌دیگر، با چالش‌های انباشته‌ای روبه‌روست که سال‌ها به‌حاشیه ‌رانده ‌‌شده بودند. اگر این فرصت تاریخی به‌درستی مدیریت شود، می‌تواند نقطه‌عطفی در تاریخ آموزش ایران باشد؛ اما اگر از دست برود، شاید برای مدت‌ها دیگر چنین فرصتی تکرار نشود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه جامعه
پربازدیدترین
آخرین اخبار