ترامای جنسی نشانه دارد
آسیب جنسی بهعنوان نوعی ترامای جنسی طبقهبندی میشود و آن را یک واکنش عاطفی روانی و روحی به یک اتفاق معرفی میکنند؛ اتفاقاتی که طیف آن از بلایای طبیعی آغاز میشود و تا سوگ، آسیب جنسی و... ادامه دارد.

آسیب جنسی بهعنوان نوعی ترامای جنسی طبقهبندی میشود و آن را یک واکنش عاطفی روانی و روحی به یک اتفاق معرفی میکنند؛ اتفاقاتی که طیف آن از بلایای طبیعی آغاز میشود و تا سوگ، آسیب جنسی و... ادامه دارد. این آسیب قطعاً نشانه و تاثیراتی بلندمدت دارد. برخی از این نشانهها در کودکان واکنشهای رفتاری است، یعنی در رفتار کودک تغییری ایجاد میشود. در این شرایط آنها معمولاً گوشهگیر، کمحرف، زودرنج و پرخاشگر میشوند.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که در صورت مشاهده آن، باید احتمال وقوع اتفاقی داده شود، کابوس شبانه است. در این شرایط والدین باید علت آن را پیگیری کنند. این کابوسهای شبانه یکی از نشانههایی است که میتوان آن را نتیجه آسیب جدی یا آسیب جنسی درنظر گرفت. علاوه بر این، بهدنبال وقوع این آسیب ممکن است کودک با کنجکاوی درباره مسائل جنسی روبهرو شود و در نقاشیهایش تصویری را بکشد که آن را مشاهده کرده است. ممکن است حین بازی با اسباب بازیهایش، رفتارهایی را نشان دهد که قبلاً نشان نمیداد.
تروماها تاثیراتی طولانیمدت بر زندگی فرد دارند و قطعاً بر زندگی آینده کودک تاثیر میگذارند. اولین تاثیر آن، بیاعتمادی به دیگران است و بر روابط، باورها، ارتباطات عاطفی و جنسی در آینده کودک تاثیر میگذارد. به همین دلیل کودک در این شرایط نیاز به درمان دارد تا بتواند بهعنوان یک بزرگسال سالم زندگی کند.
از نشانههای دیگر کنترل در دفع نکردن مدفوع و وسواس شستوشو است. آسیب جنسی به کودک حتماً بهمعنای رابطه عمیق نیست و میتواند شامل حرفزدن درباره مسائل جنسی، نشان دادن عکس و فیلم یا بدن خود به کودک و حتی لمسکردن او باشد. در شرایطی که مدت زیادی از زمان وقوع این حادثه بر کودک نگذشته باشد، خانواده نباید هیجانزده شود؛ بلکه باید رفتاری حمایتگرانه از خود نشان دهد، او را درآغوش بگیرد و حتی بهخاطر تنها بودن در آن شرایط، از او عذرخواهی کند و به کودک احساس گناه منتقل نکند.
نباید از کودک پرسید چرا به فرد متجاوز اعتماد کرده است. در لحظات و ساعتهای اولیه اتفاق، نباید لباسهای کودک عوض شود یا به دستشویی برود. اگر تجاوز صورت گرفته باشد حتماً باید کودک به پزشکی قانونی ارجاع داده شود. همه این اقدامات باید با آرامش، حمایت و احساس امنیتدادن به کودک اتفاق بیفتد. اگر مدتی از این موضوع گذشته باشد، باز هم همان آرامش، حمایت و امنیت نیاز است. باید با کودک همدلی شود و اگر پدر و مادر میدانند که نمیتوانند آرام باشند، باید به متخصص این حوزه مراجعه کنند تا او این مسیر را ادامه دهد.
مراجعه به مشاور بعد از چنین ترومایی ضروری است؛ چون والدین بهاندازه کافی با این موضوع، همچنین لایههای روانی کودک آشنا نیستند. البته خود کودک باید برای انجام این کار تمایل داشته باشد و خود والدین هم باید بیاموزند چگونه با کودک خود برخورد کنند و این مسیر را طی کنند. آموزش خودمراقبتی از بدو تولد باید آغاز و همهجا احتمال چنین اتفاقی درنظر گرفته شود؛ چون بیشترین آمارهایی که از تعرضهایی که به کودکان صورت گرفته، از طرف کسانی است که کودک به آنها اعتماد کرده است؛ افرادی مثل والدین، آشنایان، همسایگان، معلم و... پس والدین باید بدانند کودکشان در همهجا در معرض آسیب احتمالی است و باید خود و کودکشان درباره این موضوع آموزش ببینند.
نظام آموزشی ایران تا چندسال قبل وقوع چنین موضوعی را انکار میکرد. واحد خودمراقبتی انجمن از سال ۱۳۹۵ تشکیل شد و اوایل فعالیت این واحد، مدارس نسبت به آموزش خودمراقبتی واکنش مثبتی نشان نمیدادند، اما حدود دو تا سه سال است که تقاضای آموزش خودمراقبتی به والدین و دانشآموزان را مطرح میکنند. سیستم آموزشی در این زمینه بسیار تاثیرگذار است؛ چون ارتباط گستردهای با افراد دارد و با همکاری نهادهای فعال در این حوزه، گام بزرگی در راستای آگاهیرسانی برداشته میشود.
مشاورانی که در مدارس فعالیت میکنند در این زمینه اطلاعات بهروزشده ندارند و کمتر میتوانند به دانشآموزان کمک کنند. از مقطع ابتدایی بهبعد سوالات و کنجکاویهای جنسی دانشآموزان بیشتر میشود اما مشاوران مدارس بهسختی میتوانند آن را مدیریت کنند. دانشآموزان نیز برای طرح مسائل خود احساس امنیت ندارند.