مناطق زلزلهزده و توسعه حاشیهنشینها
حدود دوماهونیم پس از زلزله پنجم دیماه ۱۳۸۲ بم، دکتر پزشکیان وزیر وقت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در نشست مؤسسات خیریه کمک به مناطق زلزلهزده بم گفت: «اگر حضور مردم حین و بعد از زلزله نبود قادر به پاسخگویی به نیاز مردم نبودیم... برای حل مشکلات اجتماعی نیازمند همکاری همه آحاد جامعه هستیم که خوشبختانه بعد از وقوع زلزله بدون هیچگونه دستوری، کادر بهداشتی ـ درمانی به کمک آسیبدیدگان شتافتند. با آشناییای که از روحیه مردم داشتیم انتظاری جز این نمیرفت، ولی باید همواره مشکلات زاییده حوادث و بعد از وقوع زلزله را نیز از نظر دور نداشت.
برای این منظور باید نیازسنجی انجام دهیم تا دریابیم براساس نقشه بم چه میزان بیمارستان، درمانگاه، کلینیک، تجهیزات، دارو و مهدکودک نیاز است. از طرفی بحثهای مدیریتی نیز حائز اهمیت است تا افراد دچار مشکلات اقتصادی و متعاقب آن مشکلات روانی نشوند. اولویت سریع برای آوارگان منطقه بم قبل از احداث بیمارستان، ایجاد سرپناه است.»
شهر تهران بهویژه حاشیههای آن منطقه از کشور در برابر خطر زمینلرزه، آسیبپذیر است. خطر بالای زلزله باتوجه به سابقه لرزهخیزی و آسیبپذیری فیزیکی و اجتماعی آن و البته معرضیت بالای جمعیت و مستحدثات انسانی در این ناحیه موجب شده تا بیشترین میزان ریسک قابل انتظار در یک زلزله شدید در ایران را از همین منطقه انتظار داشته باشیم.
در تمام زمینلرزههای رخداده در سالهای پس از زمینلرزه ۳۱ خردادماه ۱۳۶۹ منجیل با آنکه در فرآیند رسمی بازسازی مناطق زلزلهزده جنبههای اجتماعی و اقتصادی در قوانین و دستورالعملها مشخص شده بود، اقدامات سازمانها نشان از نقصان گسترده در ساماندهی بازسازی داشته است بهنحویکه برخی پهنههای بازسازیشده پس از زمینلرزه ۱۳۶۹ منجیل و زمینلرزه ۵ دیماه ۱۳۸۲ بم، خود به کانون جدید مشکلات و محلهای جدید تمرکز و جذب حاشیهنشینهای جدید تبدیل شدند.
تهران بهعنوان پایتخت کشور در برآورد سال ۱۴۰۱ بالغ بر 9/039/000 نفر جمعیت داشته و برآورد میشود که در سال ۱۴۰۳ جمعیت ثابت (در شب) آن به حدود 9/3 میلیون نفر رسیده باشد. ۱۹ آبانماه ۱۳۹۸پایگاه خبری سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران اعلام کرد که یکی از چالشهای عمده ناپایدارکننده شهری کشور، گونهای شهرنشینی با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیررسمی یا حاشیهنشینی است. سکونتگاههای غیررسمی به مناطقی گفته میشود که مهاجران روستایی و محرومان جامعه شهری را در خود جای داده یا خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه شهری، عمدتاً بدون مجوز در درون یا خارج از محدوده قانونی شهرها به وجود آمده است.
مساحت سکونتگاه غیررسمی شهر تهران: 5553 هکتار و جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی شهر تهران: 1/2 میلیون نفر است. افزایش بیش از 10 برابری جمعیت این سکونتگاهها از سال 1355 در قیاس با افزایش دوونیم برابری جمعیت کلانشهر تهران نشان از تشدید موضوعات مختلف مرتبط با پدیده حاشیهنشینی در استان تهران بوده و تاثیر این مهم بر بیش از 25 درصد جمعیت استان، لزوم توجه به ساماندهی این جوامع حاشیهای و توانمندسازی آنها را به ضرورتی حیاتی تبدیل کرده است. مساحت سکونتگاه غیررسمی استان تهران: 8772 هکتار و جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی: 2/3 میلیون نفر است و در شهر تهران مساحت سکونتگاه غیررسمی: 5553 هکتار و جمعیت ساکن در آنها: 1/2 میلیون نفر است. یکی از چالشیترین بحثهای استان تهران ساختوسازهای غیرمجاز است: وضعیت استقرار جمعیت با این وسعت سرزمینی در سال 97 نشان میدهد، 35 نقطه روستایی استان تهران در مرز بحران انفجار جمعیت و حاشیهنشینی است.
محلـهای ماننـد سـعادتآبـاد در شمالغرب تهران، دره سـعادتآباد محل تمرکز آسیبهای اجتماعی گوناگون است. همگون نبودن قومـی مهاجران و حاشیهنشینان و تراکـم جمعیـت، ناحیه را مسـتعد وقـوع جرائم و بسـتر مناسـبی بـرای ایجـاد آسـیبها کـرده اسـت. درک پویایی پیچیده تغییرات سیاسی و اجتماعی برای ساماندهی حاشیهنشینها، همچنین برقراری رابطه متقابل بین بهبود جامعه و اقدامات دولت ضروری است.
ساماندهی و بازسازیهای صرفاً فیزیکی و بدون توجه به ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی مناطق آسیبدیده باتوجه به نیاز به تصمیمگیری سریع بلافاصله پس از یک فاجعه، همواره با سکونتگاههای غیررسمی جدید مواجه شدهایم که به سرعت پس از سوانح شکل میگیرند. مدیریت اضطراری بر پایه مشارکت مردم - فراتر از ظرفیتهای رسمی واکنش فوری - مستلزم کنشهای اجتماعی و مشارکت فعال جوامع در سطح محلی است.