نیک بگوییم و میل به باطل نکنیم
ادبیات فارسی مملو از نکات نغز و عبارات دلانگیزی است که به موجزترین شکل ممکن و با لطیفترین تعابیر، معنا و مفاهیمی که گنجایش چندین و چند کتاب دارد در خود نهانده و به مخاطب عرضه میکند؛ از آن جمله است:«هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.»
پس از معرفی کابینه چهاردهم توسط رئیسجمهوری به مجلس شورای اسلامی، هنوز جوهر مهر و امضای پزشکیان بر پای نامه خشک نشده بود، سیل انتقادات بیمحابا به راه افتاده و موج عظیم مخالفخوانی، سونامیطور در فضای شبکههای اجتماعی طنینانداز شد؛ اتفاقی که بخشی از آن قابلانتظار بود و هر کابینهای در هر برهه زمانی و توسط هر فردی با هر چینش و آرایشی که معرفی شده و میشود و خواهد شد، بالاخره منتقدان و گلایهکنندگانی دارد و این، یک امر طبیعی و بدیهی است.
اما این حجم از مخالفخوانی حقیقتاً بهتآور و غیرمنتظره بود. در فرهنگ عمومی و بافت و ریشههای تربیتی ما بهواسطه آموزههای تاریخی و مذهبی نگاه صفر و صدی همواره جاری و ساری بوده که از آن با نگاه افراطی و تفریطی هم یاد میشود. تاریخ ما مملو از واکنشهای تند و هیجانی در گستره فرهنگی و اجتماعی و حال این روزها سیاسی است که به لطف شبکههای اجتماعی نیز دامن گسترانیده و چنین بازخوردهایی رقم میخورد.
هنوز 20روز از تنفیذ رئیس دولت نگذشته و او با تیم قبلی مشغول رتقوفتق امور است و در اولین گام کابینه را خوب یا بد! به مجلس معرفی کرده است که عدهای از پشیمانی و یأس و ناامیدی سخن میگویند؛ حال آنکه نه دیکتهای نوشته شده و نه خطی نگاشته که درست و غلط آن را بگیریم!
این، البته به معنای آن نیست که نقد و نقادی را رد کنیم و مطالبهگری را منتفی بدانیم، بلکه سخن آن است که امکانات و مقدورات را ببینیم، شرایط کشور را و وضعیت طیشده را بسنجیم، ساخت قدرت سیاسی و بازیگران متنوع و مختلف آن را مدنظر قرار دهیم، حتی آلترناتیوسنجی کنیم و ورای نفی دولت و پزشکیان در این برهه را لحاظ کنیم و آنگاه عطف به همه این جهات نسخه بنویسیم و انتقاد و گلایه کنیم.
نمیشود که از بیرون دایره و تشک با خیال راحت و طیبخاطر و بدون ملاحظات و قبضوبسطهای رایج و مرسوم سپهر غامض و پیچیده سیاست، بگوییم که چرا فلان گزینه ایدهآل و کارآمد و همسو با فعل و نظر ما بر مسند قرار نگرفته و بهعنوان وزیر معرفی نشده و کسی معرفی گشته که از جناح رقیب و ناهمسو با گفتمان پزشکیان است و در لیست کابینه جای گرفته است. حداقل برای رئیسجمهوری که به او اعتماد کردهایم و بر رأس هرم اجرایی نشاندهایم، این حق و قوه تشخیص و تحلیل را قائل باشیم که پس از عمری کنشگری در فضای سیاسی کشور، فضا را شاید بیشتر و بهتر از ما بشناسد، به ضرورتها و اقتضائات آن اشراف بیشتری داشته باشد و البته بهتر و بیشتر از همه ما دلسوز موفقیت و کارآمدی دولت خود باشد و نخواهد که در همین وهله آغازین کمیت دولتش در انجام وظیفه و رتقوفتق امور کشور در این شرایط حساس و در منظر افکارعمومی لنگ بزند.
پس سعی کنیم در بیان انتقادات جانب میانداری نگه داریم، به منتخب خود اعتماد کنیم و فرصت و مجال پیشبرد برنامهها را عطف به گزینش و انتخاب او بدهیم، بیگمان فرصت نقد و نقادی و یا خدای ناکرده ناامیدی و پشیمانی، فوت نمیشود و همیشه قابل استحصال است و سوختوسوز ندارد.
از طرف دیگر، البته یک نکته را نیز باید به رئیسجمهوری محترم متذکر شد و آن این است که پدید آمدن چنین موج منفی و ناهمسازی نسبت به معرفی کابینه در شبکههای اجتماعی، بخش عمدهاش به این مهم بازمیگردد که دولت چهاردهم هیچ برنامه راهبردی و کنش سازنده با حداقل بُرد و اقناعکنندگی را در دستور کار نداشته و این صحنه و عرصه مهم و حیاتی را به کل واگذاشته است!
نمونه آنکه دکتر مسعود پزشکیان بعد از موج عظیم انتقادات 48ساعته و نیز یک استعفای تکاندهنده و پرطنین، با نگارش یک پست در شبکه اجتماعی ایکس، با مخاطبان و مردم سخن گفت. گویی که ایام انتخابات است و حال آنکه دولت ابزارهای رسانهای عریض و طویل و پربسامدی دارد که وظیفهای جز کارپردازی رسانهای دولت هم ندارند و عملاً خروجی آنان هیچ بوده است. حتی خود رئیسجمهوری نیز طی این مدت کمترین بروز و ظهور رسانهای را داشته و در مجامع عمومی ظاهر شده و یا در دیدارهای محدودی که میتوانست انجام پذیرد، با مردم حرف زده است.
نقل است که میگویند: یا شما روایت خود را میگویید یا برای شما روایت را میگویند! همه ملاحظات امنیتی و سیاسی یا روحیات خاص مسعود پزشکیان را میدانیم؛ اما همه آنها توجیه بیعملی و فقدان رویکرد رسانهای سازنده نمیشود و نمیتواند دولت را در مسیر پرفرازونشیب پیش رو یاریگر باشد.