چشم طمع آمریکا به قفقاز
در تحولی غیرمنتظره، نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، و الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، در ابوظبی دیدار کردند.

در تحولی غیرمنتظره، نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، و الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، در ابوظبی دیدار کردند. این نشست به ماهها بنبست در مذاکرات دیپلماتیک پایان داد و دو طرف بر تعهد متقابل خود برای دستیابی به یک توافق صلح نهایی که میتواند به سه دهه خصومت پایان دهد، تأکید کردند. در پشت پرده، دولت دونالد ترامپ دو طرف را برای توافقی ترغیب کرده است که به رئیسجمهور آمریکا فرصتی برای ثبت یک عکس یادگاری با دو رهبر در کاخ سفید و همچنین تقویت جایگاهش برای دریافت جایزه صلح نوبل میدهد.
با وجود این پیشرفت، دو طرف همچنان از یک پیمان جامع فاصله دارند، اما توافق کردهاند که مذاکرات دوجانبه و اقدامات اعتمادساز را ادامه دهند. اگر آنها تصمیم به برداشتن گامی بزرگ به جلو بگیرند، توافقی آماده در دست دارند. دو کشور پیشتر متن توافقنامه صلحی را نهایی کرده بودند که شامل به رسمیت شناختن متقابل تمامیت ارضی یکدیگر است. اما مذاکرات متوقف ماند؛ عمدتاً به این دلیل که آذربایجان که از نظر نظامی قدرتمندتر است، تعلل میکرد. باکو اصرار داشت که ارمنستان قانون اساسی خود را اصلاح کرده و همچنین خواستار دسترسی تقریباً بدون مانع از طریق استان سیونیک ارمنستان به منطقه جداافتاده خود، نخجوان، بود.
اکنون به نظر میرسد دو طرف برای عبور از این موانع، بر فرمولهای مختلف حملونقل و لجستیک از طریق یک کریدور تجاری متمرکز شدهاند که احتمالاً با مشارکت یک کنسرسیوم بینالمللی (بدون حضور روسیه) مدیریت خواهد شد. چنین توافقی میتواند مسائل حساستر سیاسی را به آینده موکول کند و پایهای برای یک نظم نوین منطقهای باشد که وابستگی متقابل اقتصادی و اتصال را برای قفقاز جنوبی به ارمغان آورد.
این امر همچنین امکان عادیسازی روابط میان ارمنستان و ترکیه را فراهم میسازد و یک کریدور حملونقل سودآور میان اروپا و آسیای مرکزی ایجاد میکند. به نظر میرسد اکنون ترکیه نیز با این روند همراه شده و رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور این کشور، هر دو طرف را به کنار گذاشتن گذشته تشویق کرده است.
این تحولات بازتابی از چشمانداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر در منطقه است؛ با افول نفوذ روسیه و افزایش قدرت ترکیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا. از دست دادن نفوذ روسیه پس از آغاز جنگ در اوکراین و تیرگی روابطش با ایروان و باکو، از عوامل مهمی بودهاند که به پیشرفت فرآیند صلح کمک کردهاند. مسکو که در گذشته با مدیریت تنشها جای پای خود را در منطقه حفظ میکرد، اکنون شاهد آن است که هر دو کشور برای کاهش وابستگی به روسیه تلاش میکنند.
با این حال، روسیه همچنان توانایی ایفای نقش تخریبی در توافق ارمنستان و آذربایجان را دارد. در حالی که جایگاه منطقهای آن تضعیف شده، اما همچنان میتواند برای هر دو طرف مشکلات اقتصادی و داخلی ایجاد کند. این امر بهویژه در مورد ارمنستان صادق است که به شدت به انرژی و غلات روسیه وابسته است. در واقع، فوریت ایروان برای صلح با آذربایجان و بازگشایی مرزها با ترکیه، ناشی از نیاز به کاهش این وابستگی و توسعه استقلال استراتژیک است.
موقعیت رو به افول روسیه ممکن است ایالات متحده را وسوسه کند تا این خلأ را پر کند. اما دولت ترامپ باید در برابر این وسوسه که صلح منطقهای را یک اقدام صرفاً ضدروسی بداند، مقاومت کرده و در عوض آن را در چارچوب ساختن یک نظم منطقهای پایدار که در خدمت منافع اقتصادی و استراتژیک آمریکاست، تعریف کند. منافع ایالات متحده در تأمین امنیت یک کریدور استراتژیک حیاتی میان اروپا و آسیای مرکزی و حفظ برتری در مقابل چین و روسیه نهفته است.
مسیر صلح چالشبرانگیز است، اما ترامپ کلید دستیابی به یک پیشرفت تاریخی را در دست دارد. رهبری شخصی او در این لحظه حیاتی میتواند سالها خصومت را به ثباتی پایدار بدل کند. با اتخاذ اقدامات قاطع و حفظ حمایت متعهدانه آمریکا، ترامپ میتواند میراث قدرتمندی از صلح را در قفقاز جنوبی که از نظر استراتژیک حیاتی است، به جای بگذارد.