| کد مطلب: ۳۴۶۰۴

مرد مدیریت بحران / درباره مارک کارنی نخست‏‌وزیر جدید کانادا که هم باید با ترامپ توافق کند هم مقابل او بایستد

جاستین ترودو در سخنرانی خود برای تشویق کانادایی‌‏ها از عبارت مرسوم در بازی هاکی روی یخ «آرنج‏‌هایت را بالا بگیر» استفاده می‏‌کند؛ عبارتی که به‏‌معنای دفاع از خود در برابر بازیکن مقابل است و اشاره آن به «گرودی هاو»، اسطوره هاکی روی یخ است که با آرنج خود بازیکن‏‌های مقابل را از خود دور می‏‌کرد.

مرد مدیریت بحران / درباره مارک کارنی نخست‏‌وزیر جدید کانادا که هم باید با ترامپ توافق کند هم مقابل او بایستد

جنگ تجاری با آمریکا، کانادایی‌ها را از گوشه و کنار کشور مقابل همسایه جنوبی خود متحد کرده است. تهدیدهای دونالد ترامپ برای وضع تعرفه‌ها و نوسانات تصمیم‌گیری‌های او برای اعمال آنها خیلی زودتر از انتظار تغییراتی را در سیاست، فرهنگ و جامعه کانادا ایجاد کرد. جنگ تجاری برای آینده روابط کانادا و آمریکا چه معنایی خواهد داشت و چگونه سیاست، فرهنگ و جایگاه کانادا در صحن جهانی را تغییر خواهد داد. 

چرا کسی مثل مارک کارنی، بانکدار سابق که همانند دونالد پیشینه دیپلماتیک ندارد با رای بالا به رهبری حزب لیبرال می‌رسد و در نتیجه جانشین جاستین ترودو، نخست‌وزیر مستفعی کانادا می‌شود. پیش از آنکه به بررسی شخصیت مارک کارنی بپردازیم بهتر است اول درک کنیم که چرا لیبرال‌ها پشت او متحد شدند و توانستند حزب خود را که تا یک هفته قبل شانسی برای پیروزی در انتخابات سراسری در اکتبر آینده نداشت، احیا کنند. 

ترودو۲ copy

پیش از آنکه ترامپ دور دوم ریاست‌جمهوری خود را آغاز کند، دور از انتظار نبود که موجی از هیاهو در دیپلماسی جهانی رخ دهد، اما کسی به سناریوی «عصبانی کردن کانادایی‌ها» فکر نکرده بود. اولین نشانه تغییر در اوایل دسامبر و زمانی بود که جاستین ترودو به مارالاگو، اقامتگاه ترامپ، به‌صرف شام سفر کرد تا با رئیس‌جمهور منتخب آمریکا دیدار کند.

این دیدار برای ترودو موفقیت‌آمیز تلقی شد اما فاکس‌نیوز به‌نقل دو نفر که در این مراسم سر میز شام حضور داشتند خبر داد که ترامپ از روابط آمریکا با کانادا شکایت می‌کرد. ترودو به ترامپ هشدار داد که وضع تعرفه اقتصاد کانادا را نابود می‌کند و ترامپ پاسخ داد که کانادا هم می‌تواند به‌عنوان ایالت پنجاه‌ویکم به آمریکا الحاق و ترودو فرماندار آن شود. 

زمانی که ترامپ جنگ تعرفه‌های خود را راه انداخت شاید کمتر کسی آن را جدی می‌گرفت. به گزارش نیویورک‌تایمز برخی فکر می‌کردند که این یک جنگ شخصی با ترودو است، چون ترامپ از دور اول ریاست‌جمهوری خود از ترودو خوشش نمی‌آمد. 

سپس ترامپ در نشست خبری که روز هفتم ژانویه برگزار شد، به سوال خبرنگار نیویورک‌تایمز مبنی بر اینکه آیا ترامپ می‌تواند تضمین کند که برای به‌دست گرفتن کنترل خود بر گرینلند، کانال پاناما و کانادا از زور نظامی یا فشار اقتصادی استفاده نخواهد کرد، پاسخ منفی داد و گفت که از فشار اقتصادی استفاده خواهد کرد. 

کانادا و آمریکا بزرگترین شرکای تجاری یکدیگرند و آمریکا مقصد حدوداً 80درصد از صادرات کانادا از جمله نفت و گاز است؛ همچنین رابطه اقتصادی به موجودیت دو کشور برمی‌گردد. ترامپ تهدید وضع تعرفه‌ها را با مبارزه با ورود مهاجران غیرقانونی و قاچاق فنتالین به آمریکا توجیه کرد. دولت کانادا از همان اول می‌دانست که این‌ها بهانه‌هایی برای کسب کنترل بیشتر در زمینه‌های دیگر است.

گذر زمان این موضوع را مشخص کرد. ترامپ و ترودو در سوم فوریه دو بار تماس تلفنی داشتند. ترامپ در این تماس‌ها شکایت‌های خود را از روابط اقتصادی و تجاری بین دو کشور مطرح می‌کرد. طبق گزارش‌ها این مشکلات کاملاً رایج و معمول و شناخته‌شده‌ بودند. به‌گفته ماتینا استویس-گریدنف، خبرنگار نیویورک‌تایمز مستقر در کانادا، آمریکا به‌دنبال دسترسی بهتر به بازار لبنیات و سیستم بانکداری بود. 

اما سپس ترامپ موضوع بزرگتری را مطرح کرد. او ظاهراً از روی یک یادداشتی که در دست دارد به ترودو می‌گوید که من از پیمان مرزی بین دو کشور خوشم نمی‌آید؛ پیمانی که از سال 1908 مرز میان دو کشور را مشخص کرده است. ترامپ به ترودو می‌گوید که این پیمان دیگر معتبر نیست. ترامپ همچنین از شیوه اشتراک آب میان دو کشور راضی نیست. ترامپ علاقه بسیاری به منابع آبی کانادا دارد و به ترودو می‌گوید که به‌دنبال بازنگری قراردادهای آبی میان دو کشور است. 

خشم و آشفتگی سراسر دولت کانادا را فراگرفت. ترودو تاکید کرد برای مقابله با تعرفه‌های ترامپ برای محصولات آمریکایی تعرفه وضع می‌کند. در همین مدت، او باید دفتر نخست‌وزیری را ترک کند در نتیجه مواضع خود را صریح‌تر و تندتر نشان می‌دهد. ترودو در سخنرانی خود برای تشویق کانادایی‌ها از عبارت مرسوم در بازی هاکی روی یخ «آرنج‌هایت را بالا بگیر» استفاده می‌کند؛ عبارتی که به‌معنای دفاع از خود در برابر بازیکن مقابل است و اشاره آن به «گرودی هاو»، اسطوره هاکی روی یخ است که با آرنج خود بازیکن‌های مقابل را از خود دور می‌کرد. مردم کانادا تجمعاتی را با همین شعار برگزار کردند تا اتحاد و غرور خود را با خرید محصولات تولید کانادا (و تحریم محصولات آمریکایی) و تغییر مقاصد گردشگری خود از آمریکا به داخل کانادا نشان دهند. واکنش‌ها تا جایی پیش رفت که کانادایی‌ها پیش از آغاز مسابقه هاکی، سرود ملی آمریکا را هو کردند.

به‌گفته استویس-گریدنف، از نخبگان سیاسی کانادا گرفته تا مردم کف خیابان، این کشور موجی از احساسات جدید را تجربه می‌کند: خشم، ترس، عدم امنیت. امری که این پتانسیل را دارد که مسیر تاریخ کانادا را تغییر دهد. 

اتحاد خیره‌کننده کانادایی‌ها

از زمانی که نظرسنجی‌ها کاهش محبوبیت حزب لیبرال را نشان دادند، این حزب 20 نقطه‌درصد عقب‌تر از حزب رقیب خود، محافظه‌کاران به رهبری پی‌یر پولیو قرار گرفته بود. 

پیش از آغاز جنگ تعرفه‌ای‌ ترامپ و در آستانه انتخابات سراسری کانادا، نتیجه قابل‌پیش‌بینی این بود که محافظه‌کاران برنده خواهند شد و پولیو هم نخست‌وزیر جدید. ایدئولوژی و سبک او به حامیان «آمریکا را دوباره باعظمت می‌کنیم» یا «ماگا» و جنبش پوپولیستی راست‌گرایان نزدیک بود اما از زمانی که ترامپ از الحاق کانادا به آمریکا صحبت کرد و تهدید تعرفه‌های خود را اجرا کرد، اتفاقی افتاد که خیلی‌ها شگفت‌زده شدند؛ حزب لیبرال که تصور می‌شد تضعیف شده و برای مدتی طولانی به تبعید سیاسی خواهد رفت، جان تازه‌ای گرفت.

احساسات ضدآمریکایی و ضدترامپ هم به نفع حزب لیبرال و هم به بازسازی وجهه ترودو کمک کرد؛ ترودو نخست‌وزیری بود که تنفر از او منجر به استعفایش شده بود. بنابراین تغییری خیره‌کننده و بسیار سریع برای حزب لیبرال رخ داد. اعضای این حزب در اقدامی نمایشی از یک نامزد به‌نام مارک کارنی حمایت کردند. 

مارک کارنی سیاستمدار نیست. او در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده اما سال‌هاست که چهره شناخته‌شده‌ای است. کارنی در بحران اقتصادی سال 2008 رئیس بانک مرکزی کانادا و در دوران برگزیت، رئیس بانک مرکزی انگلستان بود. او شخصیت کاریزماتیکی ندارد و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند زمانی که کمپین رهبری حزب لیبرال را راه‌اندازی کرد از هر سه کانادایی یک نفر او را می‌شناخت اما به‌محض سخنرانی‌های ضدترامپی‌اش، مردم کانادا او را کسی دیدند که می‌تواند با ترامپ به توافق برسد و همزمان کشور را در چالشی‌ترین دوران اقتصادی‌اش هدایت کند. مردم فکر می‌کنند که او می‌داند چه کار می‌کند. کارنی حالا چالش بزرگی پیش‌روی خود دارد. او زمانی که نخست‌وزیر است باید برای کمپین انتخابات خود نیز فعالیت کند. 

نظام سیاسی کانادا

کانادا سیستم پارلمانی دارد که رهبر حزبی که در قدرت است به نخست‌وزیری می‌رسد. کارنی به‌عنوان رهبر حزب لیبرال انتخاب شد بنابراین به نخست‌وزیری رسید. اما طبق قوانین سیاسی کانادا، در اکتبر امسال باید انتخابات برگزار شود. کارنی حالا هم باید کشور را هدایت کند و هم از جنگ تجاری با ترامپ اجتناب کند، هم به توافق برسد و همچنان به‌نظر بیاید که مقابل ترامپ ایستاده است. ایجاد این موازنه کار بسیار مشکلی است.  

کارنی در سخنرانی پیروزی خود خیلی هیجان‌زده به‌نظر نمی‌رسید. او با لحنی که انگار کشورش در شرایط جنگی قرار گرفته، اعلام کرد: «آمریکایی‌ها منابع ما، آب ما، سرزمین ما و کشور ما را می‌خواهند.» کارنی تاکید کرد که برخورد قاطعانه‌ای با آمریکا خواهد داشت. لحظه چشمگیر زمانی بود که کارنی گفت: «و دولت من تا زمانی که آمریکا احترام خود را نشان ندهد، تعرفه‌ها را حفظ خواهد کرد.» اما در عین حال او شخصیتی دارد که می‌تواند با ترامپ به توافق برسد. 

پی‌یر پولیو سیاستمداری پوپولیست و راست‌گرا بود که با ترامپ مقایسه می‌شد حالا دیگر محبوبیت قبل را ندارد. نمی‌توان گفت پی‌یر پولیو شبیه ترامپ است اما حامیان‌اش او را «ماگای افرا» (برگ افرا اشاره به نماد ملی کاناداست) می‌نامند. با اینکه بسیاری از سیاست‌های پولیو میانه‌رو به‌شمار می‌روند اما او از کتاب راهنمای ترامپ الهام می‌گیرد. بنابراین زمانی که کانادایی‌ها مقابل ترامپ متحد شدند کار پولیو سخت‌تر شد. حزب محافظه‌کار همچنان شانس پیروزی در انتخابات سراسری را دارد. برخی از نظرسنجی‌ها رقابت شانه به شانه پولیو با کارنی را نشان می‌دهند. 

حالا محافظه‌کاران تلاش می‌کنند که از دونالد ترامپ فاصله بگیرند و می‌گویند که مقابل لفاظی‌ها و تهدیدهای کاخ سفید می‌ایستند. اخیراً ترامپ در گفت‌وگو با یک مجله بریتانیایی گفت که هنوز هیچ تصوری از پولیو ندارد: «او مرد ماگا نیست». پولیو هم از این فرصت استفاده کرد و گفت:‌«ترامپ می‌گوید که از من خوشش نمی‌آید. او فکر نمی‌کند که من مرد ماگا هستم. من نیستم. من «اول کانادا» هستم.» پولیو همچنین می‌گوید که اگر مواضع او رهبران خارجی از جمله رئیس‌جمهور آمریکا را ناراحت می‌کند، مسئله مهمی نیست چون او وظیفه دارد برای کشور خود بجنگد. بنابراین حزب محافظه‌کار باید خود را احیا کند و این‌ها در کشوری اتفاق می‌افتد که همین چند هفته پیش در شرایط شدیداً دوقطبی سیاسی قرار داشت. 

هدایت بانک مرکزی دو کشور گروه 7 

مارک کارنی، رئیس پیشین بانک انگلستان، بانک مرکزی بریتانیا و دومین بانک مرکزی قدیمی جهان، و همچنین رئیس بانک مرکزی کانادا جمعه هفته گذشته به‌عنوان نخست‌وزیر جدید کانادا قسم خورد. او برای هدایت کانادا به تمام تجربیات پیشین خود در رویارویی با بحران اقتصادی جهانی نیاز دارد. مارک کارنی اولین شهروند غیربریتانیایی بود که سال 2013 در تاریخچه 300 ساله بانک انگلستان به ریاست رسید. پیش از آن کارنی به‌عنوان رئیس بانک مرکزی کانادا، این کشور را در دوران «رکود بزرگ» سال 2008 هدایت کرده بود. اما او با اینکه سابقه شغل سیاسی را در کارنامه خود ندارد اما توانست در رقابت برای جانشینی جاستین ترودو پیروز شود. حفظ سمت نخست‌وزیری هم به‌نوبه خود برای کارنی نوعی مبارزه است. 

کارنی با اینکه به سراسر جهان سفر کرده، در شهرهایی مانند نیویورک، لندن و توکیو برای شرکت گلدمن سکس کار کرده اما او در شهر شمالی و دورافتاده فورت اسمیت در «قلمروهای شمال‌غربی» در کانادا به‌دنیا آمده است. او در دانشگاه هاروارد بورسیه شد که در آنجا در کانادایی‌ترین تیم ورزشی جهان، یعنی هاکی روی یخ بازی می‌کرد. سال 1995 هم دکترای خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه آکسفورد گرفت. 

سال 2003 او بخش خصوصی را ترک کرد تا به‌عنوان معاون رئیس بانک مرکزی کانادا مشغول به کار شود و سپس به‌عنوان دستیار ارشد معاون وزیر به وزارت دارایی پیوست. 

سال 2007، کمی پس از آنکه به ریاست بانک مرکزی کانادا رسید بازارهای جهانی دچار بحران شدند و کانادا وارد رکود شدیدی شد. عملکرد کارنی در بانک مرکزی باعث شد تا این کشور به‌سرعت بتواند از بدترین بحران اقتصادی سریع‌تر جان سالم به‌در ببرد. با اینکه مسئولان بانک مرکزی معمولاً افرادی محتاط به‌نظر می‌رسند، کارنی توانست به‌مدت دست‌کم یک سال نرخ بهره را پایین نگه دارد تا  کسب‌وکارها بتوانند حتی در دوران رکورد بازارها، سرمایه‌گذاری کنند.

او سیاست «هدایت روبه جلو» را معرفی کرد؛ جایی که بانک تلاش می‌کند تا از اقتصاد بیشتر حمایت کند و با وعده عدم افزایش نرخ بهره تا زمانی که نرخ بیکاری به پایین‌تر از 7درصد برسد، وام‌دهی را تشویق کند. او سپس رویکرد مشابهی را در لندن، به‌عنوان رئیس بانک انگلستان انجام داد. در دوران تصدی‌اش در بانک انگلستان کارنی توانست تغییرات بزرگی را در شیوه عملکرد این سازمان ایجاد کند. او بر تغییرات قابل‌توجهی در شیوه عملکرد این نهاد نظارت داشت. کارنی در واقع به‌عنوان فردی شناخته می‌شود که بانک انگلستان را مدرن‌سازی کرد. 

برخلاف رؤسای پیشین بانک‌های مرکزی که معمولاً تلاش می‌کنند جلب توجه نکنند، او  پیش از برگزاری 2 رفراندوم بزرگ قانون‌اساسی در بریتانیا اظهاراتی را مطرح کرد. سال 2014 کارنی هشدار داد که اسکاتلند در صورت استقلال نمی‌تواند از پوند انگلستان به‌عنوان واحد پولی خود استفاده کند و نباید انتظار یکپارچگی مانند یورو داشته باشد. او همچنین پیش از رفراندوم برگزیت، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، هشدار داد که رای به ترک اتحادیه اروپا می‌تواند باعث رکود شود. 

در آستانه رای‌گیری برگزیت، پس از استعفای دیوید کامرون به‌عنوان نخست‌وزیر و سقوط پوند، او در یک سخنرانی تضمین داد که سیستم مالی به روال عادی خود ادامه می‌دهد. او این روز را «سخت‌ترین روز» کاری خود توصیف می‌کند اما می‌گوید که طرح‌های جایگزینی که بانک اجرا کرده موثر بوده‌اند.‌

بانک مرکزی بعدها نرخ بهره را از 0/5 درصد به 0/25 درصد کاهش داد و برنامه «تسهیل کمی» را برای حمایت از اقتصاد کشور آغاز کرد؛ برنامه‌ای که در طی آن بانک مرکزی پول بیشتری را عرضه می‌کند تا موسسات مالی به دریافت وام تشویق شوند. 

در هفته آخر کاری خود در مارس 2020 که مصادف بود با حادترین دوران پاندمی کرونا، بانک انگلستان نرخ بهره را 0/5 درصد کاهش داد تا به اقتصاد کشور کمک کند. کارنی هم اعلام کرد که شوک اقتصادی «موقتی» خواهد بود. 

دوران تصدی کارنی در بانک انگستان تجربیات زیادی برای رویارویی با دونالد ترامپ ایجاد کرده که از زمان بازگشت به کاخ سفید نه‌تنها اعمال تعرفه‌ها را آغاز کرده بلکه اصرار دارد که کانادا باید به پنجاه‌ویکمین ایالت آمریکا تبدیل شود. 

از سال 2011 تا 2018، کارنی به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره «هیئت ثبات مالی» سازمانی برای هماهنگی اقدامات نظارتی در سراسر جهان، نقش کلیدی را در واکنش جهان به سیاست‌های دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ بازی کرد. او یکی از اعضای ثابتی بود که در جلسات گروه 7 شرکت می‌کرد که به او این امکان را می‌داد در صحن جهانی نمای نزدیکی از ترامپ داشته باشد. 

کارنی فعالیت‌هایی در زمینه حمایت از توسعه پایدار محیط زیست انجام داده است. سال 2019 او فرستاده ویژه سازمان ملل در تغییرات اقلیمی بود و در سال 2021 ائتلاف مالی گلاسگو را برای «صفر خالص» ایجاد کرد؛ گروهی از بانک‌ها و نهادهای مالی برای مقابله با تغییرات اقلیمی. کارنی ابتدا تمایلی به جاه‌طلبی‌های سیاسی نداشت و علاقه‌ای نداشت «دلقک سیرک» شود. 

کارنی ماه گذشته در جریان مناظره‌ها برای رهبری حزب لیبرال گفت: «من می‌دانم چگونه بحران را مدیریت کنم. در شرایطی مثل الان، برای مدیریت بحران نیاز به تجربه دارید، به مهارت‌های مذاکره نیاز دارید.» 

مارک کارنی در سخنرانی پیروزی خود در واکنش به اظهارات دونالد ترامپ گفت: «آمریکا کانادا نیست. کانادا به هیچ طریقی قرار نیست به بخشی از آمریکا تبدیل شود.» او در ادامه گفت: «ما این درگیری را راه ننداختیم اما کانادایی‌ها زمانی که فرد دیگری جنگ راه می‌اندازد، همیشه آماده‌اند.»

کارنی که تجربه ریاست دو بانک مرکزی در دو کشور مختلف گروه هفت را دارد چقدر برای نقش جدید خود آماده است؟ نمی‌توان گفت کارنی فقط رئیس بانک مرکزی بود بلکه او بانک مرکزی کانادا را در دوران بحران اقتصادی هدایت کرد و از سوی همکاران خود برای اقدام سریع در رابطه با نرخ بهره که به خروج سریع کانادا از رکود اقتصادی کمک کرد، مورد ستایش قرار گرفته است. 

کارنی هم‌اکنون تاکید کرده که کانادا از وابستگی آمریکا به منابع انرژی کانادا استفاده می‌کند تا در میدان مبارزه با ترامپ مقابله کند. شاید این یک تاکتیک مذاکره باشد و او پس از روابط سرد ترامپ و جاستین ترودو، نخست‌وزیر مستعفی روابط آمریکا و کانادا را نوسازی کند. جاش لیپسکی، مدیر ارتش مرکز جغرافیای اقتصادی در اندیشکده شورای آتلانتیک و مشاور سابق صندوق بین‌المللی پول می‌نویسد که با وجود رزومه اقتصادی کارنی انتظار رویکرد تکنوکراتیک از او نداشته باشید: «به یاد داشته باشید، جنگ‌های تجاری، جنگ‌های ارزی هستند. روشی که ارزش پول ملی یک کشور کاهش یا افزایش پیدا می‌کند، می‌تواند تاثیر شدیدی بر افرادی داشته باشد که هزینه تعرفه‌ها را متحمل می‌شوند و کارنی برای هدایت کشور خود در چنین جنگی منحصراً فرد مناسبی است.» 

به‌گفته لیپسکی درحالی‌که جنگ تعرفه‌ها توجه‌ها را به مرز آمریکا و کانادا جلب کرده، بزرگترین چالش امنیتی که کارنی باید با آن روبه‌رو شود صدها مایل در قطب شمال قرار دارد. 

تغییرات اقلیمی یخ‌های قطبی را ذوب کرده و دسترسی به قطب را آسان‌تر. مسیرهای کشتی‌رانی جدید باز شده‌اند و فرصت‌های جدیدی را برای استخراج منابع ایجاد کرده‌اند. به گفته سازمان اطلاعات امنیتی کانادا، بخش نسبتاً توسعه‌نیافته کانادا در قطب این منطقه را برای کشورهای متخاصم «جذاب، استراتژیک و آسیب‌پذیر» کرده و تاکید می‌کند که دشمنان احتمالاً علاقه‌مندند برای ثبت ردپای خود در شمال کانادا در زیرساخت‌ها و منابع سرمایه‌گذاری کنند. 

کارنی برای انتخابات آتی کانادا تقویت امنیت قطب شمال را باید در اولویت قرار دهد. پی‌یر پولیو، رهبر حزب محافظه‌کار کانادا، وعده داد در صورتی که محافظه‌کاران در این انتخابات پیروز شوند حضور نظامی کانادا در قطب افزایش پیدا خواهد کرد. 

دولت ترودو هفته گذشته اعلام کرد تا برای ساخت سه پایگاه حمایتی عملیاتی شمالی سرمایه‌گذاری می‌کند که نشان‌دهنده حضور نیروهای مسلح کانادایی در این منطقه ا‌ست. با این حال توسعه این پایگاه‌ها بیش از 20 سال طول خواهد کشید که بسیار طولانی‌تر از جدول زمانی است که برای رویارویی با یک تهدید واقعی و کنونی نیاز است و کارنی فرد مناسب برای تسریع این زمان‌بندی است. 

عمران بویومی، دستار مدیر در مرکز اسکوکرافت برای امنیت و استراتژی در اندیشکده شورای آتلانتیک است، می‌نویسد: «کارنی برای تقویت امنیت قطبی کانادا باید به جنوب نگاه کند. همکاری با ایالات متحده ممکن است امروز پرتنش به‌نظر برسد اما در طولانی‌مدت برای امنیت و ثبات در قطب شمال آمریکای شمالی ضروری است.»

همکاری ادامه‌دار و نزدیک دو کشور در کنار فنلاند برای موفقیت پیمان «تلاش برای همکاری یخ‌شکن» یا ICE Pact برای ساخت یخ‌شکن‌های قطبی و در عین حال اشتراک‌گذاری اطلاعات و آگاهی در میان این سه کشور، ادامه خواهد داشت. 

علاوه بر آن، کارنی باید برای مشارکت کانادا در طرح ترامپ برای سیستم دفاع موشکی «گنبد طلایی» تلاش کند. نقش کانادا در گنبد طلایی هیچ‌وقت واضح نبوده اما اُتاوا و واشنگتن هم‌اکنون از طریق «فرماندهی دفاع هوا و فضای آمریکای شمالی یا NORAD» همکاری می‌کنند و هر دو کشور می‌خواهند ایستگاه‌های راداری فراافق و حسگرهای دریایی در قطب نصب کنند تا موشک‌های بالستیک و کروز را بتوانند بهتر شناسایی کنند.

کارنی باید فراتر از حسگرها نگاه کند و به‌دنبال نصب رهگیرهایی باشد که تهدیدهای ورودی را دفع کنند. برای این کار کانادا باید تصمیم سال 2005 خود را برگرداند که با عضویت در سیستم دفاع موشک بالستیک سرزمین آمریکا مخالفت کرده بود؛ این اقدامی جسورانه برای کارنی خواهد بود اما می‌تواند امنیت قطب شمال و  به طور کلی آمریکای شمالی را تامین کند.

هیچ رابطه‌ای بدون اعتماد نمی‌تواند به‌خوبی پیش برود. حتی اگر ترامپ دست از تهدید تعرفه‌ها بردارد باز هم آسیب‌های اقتصادی وارد شده‌اند. بازارها دچار نوسان شده‌اند. سرمایه‌گذاری‌ها متوقف شده‌اند. بنابراین کانادایی‌ها از نظر اقتصادی ضربه خورده‌اند. 

برای کارنی که تا حالا هیچ پست سیاسی نداشته پیروزی بزرگ در رقابت رهبری حزب لیبرال کانادا امری شگفت‌انگیز است. هر دو نامزد احزاب لیبرال و محافظه‌کار درباره آینده موفق کانادا و کاهش وابستگی خود به آمریکا صحبت می‌کنند. یکی از دلایلی که آنها می‌خواهند این اتفاق سریع‌تر رخ دهد این است که جنگ تعرفه‌ها با آمریکا مثل رقص شن و ماسه است. یک روز، 25درصد تعرفه بر همه‌چیز، روز بعد متوقف می‌شود اما 50درصد بر استیل وضع می‌شود؛ شرایطی که برای اقتصاد کانادا بسیار بی‌ثبات‌کننده است.

کانادا مشتری‌های زیادی ندارد. بیشتر کالاهای کانادا به آمریکا صادر می‌شوند. به گزارش نیویورک‌تایمز به همین دلیل است که حالا به سمت اروپا گرایش پیدا کرده‌اند. کانادایی‌ها به دنبال ترمیم روابط خود با کشورهای دیگرند. روابط فعلی با چین که یکی دیگر از شرکای بزرگ تجاری کاناداست دچار چالش شده. چینی‌ها بر صادرات کانادایی‌ها تعرفه وضع کرده‌اند تا جلوی این کشور را برای رسیدن به توافق در مورد تعرفه‌ها و تجارت با آمریکا بگیرد. بنابراین کانادا به دنبال دوستان نزدیک جدید می‌گردد. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار