| کد مطلب: ۵۴۰۵۹

جنگ فقط ۱۲ روز بود!

من نمی‌دانم مسئولان به‌جز رقم دلار، طلا و احیاناً چراغ‌های بورس از کسب‌وکارهای مملکت هم خبر دارند یا نه. به‌نظرم بهتر است اطلاع بدهم که هنوز کسب‌وکارها تحت‌تاثیر جنگ ۱۲ روزه‌ی اواخر خردادماه، کمر راست نکرده‌اند.

جنگ فقط ۱۲ روز بود!

 من نمی‌دانم مسئولان به‌جز رقم دلار، طلا و احیاناً چراغ‌های بورس از کسب‌وکارهای مملکت هم خبر دارند یا نه. به‌نظرم بهتر است اطلاع بدهم که هنوز کسب‌وکارها تحت‌تاثیر جنگ ۱۲ روزه‌ی اواخر خردادماه، کمر راست نکرده‌اند. تورم از همان‌روز بیشتر شده ولی پاداش‌ها قطع شده و حقوق‌ها کمتر شده؛ چون ما ۱۲ روز جنگ را پشت‌سر گذاشتیم. یک جای کار گیر اساسی دارد.

یک زمانی هشت‌سال جنگ بود و سردار سازندگی در دوران بعد از جنگ، سد ساخت و شرکت‌ها، دوره‌ای از شکوفایی را تجربه کردند. درنتیجه به‌نظرم مشکل آن ۱۲ روز نیست. مشکل سال‌ها سوء‌مدیریت و هدردادن منابع است که حتی همین حالا هم متوقف نمی‌شود تا برگردیم و فکر کنیم چه‌شد که ۱۲ روز جنگ، اقتصاد مملکت را از پا انداخته است. حقیقتاً از غُرزدن هم خسته شده‌ام. یعنی به‌نظر می‌رسد اصلاً گوش شنوایی نیست. همه‌ی تصمیم‌ها در حد روزمره و گذران ۲۴ ساعته شده‌اند. با این شرایط، نه از آدم‌ها نشانی می‌ماند، نه از خاک. 

 فیلم «پیرپسر» قاچاق شده و کارگردان و تهیه‌کننده در تلاش برای خنثی‌کردن این اتفاق، آن را به‌صورت اکران آنلاین در پلتفرم فیلم‌نت قرار داده‌اند. راست‌اش فکر می‌کنم اینجا تقصیر ماست. ما که سر قانون کپی‌رایت شوخی می‌کنیم که می‌توانیم سریال‌ها و فیلم‌های روز جهان را راحت و بدون هزینه ببینیم، عادت کرده‌ایم به اینکه بهایی برای فیلم، سریال و کتاب نپردازیم.

در مورد جهان خب دست‌مان کوتاه است. در جزیره‌ای دور از بقیه‌ی دنیا زندگی می‌کنیم که فیلم‌ها و کتاب‌ها به دست‌مان نمی‌رسد. در مورد سینمای ایران هم گاهی مسئولان باعث شده‌اند به عادت‌های اشتباه رو بیاوریم. مثل همان زمانی که «سنتوری»، بی‌خود و بی‌جهت توقیف شده و مجبور شدیم نسخه‌ی قاچاق‌اش را ببینیم. ولی از مسئولان که توقعی نیست. خودمان باید کار درست را یاد بگیریم. آن‌چیزی را که قانونی می‌توانیم تهیه‌اش کنیم، به قاچاق‌اش رضایت ندهیم که چرخه‌ی غم‌انگیز «سنتوری» تکرار نشود. 

 این آخر کار اجازه بدهید، از فیلم جالبی بگویم که هفته‌ی پیش دیدم. «خانواده‌ی رز» که البته نسخه‌ی قدیمی آن با نام «جنگ خانواده‌ی رز» گویا به‌لحاظ سینمایی بهتر است، اما این‌هم با حضور دو بازیگر بریتانیایی درخشان، بندیکت کامبربچ و اولیویا کولمن، بدی نبود. چیزی‌که در موردش دوست داشتم، مضمون آن بود.

کلاً این آثاری که خرده‌جنایت‌های زن و شوهری را نمایش می‌دهند، از شاهکار «چه کسی از ویرجینیا ولف می‌ترسد؟» تا همین فیلم، کارهایی هستند که حتی از دل نمونه‌ی متوسط‌شان هم می‌‌شود چیزهایی بیرون بکشید. آیا در ازدواج، جاه‌طلبی فردی معنا دارد؟ این مفهوم را فینچر هم به‌نوعی در فیلم «دختر گمشده» گنجانده بود. نظر مرا می‌پرسید، اگر در کار، حرفه و موقعیت اجتماعی‌تان آدم جاه‌طلبی هستید، به این معنا که پیشرفت در آن اولویت زندگی‌تان است، تن به ازدواج ندهید.

زندگی مشترک یعنی به اشتراک گذاشتن موفقیت‌ها، شکست‌ها و آدم‌های جاه‌طلب عموماً از اینکه چیزی را با کسی به اشتراک بگذارند، هراس دارند. دعوای زوج خانواده‌ی رز هم از همین‌جا شروع می‌شود. حالا اینکه یک سری بحث حقوق زنان هم همیشه این وسط وجود دارد، حقیقتی است. مثل اینکه مرد، کار بیرون و مطرح‌شدن را برای خودش می‌داند. که البته به‌نظرم فیلم به‌درستی نشان می‌دهد که زن هم وقتی مشغول ارضای جاه‌طلبی‌اش می‌شود، فرقی نمی‌کند. یک‌بار فیلم را ببینید (به درد بیشتر از یک‌بار نمی‌خورد) و به این فکر کنید که واقعاً برای ازدواج، آدم مناسبی هستید یا نه. 

هفته‌ی پیش مطلبی از آرش خوشخو خواندم، درباره‌ی صفتی که نهال تجدد درباره‌ی همسرش ژان کلودکریر و اومبرتو اکو به‌کار برده؛ صاحبان حکمت شادان. بعد خودش از مهرجویی و داریوش شایگان مثال زده بود به‌عنوان کسانی که صاحب این حکمت‌ بودند. روشنفکرانی‌که در کارشان حرفه‌ای بودند اما خودشان را جدی نمی‌گرفتند. حتی گاهی خودشان را دست می‌انداختند. صفتی که در هنرمندان و روشنفکران ایرانی کمتر دیده می‌شود. در سیاستمداران‌مان هم. درواقع عموماً ما ادای جدی‌بودن درمی‌آوریم درحالی‌که کارمان را جدی نمی‌گیریم. خروجی‌مان اهمیت چندانی ندارد.

فقط ادای مهم‌بودن را درمی‌آوریم. یک نمونه‌اش همین هفته‌ی پیش، گفت‌وگویی دیدم از مارتین اسکورسیزی با جعفر پناهی. هرچه اسکورسیزی با آن سن‌وسال و افتخارات بامزه بود و شوخی می‌کرد، پناهی تن نمی‌داد به دیالوگ شوخ‌طبعانه. شوخ‌طبعی، خودش حکمت می‌خواهد. حکمت شادان، ترکیب بسیار خوبی است. به‌نظرم بهترین صفتی است که می‌‌شود در تحسین و بزرگداشت یک‌نفر به‌کار برد.  

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار