| کد مطلب: ۵۴۰۲۷

وضعیت چالش هسته‌ای با ایران

بعد از بیش از دو دهه کلنجار دیپلماتیک بین‌المللی بر سر برنامه هسته‌ای ایران و خرابکاری‌های هدفمند در آن، اسرائیل و ایالات متحده عناصر کلیدی از این برنامه را هدف گرفتند.

وضعیت چالش هسته‌ای با ایران

بعد از بیش از دو دهه کلنجار دیپلماتیک بین‌المللی بر سر برنامه هسته‌ای ایران و خرابکاری‌های هدفمند در آن، اسرائیل و ایالات متحده عناصر کلیدی از این برنامه را هدف گرفتند. فرانسه، آلمان و بریتانیا سازوکار اسنپ‌بک یا پس‌گشت را کلید زدند تحریم‌هایی را برگرداندند که تحت برجام، لغو شده بودند. در پی این وقایع، چشم‌انداز حل دیپلماتیک اختلافات بر سر برنامه هسته‌ای ایران چگونه است؟ پیش از جنگ ۱۲ روزه و بازگشت تحریم‌ها، مذاکرات بین ایران و جامعه بین‌المللی، شامل دوره‌هایی از همکاری و عدم‌پایبندی بود.

ماجرا از اوت ۲۰۰۲ شروع شد؛ به توافقی برای توقف غنی‌سازی در سال ۲۰۰۴ رسید؛ در ۲۰۰۵، غنی‌سازی ایران از سر گرفته شد؛ در فوریه ۲۰۰۶، پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد رفت و یک دهه تحریم‌های فزاینده اعمال شد؛ حملات سایبری آمریکا و اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای رخ داد و بعد در مذاکرات، آمریکا درباره غنی‌سازی نرمش نشان داد.

این روند به برجام رسید که با مخالفت‌های داخل آمریکا و نیز از سوی اسرائیل و دول خلیج[فارس] مواجه و البته با پایبندی و همکاری ایران همراه شد. در سال ۲۰۱۸، آمریکا از برجام خارج شد و به خواسته «غنی‌سازی صفر» دولت جورج دبلیو بوش بازگشت. تلاش اروپا برای حفاظت از ایران در مقابل تحریم‌ها، اثر عملی چندانی نداشت و از ۲۰۱۹، ایران عدم‌پایبندی گام‌به‌گام را پیش گرفت.

در دوره جو بایدن، پیشرفت چندانی رخ نداد؛ سپس در اوایل دوره دوم ترامپ، استیو ویتکاف، نماینده ویژه او، پنج دوره گفت‌وگو با وساطت عمان با ایرانی‌ها داشت. ایران همچنان خواسته آمریکا برای توقف غنی‌سازی را رد می‌کرد. ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران را رسماً در وضعیت عدم پایبندی اعلام کرد و روز بعد از آن، اسرائیل جنگ را کلید زد. در این کارزار، برنامه ایران آسیب دید، اما نابود نشد. بعدتر، اروپا هم اسنپ‌بک را فعال کرد. ایران اسنپ‌بک را نامشروع خواند و محدودیت‌های بیشتر بر دسترسی بازرسان اعلام کرد.

روسیه و چین از موضع ایران حمایت و اشاره کردند تحریم‌های بازگشته را پیاده نخواهند کرد. این نمودی از شکافی بود که از ۲۰۱۷ شروع شده بود. هیچ کدام از بازیگران کلیدی علاقه‌ای به از سر گیری مذاکرات نشان نمی‌دهند. همه روی این حساب باز کرده‌اند که اهرم‌های در اختیارشان، در نهایت طرف دیگر را مجبور به تسلیم خواهد کرد.

ایران حالا، آژانس و تروئیکای اروپایی را نایبان فریبکاری می‌داند، برای خصومت آشتی‌ناپذیر ایالات متحده و اسرائیل. ترامپ موضوع را حل‌شده فرض می‌کند و ادعا می‌کند، برنامه ایران در طول جنگ ۱۲ روزه، «کاملاً و تماماً نابود شده است.» با وجود این، ترامپ در اوایل اکتبر این را هم گفته که ممکن است ایالات متحده پذیرای توافق منطقه‌ای گسترده‌تری هم باشد.

درون واشنگتن، دولت بین سیاست تعاملی ویتکاف که از زمان جنگ با ایرانیان گفت‌وگو داشته و موضع وزیر خارجه مارکو روبیو که اولویت را به اعمال فشار می‌دهد، دچار دودستگی است. حتی اگر گفت‌وگویی رخ دهد، بین مواضع مذاکراتی طرف‌های کلیدی ماجرا، هیچ هم‌پوشانی نیست. همانند اواسط دهه ۲۰۰۰ در دولت بوش، ایالات متحده همچنان بر این موضع مصر است که هیچ غنی‌سازی نمی‌تواند در خاک ایران رخ دهد؛ اما بدون همکاری روسیه و چین، توانایی ایالات متحده در محدودکردن توانایی ایران جهت بازسازی برنامه‌های هسته‌ای و موشکی‌اش، به میزان قابل‌توجهی کمتر از قبل خواهد بود. به دنبال تبادل آتش موشکی [ایران] با اسرائیل، به‌نظر بعید می‌رسد که توافقی صرفاً هسته‌ای، پذیرفتنی باشد و این پیچیدگی بیشتری به ماجرا می‌افزاید.

ایران اصرار دارد که حقی سلب‌نشدنی برای غنی‌سازی دارد، چه به عنوان دولتی فاقد تسلیحات هسته‌ای تحت پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای ۱۹۷۰، چه اگر از این پیمان خارج شود. اگر ایران برنامه هسته‌ای‌اش را بازسازی کند، اسرائیل تمایل خود را نشان داده که عملیات نظامی خود را از سر بگیرد. چنان که تاریخ طولانی مذاکرات حکایت می‌کند، ممکن است مواضع تلطیف شوند؛ اما یک عامل کلیدی در این میان هست که با گذر زمان، شرایط آن بدتر می‌شود: توانایی آژانس برای بررسی و تأیید وضعیت فعالیت‌های هسته‌ای ایران. هر چقدر دوران عدم دسترسی بازرسان طولانی‌تر شود، کار مشخص‌کردن وضعیت اورانیوم و سانتریفیوژهای ایران سخت‌تر می‌شود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار