روزهای پرمخاطره/چرا باید مکانیسم ماشه را جدی گرفت؟
وقت آن رسیده است که تمام مقامات سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی کشور تمام تلاش خود را انجام دهند تا مکانیسم ماشه فعال نشود؛ وگرنه تلخی این وضعیت را همه از ملت ایران تا سرزمین اهورایی ایران با تمام وجود خواهند چشید و پیامدهای فعالسازی آن میتواند مخاطرات جدی برای کشور داشته باشد.

تیرماه ۱۳۹۴ با اعلام توافق هستهای بین ایران و کشورهای پنج بهعلاوه یک، فضای امیدبخشی در کشور ایجاد شد تاجایی که در میدانهایی از شهر تهران، شور و جشن و هیجان بسیاری وجود داشت. اگر در آن زمان به آن جوانان شاد گفته میشد ده سال دیگر جنگی رخ خواهد داد و باید منتظر یکی از بندهای مهم داخل برجام و اجرایی شدن آن بود تا شاید به پیشابرجام و به سمت جنگ احتمالی دیگری رویم، به ما میخندیدند.
یادمان نرفته است که در دوران اجرایی شدن برجام، شرکتهای اروپایی با هیاتهای صدنفره و دویست نفره به ایران جهت بررسی مزیت سرمایهگذاری میآمدند و میرفتند و برخی توقع داشتند شاید شرکتی آمریکایی هم بیاید. البته، به روایتی مک دونالد شعبهای در کیش زد؛ ولی سریعاً با تذکر نهادهای مربوطه، آن را تعطیل کرد و رفت.
با توافق برجام تورم انتظاری کاهش یافته بود و بسیاری از اصناف و تولیدکنندگان منتظر خبرهای خوب بعدی بودند؛ اما این خوشی دوسال بیشتر طول نکشید. دوسالونیم پس از توافق برجام، با خروج دونالد ترامپ رئیسجمهور متفاوت و خاص آمریکا، روند تغییر کرد. تحریمهای یکجانبه آمریکا اقتصاد ایران را با بحرانهای پیاپی روبهرو کرد و کار به جایی رسید که با سیاست تصفیر ترامپ در مورد نفت ایران سه ماه ابتدایی سال۱۳۹۹، ایران کمتر از زمان جنگ یعنی تنها روزی سیصد هزار بشکه نفت فروخت.
در قبال اقدام خروج ترامپ و تحریمهای یکجانبه او، جمهوری اسلامی ایران راهحل فاصله گرفتن مرحله به مرحله از تعهدات برجامی را پیش گرفت. افزایش درصد غنیسازی یکی از آن اقدامات مهم بود. پس از فرصت ریاستجمهوری بایدن، ایران بار دیگر درگیر ریاستجمهوری دونالد ترامپ شد؛ ترامپی که از مذاکره سخن میگفت؛ اما اعتمادی به نتیجه هم نبود.
برگ بازی ایران، چهارصد کیلوگرم اورانیوم غنیسازی شصت درصدی بود که حالا میتوانست با کاهش غنیسازی به زیر چهاردرصد و تحویل اورانیوم غنیشده به کشوری ثالث به توافق نزدیک شود! چیزی که بهدلیل خواست آمریکا مبنی بر غنیسازی صفر درصد، کاملاً عکسش رخ داد. دو ماه مذاکره بیسرانجام و عدم نتیجه، فضا را برای حمله اسرائیل و آمریکا به ایران و مراکز هستهایاش فراهم کرد.
جنگ دوازده روزه علیه ایران در حالی رخ داد که ایران بیش از یک سال قبل و پس از هفتم اکتبر با خاورمیانه و اسرائیلی متفاوت روبهرو گشته بود؛ اسرائیلی که دیگر از هیچ ترور و کشتار مخالفان هراسی نداشت و تقریباً تمام نیروهای نیابتی و نزدیک به ایران را یا از بین برد یا بهشدت تضعیف کرد. اگر در فضای پساهفتم اکتبر خاورمیانه کاملاً متفاوتی را شاهد بودیم؛ در دوران پساجنگ دوازده روزه هم روند متفاوتی را در مورد برنامه هستهای ایران شاهد هستیم.
در فضای پساجنگ دوازده روزه، ایران بار دیگر غنیسازی صفر را رد میکند و یکی از کارتهای مهماش یعنی مراکز مهم غنیسازیاش را با وضعیتی بسیار آسیبدیده به نظاره نشسته است. از سویی، قدرت نیروهای نیابتی همچو پیشاهفتم اکتبر وجود ندارد و از سوی دیگر مراکز غنیسازی دیگر همچو پیشاجنگ دوازده روزه نیستند. در چنین شرایطی، خطر جنگی دوباره وجود دارد و اروپا و سه قدرت اصلی آن از فعالسازی مکانیسم ماشه میگویند.
مکانیسم ماشه مکانیسمی بود که در برجام گنجانده شده بود که اگر یکی از اعضای برجام از نادیده گرفتن تصمیمات آژانس توسط جمهوری اسلامی ایران نگرانی جدی داشته باشد، میتواند آن را با نامهای به شورای امنیت طی فرآیندی در حدود یکماه فعال کند. از ویژگیهای خاص مکانیسم ماشه این است که هیچیک از اعضای برجام قابلیت وتو کردن آن را ندارند و این مکانیسم با ارسال، پس از بازه زمانی خاص بهخودیخود فعال میشود. پیش از پایان اکتبر بازه زمانی است که مکانیسم ماشه میتواند فعال شود. وگرنه، طبق تعهدات طرفین موجود در برجام به غیر از آمریکا که از برجام خارج شده دیگر زمان موجود برای فعالسازی آن از بین میرود.
این روزها برخی در داخل کشور میکوشند که فعالسازی مکانیسم ماشه را همچو سخنان دوران محمود احمدینژاد که تحریمها را «کاغذپاره» میدانست، بدانند و دیدیم که چنین ادبیاتی چه بر سر اقتصاد کشورمان در همه ابعاد آورد. متناسب با فعالسازی مکانیسم ماشه پرونده هستهای ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد میرود و بهتبع آن، تمام قطعنامههای تحریمی پیشین شورای امنیت سازمان ملل بار دیگر علیه ایران فعال میگردد.
متناسب با ماده چهلودوم فصل هفتم منشور ملل متحد اعضای شورای امنیت میتوانند ایران را عاملی مهم علیه صلح و امنیت بینالملل بدانند و متناسب با آن اقداماتی چون منطقه پرواز ممنوع و در نهایت اجماع جهانی جهت جنگ علیه ایران را عملیاتی سازند.
ایران عزیز ما از تحریمهای چندجانبه پیشابرجام و یکجانبه پساخروج ترامپ از برجام بسیار آسیب دیده است و از آن دردناکتر جنگ دوازده روزه وضعیت اقتصادی-سیاسی کشور را در حالتی ابهامآمیز قرار داده است.
وقت آن رسیده است که تمام مقامات سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی کشور تمام تلاش خود را انجام دهند تا مکانیسم ماشه فعال نشود؛ وگرنه تلخی این وضعیت را همه از ملت ایران تا سرزمین اهورایی ایران با تمام وجود خواهند چشید و پیامدهای فعالسازی آن میتواند مخاطرات جدی برای کشور داشته باشد.