تلاش مصر برای کاهش تنش در منطقه
در پی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران و حمله به تاسیسات هستهای که باعث شد ایران تعاملهای خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاهش دهد، تمامی بازیگران مهم منطقهای از جمله مصر نگران تداوم تنشهای موجود در منطقه و بالا گرفتن آن هستند.
سیدعبدالامیر نبوی تحلیلگر مسائل مصر
در پی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران و حمله به تاسیسات هستهای که باعث شد ایران تعاملهای خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاهش دهد، تمامی بازیگران مهم منطقهای از جمله مصر نگران تداوم تنشهای موجود در منطقه و بالا گرفتن آن هستند. کشورهای منطقه از این هراس دارند که امکان کنترل تنشهای موجود از بین برود و به دلیل تصاعد بحران منطقه وارد وضعیت غیرقابل مدیریت و غیرقابل کنترل شود.
با توجه به روابط فعلی میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای و مسئله جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل در کنار موضعگیریهای صریح ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، چشمانداز مثبتی درباره آینده نزدیک منطقه وجود ندارد. به همین دلیل بازیگران مهم منطقه تلاش میکنند که به نوعی با میانجیگری و واسطهگری تنشها را کاهش دهند. از جمله طرفهایی که در این فرآیند فعال است، میتوان به مصر اشاره کرد که همواره از وزن دیپلماتیک بالایی در منطقه برخوردار بوده است.
در طول ماههای گذشته بدر عبدالعاطی، وزیر امور خارجه مصر، بارها تماسهایی را به صورت جداگانه با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران برقرار کرده است و از مذاکرات و امضای توافقنامه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در شهریورماه سال جاری میزبانی کرد. تلاش مصر این است که مواضع دو طرف را به هم نزدیک کند و پیشنهادهای مختلف برای مدیریت بحران موجود ارائه کند.
در واقع مصریها از یک سو نگران سیاستهای توسعهطلبانه و غیرقابل کنترل اسرائیل هستند و از سوی دیگر نگران تداوم تنش میان ایران با آمریکا، اتحادیه اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند. دستگاه دیپلماسی مصر در ماههای اخیر کوشیده با نزدیک کردن مواضع ایران و دیگر بازیگران منطقهای و همچنین آژانس امکانی برای مدیریت و کنترل شرایط فعلی پدید بیاورد.
مصر نیز از جمله کشورهای منطقه است که برنامه هستهای خود را دارد و در حال حاضر بر تکمیل نخستین نیروگاه هستهای خود، یعنی نیروگاه هستهای الضعبه کار میکند. پرونده اتمی شدن مصر با پرونده اتمی شدن ایران متفاوت است و از دو پیشینه و تجربه تاریخی متفاوت برخوردار هستند. تلاش مصریها برای دستیبابی به انرژی اتمی تاریخ بلندی دارد. تمایل مصریها بهرهگیری از انرژی هستهای به دوره جمال عبدالناصر برمیگردد. در آن دوران مصر هم مایل بود وارد باشگاه هستهای بشود و هم احیانا از این توانایی برای افزایش قدرت خودش استفاده کند.
منتها به دلایل گوناگون هیچگاه این ایده تحقق کامل پیدا نکرد تا اینکه مجدداً در دوره ریاستجمهوری حسنی مبارک این سیاست احیا و به طور جدی تعقیب شد، در این دوران جایگاه مصر در منطقه و نظام بینالملل متفاوت از دوره جمال عبدالناصر بود، منتها به نتیجه نرسید.
دلایلی که سبب شد تأسیس نیروگاه هستهای در آن کشور به تعویق بیفتد، بخشی بهخاطر مشکلات اقتصادی این کشور بود که نتوانست زمینههای مالی و اجرایی لازم برای راهاندازی پروژه را فراهم کند و بخشی هم بهخاطر فشارهای پیدا و پنهان اسرائیل بود که میخواست یکی از مهمترین کشورهای عربی منطقه را به لحاظ نظامی کنترل کند. درواقع اسرائیل همواره سعی داشته از طریق تفاهمهای اقتصادی و همچنین نوع رابطه آمریکا با مصر برای هستهای شدن این کشور مانعتراشی کند.
در یک دهه اخیر تلاش مصر برای دستیابی به انرژی هستهای به عنوان یک منبع تامین انرژی شکل جدیتری به خود گرفته است. برخلاف ایران تلاشهای مصر برای دستیابی به انرژی هستهای در سالهای اخیر مشکل دیپلماتیک و امنیتی چندانی برای این کشور پدید نیاورده است.
مصریها هم مانند ایران و ترکیه برای ساخت نیروگاه هستهای با روسیه قرارداد امضا کردهاند و کمپانی روساتم روسیه در حال ساخت نیروگاه هستهای در ساحل مدیترانه برای مصر است که انتظار میرود این نیروگاه که ساخت و ساز آن از سال ۲۰۲۲ آغاز شده است تا سال ۲۰۲۸ وارد مدار شود. روسیه هم تلاش میکند پایگاهها و موقعیتهای جدیدی، هم به لحاظ نظامی و هم به لحاظ اقتصادی در منطقه برای خود پیدا کند.
البته مصریها پرونده رابطه با روسیه را به نحوی پیش نخواهند برد که حمایتهای مهم نظامی و اقتصادی آمریکا را از دست بدهند. مصر به دلیل رابطه خوبی که با دیگر بازیگران منطقه و فرامنطقهای دارد و اطمینان خاطری که مصریها برای آژانس و بهویژه همسایه مسلح به سلاح اتمی خودشان، اسرائیل، ایجاد کردهاند، پرونده اتمی شدن این کشور فعلاً مشکل و بحران خاصی را برای قاهره پدید نیاورده است.
در سالهای اخیر، مصر هم مثل سایر کشورهای منطقه به نحو مسالمتآمیزی در مسیر اتمی شدن قرار گرفته است تا پس از ایران و امارات متحده عربی و احتمالاً به زودی ترکیه، چهارمین کشور در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باشد که به برق هستهای دست پیدا میکند. برخلاف مصر پرونده اتمی شدن ایران بهویژه بعد از انقلاب و در دو دهه اخیر حالت خاص و ویژهای داشته و ابعاد امنیتی پیدا کرده است. روابط تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در مقاطع گوناگون تنشآلود شده است.
در شرایط فعلی ایران به دلیل جنگ ۱۲ روزه روابط خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاهش داده است و به همین دلیل مصریها که هم از وجهه دیپلماتیک مناسبی در منطقه برخوردار هستند و هم روابط خوبی با آژانس دارند، تلاشهایی را برای میانجیگری و نزدیکتر کردن مواضع ایران و آژانس و کاهش تنشهای بالقوه امنیتی و نظامی در منطقه در پیش گرفتهاند.
در عین حال تهران و قاهره ازجمله پیشنهاددهندگان اصلی ایجاد خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای (MENWFZ) در دهه ۱۹۷۰ میلادی بودند. موضع مصر در آن زمان از این جهت اهمیت داشت که به صورت مشخص به توانمندیهای نظامی هستهای اسرائیل و ضرورت از بین رفتن تسلیحات هستهای اسرائیل اشاره داشت.
بعد از جنگ نخست خلیجفارس در دهه ۱۹۹۰ میلادی، حسنی مبارک، رئیسجمهور وقت مصر پیشنهاد وسیعتری را مبنی بر ایجاد خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی مطرح کرد که در آن زمان به صورت عمده هم اسرائیل به عنوان همسایه اتمی مصر و عراق به عنوان کشور متهم به تولید سلاحهای کشتار جمعی را در بر میگرفت.
هرچند ایران در مطرح کردن پیشنهاد خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای با مصر همراه بود و همواره از این موضع دفاع کرده، اما در طول دهههای اخیر، ایران مستقیماً از سوی قدرتهای جهانی، بهویژه قدرتهای غربی به تلاش برای تولید سلاحهای هستهای متهم شده است. واقعیت این است که به دلیل رابطه خوب مصر با نظام بینالملل و جایگاه این کشور، نگاه متفاوتی نسبت به شعارها و ایدههای قاهره با نگاه به اظهارات مقامهای ایرانی وجود دارد.
برداشت از شعارها، ایدهها و نکاتی که توسط مصر بیان میشود با برداشت از سخنان مقامهای جمهوری اسلامی ایران کاملاً متفاوت است. متاسفانه جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران در سالهای اخیر به شدت نزول پیدا کرده است و سیاستها و برنامههای ایران معمولاً با دیده تردید یا بدگمانی مورد توجه قرار میگیرد.
اگر میانجیگریهای اخیر مصر میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی موفق باشد، میتوان انتظار داشت که این توفیق بر بهبود روابط دو کشور تاثیر داشته باشد. اما واقعیت این است که دورنمای چندان روشنی برای موفقیت این تلاشها وجود ندارد. بهبود روابط ایران و آژانس نیازمند اراده بسیار قویتر در تهران و شرایط مساعدتر است که به نظر میرسد تحقق این شرایط و چنان عزم و ارادهای فعلاً دشوار است.
برای موفقیت این میانجیگریها و عادی شدن روابط ایران و آژانس، ایران ناچار است تصمیمهای راهبردی مهم و بنیادینی بگیرد که دستکم در شرایط فعلی به نظر نمیرسد آمادگی برای اتخاذ چنین تصمیماتی وجود داشتهباشد.