| کد مطلب: ۴۵۶۱۶

بن‌بست مالی یا بن‌بست فیلم‌سازی؟/بررسی فرازوفرودهای «چشم‌هایش» و سازنده آن به‌بهانه توقف این پروژه

تامین مالی در سینمای ایران همواره با ابهام، تبعیض و نبود شفافیت همراه بوده است و تولید هر پروژه سینمایی جدید حواشی مالی جدیدی هم برای سینما به‌بار می‌آورد. این روزها هم با توقف تولید «چشم‌هایش»، دوباره انتقادات تخصیص مبهم بودجه‌های سینمایی بر سر زبان‌ها افتاده است.

بن‌بست مالی یا بن‌بست فیلم‌سازی؟/بررسی فرازوفرودهای «چشم‌هایش» و سازنده آن به‌بهانه توقف این پروژه

تامین مالی در سینمای ایران همواره با ابهام، تبعیض و نبود شفافیت همراه بوده است و تولید هر پروژه سینمایی جدید حواشی مالی جدیدی هم برای سینما به‌بار می‌آورد. این روزها هم با توقف تولید «چشم‌هایش»، دوباره انتقادات تخصیص مبهم بودجه‌های سینمایی بر سر زبان‌ها افتاده است. 

بهمن فرمان‌آرا، در هفته جاری از توقف فیلمبرداری «چشم‌هایش»، سومین اثر اقتباسی خود به‌دلیل کمبود بودجه خبر داد. فاصله شروع فیلمبردای تا توقف این پروژه، به یک‌ماه نرسید و «چشم‌هایش» شروع نشده، به بن‌بست مالی خورد.

در اواسط تیرماه امسال، رسانه‌ها از کلید خوردن فیلمبرداری این اثر فرمان‌آرا با اضافه‌شدن بهناز جعفری، علی شادمان، پانته‌آ پناهی‌ها و ژاکلین آواره و تکمیل تیم بازیگران خبر دادند.

یک‌ماه از این خبر نگذشته بود که فرمان‌آرا ضمن اعلام توقف «چشم‌هایش» درباره کمبود مالی این اثرش توضیح داد که فقط حدود ۲۰ دقیقه از این پروژه فیلمبردای شده و الان مسئله این است که دیگر پول نیست تا حتی به کارگران فنی پرداخت شود. همچنین به گفته او، بودجه مورد نیاز برای اجرای این پروژه معادل ۵۲ میلیارد تومان است که فقط ۱۵ میلیارد تومان از آن پرداخت شده است. 

حواشی سومین اقتباس

«چشم‌هایش» در حالی با کمبود بودجه مواجه شده که بنیاد فارابی سرمایه‌گذار و حامی مالی این فیلم است و به گفته فرمان‌آرا، این بنیاد پولی برای پرداخت ندارد. همین موضوع جای سوال دارد که چرا این فیلمساز با سابقه طولانی، پربار و متمرکز بر تهیه‌کنندگی فیلم‌های باکیفیت و حمایت از سینماگران جوان، به همکاری با ساختار سیاسی تن داده و گزینه‌های دیگر را امتحان نکرده است.

بنیاد فارابی همواره به‌دلیل دخالت زیاد دولت، سانسور و ممیزی‌های بسیار، تمرکز بر آثار ارزشی و سیاسی، کم‌توجهی به سینمای مستقل، روند کُند، غیرشفاف و تبعیض‌آمیز پرداخت‌ها مورد انتقاد بوده و هست. انتشار آمار ارقام حمایتی فارابی از فیلم‌های تولیدی در سه‌سال اخیر هم این انتقادات را تایید می‌کند.

این بنیاد از اسفندماه سال ۱۳۹۹ برای پیش‌خرید مالکیت و حقوق، خرید حقوق یا متمم افزایش سهام و پیش‌خرید مالکیت و حقوق فیلم‌ها، برای حدود ۵۰ فیلم، رقمی بیشتر از ۳۰۰ میلیارد تومان پول پرداخت کرده و در این فیلم‌ها به تناسب بین ۱۰ درصد تا ۱۰۰ درصد مشارکت داشته است. فیلم‌های «آسمان غرب»، «پالایشگاه» و «قلب رقه» به‌ترتیب با دریافت ۲۹، ۲۶ و ۲۳ میلیارد تومان بیشترین دریافتی را از فارابی داشته‌اند که مضمون آن‌ها حماسی و جنگی بوده است.

در ادامه عملکرد غیرشفاف و مبهم این بنیاد، پیگیری‌های «هم‌میهن» از فارابی هم برای رفع ابهامات سرمایه‌گذاری در پروژه «چشم‌هایش» بی‌پاسخ ماند. البته اسم بانک گردشگری هم در میان سرمایه‌گذاران اعلام می‌‌شود که به گفته  فرمان‌آرا، برخلاف اینکه قرار نبوده او به‌دنبال پول و سرمایه‌گذاری باشد، خودش با این بانک مذاکره کرده است.

درمجموع به‌دلیل ابهامات و عدم‌پاسخگویی مناسب و شفاف از سمت فیلمساز و بنیاد فارابی، مشخص نیست که چه نهاد و افرادی با چه میزان سهم در این بودجه ۵۰ میلیاردی سهیم هستند و دلیل عدم‌ایفای تعهدات آنها هم چیست. بااین‌همه، ادامه فیلمبرداری «چشم‌هایش» لنگ پول است و به‌نظر می‌رسد مذاکرات این فیلمساز برای جذب سرمایه ادامه دارد که باید منتظر ماند و دید تا در روزهای آینده، فرمان‌آرا موفق به یافتن حامی مالی جدید یا به توافق رسیدن با سرمایه‌گذارهای فعلی خواهد شد یا خیر.

از طرف‌دیگر، تامین مالی تنها چالش «چشم‌هایش» نیست. فرمان‌آرا سال‌هاست که به‌دنبال ساخت این فیلم است و نه‌تنها تاکنون موفق نشده؛ بلکه هربار با چالش و حواشی جدیدی مواجه شده است. پیش از این، در مهرماه همزمان با اعتراضات سال 1401، دیدار این فیلمساز با عزت‌الله ضرغامی، وزیر فرهنگ دولت رئیسی، حاشیه‌ساز شد.

براساس آنچه بهمن فرمان‌آرا به‌عنوان توضیح درباره آن دیدار مطرح کرد، برای ساخت «چشم‌هایش» به دو خانه نیاز بوده که کنترل آن‌ها در دست میراث فرهنگی بوده و صرفاً برای رفع این موضوع به دفتر ضرغامی رفته است، اما یک فرد از او عکس گرفته و آن را منتشر کرده است. بدون در نظر گرفتن صحت و سقم این موضوع، آنچه اهمیت دارد و فرمان‌آرا را چه در آن زمان و چه حالا با انتقادات جدی درگیر کرده، تاکید این فیلمساز در سال‌های فعالیت خود بر استقلال فکری و مالی از بدنه حاکمیت است.

استقلالی که در حال حاضر با همکاری او با بنیاد فارابی زیر سوال رفته است. فرمان‌آرا در ابتدا قرار بود «چشم‌هایش» را به‌صورت یک سریال هشت قسمتی بسازد، اما سال ۱۴۰۲ در مصاحبه با روزنامه اعتماد مطرح کرد که تصمیم گرفته تا ساخت آن را به‌دلیل محدودیت‌های حجاب کنار بگذارد.  به گفته او، حتی کلاه مصنوعی یا ترفندهای دیگر را هم قبول نکردند و به او تاکید کرده‌اند که شخصیت اصلی حتماً باید حجاب داشته باشد.

این اظهارات فرمان‌آرا وقتی کنار سرمایه‌گذاری فارابی در تولید «چشم‌هایش» قرار می‌گیرد، نسبت به استقلال فکری و مقاومت این فیلمساز در برابر سانسور نیز مردد می‌شویم. این درحالی‌است که به گفته خودش ـ چه در قبل از انقلاب و چه بعد از آن ـ هیچ‌گاه محبوب نظام مستقر نبوده است. اما حالا مشخص نیست که پوشش شخصیت اصلی داستان کتاب و فیلم را مطابق با استانداردهای تولیدات فارابی اجرا خواهد کرد یا خیر.  

فرازوفرود فرمان‌آرا 

علاوه بر ابهامات بودجه و احتمال سانسور در «چشم‌هایش»، جایگاه و عملکرد فیلمسازان اقتباسی و هزینه تولید این نوع فیلم‌ها نیز همیشه در سینمای ایران مورد بحث و نقد بوده است. براساس آمارها، ۸۵ درصد فیلم‌های برنده جایزه اسکار، اقتباسی هستند و ۸۳ درصد از سریال‌های تلویزیونی نیز با اقتباس از ادبیات ساخته شده‌اند.

این آمار نشان‌دهنده اهمیت و جایگاه بالای اقتباس در سینمای جهان است، اما دوران اوج اقتباس‌های مهم و تاثیرگذار در سینمای ایران صرفاً به قبل از انقلاب و یک یا دو کارگردان پرکار در این حوزه محدود شده است. داریوش مهرجویی با ساخت فیلم‌های «دایره مینا»، «گاو»، «مهمان مامان» و «لیلا» یکی از کارگردان‌های موفق در سینمای اقتباسی کشور است که هم به نسبت باقی افراد، تعداد تولیدات بیشتری داشته، هم اینکه به‌دلیل کیفیت مناسب آن‌ها با استقبال و محبوبیت بین جامعه هم مواجه شده است.

«دایی‌جان ناپلئون»، «خواهران غریب»، «شب‌های روشن» و «قصه‌های مجید» از دیگر اقتباس‌های معروف و محبوب سینما و تلویزیون ایران از ادبیات فارسی و جهان است. فرمان‌آرا هم که در سال‌های اخیر به‌دنبال ساخت اثر سینمایی از «چشم‌هایش» بزرگ علوی بوده و هست، در کارنامه کاری خود دو تولید موفق و اقتباسی از داستان‌های هوشنگ گلشیری دارد. فیلم فرمان‌آرا از «شازده احتجاب» با وجود تغییر اسم برای انتشار و چندین‌بار توقیف اما اقبال مردم، دریافت جایزه بهترین فیلم در جشنواره جهانی فیلم تهران و نمایش در جشنواره جانبی کن در سال 1353 را هم داشته است.

دیگر فیلم اقتباسی او به‌نام «سایه‌های بلند باد» که براساس داستان «معصوم اول» هوشنگ گلشیری بوده، هیچ‌گاه اکران نشده است. به‌هرحال و باتوجه به اینکه اقتباس در سینمای ایران با چالش‌های مالی، کم‌رمق‌بودن سینمای مستقل، ضعف در انتقال فضای ادبی و نگاه محافظه‌کارانه و دور از خلاقیت دست‌وپنجه نرم می‌کند، بر سر امکان موفقیت فرمان‌آرا به‌عنوان یک فیلمساز 84 ساله در تولید باکیفیت از «چشم‌هایش»، بحث و انتقاد است.

به اعتقاد برخی منتقدان، هرچند نقش مهم بهمن فرمان‌آرا در دوره‌ای از تاریخ سینمای ایران غیر قابل انکار است، اما از نظر آن‌ها دوران او و فیلمسازی‌اش تمام شده است. «حکایت دریا» آخرین ساخته سینمایی فرمان‌آراست که ۹ سال پیش آن را تولید و فقط 580 میلیون تومان درآمد کسب کرد. بااینکه این فیلم در دوران کرونا و تعطیلی سینما به‌صورت آنلاین اکران شد، اما منتقدان داخلی و خارجی سهم ضعف‌های فیلمنامه و بازی‌ها را در عدم‌موفقیت این اثر پررنگ‌تر از شرایط زمان نمایش آن می‌دانند.

دبورا یانگ، منتقد هالیوود ریپورتر، «حکایت دریا» را مرثیه‌ای برای پایان دوران هنری نسل‌های گذشته دانسته است. بااینکه در این فیلم بازیگران برجسته‌ای بازی کرده‌اند، اما حضور آنها نتوانست انتظارات را برآورده کند. حالا هم بخشی از انتقادات به «چشم‌هایش»، به‌خاطر حضور بازیگران چهره و معروف است که به‌نظر می‌رسد حتی بازی آنها هم نمی‌تواند چندان در موفقیت این اثر تاثیرگذار باشد.

وضعیت «دلم می‌خواد برقصم»، دیگر اثر اخیر این فیلمساز هم با وجود چهارسال توقیف، تغییر نام، حضور بازیگران معروف و رویکرد انتقادی اجتماعی، نتوانست موفقیت تجاری و استقبال تماشاگران را به‌دست بیاورد. برخی منتقدان هم این فیلم را فاقد عمق، پیچیدگی و سطحی توصیف کردند. این درحالی‌است که همین فیلمساز در کارنامه خود دو اثر موفق و تحسین‌شده «بوی کافور، عطر یاس» و «خانه‌ای روی آب» را دارد. این دو فیلم توانستند، هم نظر مثبت منتقدان، هم مخاطبان عام را جلب کنند؛ تا جایی که فرما‌ن‌آرا به‌خاطر «بوی کافور، عطر یاس»، سیمرغ بهترین کارگردانی و فیلم را در جشنواره دریافت کرد. 

تزریق معیوب پول 

بخشی دیگر از انتقادات هم به بودجه 52 میلیارد تومانی ساخت «چشم‌هایش» برمی‌گردد و از نظر منتقدان، این میزان پول و سرمایه باید در اختیار فیلمسازان جوان قرار بگیرد. همچنین به گفته آن‌ها، می‌توان با 50 میلیارد تومان دست‌کم سه فیلم بلند جمع‌وجور از کارگردانان مستعد و جوان ساخت؛ فیلم‌هایی که با بودجه‌ای بین ۵ تا ۱۰ میلیارد تومان قابل تولید هستند، آن‌هم با رویکردهای تازه‌تر، دغدغه‌های امروزی‌تر و زبان بیانی متفاوت.

برای بررسی درستی این ادعا، اخبار تولیدات و اظهارات اخیر تهیه‌کنندگان و بازیگران درباره تورم فیلمسازی را در سال‌های اخیر ارزیابی کردیم. درنتیجه رقم 50 میلیارد تومان برای ساخت یک فیلم تاریخی، آن هم از نوع اقتباسی باتوجه به مقیاس پروژه، دستمزد بازیگران، تجهیزات فنی، لوکیشن‌های خاص، جلوه‌های ویژه و شرایط اقتصادی کشور چندان عجیب‌وغریب نیست.

همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد که ساخت یک فیلم کم‌هزینه یا مستقل با بازیگران کمترشناخته‌شده بین ۳ تا ۱۰ میلیارد تومان تامین مالی می‌خواهد و برای ساخت فیلم‌هایی با بازیگران برجسته و تجهیزات بهتر هم هزینه‌ای بین 10 تا 30 میلیارد تومان نیاز است. البته به‌گفته برخی فیلمسازان و تهیه‌کننده‌ها، هزینه تولید فیلم در سال‌های اخیر به‌شکل عجیب‌وغریبی افزایش یافته و در حال حاضر حداقل سرمایه مورد نیاز برای ساخت یک فیلم با تجهیزات معمولی و بازیگران نه‌چندان معروف، تقریباً ۲۵ میلیارد تومان است.

بااین‌همه از بررسی این اعداد می‌توان گفت، مسئله این نیست که چه میزان بودجه برای ساخت «چشم‌هایش» یا هر فیلم دیگری، منطقی و توجیه‌پذیر است، مسئله سرمایه‌گذاری بر آنها که صرفاً نامی دارند و تکرار چندباره چرخه معیوب گردش سرمایه در سینمای ایران است. از نگاه منتقدان و کارشناسان، زمانی که تعداد زیادی فیلمساز جوان و موفق با سابقه تولید فیلم‌های پرمخاطب و باکیفیت وجود دارد، باید و لازم است تا حمایت مالی از آن‌ها در اولویت قرار بگیرد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار