| کد مطلب: ۵۸۵۴۷

حمیدرضا جلایی‌پور: هنوز نشانی از تصحیح مسیر نیست

حمیدرضا جلایی‌پور نوشت: ادامه «حکمرانی بدون تجدیدنظر صادقانه درباره علل واقعی ناکامی‌ها»، تعداد جوانان چهار بعدی و طبقه متوسط فقیر و تخریب بیشتر محیط زیست را بیشتر می‌کند.

حمیدرضا جلایی‌پور: هنوز نشانی از تصحیح مسیر نیست

به گزارش هم‌میهن آنلاین، حمیدرضا جلایی‌پور استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، در یادداشتی برای راهبرد نوشت:

 اینکه در پانزده سال گذشته تعداد فقرا زیاد شده، روشن است که یک خطر بالقوه و بالفعل برای انسجام اجتماعی و ثبات سیاسی کشور است.

در این میان، دو نیرو از حیث سیاسی خیلی اهمیت دارند، که جا دارد حاکمیت و جامعه مدنی برای کاهش آن، شب و روز دنبال  چاره‌جویی باشند. اما متاسفانه به نظر می‌رسد بخشی از حاکمیت این دو نیرو را دارند تحریک می‌کنند و به هیچ‌کس هم پاسخگو نیستند.

یکی تعداد جوانان چهار بعدی است (یعنی جوانان بیکار، بی‌تحصیل، بی‌مهارت، و در خانه هم ماوا ندارند) که روزها و تا پاسی از شب در خیابان‌ها به‌قول مردم عادی «عاطل‌‌اند»، و یا در خانه سربار خانواده‌اند. به نظر می‌رسد از حدود یازده میلیون جوان ١۵ تا ٢۴ساله ایرانی حدود دوونیم میلیون «جوان ویلان» داریم (متاسفانه تعداد زنان این جمعیت بیشتر از مردان هستند).

مشکل این جمعیت فقط پیوستن به خیزش‌ها نیست این جمعیت خیلی مساعد پیوستن به بزه، قاچاق و کارهای پرخطر هست. به نظر می‌رسد اگر این دوونیم میلیون نفر درست باشد، پدیده نگران‌کننده‌ای است. 

 دوم اینکه در میان فقرا، طبقه متوسط فقیر شده مهم‌اند. گفته می‌شود بیش از ٩میلیون نفرند. این بندگان خداوند حاملان خشم در زندگی روزمره هستند و حق هم دارند.

 مسکن، سفره، منزلت و تفریح این‌ افراد تغییر کرده و کاسته شده. این‌ها اگر از دست حکومت عسل هم سرازیر شود، ناراضی‌اند؛ چون زندگی این‌ها اینجا نبوده و در تنگنای تحریم به این روز افتادند. اینها با موبایل‌هایشان یکی از حاملان اخبار منفی علیه حاکمیت هستند. 

 حالا سوال این است که چرا تعداد این دو نیروی نگران‌کننده زیاد شده است؟ تندروها در حاکمیت پاسخ می‌دهند چون دشمن خارجی (در راس آنها آمریکا-اسرائیل) توطئه کرده است.

درست است دشمن توطئه کرده؛ ولی این‌جوری نمی‌شود حکمرانی کرد و از تعداد جوانان چهار بعدی و طبقه متوسط فقیر کاست. (متاسفانه این تندروها حل مشکل جمهوری اسلامی را نه در بازبینی سیاست‌ها که آن به فروپاشی قریب‌الوقع آمریکا موکول می‌کنند, غافل از اینکه صبر خداوند زیاد است و تا فروپاشی آمریکا، ممکن است با تداوم روند فعلی ایران و جمهوری اسلامی ضربات مهلک‌تر دریافت کند). 

حاکمیت در اینجا شایسته است مسئولانه و واقع‌گرایانه برخورد کند. حاکمیت شایسته است که برای خودش و مردم روشن کند که چرا اهداف سند چشم‌انداز بیست ساله محقق نشد؟ این سوال را باید جواب قانع کننده داد و مسیر اشتباه را تصحیح کرد. تصحیحی که حداقل نخبگان جامعه ‌آن‌را باور کنند.

 با ضرب و زور تبلیغات صدا و سیما نمی‌شود این مشکل ایرانسوز را حل کرد. (هم‌اکنون مهم‌ترین کارکرد صداوسیما این هست که مئسولان طراز اول کشور یک وقت احساس نیاز نکنند که نیاز به تصحیح مسیر هست!). 

 به نظر می‌رسد یکی از خطاهای حاکمیت این بوده که: حاکمیت در درجه اول مسئول امور زیربنایی نود میلیون جمعیت داخل ایران است. حاکمیت ایران در درجه اول مسئول نهضت مقاومت مظلومین در برابر ظالمین جهان نیست؛ اتفاقا در درجه اول مسئول امنیت و آب و نان نود میلیون جمعیت در ایران است (که اتفاقا بیشتر این جمعیت هم مسلمان و شیعه هستند. ادامه وضع موجود فقط تضعیف ایران نیست؛ تضعیف مسلمانان و شیعیان هم هست). 

 واقعا خود مردم ایران هم اکثرشان طرفدار مظلوم و مخالف ظالم هستند و ما در جنگ دوازده روزه دیدیم. یک نفر از مردم ایران با نتانیاهوی تجاوزپیشه همراهی نکرد.

 خود مردم شایسته هست همراه نهضت‌های مقاومت باشند، که هستند. اما حاکمیت در درجه اول مسئول امور زیربنایی مردم ایران است. 

روشن هست دشمن جنایتکار (آمریکا -اسرائیل) در شرایط کنونی آماده توافق و رفع تحریم‌ها نیست. اما حاکمیت در اداره کشور نیازمند تصحیح روش‌ها و سیاست‌ها است.

 ما در نیمه دهه هشتاد این‌همه جوان چهار بعدی و جمعیت فقیر نداشتیم، خاموشی نداشتیم، تهدید هر روزه بین‌المللی نداشتیم. اگر روشن نشود که چرا به این وضع رسیدیم، کشور با تبلیغات صداوسیما از بحران و شرایط جنگی خارج نمی‌شود. 

 ادامه «حکمرانی بدون تجدیدنظر صادقانه درباره علل واقعی ناکامی‌ها»، تعداد جوانان چهار بعدی و طبقه متوسط فقیر و تخریب بیشتر محیط زیست را بیشتر می‌کند. 

در این اوضاع، بخشی از حاکمیت دوباره هوس کرده به پوشش زنان گیر بدهد. اگر ایران به اهداف سند چشم‌انداز هم رسیده بود، عاقلانه نبود امکانات حکومت را مصروف دخالت در سبک زندگی مردم بکند. 

 دخالت مجدد حکومت در پوشش مردم (که در بخشی از حاکمیت مشتری دارد)، متاسفانه جمعیت خشمگین طبقه متوسط فقیر و جوانان بیکار را عصبی‌تر می‌کند.

متاسفانه وقتی حاکمیت درباره مهمترین تصمیماتش پاسخگو نباشد؛ عده‌ای تندرو در حاکمیت به خودشان اجازه می‌دهند باز امکانات محدود حاکمیت را به بیراهه بکشند و مشکلات جامعه را افزون کنند.

متاسفانه خبری از افق‌گشایی در این شرایط خطیر نیست.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار