| کد مطلب: ۵۸۰۸۵

مسعود ادریسی سفیر پیشین ایران در لبنان، در گفت‌وگو با «هم‏‌میهن»:یوسف رجی نماینده تمام حاکمیت لبنان نیست

در طول هفته‌های گذشته پیام‌های علنی وزرای امور خارجه ایران و لبنان در شبکه‌های اجتماعی در مورد دعوت جمهوری اسلامی ایران از وزیر خارجه لبنان برای سفر به تهران، مورد توجه قرار گرفته‌است.

مسعود ادریسی سفیر پیشین ایران در لبنان، در گفت‌وگو با «هم‏‌میهن»:یوسف رجی نماینده تمام حاکمیت لبنان نیست

در طول هفته‌های گذشته پیام‌های علنی وزرای امور خارجه ایران و لبنان در شبکه‌های اجتماعی در مورد دعوت جمهوری اسلامی ایران از وزیر خارجه لبنان برای سفر به تهران، مورد توجه قرار گرفته‌است.  یوسف رجی، وزیر خارجه لبنان، در شبکه‌های اجتماعی به صورت علنی ایران را به دخالت در امور داخلی لبنان متهم می‌کند و دعوت وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را رد می‌کند.

  وزیر امور خارجه ایران هم به‌صورت علنی و در شبکه‌های اجتماعی به همتای لبنانی خود پاسخ می‌دهد اما چرا وضعیت روابط تهران و بیروت به جایی رسید که به جای میز مذاکره، مسائل مورد اختلاف دو کشور به شبکه‌های اجتماعی کشیده‌شود؟ مسعود ادریسی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در لبنان، معتقد است که یوسف رجی، وزیر خارجه فعلی لبنان، نماینده کل حاکمیت و ملت لبنان نیست و فقط طیف سیاسی خاصی را نمایندگی می‌کند که سوابق روشن و مشخصی در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران و حزب‌الله لبنان دارند. 

ادریسی معتقد است که پاسخ دادن به وزیر خارجه لبنان در فضای عمومی به صلاح نیست و وزیر امور خارجه ایران نباید برای پاسخ دادن به اظهارات این مقام لبنانی وقت بگذارد.  در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با مسعود ادریسی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در لبنان، مطالعه می‌کنید.

چرا وزیر خارجه لبنان تا این حد اصرار دارد که به جای مذاکره و گفت‌وگوی دوجانبه، به صورت علنی و در شبکه‌های اجتماعی با همتای ایرانی خود وارد بگومگو و درگیری شود؟

نکته‌ای که باید در مورد وزیر خارجه فعلی لبنان، آقای یوسف رجی در نظر داشت، این است که ایشان در حقیقت سهمیه آقای سمیر جعجع رهبر حزب قوات لبنانی در کابینه است و صحبت و مواضع وزیر خارجه لبنان مشابه مواضع سمیر جعجع است. همه با سوابق آقای جعجع آشنا هستند. ایشان سوابق روشنی در رابطه با دشمنی با ایران و در رابطه با همکاری‌ها با اسرائیل و آمریکا دارد. مواضع و رویکردهای سمیر جعجع و حزب او کاملاً روشن است و دشمنی او با ایران و حزب‌الله نیز سابقه‌دار است.

به اعتقاد من مواضعی که یوسف رجی می‌گیرد خیلی با مواضع حاکمیت لبنان و مخصوصاً رئیس‌جمهور این کشور همسو نیست. یوسف رجی بیش از هر چیز نماینده مواضع حزب خودش است.  آنچه در اظهارات و پیام‌های علنی یوسف رجی دیده‌می‌شود هم در واقع تکرار مواضع یک حزب مشخص لبنانی، یعنی حزب آقای سمیر جعجع است و نباید به پای کل حکومت لبنان نوشته‌شود.

من تعجب می‌کنم که چطور وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و شخص آقای وزیر حاضر به پاسخگویی و بگومگو با آقای رجی می‌شوند. به نظر من اصلاً صلاح نیست این صحبت‌ها علنی مطرح شود و تا این حد به اظهارات آقای رجی بها داده‌شود. آنچه توسط یوسف رجی مطرح می‌‌شود مواضع کل دولت لبنان نیست.

چرا روابط بیروت و تهران در وضعیتی قرار گرفته‌است که وزیر خارجه لبنان اینگونه با همتای ایرانی خود سخن می‌گوید؟

بعد از جنگی که بین حزب‌الله و لبنان با اسرائیل شد و ترور فرماندهان اصلی حزب‌الله مخصوصاً آقای سیدحسن نصرالله دبیرکل، آقای هاشم صفی‌الدین و بقیه فرماندهان ارشد حزب‌الله، اسرائیل و برخی از گروه‌های لبنانی به این نتیجه رسیدند که حزب‌الله دیگر قدرت قبلی خود را ندارد و به راحتی می‌توان آنها را از میدان به در کرد. 

جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران و آسیب دیدن شبکه نیروهای متحد ایران در منطقه نیز باعث شد که این احساس ایجاد شود که قدرت ایران در منطقه کاهش پیدا کرده‌است و تهران دیگر توانایی و نفوذ گذشته را در منطقه و لبنان ندارد.  تردیدی وجود ندارد که این دیدگاه کاملاً درست نیست، اما این حقیقت هم وجود دارد که به هر حال بخشی از توانایی و نفوذ ایران و حزب‌الله در دو سال گذشته دچار آسیب شده‌است.

حزب‌الله در لبنان، حوثی‌ها در یمن و حماس در نوار غزه تا حد زیادی تضعیف شده‌اند و این دیدگاه شکل گرفته‌است که ایران قدرت و نفوذ گذشته را در منطقه ندارد.  مقام‌های دولت جدید لبنان هم می‌خواهند از این ضعف استفاده کنند و به حامیان و متحدان خودشان در آمریکا نشان بدهند که آمادگی ایجاد تحولاتی در راستای خواست غرب دارند. اظهارات وزیر خارجه لبنان در این چارچوب است که به آمریکا و اسرائیل نشان بدهد که روابط بیروت و تهران دیگر مانند گذشته نیست و ایران نفوذ قبل را در مسائل لبنان ندارد.

واقعیت این است که هرچند حزب‌الله لبنان در جنگ با اسرائیل آسیب‌های شدیدی را تحمل کرده‌است، اما محبوبیت و نفوذ این گروه هنوز از بین نرفته‌است. در انتخابات شهرداری‌ها در جنوب لبنان دیدیم که حزب‌الله توانست پیروز شود و اکثریت کرسی‌ها را به دست بیاورد. این تصور که نفوذ حزب‌الله در میان شیعیان لبنان مانند گذشته نیست، تصور غلطی است.

تعدادی از مقام‌های ارشد لبنان پیوسته تاکید می‌کنند که اولویت فعلی این کشور توقف تجاوزها و پایان اشغال سرزمین‌های لبنان است. با توجه به اظهارات این‌چنینی که از سوی نبیه بری، رئیس پارلمان و جوزف عون، رئیس‌جمهور بیان شده‌است، به اعتقاد شما چرا وزیر امور خارجه لبنان تا این اندازه به اظهارنظرهای اختلاف‌آفرین در مورد ایران می‌پردازد؟

بله! واقعیت این است که موضوع اصلی لبنان امروز تجاوزهای روزمره اسرائیل است. الان یک سال تقریباً از آتش‌بس گذشته و در این یک سال اسرائیل نه‌تنها از هیچ‌یک از مناطق اشغال‌شده در جنوب لبنان عقب‌نشینی نکرده‌است، بلکه به صورت روزمره نقاط مختلف لبنان را بمباران می‌کند و به شکل روزانه تعدادی از شهروندان لبنانی بر اثر اقدام‌های نظامی اسرائیل شهید می‌شوند.

توقف این حملات و عقب‌نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی قاعدتاً باید اولویت اصلی دولت لبنان باشد، آقای نبیه بری، رئیس پارلمان هم بر این موضوع تاکید دارد. آقای بری تاکید دارد که تجاوزهای اسرائیل باید فوراً متوقف شود و مسئله سلاح حزب‌الله هم یک مسئله داخلی لبنانی است که باید با گفت‌وگو میان طرف‌های لبنانی در مورد آن تصمیم‌گیری شود و این مسئله ارتباطی با طرف‌های خارجی به‌ویژه آمریکا و اسرائیل ندارد.

فکر می‌کنید در صورت خلع سلاح حزب‌الله لبنان مسائل این کشور با اسرائیل حل و فصل شود؟

ما مشاهده می‌کنیم که تام باراک، فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا که تاکنون بارها به لبنان سفر کرده‌است، مدام به خلع سلاح حزب‌الله اشاره می‌کند و هیچ اشاره‌ای به حملات و تجاوزهای اسرائیل به خاک لبنان و ضرورت توقف این حملات نمی‌کند. روشن است که موضوع خلع سلاح خواست اسرائیل و آمریکاست.

مسئله اینجاست که متاسفانه ما در مطبوعات، چه در داخل ایران و چه در رسانه‌های بین‌المللی شاهد انتشار مواضع مخالفان حزب‌الله هستیم و مواضع احزاب اسلام‌گرا و حامی مقاومت در رسانه‌ها چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد. بسیاری از افرادی که در مورد خلع سلاح حزب‌الله اظهارنظر می‌کنند، از جمله همین آقای یوسف رجی، وزیر امور خارجه فعلی، منتسب به احزاب و گروه‌هایی هستند که در گذشته در چارچوب ائتلاف ۱۴ مارس فعالیت می‌کردند و به صورت سنتی با حزب‌الله لبنان و مقاومت مخالف هستند.

با این حال این افراد و گروه‌ها نماینده همه جامعه لبنان نیستند. همین چند هفته پیش نتایج نظرسنجی از میان تمام اقوام و طوائف لبنانی منتشر شد که نشان می‌داد چیزی قریب به ۶۰ درصد از پاسخ‌دهندگان، با خلع سلاح مقاومت مخالف هستند و به میزان بزرگتری از پاسخ‌دهندگان نیز معتقد بودند که بدون سلاح مقاومت امکان دفاع از خاک لبنان وجود نداشت. این نظرسنجی نشان می‌داد که آنچه در تبلیغات و موضع‌گیری‌های رسانه‌ای مشاهده می‌‌شود نماینده نظر اکثریت مردم لبنان نیست.

تقریباً هیچ تردیدی وجود ندارد که اگر حزب‌الله لبنان خلع سلاح شود، باز هم تعرض‌ها و تجاوزهای اسرائیل به لبنان متوقف نخواهد شد، چراکه عزم و اراده اسرائیل بر توسعه‌طلبی و اشغال‌گری است و مسائلی مانند نفوذ ایران و سلاح حزب‌الله، فقط بهانه‌های این رژیم برای اقدام‌های توسعه‌طلبانه خودش است.  همین امروز در سوریه مشاهده می‌کنیم که بعد از سرنگونی نظام پیشین و از بین رفتن کامل نفوذ ایران و گروه‌های متحد ایران در سوریه، اشغال‌گری و تجاوز نظامی به خاک سوریه نه‌تنها متوقف نشده‌است بلکه تشدید هم شده‌است.

  تمام این مسائل در حالی رخ می‌دهد که رژیم فعلی سوریه کاملاً تلاش می‌کند که از هر لحاظ با آمریکا همکاری کند و خودش را تا جایی که می‌تواند از ایران دور نگه دارد. اخیراً اظهارنظری از سوی تام باراک، فرستاده ویژه آمریکا در امور لبنان و سوریه منتشر شده‌بود که خواهان قرار گرفتن لبنان تحت حاکمیت سوریه سخن گفته‌بود. این اظهارنظر با واکنش تند مقام‌های ارشد لبنانی از جمله نبیه بری، رئیس پارلمان و جوزف عون، رئیس‌جمهور مواجه شد.

آنچه روشن است این است که آمریکایی‌ها کاملاً حامی توسعه‌طلبی و اشغال‌گری اسرائیل و تضعیف هر چه بیشتر کشورها و ملت‌های عرب پیرامون اسرائیل هستند. امروز جامعه لبنان هم این واقعیت را به عینه دیده‌است و به همین دلیل نمی‌تواند به وعده‌ها و قول‌های طرف غربی با شرط خلع سلاح اعتماد کند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار