حفظ نفوذ روسیه در خاورمیانه
منابع نظامی و اقتصادی روسیه به دلیل جنگ در اوکراین تحت فشار شدید و محدودیت قرار گرفته است. پایگاه سابق آن در سوریه سقوط کرده است.
منابع نظامی و اقتصادی روسیه به دلیل جنگ در اوکراین تحت فشار شدید و محدودیت قرار گرفته است. پایگاه سابق آن در سوریه سقوط کرده است. با این حال، حتی تحت این شرایط، کرملین به جای تصمیم به خروج از خاورمیانه، خود را با واقعیتهای جدید وفق داده است. مسکو با حفظ عملگرایی مطلق، خطوط ارتباطی خود را با همه طرفها باز نگه میدارد: ایران و اسرائیل، ترکیه و کشورهای پادشاهی خلیج فارس، مصر، و جناحهای مختلف در سوریه و لیبی. هدف آن نه حل منازعات، بلکه تضمین حفظ صدای خود است. روسیه حتی بدون تکیه بر سوریه به عنوان یک کانون عملیاتی، ظرفیتهای خود در بحرانهای منطقهای را حفظ کردهاست.
هنگامی که تنشهای ایران و اسرائیل پس از سقوط اسد تشدید شد، مسکو در عین حفظ گفتوگو با تهران، با احتیاط از مانعتراشی در برابر حملات اسرائیل خودداری کرد. ایران، اگرچه از عدم تمایل روسیه برای حمایت قویتر از آن در جریان درگیری ماه ژوئن با اسرائیل سرخورده شد، در نهایت باید بپذیرد که تا زمانی که رویارویی تهران با ایالات متحده و اتحادیه اروپا ادامه دارد، مسکو در کنار پکن به عنوان یک شریک ضروری باقی خواهد ماند.
بهرغم کاهش حضور، روسیه توانایی نمایش قدرت خود را حفظ میکند. مسکو با حفظ جای پا در لیبی و سوریه، میتواند پرسنل و تسلیحات را به منازعات مختلف آفریقایی و خاورمیانهای منتقل میکند. اهرمهای اقتصادی روسیه نیز به همان اندازه مهم هستند.
هماهنگی با اوپک پلاس (بهویژه عربستان سعودی) به مسکو کمک میکند تا تولید و قیمت نفت را تنظیم کند و اثرات تحریمهای غرب را کاهش دهد. این تنها بخشی از یک پازل جهانیتر است. روسیه جریانهای تجاری خود را از طریق واسطههای خلیجفارس تغییر داده و از آنها هم به عنوان یک مرکز ترانزیت و هم بازار مصرف برای فرآوردههای نفتی، مواد غذایی، مواد اولیه پتروشیمی، فناوریهای اطلاعاتی و سرمایههای سرمایهگذاری خود استفاده میکند. امارات و عربستان سعودی نیز فعالانه در اقتصاد روسیه سرمایهگذاری میکنند. روسیه از طریق نقش رو به رشد خود در امنیت غذایی و انرژی منطقه و پروژههای هستهای، جایگاه خود را در خاورمیانه تثبیت کرده و تلاشهای غرب برای منزوی ساختن آن را پیچیدهتر میکند.
کشورهای پادشاهی خلیج فارس از سال ۲۰۲۲، با وجود روابط امنیتی عمیق با واشنگتن، روابط قوی خود را با روسیه حفظ کردهاند. هیچیک به تحریمهای غرب علیه مسکو نپیوستند. در عوض، آنها در حال افزایش همکاریهای اقتصادی هستند: برای مثال، در ماه اوت، محمد بن زاید آل نهیان، حاکم امارات متحده عربی، جاهطلبی خود برای دو برابر کردن گردش تجاری با روسیه در پنج سال را اعلام کرد. (تجارت روسیه و امارات در طول سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ از 3/5 میلیارد دلار به 9/5 میلیارد دلار رسیده و تقریباً سه برابر شده بود).
چنین اقداماتی فضای تنفس سیاسی و مالی برای کرملین ایجاد میکند و فشار غرب را تضعیف میکند. برای سیاستگذاران غربی، درس روشن است: ضعف روسیه نباید موجب رضایت شود. روسیه تضعیفشده همچنان میتواند یک عامل مخرب و برهمزننده استراتژیک باشد. این کشور با ذهنیت بقا، در پی بهرهبرداری از هر گشایش دیپلماتیک، اقتصادی یا ژئوپلیتیکی برای پیشبرد جاهطلبیهای گستردهتر خود است.
در خاورمیانه، روسیه شاید دیگر قدرت کانونی نباشد، اما فاصله زیادی با بیقدرتی دارد. چابکی، فرصتطلبی و توانایی آن برای بهرهبرداری از شکافها تضمین میکند که همچنان به چالش کشیدن غرب به روشهایی ادامه میدهد که مقابله با آنها دشوار است. تا زمانی که ایالات متحده و اروپا تعامل مستمر و وحدت خود را حفظ نکنند، کرملین به تبدیل ضعف خود به آسیبپذیری غرب ادامه خواهد داد.