مسعود ادریسی سفیر پیشین ایران در لبنان، در گفتوگو با «هممیهن»:دخالت ایران به نفع حزبالله نیست
مصوبه چهار مرحلهای کابینه لبنان برای خلع سلاح حزبالله تا پایان سال جاری میلادی که با عنوان «طرح انحصار سلاح در دست دولت» مطرح شدهاست، باعث افزایش تنش در روابط ایران و لبنان شدهاست. سفیر پیشین ایران در لبنان، تصمیم دولت لبنان را یک تصمیم عجولانه میداند که تحت فشار خارجی اتخاذ شدهاست.

مصوبه چهار مرحلهای کابینه لبنان برای خلع سلاح حزبالله تا پایان سال جاری میلادی که با عنوان «طرح انحصار سلاح در دست دولت» مطرح شدهاست، باعث افزایش تنش در روابط ایران و لبنان شدهاست.
مسعود ادریسی، سفیر پیشین ایران در لبنان، تصمیم دولت لبنان را یک تصمیم عجولانه میداند که تحت فشار خارجی اتخاذ شدهاست. با این حال این دیپلمات پیشین ایرانی معتقد است که حمایتهای لفظی مقامهای ایرانی از سلاح حزبالله، نهتنها کمکی به این گروه نمیکند، بلکه باعث میشود بیش از پیش تحت فشار قرار گیرد. در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با مسعود ادریسی، سفیر پیشین ایران در لبنان مطالعه میکنید.
انگیزههای دولت لبنان از تصویب طرح انحصار سلاح در دست دولت که با هدف خلع سلاح حزبالله تصویب شده، چیست؟
دولت فعلی لبنان از روزی که روی کار آمده، با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاست. نخستین مشکل این دولت تجاوزهای مستمر و مکرر اسرائیل به لبنان است. بهرغم آتشبسی که از نوامبر سال گذشته بین اسرائیل و لبنان برقرار شدهاست، اما همچنان تجاوزهای نظامی روزمره از سوی اسرائیل به لبنان انجام میشود. علاوه بر این اسرائیلیها ۵ نقطه مهم سوقالجیشی را در لبنان اشغال کردهاند و بیرون نمیروند. علاوه بر اینها در طول جنگ اسرائیلیها لبنانیهایی را اسیر گرفتهاند و حاضر به آزاد کردن آنها نیستند. موضوع دوم که بسیار هم مهمتر است، وضعیت وخیم اقتصادی و ازهمپاشیدگی اقتصادی لبنان است.
وضعیت اقتصادی لبنان اصلاً خوب نیست. لبنان به یک کشور ورشکسته تبدیل شدهاست و آمریکاییها و کشورهای عربی، بهویژه عربستان، کمکهای اقتصادی خود را منوط به خلع سلاح حزبالله کردهاند. مسئله سومی هم وجود دارد که فشار سیاسی دولت آمریکا بر دولت لبنان است که در طول ماههای گذشته به صورت مستمر این فشار ادامه داشتهاست. تام باراک، فرستاده آمریکا در امور لبنان، ظرف یکی دو ماه گذشته سه چهار بار به لبنان سفر کرد و فشار زیادی به دولت لبنان وارد کرد. پیام آمریکاییها به دولت لبنان این بود که اگر میخواهید اسرائیلیها به لبنان تجاوز نکنند و از خاک شما خارج شوند، باید حزبالله را خلع سلاح کنید.
به اعتقاد من سه عاملی که ذکر شد، یعنی فشار نظامی از سوی اسرائیل، فشار اقتصادی به دلیل مشکلات جاری و فشار سیاسی از سوی آمریکا باعث شد که دولت لبنان این تصمیم را بگیرد که تا پایان سال ۲۰۲۵ سلاح را در لبنان در انحصار دولت دربیاورد. البته به نظر من تصمیم دولت لبنان عجولانه بود.
چرا حزبالله با این تصمیم مخالفت کرد؟
حزبالله تاکید کردهبود که آمادگی دارد گفتوگوهای لبنانی-لبنانی برای حل و فصل این مشکل انجام دهد. به هر حال حزبالله معتقد است که برای حفظ تمامیت ارضی لبنان باید مثلث طلایی ملت-مقاومت-ارتش همیشه پابرجا بماند و معتقد است که اگر مقاومت وجود نداشتهباشد و سلاح مقاومت گرفتهشود، اسرائیلیها بدون احساس هیچ مانعی تجاوزهای خود را گسترش خواهند داد. شواهد هم نشان میدهد که اسرائیلیها بههیچوجه دنبال این نیستند که در صورت خلع سلاح حزبالله از خاک لبنان بیرون بیایند و اقدامهای نظامی خود را متوقف کنند.
همین هفته پیش بود که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل علناً از رویای اسرائیل بزرگ سخن گفت و اعتراف کرد که به دنبال تحقق این رویا است. در چارچوب طرح اسرائیل بزرگ، نهتنها اسرائیل به دنبال اشغال کل سرزمین فلسطین است، بلکه بخشهایی از خاک مصر، سوریه، اردن و البته لبنان تحت اشغال اسرائیل باشد. نتانیاهو علناً اعتراف کرد که به دنبال عملی کردن این طرح است و به همین دلیل نمیتوان تصور کرد که خلع سلاح حزبالله باعث شود اسرائیل دست از توسعهطلبیهای خود در لبنان بکشد.
مقامهای دولت لبنان در واکنش به برخی از اظهارنظرهای مقامهای ایرانی، از جمله اظهارنظر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، تهران را به دخالت در امور داخلی لبنان متهم کردند. ارزیابی شما از واکنش ایران چیست؟ آیا واکنش ایران به مصوبه دولت لبنان منطقی بود؟ و آیا اظهارات مقامهای ایرانی دخالت در امور داخلی لبنان است؟
تصور من این است که ایران باید بحث خلع سلاح حزبالله را به عهده خود لبنانیها بگذارد. اینکه در تهران اظهاراتی مطرح شود که دستاویزی برای مقامهای دولت لبنان شود که ادعا کنند ایران در امور لبنان دخالت میکند، نه به نفع مقاومت است، نه به نفع حزبالله و نه به نفع شیعیان لبنان و باعث میشود که آنها تحت فشار بیشتری قرار بگیرند. در نتیجه موضع منطقی و اصولی ایران باید این باشد که موضوع سلاح مقاومت یک مسئله داخلی لبنان است و باید خود لبنانیها با گفتوگو این مسئله را حل کنند. باید این مسئله را در اختیار خود مقاومت قرار داد. اینکه ما اظهارنظرهایی کنیم که باعث عکسالعمل دولت لبنان شود، این اظهارنظرها برای مقاومت مفید نیست.
ارزیابی شما از سفر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به لبنان چیست و فکر میکنید این سفر در بهبود روابط دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت لبنان موثر بود یا نه؟
این سفر را میتوان از دو جنبه بررسی کرد. از یک طرف از این لحاظ که این سفر روحیه مقاومت را تقویت کند، میتوان گفت که این سفر مثبت بود. اما عکسالعملهایی که بعد از سفر آقای لاریجانی به لبنان از سوی مقامهای این کشور شاهد بودیم، بهویژه واکنش نخستوزیر لبنان، نشان میدهد که سفر آقای لاریجانی نتوانسته اهداف ما را تامین کند و تنشزدایی که انتظار میرفت، اتفاق نیفتاد. از این منظر این سفر، سفری موفقیتآمیز نبود.
جوزف عون، رئیسجمهور لبنان در مصاحبهای که با پایگاه خبری العربی الجدید مدتی پیش داشت، گفتهبود که راهکارهایی مانند پذیرش اعضای حزبالله به عنوان یگانی در ارتش یا ایجاد سازوکاری مانند حشدالشعبی که نیروی مسلح رسمی در لبنان تلقی شود، از نظر دولت او پذیرفتنی نیست. فکر میکنید راهکار میانهای وجود داشتهباشد که بتواند به اختلاف میان حزبالله و دولت لبنان در مورد سلاح مقاومت با رضایت هر دو طرف حل و فصل شود؟
زمانی که جوزف عون مقام ریاستجمهوری را پذیرفت، گفتار و موضعگیریهای متفاوتی داشت. در یکی دو ماه اخیر رویکرد رئیسجمهور لبنان تغییر اساسی کردهاست. وقتی او قدرت را در اختیار گرفت میگفت که تصمیم در مورد سلاح مقاومت باید در چارچوب گفتوگوهای لبنانی-لبنانی و از طریق تعامل حل و فصل شود. ولی در هفتههای اخیر رویکرد دولت لبنان تغییر پیدا کردهاست.
این تغییر رویکرد نتیجه فشارهایی است که آمریکاییها و کشورهای دیگر به بیروت وارد میکنند. البته نباید فراموش کرد که این نخستین بار نیست که بحث خلع سلاح حزبالله لبنان در صحنه داخلی لبنان مطرح میشود. این مسئله در گذشته هم مطرح شدهاست و با گفتوگو حل و فصل شدهاست. گروههای لبنانی همگی اهل گفتوگو و تعامل هستند. بهرغم اینکه اختلافنظرهای جدی و عمیق و یادگارهای دردناکی از دوران جنگ داخلی وجود دارد، گروههای لبنانی در دهههای اخیر آمادگی خود را برای گفتوگو و تعامل نشان دادهاند و همواره مشکلات خود را از طریق گفتوگو و اجماع حل و فصل میکنند.
با استفاده از زور در جامعه لبنان نمیتوان کاری را پیش برد. اگر دولت لبنان بخواهد برای خلع سلاح به زور متوسل شود، قطعاً از پس چنین کاری برنخواهد آمد و احتمالاً چیزی شبیه به یک جنگ داخلی در لبنان شکل میگیرد که به نفع هیچ کس نیست. راهحل قطعاً فقط گفتوگو است. من تصور میکنم که از طریق گفتوگو میتوان به راهکاری رسید که به شکلی حزبالله لبنان، نیروها و سلاح آن در نیروهای مسلح ادغام شود و تحت نظر دولت و ارتش قرار بگیرد که خیال دولت هم راحت باشد و نگران نباشد که حزبالله لبنان هر اقدامی که خواست به صورت یکجانبه انجام دهد.
به نظر من تنها راهکار درست و قابل اجرا برای لبنان همین است. در این حالت هر دو طرف رضایت خواهند داشت. به هر حال همه مردم لبنان میدانند که اگر مقاومت و سلاح مقاومت نبود، اسرائیلیها همچنان سراسر جنوب لبنان را در تصرف خود حفظ کردهبودند و حاضر نبودند از خاک لبنان خارج شوند. هدف نهایی این است که سلاح مقاومت باقی بماند و بتواند از مرزهای لبنان دفاع کند، در عین حال نگرانیهای دولت و ارتش لبنان هم برطرف شود.
به نظر میرسد که اسرائیل بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رویکرد جدیدی را در مقابل منطقه دنبال میکند و دیدگاهی برای ایجاد یک خاورمیانه جدید دارد که در چارچوب آن، متحدان ایران یک به یک از بین بروند و موضع ایران تضعیف شود. از دیدگاه شما تصویر بزرگ خاورمیانه در آینده چگونه خواهد بود و این دیدگاه اسرائیل تا چه اندازه قابل تحقق است؟
آینده خاورمیانه را کشورهای خاورمیانه، کشورهای حقیقی و نه یک کشور جعلی مانند اسرائیل، رقم خواهند زد. هر چقدر هم دخالت خارجی در خاورمیانه وجود داشتهباشد، خارجیها نیستند که آینده خاورمیانه را میسازند، بلکه کشورهای خاورمیانه باید در همکاری با یکدیگر مشکلات خاورمیانه را حل و فصل کنند. بهترین مسیر این است که دخالت کشورهای فرامنطقهای در مسائل منطقه کاهش پیدا کند. اسرائیل هم الان احساس میکند که توانستهاست موفقیتهایی کسب کند.
وضعیت سوریه به آن شکل درآمده، ضرباتی به حزبالله لبنان وارد شده و گروههای مقاومت فلسطینی در جنگی که قریب به ۲۲ ماه است ادامه دارد، تضعیف شدهاند، در نتیجه نتانیاهو تصور کردهاست الان بهترین موقعیت است که آینده خاورمیانه را آنگونه که خودشان علاقهمند هستند، ترسیم کنند. اما این دیدگاهی اشتباه است و در این جنگ دوازده روزه اخیر، تصور اسرائیل این بود که ۵-۶ روزه کار ایران را تمام میکنند. اما نتیجه چیز دیگری بود و به نظر میرسد که این دیدگاه اسرائیل رویابافی باشد. به نظر من تنها راهی که میتواند خاورمیانه را به ثبات و امنیت برساند، این است که کشورهای خاورمیانه در حرکتی جمعی برای خاورمیانه تصمیم بگیرند.