نمایش کشف/ارزیابی کارشناسان از فیلمهای تازه دوره قاجار که در کاخ گلستان یافت شده است
بعد از ۱۰۰ سال در کاخ گلستان کشف تازهای صورت گرفته است. شاید باورکردنی نباشد، اما واقعیت دارد؛ کشف فیلمهایی مربوط به دوره قاجار در بزرگترین سایت موزهای قاجارشناسی کشور.

بعد از ۱۰۰ سال در کاخ گلستان کشف تازهای صورت گرفته است. شاید باورکردنی نباشد، اما واقعیت دارد؛ کشف فیلمهایی مربوط به دوره قاجار در بزرگترین سایت موزهای قاجارشناسی کشور. در عملیاتی که مدیران مجموعه کاخ گلستان میگویند با بررسی و دقتنظر کارشناسانشان بوده، فیلمهایی ضبطشده از دوره قاجار کشف یا بازکشف شده که شاید دریچهای جدید به تاریخچه ثبت و ضبط تصویر و آغاز سینما در کشور باشد.
۴۱ حلقه فیلم تازه از دوران قاجار
دو روز پیش، به نیمههای شب نرسیده، ویدئویی در شبکههای اجتماعی وایرال شد که در آن آفرین امامی، مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان، توضیح میداد که حین عملیات ساماندهی و حفاظت اشیاء آلبومخانه، جعبهای که بهظاهر نگاتیو خام بوده را بررسی میکنند و متوجه میشوند که ۳۱ حلقه از فیلمهای تصویردار مربوط به دوران قاجار است. ۲۸ حلقه از این مجموعه فیلم، ۳۵میلیمتری و سهحلقه فیلم هم ۱۶میلیمتریاند. در آن ویدئو مدیر کاخ گلستان ادعا کرد، فیلمهای کشفشده مربوط به دوران مظفری است اما برای تشخیص و بررسی دقیق محتوای فیلمها باید کار کارشناسی صورت گیرد.
از همان موقع نیز بحثها و صحبتهای زیادی درباره صحت و سقم این کشف شروع شد و بیش از آنکه خودِ موضوع کشف فیلمها برجسته شود، شیوه اداره آثار کاخ و نحوه رونمایی از این آثار واکنشبرانگیز شد. منتقدان، فیلمهای کشفشده در کاخ گلستان را نه دستاوردی برای افتخار مدیران، بلکه سندی از وضعیت آشفته فهرستبرداری و ثبت آثار تاریخی در این مجموعه میدانند.
مجید جلیسه، کارشناس نسخ خطی و پژوهشگر میراث فرهنگی، در گفتوگو با هممیهن میگوید: «در تمام موزههای معتبر جهان، هر اثر از زمان کشف تا ورود به ویترین، در چرخهای دقیق و مستندسازیشده ثبت میشود. اما در موزههای ما، بهویژه کاخ گلستان، بارها پیش آمده که اشیائی بهشکل تصادفی پیدا میشوند و از آن بهعنوان کشف یاد میشود، درحالیکه چنین رویدادی بیش از هرچیز نشاندهنده ضعف مدیریتی است، نه کشف تاریخی.» بسیاری از کارشناسان میگویند در کاخ گلستان، فرآیند فهرستنویسی آثار سالهاست که متوقف شده و برخی نیز از قول مدیران این مجموعه نقل میکنند که آخرین بهروزرسانی دفتر ثبت اموال آن به سال ۱۳۶۱ بازمیگردد و از آنزمان تاکنون، نه انبارگردانی رسمی انجام شده، نه بررسی دورهای وضعیت اشیاء. جلیسه میگوید: «در یک مجموعه تاریخی با این اهمیت، چنین سهلانگاریای میتواند به ازدسترفتن یا آسیبدیدن میراثی منجر شود که بخشی از حافظه تصویری و فرهنگی ایران است.»
جزیرهای جداافتاده از دانش و فناوری
بسیاری از پژوهشگران تاریخ، کاخ گلستان را به جزیرهای جدا از دانش، فناوری و اطلاعرسانی روز شبیه میدانند که بهجای حرکت بهسمت شفافیت و دیجیتالیشدن، هرسال بستهتر میشود. حتی در دوره قاجار، نظم و دقت بیشتری در مستندسازی اشیاء وجود داشت. برای مثال، آخرین فهرستنویسی نسخههای خطی کتابخانه سلطنتی این کاخ مربوط به دهه ۱۳۴۰ است.
طبیعی است که در چنین شرایطی، بسیاری از آثار در انبارها خاک میخورند و هیچ پژوهشگری به آنها دسترسی ندارد. مدیران مجموعه کاخ سعدآباد گفتهاند، سیاست «درهای باز» را اجرا میکنند و پژوهشگران و رسانههای تخصصی به اسناد و آثار دسترسی دارند. منتقدان اما میپرسند اگر سیاست مجموعه واقعاً باز است، چرا هیچیک از فیلمهای تاریخی موجود در کاخ تاکنون، نه مرمت، نه دیجیتالسازی و نه برای مطالعه عمومی در دسترس قرار گرفتهاند و درعوض هر چندسال یکبار شاهدیم که آثار در فضای آنلاین منتشر میشوند؛ مانند تجربه انتشار عمومی ۴۹ آلبوم قاجار در خردادماه سال گذشته توسط فردی ناشناس. جلیسه معتقد است که علاوه بر مدیریت کاخ گلستان، به عملکرد وزارت میراث فرهنگی نیز، بهدلیل عملکردش در اعلام شفاف و رسمی تعداد و وضعیت آثار کاخ گلستان، نقد وارد است.
او میگوید: «وزارت میراث فرهنگی نهتنها آمار دقیقی از اشیاء موزه ندارد، بلکه درباره اسناد، عکسها و فیلمهای تاریخی نیز اطلاعات روشنی در دست نیست. بارها پیشآمده که آلبومی مفقود و مدتی بعد دوباره پیدا شده یا بدون هیچ توضیحی تصاویرش در فضای مجازی منتشر شده است. گاهی نمیتوان تشخیص داد که اینجا موزه است، آرشیو است یا انبار.» او تأکید میکند که برگزاری رویدادهای نمایشی یا مراسمهای پرزرقوبرق در چنین شرایطی، بیشتر شبیه نمایش مدیریتی است تا فعالیت فرهنگی.
همان قبلیها دوباره کشف شدهاند
کشف فیلمهای تاریخی قاجاری درحالی خبرساز شده که کارشناسان با تردید، به صحت اصل موضوع نیز نگاه میکنند. در فضای ابهام اطلاعاتی که نه منشأ آثار اعلام شده، نه تاریخ و جزئیاتشان مشخص است، برخی میگویند اصلاً اثر جدیدی کشف نشده است.
محمدرضا طهماسبپور، پژوهشگر و نویسنده چندین کتاب تخصصی عکاسی، در گفتوگو با هممیهن میگوید: «آنچه مدیران کاخ گلستان مدعی کشفاش هستند، چیز تازهای نیست؛ این همان فیلمهایی است که در دهه ۷۰ در انبارهای مجموعه پیدا شده و بخشی از آنها با نظارت زندهیاد دکتر اکبر عالمی در لابراتوار صداوسیما ترمیم شد. بخشی از آثار نیز بههمت آقای عدل در فرانسه ترمیم شد که در فیلم «سلام سینما» از محسن مخملباف بهنمایش درآمدند و حتی مراسم رونماییشان در موزه هنرهای معاصر و کاخ گلستان برگزار شد.
طهماسبپور میگوید: «وقتی اثری پیشتر شناسایی و حتی ترمیم شده، دیگر نمیتوان آن را کشف نامید؛ این فقط بازی با واژههاست.» طهماسبپور هشدار میدهد که اگر روند فعلی ادامه یابد، بخش مهمی از حافظه تصویری و مکتوب ایران بهتدریج از بین خواهد رفت. بسیاری از فیلمها و عکسهای قدیمی در حال تخریب شیمیاییاند و هیچ نظارت حرفهای بر نگهداری آنها وجود ندارد. او میگوید: «کتابهای خطی نیز وضعیتی مشابه دارند؛ درحالیکه این آثار بهدلیل جنس موادشان، نیازمند مراقبت دائمیاند، اما کاخ گلستان بیشتر به برگزاری رویدادهای نمایشی و برنامههای تبلیغاتی مشغول است تا فعالیتهای پژوهشی یا مرمتی.»
موزهای شبیه زندان فرهنگی
بسیاری از پژوهشگران میگویند که کاخ گلستان امروز بهجای آنکه مرکز پژوهش تاریخی و مرجع قاجارشناسی ایران باشد، به نهادی بسته و کمتحرک تبدیل شده است. طهماسبپور تصریح میکند: «درحالیکه جهان بهسمت آرشیوهای باز و دیجیتال حرکت میکند، ما هنوز برای دیدن یک سند یا عکس باید ماهها نامهنگاری کنیم. کاخ گلستان بیشتر شبیه زندان فرهنگی است تا موزه.» او اضافه میکند: «درحالیکه در بسیاری از کشورهای جهان، دیجیتالسازی و مستندسازی سهبعدی آثار فرهنگی به یک استاندارد بدل شده، کاخ گلستان هنوز با روشهای سنتی و غیرسیستماتیک اداره میشود.
نه نیروی متخصص کافی وجود دارد، نه بودجه مشخصی برای مستندسازی تخصیص داده میشود و نه کسی دغدغهای دارد. نتیجه آن است که هر چندسال یکبار، مجموعهای از اشیاء یا فیلمها بهطور ناگهانی پیدا میشوند و خبر آن بهعنوان دستاورد منتشر میشود؛ درحالیکه این اتفاق درحقیقت نشانه آشفتگی و نبود شفافیت در مدیریت میراث فرهنگی است.» شیوه انتشار خبر این کشف، یکی از عجیبترینهاست. درحالیکه پژوهشگران و رسانههای فرهنگی برای دسترسی به آرشیو آلبومخانه با محدودیتهای جدی مواجهاند، خبر کشف فیلمها ابتدا توسط چند بلاگر منتشر شد. انتشار چنین خبر مهمی در ساعتهای پایانی شب، خارج از مسیر رسمی اطلاعرسانی، پرسشهای بسیاری را درباره مدیریت در مجموعه کاخ گلستان و وزارت میراث فرهنگی ایجاد کرده است.
آنچه از دل این ماجرا بیرون میآید، تنها فیلمهای تاریخی نیست، بلکه بازتاب یک بحران مدیریتی عمیقتر است؛ ضعف فهرستبندی، مستندسازی و اطلاعرسانی. درحقیقت آنچه رسانهای شد، نه کشف فیلمهایی از دوره قاجار، بلکه کشف ضعفهای انباشته و متعدد یکی از مهمترین مجموعههای فرهنگی کشور بوده که حتی حاضر به پاسخگویی هم نیست. «هممیهن» تلاش زیادی برای تلاش برای صحبت کردن با مسئولان کاخ گلستان کرد که به نتیجهای نرسید.