تدام وضع موجود؟ تحلیل و بررسی وضعیت تشکیلاتی اصلاحطلبان در آغاز سومین دوره جبهه اصلاحات ایران
جبهه اصلاحات ایران سومین ترکیب هیئترئیسه خود را شناخته و وارد دورهای دیگر شده است. با توجه به عدم تغییر در ساختار جبهه اصلاحات و حضور همان چهرههای دوره دوم در رأس هرم، به نظر میرسد اکثریت احزاب عضو جبهه اصلاحات از مسیری که در دوره دوم توسط جبهه سپری شده، رضایت داشتهاند که اگر اینطور نبود گزینههایی را برای جایگزینی آنها معرفی میکردند و اجازه تداوم وضع موجود را نمیدادند

هرچند اولین دوره از فعالیت جبهه اصلاحات با حوادث پاییز 1401 و اعتراضات سراسری در کشور مصادف شد و این جریان سیاسی را در ماجرایی سخت از جهت موضعگیری قرار داد، اما دومین دوره فعالیت این جبهه سیاسی را میتوان دورهای پیچیدهتر از نظر رخدادهای منجر به واکنش و تصمیمگیری سیاسی در مقایسه با دوره اول دانست؛ دورهای که از سال 1402 شروع شد و در همان سال اول، انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری را در پی داشت و در ادامه به وقایعی داخلی و فرامرزی منتهی شد که سرآمد همه آنها، بدون شک جنگ 12روزه ایران و اسرائیل بود و حالا جبهه اصلاحات ایران از هفته گذشته سومین دوره فعالیت خود را آغاز کرده و هیئترئیسه سوم خود را شناخته است؛ دورهای که باید منتظر ماند و دید چه در انتظار ایران خواهد بود و این جبهه سیاسی در برابر آنچه بر سیاست و مردم ایران میگذرد؛ چه واکنشی نشان خواهد داد.
دوره سوم و نقدها
سومین انتخابات داخلی جبهه اصلاحات ایران، یک تفاوت آشکار با انتخابات سال 1402 در این جبهه دارد. در ابتدای دوره دوم رئیس (بهزاد نبودی) و نایب رئیس (حسین مرعشی) از ترکیب هیئت رئیسه جبهه جدا شدند اما در ابتدای دوره سوم، همان رئیس و نایب رئیس، دوره دوم در سمت خود ابقا شدند تا یک دوره دیگر با ریاست آذر منصوری و نایب رئیسی محسن آرمین اضافه شوند و البته در کنار آنها، حسن رسولی به عنوان نایب رئیس دوم معرفی شود. همین ابقا و عدم تغییر در رأس هرم جبهه اصلاحات، بهانهای شده تا نقدهایی درباره دوره دوم و انتخابات دوره سوم در همین روزهای اخیر مطرح شود؛ نقدهایی که آنها را میتوان در چهار مورد خلاصه کرد:
موج اصلی این نقدها بیشتر از سوی رسانههای اصولگرا بوده و بر این محور قرار داشته که چرا رأس هرم هیئترئیسه جبهه اصلاحات تغییر نکرده است. برای مثال، روزنامه فرهیختگان مینویسد: «اگر بزرگان اصلاحطلب نگران زنده شدن اصلاحات هستند، ضروری است اصلاحات ساختاری در جبهه اصلاحات را از بدنه این جبهه شروع کنند و اصلاحات را به جایگاه واقعی آن برگردانند و جلوی این را بگیرند که اصلاحات به تریبون و میکروفن بخشی از بدنه اصلاحطلبی تبدیل شود.»
یکی دیگر از انتقادهای مطرح شده، به این موضوع اشاره دارد که عدم تغییر در رأس هرم جبهه اصلاحات نشاندهنده این است که رادیکالیسم در جبهه اصلاحات به کار خود ادامه خواهد داد. این موضوع در یادداشتهایی که روزنامههای خراسان، خبرگزاری دانشجو و روزنامه فرهیختگان نوشتهاند، مورد اشاره واقع شده است. برای مثال، خراسان مینویسد: «انتخاب مجدد منصوری نشان داد که هنوز منطق درونگفتمانی جبهه، بر رادیکالیسم تأکید دارد و از پذیرش ایدههای تعدیلشده و تعاملمحور گریزان است.»
در کنار این موضوع، یکی دیگر از نقدهایی که عنوان شده، پیرامون این موضوع است که چرا در ترکیب جبهه اصلاحات میانگین سنی بالاست و در این جبهه، جوانان جای زیادی ندارند. این موضوع، محوری است که توسط روزنامه فرهیختگان مورد اشاره واقع شده است: «تزریق جوانان خوشفکر و خوشانگیزه به بدنه اصلاحطلبی میتواند جبهه را از این اغما نجات دهد.»
البته در کنار این نقدها، نباید این نکته را هم فراموش کرد که پس از انتشار بیانیه یازدهبندی، نقدهایی در قبال موضعگیری جبهه اصلاحات از سوی برخی چهرههای اصلاحطلب صورت گرفته بود که برای نمونه میتوان به نقدی اشاره کرد که توسط محمد قوچانی (رئیس دفتر سیاسی حزب کارگزاران) نوشته شد و در آن برخی رفتارهای جبهه اصلاحات (از جمله بیانیه یازدهبندی) را هزینهزا دانست و به نوعی از جبهه خواست که حرکتی میانهروانه را مدنظر قرار دهند؛ جایی که در یادداشتش نوشته بود: «هرگز نباید به دوستان نادان (تندروهای داخلی) و دشمنان دانا (جنگطلبان خارجی) بهانه داد و اجماع بزرگی که در کشور میان اصولگرایان، اصلاحطلبان، حاکمیت و اصلاحات بر سر منافع و مصالح ملی ایجاد شده است که مذاکرات همانند مقاومت در جنگ فقط یکی از جلوههای آن است از بین برود.»
همان مسیر گذشته؟
جبهه اصلاحات ایران سومین ترکیب هیئترئیسه خود را شناخته و وارد دورهای دیگر شده است. با توجه به عدم تغییر در ساختار جبهه اصلاحات و حضور همان چهرههای دوره دوم در رأس هرم، به نظر میرسد اکثریت احزاب عضو جبهه اصلاحات از مسیری که در دوره دوم توسط جبهه سپری شده، رضایت داشتهاند که اگر اینطور نبود گزینههایی را برای جایگزینی آنها معرفی میکردند و اجازه تداوم وضع موجود را نمیدادند؛ موضوعی که این گمانه را تقویت خواهد کرد که احتمال دارد جبهه اصلاحات با همان روشی که در دومین دوره وجود داشته، در دوره سوم به مسیر خود ادامه دهد.
به هر ترتیب، باید منتظر ماند و دید که در دوره سومی که جبهه اصلاحات ایران مشغول به کار است، در سیاست داخلی و خارجی ایران چه خواهد گذشت و آنها در برابر آنچه میگذرد چگونه واکنش نشان خواهند داد و در کنار رخدادها، نباید فراموش کرد که انتخابات شورای شهر سال آینده برگزار خواهد شد و موضوع در کلانشهرها بسیار مهمتر از آن است که جبهه اصلاحات به سادگی از کنار آن عبور کند.
در همین راستا و در گفتوگو با علی باقری فعال سیاسی اصلاحطلب و حسن رسولی نایب رئیس جبهه اصلاحات ایران به بررسی بیشتر این موضوع پرداختیم.