نرفتن نباید مخالفت تلقی شود
دعوت ترامپ برای قرار دادن ایران در یک موقعیت دوگانه است؛ حمایت از صلح و رفتن به شرمالشیخ یا مخالفت و نرفتن به آنجا است. پس حتی اگر نخواهیم برویم، باید معنای روشن نرفتن را که مخالفت با صلح نیست؛ بلکه حمایت از حق و مفاد تصمیم و سیاست حماس و فلسطینیها هم هست، اعلام کنیم. اما به نظر میرسد که حضور و مشارکت، مفیدتر و موثرتر است.
آتشبس غزه و توافق مرتبط با آن در حال پیدا کردن ابعاد جدیدی بهویژه در رابطه با ایران است. دعوت ایالات متحده آمریکا از ایران برای شرکت در اجلاس شرمالشیخ مصر مورد جدیدی از این وضعیت است. شطرنج سیاسی خاورمیانه چنین است که یک سوی ماجرا طرح و ایدهای به نسبت روشن دارد و طرف ما همچنان نظارهگر و منفعل شاهد روند تغییرات است.
شاید همه زوایای ایده آنان برای ما کشف نشده باشد، ولی چارهای نداریم جز اینکه در برابر هر حرکت آنان حرکتی متناسب انجام دهیم. آنان یک سرباز یا اسب خود را در معرض زدن مهره ایران قرار دادهاند، ولی ایران نگران است که مبادا با زدن آن، مهره و موقعیت بازی خودش در مخمصه و تله قرار گیرد. تازه برای بعد از آن هم نقشه راهی وجود ندارد. سیاست ایران در این بازی منفعلانه است.
ما توصیهای برای شرکت یا عدم شرکت در این نشست نداریم. چون ارائه چنین توصیههایی بستگی به تغییر در کلیت سیاست ایران در منطقه و حتی جهان دارد. دوریگزینی خودخواسته ایران از مشارکت در نشستها و مجامع تصمیمگیری برای تغییر و تحولات منطقهای از سال۱۳۵۷ بهویژه از دو دهه پیش برجسته بوده است. بنابراین، کنار گذاشتن آن انزوا و آماده شدن برای مشارکت در چنین نشستهایی نیازمند یک تحول راهبردی در سیاست خارجی کشور است.
ایران ممکن است که این دعوت را اجابت نکند. خطری که تصمیم ایران را در عدم شرکت تهدید میکند، چیست؟ واقعیت این است که طرح توافق کنونی ممکن است ابتدا خوب پیش برود. فعلاً عقبنشینی اسرائیل بهصورت محدود انجام شده و احتمالاً تا پیش از آمدن ترامپ به قاهره در همین امروز اسیران زنده و کشته دو طرف هم مبادله شوند.
گرچه این مرحله هم گام بسیار مهمی است؛ ولی مسائل بسیار مهمتری وجود دارد که به این سادگیها حلشدنی نیست. خلع سلاح حماس و مدیریت جدید در غزه و کمکها به مردم آنجا و بازسازی غزه هر کدام سختتر از این مرحله است. بنابراین، هرکدام سعی میکنند تقصیر را متوجه طرف دیگر کنند. در این راه هنگامی که تقصیر را به عهده حماس میاندازند، فوری خواهند گفت ایران نمیگذارد و مسئولیت را متوجه ایران خواهند کرد؛ درحالیکه بهوضوح روشن است که نتانیاهو برای اهداف خودش علاقهای به حل ماجرا ندارد و تنها با این امید که توافق فقط به همین مرحله ختم شود، آن را پذیرفته است. زیرا اجرای کامل توافق به معنای شکست در اهداف اعلامشده اوست.
این توافق میتواند فرصت مناسبی برای عبور از بحران منطقهای و نیز انزوای سیاستهای تخریبی نتانیاهو باشد، پس باید مورد استقبال قرار گیرد. نتانیاهو دنبال کلنگی کردن منطقه است. هر جا را که بتواند چنین خواهد کرد. به همین دلیل، برای برداشتن فشار از روی خودش به دلیل ناتوانی قبلی در آزاد کردن اُسرای خود، دنبال نهایی شدن همین گام اول و زدن زیر مراحل بعدی است تا دوباره غزه را اشغال کند.
ایران حتی اگر شرکت هم نکند، باید مواضع روشن خود را دراینباره تکرار و تاکید کند که خواهان پایان جنگ و صلح در غزه است. دعوت ترامپ برای قرار دادن ایران در یک موقعیت دوگانه است؛ حمایت از صلح و رفتن به شرمالشیخ یا مخالفت و نرفتن به آنجا است.
پس حتی اگر نخواهیم برویم، باید معنای روشن نرفتن را که مخالفت با صلح نیست؛ بلکه حمایت از حق و مفاد تصمیم و سیاست حماس و فلسطینیها هم هست، اعلام کنیم. اما به نظر میرسد که حضور و مشارکت، مفیدتر و موثرتر است.