| کد مطلب: ۵۲۲۰۸

خوش‌بینی محتاطانه

واقعیت این است که نسبت به آتش‌بس و احتمالاً پایان جنگ در غزه باید خوش‌بین بود ولی همزمان باید در اظهار آن خیلی محتاط بود زیرا این بحرانی است که بیش از ۸۰ سال سابقه دارد و چندین جنگ فراگیر و تعداد بیشتری جنگ‌های محدود در این ۸ دهه میان اسرائیل با فلسطینی‌ها و سایر همسایگان رخ داده است.

واقعیت این است که نسبت به آتش‌بس و احتمالاً پایان جنگ در غزه باید خوش‌بین بود ولی همزمان باید در اظهار آن خیلی محتاط بود زیرا این بحرانی است که بیش از ۸۰ سال سابقه دارد و چندین جنگ فراگیر و تعداد بیشتری جنگ‌های محدود در این ۸ دهه میان اسرائیل با فلسطینی‌ها و سایر همسایگان رخ داده است.

مهمتر از اصل وقوع جنگ؛ جنایات و در ادامه آن نفرتی است که رخ داده و کینه‌ها را عمیق کرده است. اگر سعدی معتقد است که؛ به روزگاران مهری نشسته در دل؛ بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران؛ در این صورت و به‌طریق اولی کینه و بی‌اعتمادی عمیق را هم جز با گذشت روزگار نمی‌توان از دل‌ها بیرون کرد و همین مسئله موجب ناپایداری آتش‌بس و نیز تداوم جنگ و بحران می‌شود، به‌ویژه انتظارات نیروهای افراطی داخل اسرائیل به سختی مهارپذیر است.

بنابراین انتظار صلحی پایدار و فوری قابل تصور نیست، ولی انتظار بهبود وضع و حرکت هرچند آرام ولی به نسبت پیوسته، به‌سوی پایان جنگ قابل تصور و حتی انتظار است. چرا نقطه امیدی وجود دارد؟ چون جنگ غزه یک معنای روشن و غیرقابل تردید دارد.

این که فلسطینی‌ها و حامیان آرمان آنان دیگر نمی‌توانند تصور قدرت هجومی بزرگتری از ۷ اکتبر را داشته باشند. کافی است که گفته شود که تلفات وارده به اسرائیل در جنگ اخیر چندین برابر کل تلفات آن در جنگ ۶ روزه بود. به نظر می‌رسد که این نهایت توان عملی و بالقوه قدرت جنبش آزادسازی فلسطین است.

از سوی دیگر اسرائیل  در جنگ ۶ روزه یعنی کمتر از یک هفته، توانست کل صحرای سینا و‌ همین نوار غزه، بعلاوه کرانه باختری و شرق بیت‌المقدس و بلندی‌های جولان سوریه را تصرف کند. در مقابل و در جنگ کنونی حتی نتوانست با تخریب کامل غزه، آن را حفظ کند.

 جالب است که نسبت تلفات اعراب به اسرائیل در جنگ غزه تفاوتی با جنگ شش‌روزه ندارد جز این که در جنگ اخیر فلسطینی‌هایی که مورد اصابت قرار گرفتند اغلب کودکان و زنان و غیرنظامیان هستند. حتماً رجزخوانی‌های ترامپ و نتانیاهو را در دو سال اخیر درباره غزه به یاد داریم که اولی می‌خواست آنجا را به تصرف آمریکا درآورد بدون حضور هیچ فلسطینی، اسرائیلی‌ها هم دنبال احیای شهرک‌های خود پس از اخراج همه فلسطینی‌ها بودند.

ولی پس از دوسال از آغاز جنگ مجبور به عقب‌نشینی شده‌اند و آینده آنجا هم قرار است به دست فلسطینی‌ها اداره شود. حماس هم امروز مهم‌ترین خواسته‌اش پایان جنگ است و بقیه مطالبات در اولویت‌های بعدی قرار گرفته‌اند.

به عبارت دیگر هر دو طرف در این جنگ طولانی و پرتلفات، که به لحاظ زمانی چندین برابر زمان همه جنگ‌های قبلی بود، تمامی برگ‌های برنده خود را رو کردند و‌ چاره‌ساز نشده است، و نیاز به شکستن بن‌بست موجود بود که در نهایت به وسیله عناصر بیرونی در حال وقوع است.

ولی در خوشبینانه‌ترین حالت این آغاز یک راه پرپیچ و خم و‌خطرناک است. کاری که می‌توان کرد حمایت از توافقی است که ضمن تأمین حقوق قانونی فلسطینی‌ها پایدارترین حالت را هم فراهم کند. البته خطر اصلی که این فرآیند را تهدید می‌کند زیاده‌خواهی‌های پایان‌ناپذیر اسرائیل است که باید برای آن تضمین کافی فراهم کرد‌. نقش ایران در این فرآیند مهم است که جداگانه باید به آن پرداخت.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

پربازدیدترین
آخرین اخبار