پایان سیاست تفکیکشده
از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و آغاز جنگ غزه تاکنون یکی از کشورهای فرامنطقهای که از این وضعیت متأثر شدهاست، دولت هند است. دهلینو از یک سو روابط بسیار نزدیکی با اسرائیل دارد و از سوی دیگر با پیگیری سیاست خارجی متوازن در منطقه، تلاش کردهاست تا روابط خود را با ایران، کشورهای عربی منطقه و اسرائیل گسترش دهد. درحالیکه هند به صراحت تلاش میکند روابط صمیمانه خود را با تلآویو در اوج کشتار مردم غزه حفظ کند، همزمان گفتوگوهای دهلینو با تهران قطع نشدهاست و وزیر خارجه هند در سفر ماه گذشته خود به تهران با همتای ایرانی علاوه بر رایزنی در خصوص مسائل جاری منطقه، از جمله امنیت دریانوردی در دریای سرخ، در خصوص توسعه روابط دوجانبه و استمرار همکاریها در بندر چابهار نیز گفتوگو کرد.
در یک دههای که از روی کار آمدن نارندرا مودی در هند میگذرد، دهلینو سیاست موسوم به «سیاست تفکیکشده» (de-hyphenated policy) را نسبت به مسائل خاورمیانه در پیش گرفتهاست. سیاست خارجی تفکیکشده، اصطلاحی است که نخستین بار از سوی دولت جورج بوش پسر در مورد روابط واشنگتن با دهلینو و اسلامآباد به کار گرفتهشد. معنای این سیاست این است که یک طرف سیاست خارجی خود را در رابطه با دو دولت متخاصم، بدون توجه به تخاصم هر دو طرف تعریف کند. سیاست تفکیکشده دولت مودی، بهصورت ویژه در خصوص روابط هند با اسرائیل مورد توجه قرار داشت. درحالیکه دولتهای پیشین هندوستان همواره روابط خود را با اسرائیل بر مبنای سرنوشت فلسطین تنظیم میکردند، دولت مودی تصمیم گرفت مسئله فلسطین را از رابطه با اسرائیل تفکیک کند و در عین حال رابطه مستقلی با تشکیلات خودگردان فلسطینی هم برقرار کند و در مجامع بینالمللی بهرغم رابطه نزدیک با اسرائیل به صورت متناوب برخلاف تمایل اسرائیل رای دهد.
چالشهای سیاست خارجی تفکیکشده
هرچند دهلینو با انتخاب سیاست تفکیکشده در قبال مسائل خاورمیانه خود را از قید و بند ملاحظات مختلف در مورد فلسطین رها کرد، اما این سیاست همواره به یک شکل جواب نمیدهد. در دورههای زمانی مختلف بزنگاههای تاریخی تعیینکنندهای رخ میدهند که یک طرف را وادار به انتخاب میکنند و یک طرف ثالث دیگر نمیتواند با سیاست کجدار و مریز به رابطه حسنه با هر دو طرف یک منازعه را بدون دردسر حفظ کند. شاید ۷ اکتبر ۲۰۲۳ یکی از این بزنگاههای تاریخی باشد که دهلینو را وادار به وزن دادن بیشتر به یک طرف منازعه فلسطین و اسرائیل در سیاست خارجیاش کند. به نظر میرسد که سیاست دهلینو پس از جنگ غزه به شکل واضحی به سمت اسرائیل سوگیری دارد. بسیاری از رسانههای هندی به شکل مستمر از رویکرد دولت اسرائیل در جنگ غزه حمایت میکنند و حامیان حکومت مودی هند و اسرائیل را قربانی تروریسم معرفی میکنند. هواداران مودی در شبکههای اجتماعی به شکل گسترده اخبار و اطلاعات جعلی در مورد جنگ غزه منتشر میکنند و به تبلیغات ارتش اسرائیل علیه فلسطینیان ضریب میدهند. مارک اون جونز، تحلیلگر رسانه در گفتوگو با خبرگزاری آناتولی میگوید که انتشار اخبار جعلی در رسانهها و شبکههای اجتماعی هند عملاً در راستای سیاستهای «اسلامهراسی» و «ضدمسلمانان» است که دولت هند نیز از آن حمایت میکند. در برابر، رسانهها گزارش میدهند که پلیس هند به شدت با راهپیماییهای حمایت از فلسطین برخورد میکند اما حمایت هند از اسرائیل فقط به حمایت معنوی و سیاسی و انتشار اخبار جانبدارانه در هند خلاصه نمیشود. دولت هند بهتازگی توافقی را با اسرائیل برای فروش پهپادهای تهاجمی اجرایی کردهاست. شبکه TV9 Hindi در گزارشی آوردهاست که پهپادهای تهاجمی هرمس ۹۰۰ هند «میتواند نیازهای اسرائیل را در جنگ با حماس تامین کند.» پهپادهای هرمس ۹۰۰ که پروژه مشترک گروه ادانی هند و کمپانی البیت اسرائیل هستند و هرچند سلاحهای اسرائیلی محسوب میشوند، اما با انتقال فناوری این پهپادها به هند، اکنون هند علاوه بر تولید این پهپادها برای مصرف داخلی، به تامینکننده ماشین جنگی اسرائیل هم تبدیل شدهاست.
سیاست خارجی تفکیکشده هندوستان فقط محدود به اسرائیل و فلسطین نمانده است و در مورد روابط با ایران هم چه در مورد خصومت ایران و اسرائیل و چه در مورد خصومت ایران و عربستان سعودی، دهلینو تلاش کردهاست تا سیاست تفکیکشده در پیش بگیرد. همزمان با روزهایی که هندیها در تهران برای توسعه بندر چابهار با مقامهای ایرانی مذاکره میکردند، کمپانی ادانی هند در حال مذاکره برای بر عهده گرفتن عملیات بهرهبرداری از بندر حیفا در سرزمینهای اشغالی فلسطین بود. گروه ادانی زمستان سال گذشته با پرداخت بیش از یک میلیارد دلار، عملیات بهرهبرداری از بندر حیفا بهعنوان بزرگترین بندر تجاری اسرائیل را بر عهده گرفت. این روزها با استمرار جنگ در غزه، سرمایهگذاری گروه ادانی در حیفا به خطر افتادهاست. درست دو روز بعد از آغاز جنگ غزه قیمت سهام گروه ادانی 5/4 درصد سقوط کرد.
تنگنای سرخ
نگرانی بزرگتر هند از آثار جنگ غزه، تحولات ماههای اخیر در دریای سرخ است. نزدیک به ۳۰ درصد از کل صادرات هند به اروپا و آمریکا انجام میشود که تقریباً تمامی آن از طریق دریا و از مسیر تنگه بابالمندب، دریای سرخ و کانال سوئز عبور میکند. اما حملات نیروهای یمنی تحت حمایت ایران به کشتیهای تجاری در دریای سرخ، نگرانیها بابت امنیت تجارت از این مسیر را افزایش دادهاست. نیروهای انصارالله یمن میگویند کشتیهایی را که قصد سفر به اسرائیل نداشتهباشند، هدف حمله قرار نمیدهند اما صرف انجام این حملات باعث افزایش شدید هزینه حمل و نقل کالا از این مسیر شدهاست. علاوه بر این حملات نیروهای یمنی که در حمایت از فلسطینیان و با هدف جلوگیری از استمرار حملات اسرائیل به غزه انجام میشود، بدون خطا نیست. دوشنبه هفته پیش رسانهها از حمله نیروهای یمنی به یک کشتی خبر دادند که محموله ذرت از برزیل به سمت ایران میبرد.
یکی از نخستین حملههایی که مستقیماً هند را تحت تاثیر قرار داد روز ۲۳ دسامبر علیه یک نفتکش که از عربستان سعودی به سمت هندوستان در حرکت بود، با موشک حمله شد؛ نفتکش اموی شم پلوتو در ۳۷۰ کیلومتری ساحل هند درحالیکه به سمت بندر نیومانگلور هند قرار داشت. ایالات متحده آمریکا مدعی شد که این حمله توسط ایران انجام شدهاست، ادعایی که توسط ایران تکذیب شد. هند مستقیماً ایران را به دخالت در این حمله متهم نکرد اما پس از این حمله به شکل قابلتوجهی حضور نظامی هند در غرب اقیانوس هند برای تامین امنیت کشتیهای تجاری تقویت شد. روزنامه هندو به نقل از یک مقام دولتی هند مینویسد که تحولات دریای سرخ، تاثیر چندانی بر تجارت خارجی هند نگذاشتهاست. این مقام بدون نام هندی به روزنامه هندو میگوید: «تاکنون هیچ اثری بر حجم تجارت هند بر جا نمانده است، فقط هزینه جابهجایی کالا افزایش پیدا کردهاست. این هزینه برای همه کشورها افزایش یافتهاست.» بر اساس برآورد اندیشکده GTRI در هند از اوایل دسامبر سال ۲۰۲۳ تاکنون در کمتر از ۳ ماه هزینه جابهجایی کالا دست کم دو برابر افزایش پیدا کردهاست. قیمت جابهجایی هر کانتینر ۲۰ تنی برنج باسماتی به مقاصدی در نزدیکی دریای سرخ به ۲۰۰۰ دلار رسیدهاست که ۲۳۳ درصد رشد نسبت به ماه دسامبر سال گذشته میلادی نشان میدهد.
تماس با ایران
بهرغم ادعای رسانههای هندی مبنی بر بیتاثیر بودن تحولات دریای سرخ بر حجم تجارت این کشور، دولت هند فعالانه تلاشهای نظامی و دیپلماتیک برای مقابله با حملات در دریای سرخ را افزایش دادهاست. براساس گزارش رسانهها از زمان آغاز جنگ غزه، ارتش هند ۱۰ ناو جنگی را به دریای عرب و خلیج عدن اعزام کردهاست که در تمام این مدت دستکم دو ناو جنگی به صورت دائم در منطقه حضور داشتند. ارتش هند همچنین تجهیزات پیشرفته از جمله پهپادهای شناسایی و هواپیماهای گشتزنی را هم به منطقه اعزام کردهاست. در حوزه دیپلماتیک هم هندیها در صدد برآمدند تا از طریق مذاکره با ایران بتوانند از نفوذ ایران برای کنترل نیروهای یمنی و جلوگیری از حملات بیشتر در دریای سرخ استفاده کنند.
روز ۲۱ دیماه سال جاری سوبرامانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هندوستان با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) از گفتوگوی تلفنی خود با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا خبر داد. جایشانکار نوشت که این گفتوگو در مورد چالشهای امنیت دریانوردی بهویژه در منطقه دریای سرخ بود. دو روز بعد، وزیر امور خارجه هند اعلام کرد که سفری دوروزه به تهران خواهد داشت تا با مقامهای ایرانی گفتوگو کند. براساس بیانیه وزارت امور خارجه هند دستورکار سفر جایشانکار به تهران بررسی موضوعهای «دوجانبه، منطقهای و جهانی» بود. هند توضیح بیشتری در مورد دستورکار این سفر نداد، اما مشخص بود که موضوع اصلی گفتوگوها مربوط به حملات در دریای سرخ است. جایشانکار در کنفرانس خبری مشترک با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران گفت: «حملاتی را در نزدیکی هند دیدیم که برای هند و جامعه بینالمللی نگرانکننده است و روی اقتصاد و انرژی هند تاثیر گذاشته که به نفع هیچکس نیست.» برخی رسانهها گمانهزنی کردند که با توجه به فاصله نزدیک گفتوگوی تلفنی وزرای خارجه هند و آمریکا و این سفر، احتمال دارد که جایشانکار پیامی را از سوی آمریکا برای ایران آوردهباشد. هرچند وجود چنین پیامی از سوی هیچ طرفی تایید نشد، اما امیرعبداللهیان در کنفرانس خبری با وزیر خارجه هند اظهاراتی را مطرح کرد که به نظر میرسید پاسخ به پیامهایی از سوی آمریکا باشد. وزیر خارجه ایران گفت: «نمیشود آمریکا به ما پیام بدهد و اقدام به جنگ با یمن در دریای سرخ کند. با صدای بلند به آقای بلینکن میگویم راهحل در جنگ نیست.»
ایران و هند از زمان آغاز جنگ در غزه در دو مسیر متفاوت حرکت میکنند. درحالیکه دولت هند همچنان بر حفظ روابط نزدیک خود با اسرائیل اصرار میکند و حملات اسرائیل را عاملی برای کاهش سطح روابط یا حتی انتقاد از اسرائیل نمیداند، ایران تنها راهکار کاهش تنش در منطقه را توقف حملات اسرائیل به غزه عنوان میکند. حملات گروههای منتسب به ایران در دریای سرخ، دردسرهایی را برای هند ایجاد کردهاست و دولت آمریکا نیز به صورت پیوسته هند را برای ایفای نقش جدیتر در تامین امنیت غرب اقیانوس هند تحت فشار قرار میدهد. این فشار بار دیگر در دیدار اخیر وزرای خارجه هند و آمریکا در حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ مشخص بود. دخالت نظامی گستردهتر هند در دریای عرب و خلیج عدن، ممکن است خطرات بالقوه رویارویی میان گروههای تحت حمایت ایران و ارتش هندرا افزایش دهد؛ موضوعی که میتواند به شکل جدی به روابط دو کشور آسیب وارد کند.
پروژههای معلق
در طول یک دهه گذشته ایالاتمتحده آمریکا در چارچوب ائتلافسازی در اقیانوسهای آرام و هند (Indo-Pacific) با هدف مهار چین، تلاش زیادی کردهاست که هندوستان را بهعنوان یک متحد عمده غرب وارد ائتلافی با هدف رویارویی با چین کند. در این چارچوب ایالاتمتحده آمریکا تلاش میکند تا با ارائه فرصتهای اقتصادی و تجاری هند را در مسائل غرب آسیا درگیرتر کند. ایالاتمتحده آمریکا در سالهای اخیر علاوه بر ایجاد ائتلافهایی در شرق هند، از جمله تشکیل سازوکار همکاری موسوم به کواد با حضور آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند، تلاش کردهاست که با تشکیل ائتلافهایی در آسیای غربی به نفوذ هند در منطقه کمک کند. امضای توافقنامههای موسوم به ابراهیم و عادیسازی روابط تعدادی از کشورهای عربی با اسرائیل، فرصتی در اختیار آمریکا قرار داد تا بتواند پیوندهای تازهای میان هند، کشورهای عربی و اسرائیل ایجاد کند. از جمله اقدامهای واشنگتن تاسیس سازوکار گفتوگوی موسوم به I2U2 بین هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و آمریکا بود. تقریباً یک ماه پیش از اینکه با حملات ۷ اکتبر حماس به سرزمینهای پیرامون نوار غزه، جنگ اسرائیل علیه غزه آغاز شود، رهبران آمریکا، عربستان و هند در حاشیه اجلاس گروه ۲۰ در دهلینو، توافقنامهای را برای تاسیس یک خط ترانزیتی جدید برای اتصال بنادر هند از طریق امارات متحده عربی و عربستان سعودی به اسرائیل و از آنجا به اروپا امضا کردند. برای آمریکا این پروژه از اهمیت ویژهای برخوردار است. بلومبرگ در گزارشی مینویسد که این پروژه از سه جهت به اهداف استراتژیک آمریکا کمک میکند. نخست اینکه این کریدور میتواند به رقیبی جدی برای ابتکار کمربند و جاده چین تبدیل شود. دوم اینکه آمریکا با میدان دادن به اقتصادهای نوظهور، نفوذ خود را در جنوب جهانی تقویت میکند. سوم اینکه این پروژه به پیشبرد فرآیند عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل کمک میکند. برای هند هم این پروژه از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایجاد یک مسیر اختصاصی برای صادرات کالاهای هندی به اروپا، ایجاد مزیتهای جدید در رقابت هند با چین در آسیا و همچنین تقویت نفوذ هند در کشورهای عربی جنوب خلیجفارس، منافع بلندمدت دهلینو را تامین میکند. رسانهها این توافقنامه را «بلندپروازانهترین پروژه ترانزیتی جهان» معرفی کردند. این خط دریایی-زمینی قرار است با ایجاد خطوط راهآهن در امارات متحده عربی و عربستان سعودی، کالاهای هندی را از بنادر خلیجفارس تحویل بگیرد و در بندر حیفا در اسرائیل به کشتیهایی که به سمت ایتالیا، فرانسه و آلمان حرکت میکنند، تحویل بدهد. اما جنگ غزه ضربه جبرانناپذیری به پروژه موسوم به IMEC (هند-خاورمیانه-اروپا) وارد کرد. هرچند هفته پیش نارندرا مودی، نخستوزیر هند در سفر به امارات تفاهمنامه جدیدی برای توسعه مسیرهای ترانزیتی در چارچوب کریدور اقتصادی IMEC امضا کرد، اما مادامی که جنگ در غزه ادامه داشتهباشد، تکمیل این پروژه غیرممکن به نظر میرسد.
واشنگتن همچنان امیدوار است که با آتشبس در جنگ غزه، شرایط به قبل از ۷ اکتبر بازگردد و مسیر عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل و توسعه روابط دیگر کشورهای عربی با اسرائیل استمرار پیدا کند، اما تحلیلگران تاکید میکنند که بعد از جنگ غزه فرآیند عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل دستکم در میانمدت متوقف خواهد شد و پیشبرد پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا امکانپذیر نیست.
نقطه عطف در سیاست خاورمیانهای دهلینو
شاید دهلینو همچنان با بندبازی در میان تنشهای جاری در خاورمیانه توانستهباشد به سیاست متوازن و دوستی با همه در خاورمیانه ادامه دهد، اما بعد از وقایع ۷ اکتبر به نظر میرسد که شرایط در خاورمیانه به شکل چشمگیری تغییر کردهاست. درحالیکه به نظر میرسد بهرغم اصرار واشنگتن چشمانداز عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل برای مدت طولانی به محاق رفتهباشد، دیر یا زود هند وادار میشود که در وزن شرکای خود در منطقه تجدیدنظر کند. این نگرانی وجود دارد که دهلینو، ایران را عامل آسیبهایی که تنش در دریای سرخ و سرزمینهای فلسطینی به منافع هند از جمله در کریدور IMEC، بندر حیفا و دریانوردی در دریای سرخ وارد کردهاست، بداند و به این نتیجه برسد که منافعش در غرب آسیا در تعارض با دیدگاهها و عملکرد جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. روابط هند و ایران در طول سالهای گذشته بهرغم موانعی مانند تحریمهای بینالمللی، روابط صمیمانه دهلینو و تلآویو و تلاش واشنگتن برای ورود هند به ائتلاف غربی علیه چین، دوستانه ادامه پیدا کردهاست. هند از ورود ایران به بریکس حمایت کرد و همچنان تاکید میکند که به همکاری با ایران برای توسعه بندر چابهار برای دسترسی به افغانستان و مشارکت در کریدور شمال-جنوب علاقهمند است. اما تنشهای اخیر در خاورمیانه باعث شدهاست که نگرانیها در مورد استمرار همکاریها در آینده با تردید مواجه شود. به همین دلیل تهران و دهلینو باید تلاش کنند تا با دیپلماسی فعال از شکلگیری بیاعتمادی در روابط دو کشور جلوگیری کنند. در عین حال با استمرار جنگ در غزه و افزایش انتقادهای بینالمللی از عملکرد اسرائیل در این جنگ، ممکن است هند وادار شود که در حمایت خود از اسرائیل تجدیدنظر کند.
آلویت نینگتوجام، استاد دانشکده مطالعات بینالملل سیمبیوسیس در پونه هند، برای پایگاه تحلیل ژئوپلیتیکال مانیتور مینویسد: «در طول سالیان گذشته هند توانستهاست توازن خوبی در روابطش با دولتهای عربی و اسرائیل ایجاد کند و اجازه ندادهاست که هیچیک از این دو طرف اثری بر روابط حسنه با دیگر کشورهای منطقه باقی بگذارند. در عین حال گرمتر شدن روابط اسرائیل با برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس فرصتی تازه برای هند ایجاد کردهاست که در برخی از موارد مورد توجه طرفین همکاری است. با توجه به تنشهای اخیر در منطقه، ضروری است که هند با کمال دقت با مسئله برخورد کند و اجازه ندهد که مسیر کنونی مختل شود.» این تحلیلگر مسائل هند تاکید میکند: «در طول سالهای گذشته دولت هند به صورت تفکیکشده با اسرائیل، فلسطینیان و کشورهای عربی تعامل میکرد، بدون اینکه اجازه دهد هر یک بر روابط دوجانبه با دیگر اثرگذاری داشتهباشند. بعد از وقایع ۷ اکتبر این تردید تقویت شدهاست که آیا مسئله فلسطین بار دیگر در مرکز توجه قرار خواهد گرفت و آیا این مسئله به یکی از عناصر تعیینکننده سیاست خارجی هند در قبال خاورمیانه تبدیل میشود یا نه؟»