محور مقاومت یا نیروهای نیابتی؟
ترکیب «محور مقاومت» اولین بار پس از آن به کار برده شد که جورج بوش، رئیسجمهور آمریکا در ژانویه ۲۰۰۲، کشورهای ایران، عراق و کرهشمالی را «محور شرارت» خواند و جان بولتون، معاون وزیر خارجه وقت آمریکا، کشورهای سوریه، لیبی و کوبا را نیز جزو این فهرست دانست. مجله لیبیایی الزحف الأخضر در پاسخ به این موضعگیری، کشورهای مذکور را نه محور شرارت، بلکه محور مقاومت نامید که در برابر ایالات متحده آمریکا قرار گرفتهاند.
پس از آن نیز سعید صیام، وزیر کشور فلسطین در گفتوگویی با تلویزیون العالم عبارت «محور مقاومت» را برای اشاره به اهداف سیاسی مشترک در مبارزه با آمریکا و اسرائیل به کار برد و تأکید کرد که سوریه، ایران، حزبالله لبنان و حماس در فلسطین، محور مقاومت را تشکیل دادهاند تا علیه آمریکا و اسرائیل مبارزه کنند. همچنین علیاکبر ولایتی، وزیر خارجه سابق، در مرداد ۱۳۸۹، زنجیره مقاومت علیه اسرائیل را شامل ایران، سوریه، حزبالله لبنان، دولت جدید عراق و حماس دانست. به باور وی از آنجا که این زنجیره از سوریه میگذرد، کشور مذکور نقش طلایی در زنجیره مقاومت علیه اسرائیل دارد.
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، اولینبار در مرداد ۱۳۷۲ در دیدار با سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، از جبهه مقاومت اسلامی سخن گفت و آن را نتیجه تجاوزات اسرائیل دانست که با اقدام خود در تجاوز به لبنان، نهتنها به اهداف سیاسی و نظامی موردنظر دست نیافته، بلکه موجب همبستگی و اتحاد مردم شده است.
امروز از گروههای حاضر در کشورهایی که محور مقاومت را تشکیل میدهند با عنوان نیروهای نیابتی ایران یاد میشود؛ تا جایی که بسیاری، در روزهای نخست پس از جدیدترین تحول خاورمیانه یعنی طوفانالاقصی که توسط گروه حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ عملیاتی شد، بهدنبال ردپای ایران میگشتند و پس از آن نیز هزینه اقدامات حزبالله لبنان، گروههای شیعه عراقی و انصارالله یمن را نیز متوجه تهران میدانند.
لبنان:حزبالله
پس از حماس و جهاد اسلامی که بهصورت مستقیم در جریان جنگ در غزه قرار دارند، سومین گروه محور مقاومت که بالاترین مشارکت را در تحولات پس از ۷ اکتبر دارد، حزبالله لبنان است. سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در نخستین سخنرانی خود پس از عملیات طوفانالاقصی گفت: «مقاومت اسلامی لبنان از ۸ اکتبر وارد نبرد واقعی شده که فقط اشخاصی که در مرزها هستند میتوانند آن را احساس کنند».
حزبالله لبنان قدرتمندترین و نزدیکترین گروه محور مقاومت به ایران است؛ دبیرکل این حزب در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سخنانی گفت اگر آمریکا جنگی علیه ایران آغاز کند، تنها با این کشور طرف نخواهد بود. او تأکید کرده بود: «سرنوشت ما به جمهوری اسلامی وابسته است.»
همزمان با شروع عقبنشینی اسرائیل از شهر صیدا، حزبالله در یک گردهمایی رسمی در ۱۶ فوریه ۱۹۸۵ با صدور یک نامه سرگشاده، هویت، استراتژی و برنامه ایدئولوژیکی خود را برای اولین بار اعلام کرد. در این گردهمایی که به مناسبت اولین سالگرد شهادت شیخ راغب حرب در حسینیه شیاح در بیروت برگزار شده بود، سیدابراهیمالامین بهعنوان سخنگوی رسمی حزبالله متن نامه را قرائت کرد. تا پیش از صدور این نامه سرگشاده، اطلاع زیادی از این گروه در صحنه داخلی لبنان وجود نداشت و تنها حرکتی که حزبالله تا قبل از صدور نامه به آن اقدام کرده بود، اعلام ظهور و موجودیت مقاومت اسلامی بود. شیخ صبحی طفیلی، نخستین دبیرکل حزبالله در خصوص اهداف تشکیل این گروه گفته بود: «ما در محدوده لبنان فعالیت و یا در چارچوب آن فکر نمیکنیم. لبنان یک بازیچه هندسی کوچک است که به وسیله امپریالیستها بهوجود آمده است. ما تلاش داریم که در کلیه نقاط گیتی از مسلمانان دفاع کنیم.» به روایت اسناد و روایات تاریخی از علیاکبر محتشمیپور، سفیر وقت ایران در سوریه و وزیر کشور با عنوان پدر معنوی حزبالله در سالهای نخست تشکیل آن یاد میشود. وی در خصوص تشکیل این گروه شیعه در لبنان گفته است: «امام (ره) نظرشان این بود که ما خودمان یک تشکیلاتی را برنامهریزی و تاسیس کنیم و در چارچوب یک حرکت واحد و یکپارچه که هم از نظر نظامی و هم از نظر عقیدتی کارآمد باشند برای مقابله با اسرائیل تاسیس شود نه اینکه یک شرکت سهامی درست کنیم و هر گروهی خود را شریک بداند و سهم خودش را بگیرد بهعنوان اینکه برود با اسرائیل وارد نبرد شود چون در این صورت، بحث منافع شخصی و تحصیل بیشتر امکانات جایگزین بحث مبارزه با اسرائیل میشود.»
حزبالله ۱۸ سال پس از تاسیس موفق شد تا در سال ۲۰۰۰، اسرائیل را از خاک لبنان بیرون کند. این گروه سیاسی-نظامی در سال ۲۰۰۶ نیز پس از ۳۳ روز نبرد با ارتش اسرائیل موفق شد تا بازدارندگی بلندمدت ۱۷سالهای را در برابر تلآویو ایجاد کند و از سال ۲۰۱۳ نیز در کنار ایران و روسیه در همراهی با ارتش سوریه، برای حفظ قدرت و حکومت بشار اسد در این کشور حاضر شد و حدود هفت هزار شبهنظامی خود را به سوریه فرستاد.
مؤسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) که یک اندیشکده مستقلِ وابسته به دانشگاه تلآویو است، همزمان با تشدید تنشها در شمال اسرائیل برآورد خود را از زرادخانه موشکی و نیروی نظامی حزبالله لبنان منتشر کرد؛ در گزارش این مؤسسه آمده است: «حزبالله یک سازمان تحت حمایت ایران است که به زرادخانه بزرگی از تسلیحات بسیار مخرب مسلح شده است. این سازمان متشکل از سربازان عادی و ذخیره است که بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود. افزون بر این، نیروی رضوان، واحد کماندویی آموزشدیده این گروه است که تجربه رزم در سوریه را نیز داراست و در حال حاضر حدود ۲۵۰۰ نیرو در اختیار دارد.» مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل برآورد کرده که زرادخانه حزبالله شامل ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار راکت، اسلحه مسلسل و موشک، از جمله صدها موشک مخربِ با دقت بالاست.
فلسطین: حماس و جهاداسلامی
رابطه گروههای فلسطینی با جمهوری اسلامی ایران از الگویی متفاوت از سایر نیروهایی که مشمول حمایت مادی و معنوی تهران میشوند، پیروی میکند و مهمترین دلیل آن از سنیمذهب بودن و پیشینه تاریخی این گروهها نشأت میگیرد. موضوع حمایت این گروه فلسطینی از معارضین حکومت بشار اسد که حماس را در جریان ناآرامیهای سوریه در مقابل ایران و گروههایی همچون حزبالله لبنان قرار داد، تفاوت آن را با سایر ارکان محور مقاومت، بیش از پیش آشکار ساخت.
حماس بهعنوان شاخصترین عضو فلسطینی محور مقاومت، در سال ۱۹۸۷ توسط امام شیخ احمدیاسین و دستیار عبدالعزیز الرنتیسی مدت کوتاهی پس از آغاز اولین انتفاضه یا قیام
فلسطینیها علیه اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل تأسیس شد. این جنبش بهعنوان شاخهای از اخوانالمسلمین در مصر آغاز شد و یک شاخه نظامی به نام گردانهای عزالدین قسام را برای پیگیری مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل با هدف آزادسازی فلسطین تاریخی ایجاد کرد.
حماس خود را بهعنوان «جنبش ملی آزادیبخش و مقاومت اسلامی فلسطین» تعریف میکند که از اسلام بهعنوان چارچوب مرجع خود استفاده میکند. در سال ۲۰۱۷، حماس با انتشار یک سند سیاسی عملاً مدعی قطع روابط با اخوانالمسلمین شد و گفت که با بازگشت آوارگان فلسطینی، یک کشور فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را میپذیرد. اگرچه این اقدام باعث ایجاد ترس در میان وفاداران این گروه مبنی بر دست کشیدن از آرمان فلسطین شد، اما حماس این بند را اضافه کرد: «حماس هرگونه جایگزینی برای آزادی کامل فلسطین از رودخانه تا دریا را رد میکند اما ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را فرمول اجماع ملی میداند». این در حالی است که خالد مشعل، رئیس پیشین دفتر سیاسی این حزب و رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در خارج از فلسطین در تازهترین اظهارات خود در این رابطه در تاریخ ۱۷ ژانویه (۲۷ دیماه) گفت: «حماس اصطلاح راهحل دودولتی را نمیپذیرد و آن را رد میکند، زیرا این راهحل به این معناست که ما یک کشور موعود داریم و باید طرف دیگر را که رژیم صهیونیستی است، بهطور مشروع به رسمیت بشناسیم و این قاطعانه مردود است». وی تاکید کرد: «پس از عملیات طوفانالاقصی در هفتم اکتبر (۱۵ مهر)، امید به تشکیل کشور فلسطینی از بحر تا نهر و از شمال تا جنوب در میان اکثریت فلسطینیان زنده شد».
دیگر گروه مقاومت فلسطینی که پس از حماس، قدرتمندترین نیروی نظامی علیه اسرائیل ساکن در غزه است، نسبت به همپیمان خود، نزدیکی و قرابت بیشتری با جمهوری اسلامی ایران دارد. سازمان جهاد اسلامی فلسطین که فتحیشقاقی آن را پایهگذاری کرد، سازمان سیاسی و نظامی فلسطینی است که اواخر دهه ۱۹۷۰ با هدف از میان بردن رژیم اسرائیل از طریق مبارزه مسلحانه و برپایی کشوری به نام فلسطین با حکومت اسلامی تشکیل شد. هرچند جهاد اسلامی یکی از مشهورترین گروههای نظامی فلسطینی است، اما یک سازمان نسبتاً کوچک و حاشیهای محسوب میشود. مواضع جهاد اسلامی از حماس تندتر است. بعد از شهادت فتحیشقاقی، رمضان عبدالله شلح دبیرکلی این گروه را برعهده گرفت. رمضان عبدالله در ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ پس از تحمل یک دوره سخت بیماری در دمشق درگذشت و در حال حاضرر، زیادالنخاله دبیرکل جنبش جهاد اسلامی است.
جنبش جهاد اسلامی مواضع بنیادیناش در خصوص مسئله جهاد در فلسطین را از سه محور انقلاب اسلامی ایران، میراث اخوانالمسلمین و تجربیات سازمان جهاد اسلامی مصر الهام گرفته است. از دیدگاه جنبش جهاد اسلامی، تا پیش از پیروزی انقلاب در ایران، اسلام از صحنه مبارزه و رویارویی دور بوده است، لذا با انقلاب ایران، این مسئله روشن شد که اسلام تنها راهحل بود و جهاد بهترین شیوه است. فتحیشقاقی، مؤسس جهاد اسلامی در خصوص تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر مبارزات فلسطین گفت:«این انقلاب به ما فهماند که پیروزی ما در گرو پیروی از راه امام خمینی (ره) است؛ از همین رو، ناگهان در و دیوار مسجدالاقصی و مساجد دیگر با تصاویر رهبر ایران تزئین شد. انتفاضه یکی از ثمرات بیداری اسلامی است که امام خمینی در منطقه و بهویژه در فلسطین به وجود آورد. پس بر ماست که در مبارزه برای رهایی از تسلط و اشغالگری اسرائیل از تمام راهحلهای دیگر پرهیز کرده و با توجه به اصولی که امام در مبارزه با اسرائیل ارائه کردهاند، با دشمنان اسلام و مسلمانان مبارزه کنیم.»
عراق: بدر، کتائب حزبالله، عصائب اهل حق و نجباء
مقاومت عراق نیرویی متکثر است که ۴۲ گروه مختلف را دربرمیگیرد که شاید نام برخی هرگز در تحولات این کشور نیز در اخبار مطرح نشده باشد؛ از میان این گروهها اما ۴ سازمان شامل بدر، کتائب حزبالله، عصائب اهل حق و نجباء بیشترین سابقه، تعداد اعضا و نقشآفرینی را در تحولات داخلی و فرامرزی عراق ایفا میکنند.
سازمان بدر زیرمجموعه مجلس اعلای اسلامی عراق است که پیشتر با عنوان مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق شناخته میشد. با این حال ریشه تاسیس این گروه شبهنظامی را باید در جنگ ایران و عراق جستوجو کرد؛ پس از آزادسازی خرمشهر در خرداد ۱۳۶۱، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصمیم به تشکیل گردانهایی از مجاهدین عراقی گرفت تا در کنار نیروهای ایرانی علیه رژیم بعث بجنگد. تیپ ۹ بدر در اوایل سال ۱۳۶۴ شمسی برابر با سال ۱۹۸۵ تشکیل و در اواخر سال ۱۳۶۵ به لشکر ۹ بدر ارتقاء یافت و زیرنظر مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق قرار گرفت. عدنان ابراهیم، معروف به ابوعلی بصری از سال ۱۳۶۷ تا سال ۱۳۸۰، جمال جعفر ملقب به ابومهدیالمهندس در سال ۱۳۸۱شمسی و در آخر هادیالعامری از سال ۱۳۸۱شمسی تا امروز رهبری این گروه را به عهده داشتهاند.
مجلس اعلای اسلامی عراق، پس از عملیات سقوط صدام در سال ۱۳۸۲شمسی برابر با سال ۲۰۰۳ میلادی، سپاه بدر را به سازمان بازسازی و توسعه بدر تغییر داد. از طرف دیگر محمدباقر حکیم، رئیس وقت مجلس اعلا اعلام کرد که وظیفه نظامی این سپاه با سقوط صدام تمام شده است. این سازمان در اسفند سال۱۳۹۰ برابر با مارس۲۰۱۲ از مجلس اعلای اسلامی عراق جدا شد و به صورت سازمان سیاسی و نظامی مستقل، فعالیت خود را ادامه داد. پس از فرمان نوری مالکی، نخستوزیر پیشین عراق در تشکیل نیروهای بسیج مردمی و فتوای آیتالله سیستانی برای مبارزه با داعش، سازمان بدر گروه اصلی تشکیلدهنده حشدالشعبی بود. این گروه یکی از نزدیکترین ارکان مقاومت عراق به جمهوری اسلامی ایران است.
کتائب حزبالله، دیگر گروه مقاومت اسلامی در عراق پس از حمله آمریکا به این کشور در سال ۲۰۰۳ تأسیس شد. در سال ۲۰۰۷ و همزمان با ظهور داعش در عراق، فعالیتهایش را بهصورت رسمی و علنی آغاز کرد. این گروه، قدرتمندترین جناح مسلح در مقاومت اسلامی در عراق است که از زمان آغاز جنگ غزه تاکنون بیش از ۱۶۰ حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه را بر عهده گرفته است. این گروه پس از آنکه کشته شدن سه سرباز در پایگاه آمریکایی در مرز سوریه و اردن، تنش را در منطقه افزایش داد و زمزمه واکنش ایالات متحده حتی به مواضعی در خاک ایران را در پی داشت، در بیانیهای اعلام کرد حملاتش به مواضع آمریکایی را تعلیق میکند. بیانیه دبیرکل این گروه شیعه حاکی از نکاتی بود که نشان میداد فشارهای ایران در این تصمیم نقش قابل توجهی داشته است. اقدامات این گروه نظامی علیه نیروهای آمریکایی در عراق از این واقعیت نشأت میگیرد که آنها را اشغالگران خارجی میداند و خواستار اخراج اجباری آنها شده است. کتائب حزبالله دارای هزاران جنگنده و زرادخانه پهپاد، راکت و موشکهای بالستیک کوتاهبرد است. ایالات متحده پیش از تحولات ۷ اکتبر نیز در طول سالها چندین بار به مواضع، پایگاهها و مراکز آموزشی و لجستیکی کتائب حزبالله حمله کرده است.
عصائب اهل حق که ابتدا با عنوان «شبکه خزعلی» شناخته میشد، در سال ۲۰۰۴ تشکیل و مؤسس آن قیسخزعلی است که به دلیل اختلافاتی از ارتش مهدی وابسته به مقتدیصدر منشعب و در ژوئیه ۲۰۰۶ تأسیس شد و تبدیل به یکی از گروههای ویژه شد که مستقلتر از ارتش مهدی عمل میکرد. در سال ۲۰۰۸ پس از منحل شدن ارتش مهدی، شبکه خزعلی به یک شبکه کاملاً مستقل تبدیل شد. این گروه با آغاز یورش داعش به عراق در سال ۲۰۱۴ میلادی مسئولیت مراقبت از عتبات را برعهده گرفت. عصائب اهل حق حملات متعددی را علیه پایگاههای آمریکایی صورت داده است که از مهمترین آنها میتوان به عملیات در۲۰ ژانویه ۲۰۰۷ اشاره کرد که در جریان حمله به پایگاه ایالات متحده در مرکز پلیس کربلا ۵ آمریکایی کشته و یک نفر اسیر شد. این گروه همچنین شاخهای در سوریه دارد که در جریان ناآرامیهای این کشور در کنار سپاه پاسداران و حزبالله لبنان حضور داشت. جنبش النجباء نیز در سال ۲۰۱۳ از عصائب اهلالحق منشق شد و اکرم الکعبی هدایت آن را برعهده دارد. دبیرکل این جنبش روز جمعه تاکید کرد که «پیشتر تاکید کرده بودیم و دوباره تکرار میکنیم که تصمیم ما برای مقابله با آمریکاییها تصمیمی عراقی است که تا زمان تحقق دو مسئله توقف جنگ علیه غزه و عقبنشینی اشغالگران آمریکایی از عراق متوقف نخواهد شد».
یمن:انصارالله
گروه دیگری که از آغاز یورش نظامی ارتش اسرائیل به غزه، با اعلام رسمی وارد صحنه نبرد شده و حملات خود را علیه کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی آغاز کرده، انصارالله یمن است. علاوه بر گروههای مقاومت عراقی، حملات حوثیهای یمنی نیز موجب شده تا ایالات متحده در پیامهایی از ایران بخواهد تا با اعمال نفوذ در گروههایی که آمریکا آنها را نیروهای نیابتی ایران میداند، از تداوم این عملیاتها جلوگیری کند.
جمهوری اسلامی ایران از آرمان حوثیها حمایت کرده و این گروه را بخشی از محور مقاومت و بیداری اسلامی مینامد. علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر انقلاب در خصوص انصارالله گفته است: «ایران از مبارزات برحق انصارالله در یمن حمایت میکند و این جنبش را بخشی از جنبشهای موفق بیداری اسلامی میداند». این در حالی است که تهران بارها ارائه تسلیحات، بودجه یا آموزش به حوثیها را رد کرده است.
انصارالله یمن از دل گروهی به نام «شبابالمومنین» درآمد، که اوایل دهه ١٩٩٠ (۱۳۷۰) در استان صعده تاسیس شد. شبابالمومنین (جوانان مومن) بهدنبال احیای جایگاه مذهب زیدی در جامعه یمن و استفاده از قدرت سازماندهی آن در مقابل گروههای وهابی سنی فعال در یمن بود. در سال ۲۰۰۴ (١٣٨٣)، حوثیها مبارزات خود را علیه دولت علیعبدالله صالح، رئیسجمهور وقت یمن آغاز کردند که ۶ سال به طول انجامید و در نهایت به آتشبس منجر شد اما با آغاز جنبشهای مردمی در جهان عرب موسوم به «بهار عربی» بار دیگر یمن به صحنه درگیری این گروه با دولت تبدیل شد. پس از آغاز درگیری نظامی میان حوثیها و دولت یمن، علی عبدالله صالح حوثیها را عامل ایران معرفی میکرد. اما مدارک افشاشده توسط ویکیلیکس نشان میدهد که برآوردهای اطلاعاتی آمریکا در آن مقطع (۲۰۰۴ به بعد) شواهد تسلیح حوثیها توسط ایران را ناکافی میدانست.
قدرت گرفتن حوثیها در یمن موحب شد تا عربستان سعودی در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ (۶ فروردین ۱۳۹۴) به رهبری ائتلافی از چند کشور عربی دیگر، جنگی را علیه این گروه شبهنظامی آغاز کند که بسیاری این جنگ را علیه گروه نیابتی و تحت حمایت مستقیم جمهوری اسلامی ایران تعریف کردند. مقامهای آمریکایی در دسامبر ۲۰۱۷ (آذر ۱۳۹۶) با نمایش لاشه یک موشک، که گفته شد از یمن به عربستان شلیک شده بود، آن را سند غیرقابل انکار حمایت تسلیحاتی ایران از حوثیها خواندند. ایران اما مستندات آمریکا را ساختگی و جعلی خواند.
با این حال ریاض که نتوانست با حضور نظامی در یمن به اهداف خود دست پیدا کند، در جریان مذاکرات برای ازسرگیری روابط با ایران، بارها از تهران خواسته بود تا مانع از تداوم حملات انصارالله یمن به خاک عربستان شود. مذاکرات صلح میان ریاض و حوثیهای یمن با میانجیگری عمان پس از کاهش تنش میان ایران و عربستان، وارد فاز جدیدی شد.