شب/ داخلی/ انجمن منتقدان
وقتی واژه منتقد شنیده میشود، لامحاله برای فردی که وامدار این لغت است و آن را به دوش میکشد، توأمان بار سنگین و همزمان مسئولیتی وافر به ارمغان میآورد. حال اگر این نقد و انتقاد و فرد منتقد گره به سینما بخورد، میتوان گفت برای سازندگان اثر هنری، دانستن نقطهنظرات آنان مهم جلوه میکند

وقتی واژه منتقد شنیده میشود، لامحاله برای فردی که وامدار این لغت است و آن را به دوش میکشد، توأمان بار سنگین و همزمان مسئولیتی وافر به ارمغان میآورد. حال اگر این نقد و انتقاد و فرد منتقد گره به سینما بخورد، میتوان گفت برای سازندگان اثر هنری، دانستن نقطهنظرات آنان مهم جلوه میکند؛ حتی اگر برخی، آنان را در فروختن یا عدماستقبال از فیلمی، دارای جایگاه خاصی نبینند و ندانند.
مقصود از این پیشقلیانی، نقبی است به جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینما که پس از چندسال وقفه در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد. شبی که کمتر فرد غیرسینماییای در آن حضور داشت. شبی که دیدن و گپزدن با هنرمندان و سلبریتیها، اولویت نبود.
بازیگران و کارگردانها آمدند و این عکاسان بودند که آنان را برای گرفتن عکس یادگاری به استیج فرا میخواندند. همینجا میتوان دریافت جایگاه منتقدان و نویسندگان سینما را که هنرپیشهها و صاحبان آثار چگونه آنان را در ذهن خود پرورش دادهاند. بیجهت نیست که آرزوی هر هنرمندی، گرفتن این جایزه است و بهمحض تصاحب آن، در اولین واژهها آن را افتخاری برای خود میدانند و برخی نیز این آمال را دارند که اولین جایزهشان را از منتقدان کسب کنند. بهحتم نقطه مقابل این جشن میتواند جشنواره فیلم فجر باشد که بههرحال وزنه سنگین دولتیبودن آن، هماره وجود دارد.
حتی در خوشبینانهترین حالت و در بهترین دولتهای ممکن از نظر سیاسی و فرهنگی، تنوع داوران بهنوعی است که نقطهنظر همگان برآورده شود و این همگان لاجرم دستههای سیاسی نیستند، بلکه آنانی هستند که ورای سیاستهای فرهنگی وقت، این قدرت و توان را دارند که نوع داوران انتخاب فیلم جشنوارهها را معین کنند. ازاینروی برگزاری جشنی چنین میتواند دارای اهمیت و جایگاه مناسبی باشد و برندگان این جشن بهحتم بر خود میبالند که توسط افرادی برگزیده شدهاند که دستکم هفتهای یک فیلم میبینند؛ نه افرادیکه شاید طی سال 12فیلم هم نگاه نمیکنند و در جایگاه داوران قرار میگیرند.
اهمیت شب منتقدان در همین عدموابستگیهاست. هرچند میتوان در همین انجمن صداهای گوناگونی شنید و منویات سیاسی و قبلهگاه متفاوتی را مشاهده کرد. ولی کفه ترازو از جهت داوری و دیدن آثار، آنچنان متمایز با جشنواره فیلم فجر است که تفاوت آن قابلبیان نیست. این جشن نقطهمقابل جشنواره فیلم فجر و داوریهای آن نیست و سعی هم بر آن نشده که این نگاه در آن سیطره یابد. بسان آکادمی اسکار و سایر فستیوالهای همسان آن است، که گاهی برندگان، تفاوت ماهوی زیادی با هم دارند. نگاه شود به جوایزی که در اسکار داده میشود که گاهی با جوایزی که در بفتا و گلدنگلوب داده میشود بسیار متفاوت هست. شبی که در ایران و بههمت انجمن منتقدان به برگزیدگان جوایزی اهدا میشود، فقط جنبه نمادین ندارد.
این شب، شب تولد سینمایی است که در چنبره مسائل پشت پرده و بدهبستانهای سیاسی نیست. وگرنه برخی از این فیلمها در جشنواره فجر هم حضور دارند و در آنجا هم موفق به دریافت جایزه میشوند. ولی فیلمهایی هم هستند که مورد بیمهری قرار میگیرند و «علت مرگ و نادیده گرفتنشان» مشخص نیست.
بههمینجهت این انتخاب منتقدان فقط از «حب علی و بغض معاویه» نیست. آنسان نیست که منتقدان، برای دهنکجی به جشنواره فجر، به فیلمهایی توجه کنند. بلکه اگر توجه خاصی به فیلمی میشود، این پیام را غیرمستقیم میرساند که نگاه تصمیمگیران در پشت درهای بسته با نگاه منتقدان با همه شفافیتهای موجود، تمایز زیادی دارد. مخلص کلام آنکه، جشن انجمن منتقدان را باید با نگاه حرفهای و دور از بغض دید. آن را قداست خاصی نبخشید.
بهحتم ایرادهایی هم دارد که در شب جشن بر همگان آشکار شد؛ شبی که منتقدان، انتخابهایشان را از قبل انجام داده بودند و آنچه وظیفه حرفهایشان بود، به بهترین شکل تجسم یافت. میماند ذکر این نکته که هیئتمدیره انجمن، بسان تلویزیون میلی نباشد که فقط زمان لزوم برخی را به آنتن بیاورد و طی سال، یادی از آنان نکند.
این شب، شب منتقدان است و بس، جایگاه نمادین و واقعی برای آنان است. حتی در چیدمان، میزانسن و دکوپاژ صحنه، جای دوری نمیرود قدردانی بیشتر از آنان. شبی که بازیگران و کارگردانان هراس از روبهروشدن با منتقدان دارند و این کم هراس دوستداشتنیای نیست. آن را پاس بداریم و به بهتر انجامشدنش در سالهای آتی کوشا باشیم...