تغییر فاز سینوسی علیه پزشکیان
رضا رئیسی، روزنامهنگار
طیف مخالف مسعود پزشکیان، پس از اعلام نتایج انتخابات و پیروزی کاندیدای رقیب و ناهمسو با خودشان، بعد از تلاش چندهفتهای و بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای تخریبی علیه او که در قالب همداستانی با براندازان و رسانههای معاند تا پخش و ارسال شبنامه و بیلبوردهای کذایی و دروغین و انتساب وی به فلان دولت و بهمان تفکر را شامل میشد، دچار واکنشها و کنشهای سینوسی شدهاند که نقل این نوشتار است.
فاز اول؛ انکار شکست. وقتی ماجرای یک گزینش و رقابت سیاسی و انتخاباتی ملموس و متداول را بار و ضریب دوچندان ببخشی و در قالب یک فعل و انفعال حساس و تعیینکننده با عقبه دور و دراز سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و تباری از تحولات چنددههای در قالب هست و نیستی گونه ببینی، بالطبع شکست و پیروزی در آن نیز تبعات و تاثیرات مضاعف و فزایندهای خواهد داشت. اینگونه میشود که مخالفان به محض دریافت اخبار شکست و در پیامد شوک اولیه ایجادشده به سمت و سوی انکار و واپسزدگی تمایل مییابند؛ نکتهای که در ساعات اولیه شنبه 16 تیرماه و تا 72 ساعت پس از آن از سوی عموم کاربران حامی رقیب شکستخورده در انتخابات، شاهدش بودیم. در ابتدا بخشی شروع به توهین به طیف مقابل کرده و سطح شعور و آگاهی آنان را محل ایراد خواندند، سپس گفته شده که علت شکست، آرای قومیتی رقیب بوده، بعدتر گفته شد که این کفران نعمت دولت قبل است و مردم چوبش را میخورند و در نهایت از اسب زینشده برای دولت آینده سخن گفته شد.
فاز دوم؛ پذیرش شکست، پس از گذشت شوک اولیه و تخلیه بار هیجانی و روانی، مخالفان به تدریج به سمت و سوی پذیرش نتیجه انتخابات تمایل نشان دادند. آنجایی که آنان با توجه به پاسخ پزشکیان به سیدحسن نصرالله و فرماندهان مقاومت فلسطینی که یک امر متعارف و بدیهی دیپلماتیک و مبتنی بر سیاست اصولی نظام است، به تمجید مضاعف و دوچندان پیرامون آن پرداخته و یا یادداشت رئیسجمهوری در روزنامه تهرانتایمز در باب اصول سیاست خارجی دولت چهاردهم را نشانه دوچندانی بر تعهد او نسبت به اصول سیاست خارجی کشور که در همه دولتها یکسان است، گرفتند یا حضور پزشکیان در هیئت مذهبی و مراسم عزاداری را نشانهای واضح و مبرهن بر دینمداری و تعهد خالصانه او به شعائر مذهبی عنوان کردهاند اما مخالفان دیروز اکنون با ولع و تمایل خاصی روی این کنشهای شخصی پزشکیان مانور میدادند چون در فاز دوم یعنی فاز پذیرش شکست بودند و این میتوانست مرهمی بر آلام و دردهای آنان در پیامد این ناکامی بزرگ باشد.
فاز سوم؛ گارد همیشگی. هنوز چند روزی از تعریف و تمجیدها از حضور پزشکیان در مراسم آیینی نگذشته بود که مخالفان دولت آینده با اخبار و اطلاعرسانی محمدجواد ظریف پیرامون تشکیل شورای راهبری انتقالی و کارگروههای مردمی انتخاب وزرا در دولت چهاردهم، آن روی دیگر سکه را به نمایش گذاشتند. با حضور ظریف در صداوسیما و ارتباط بیواسطه او با افکار عمومی و توضیحات راهگشای او پیرامون روند تصمیمات و اقدامات دولت تازه، مخالفان فاز عوض کرده و شروع به تخریب و تخطئه و کنایهگویی و متلکپرانی کردند؛ بهخصوص که فیلم کوتاهی هم از خرید پزشکیان از یک سوپرمارکت در تهران انتشار گسترده داشت و در کنار حضور در هیئت مذهبی جلوهای از زندگی سادهزیستانه و معمولی و مردمی رئیسجمهوری را در منظر افکار عمومی ترسیم میکرد و آنان به یکباره دیدند که هم پزشکیان در سطح لایههای مذهبی و سنتی برخلاف تبلیغات تخریبی چندهفتهای آنان مشغول پایگاهسازی است، هم طبقه مدرن حامی دولت در قالب طرح بدیع و تازه کابینهسازی دموکراتیک و مردممدارانه ظریف راضی از فعل و انفعالات رخداده هستند و با شفافیت انجامپذیرفته هم امکان خدشه و جنگ روانی به حداقل رسیده است.
درست اینجا بود که فاز سوم با تخریب و متلکگویی به پزشکیان، حمله و هجمه به ظریف با تقطیع گفتار او و وارونهنمایی اظهاراتش در باب اعمال تبعیض مثبت را در دستور کار قرار داده و به مدار همیشگی برگشتند و از قضا روی ایجاد و القای دوگانگی میان ظریف و پزشکیان با کنایه به رئیسجمهوری منتخب و پوششی بودن او و حضورش در هیئت مذهبی و همهکاره بودن ظریف مانور دادند تا با خیال خام خود حساسیت را در طیف حامیان برانگیزند والا که پزشکیان و ظریف نیک میدانند چه میکنند و چه هدفی را برای ایران و آینده مردمان مد نظر دارند. از حالا به بعد نیز باید منتظر تخریب دوچندان پیرامون کارگروههای انتخاب وزرا و جنگ روانی و رسانهای پردامنه در این زمینه بود که البته با شفافیت و رویکرد سازنده رسانهای این اقدامات مذبوحانه نیز ره به جایی نخواهد برد.