کار کارستان پزشکیان
از روز انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان نهمین رئیسجمهوری تاریخ ایران که البته هنوز پسوند منتخب را در کنار عنوان رسمی دارد، یک تصویر و یک گفتار از ذهنم برون نرفته و در این هیاهو و غوغای انتخاب کابینه و قبض و بسطهای سیاسی پر فشار و دامنهدار و اخبار بسیار، از خاطرم محو نشده و در گوشه ذهنم، فکرم را درگیر کرده است.
تصویر مرد میانسالی که پدر کهنسالش را بر دوش گرفته و مسافت زیادی را طی میکند تا رای پدر زمینگیر و خودش را در نهایت صدق و صفا به نفع دکتر مسعود پزشکیان به صندوق بیاندازد، در مسیر هم آنچنان پاک و بیآلایش و سرشار از آگاهی و شعور و شناخت از علت حمایت و رایدهی خود حرف میزند که گویی تحلیلگری کارکشته با چند دهه سابقه در عرصه رسانهای و سیاسی است اما او فقط یک شهروند عادی از طبقه مستضعف یا متوسط روستایی است از میلیونها نفری که بیهیچ منت و اما و اگری، بیهیچ شرط و شروطی و وعدهها و وعیدی برای ایران پای کار انتخابات آمد و کاری کارستان رقم زد.
تحلیل این انتخابات و نتایج شگفتانگیز و غیرمنتظره آن بیگمان فرصتی فراتر از این مقال میطلبد اما در این فرصت و به بهانه آنچه در بالا بدان اشاره و تصریح شد، بد ندیدم که به یک نکته اشارتی داشته باشم.
برای اولین بار طی انتخابات چند دهه اخیر در انتخاباتی با مشارکت پایین، کاندیدای جریان اصلاحات از میان تمامی نامزدها حائز رتبه اول شد و توانست به مرحله دوم انتخابات راه یابد و دیدیم آنچه که شد...
این فرآیند بیش و پیش از هر چیز گواه آن است که ترکیب سبد رای و گرایش لایههای مختلف و متکثر جامعه دچار تغییر و تحول شده و با رفتارشناسی و تحلیلهای جامعهشناختی پیشینی نمیتوان رهیافت درستی به گزینش و علایق و سلایق جامعه ایرانی در سال 1403 داشت.
بخش عمدهای از جامعه نابرخوردار و عمدتاً سنتی که آن مرد روستایی مظهر و نشانهای از آن است، برخلاف پیشفرضهای رایج در این انتخابات به سمت و سوی کسی گرایش داشتند که کلیدواژههایی چون: انصاف، حق، عدالت و صداقت را سرلوحه گفتاری، منش رفتاری و الگوی تبلیغاتی خود در موسم و ایام انتخابات قرار داده بود.
پزشکیان در طول چند دهه حضور در مناصب اجرایی و تقنینی همواره بر این کلیدواژگان تاکید کرده و سعی داشته در این مکتب و مرام برآمده از آموزههای دینی و مذهبی، خود و گفتار و رفتارش را تعریف و تشریح کند و البته که او دستی هم بر علوم مدرن و تخصصنگریهای لازم و ملزوم مدیریت بهینه دارد اما سررشته فکری و بنیاد جهانبینی او برآمده از آن نکاتی است که گفته شد و اکنون که بخش زیادی از جامعه ایرانی را پشتوانه این باور معنایی میبیند، در یک گرانیگاه مهم در قامت یک شخصیت مرجع و کانونی میتواند به مثابه پل ارتباطی راهگشای پیوند و تلاقی جامعه سنتی و مدرن ایرانی در دهه ابتدایی قرن چهاردهم هجری شمسی باشد. پلی نظاممند بزند بر روی گسلهای موجود و انشقاق و اختلافهای مسبوق به سابقه مروجان و معتکفان این دو دیدگاه، چیزی که خودش هم از آن با عنوان انسجام داخلی یاد کرده است و پتانسیل بالقوه آن اکنون در جیب آقای رئیسجمهوری بهواسطه این انتخابات غیرمنتظره قرار گرفته و فقط کافی است، ارادهای برای بالفعل کردن آن و خرج این پشتوانه در مسیر پیشرفت و تعالی جامعه ایرانی مصروف دارد که دور از دسترس نیست.
از روز انتخاب تا موسم استقرار، بازه زمانی حساس و تعیینکنندهای پیش روی رئیسجمهوری منتخب ملت قرار دارد تا مبنای گفتمانی و ایدههای بنیادین و شاکله بخش جهانبینی چند دههای خود را که عموم مردم عقبه و سابقه چندانی از او و تفکراتش ندارند در منظر و مرئای افکار عمومی عرضه و نوع نگاه و زاویه دید شخص رئیسجمهوری و دولت او را طی چهار سال پیش رو تبیین و ترسیم کند و در نقطه مقابل برداشت و استنتاج افواه عمومی را نسبت به دولت حق و عدالت شاکله و قوام و چشماندازی موسع بخشد.
حضور چند باره پزشکیان در مراسم آیینی محرم در همین بدو کار را نیز میتوان در همین چارچوب و نگرش دید. پزشکیان شاید دولتمرد با تجربهای نباشد اما بیگمان در این بزنگاه تاریخی در نقطه و جایی قرار دارد که میتواند نقش آشتیبخشی ملی را با تکیه بر گفتمان اصیل و مبنای فکری عمیق خود پی بگیرد و این کاری است فراتر از سمت نهمین رئیسجمهوری تاریخ ایران.