علی سعدوندی اقتصاددان:
پزشکیان یک برنامه جدید را از اول بنویسد
اینکه مسعود پزشکیان راه علاج اقتصاد ایران را در استفاده از همه اندیشههای اقتصادی میداند، راهکار درستی است؟ علی سعدوندی اقتصاددان در گفتوگو با «هممیهن» به این پرسش پاسخ منفی داده و گفته پزشکیان باید یک ایده و مکتب خاص اقتصادی را انتخاب کند. او همچنین گفته اگر دولت بخواهد درست کار کند باید در زمینه دیپلماسی فعالیت کند و اصلاحات اقتصادی را جدی بگیرد.
*آیا در یک دولت میتوان از همه ایدههای اقتصادی استفاده کرد؟
نه، ایشان باید یک طیف فکری، یک ایده و مکتب خاص اقتصادی را انتخاب کند و همه را در همان جهت سوق دهد. در ایام انتخابات صحبتهای متناقض زیاد شنیده شد و این نوید خوبی نیست. به هرحال هر کدام از طیفهای اقتصادی که در انتخابات مطرح شد در زمان خاصی در کشور مورد استفاده قرار گرفتند، مثلاً آقای عبده زمانی در سازمان بورس حضور داشتند و تجربه ایشان در سازمان بورس مشخص است و اتفاقاً تجربه بدی هم نبود، آقای عبده در زمینه شرکتداری نیز انسان موفقی بودند.
طیفی که به ایشان نزدیک هستند هم قبلاً در قدرت بودهاند و برنامه پنجساله توسعه اول، دوم و سوم را آماده کردند. آقای میدری نیز در دولت حسن روحانی در وزارت رفاه بودند و کار عمدهای که انجام دادند این بود که سه دهک درآمدی را از پرداخت یارانه معاف کردند که تاثیر مثبت و منفی آن قابل ارزیابی است. جناب آقای طیبنیا و شاپور محمدی به همراه جناب آقای دکتر رهبر، سابقه حدود ۴۰ ساله دارند و حضور جدی در سیاستهای اقتصادی داشتند و عملکرد آنها نیز مشخص است. توصیه من این است که آقای پزشکیان یکی از اینها را باید انتخاب کنند و بپذیرند.
*آقای پزشکیان اصرار داشتند که برنامه هفتم را اجرایی کنند، فکر میکنید پایبندی به آن کار درستی است؟
در اینجا دو بحث مطرح است، دولت مرحوم رئیسی با شعار اولویت بورس میآید اما همان خرابکاریهای دولت حسن روحانی را تشدید میکند و وضعیت بورس بدتر میشود. بههرحال ما برنامههای پنجساله متعدد داشتیم، این برنامه پنجساله که روی میز است بهطور کامل کپی است و مردم هم نمیدانند این چه برنامهای است. من بعید میدانم آقای پزشکیان هم بداند برنامه هفتم توسعه چه دارد. برعکس برنامه هفتم که به نظر من باید هر چه سریعتر بایگانی شود، ما سیاستهای کلی نظام را داریم که تا آنجایی که بنده متوجه شدم و دیدم این سیاستها خیلی بهتر تدوین شده است و بهعنوان یک اقتصاددان میبینم که با اصول علمی بیشتر تطبیق دارد، بهویژه سیاستهایی که در تبیین اصل ۴۴ بوده است که متاسفانه این سیاستها بیش از یک دهه است که متوقف شده و به اجرا درنیامده است. اگر آقای پزشکیان به جای برنامه هفتم بیشتر روی سیاستهای کلی نظام تاکید کنند به نفع او تمام خواهد شد. آقای پزشکیان باید یک برنامه را از اول شکل دهد و بنویسد.
*به نظر شما اولویت دولت چهاردهم باید علاج تحریمها و حل اورژانسی مشکلات اقصادی باشد و یا باید به دنبال رفع یکسره تحریمها باشد؟
من خیلی علاقه دارم تا همه تحریمها لغو شود و سرمایهگذاری از سراسر دنیا وارد ایران شود، اما باید قبول کنیم اینها بیشتر شبیه خواب و خیال است. با توجه به تجربه شخصی که در عرصه بینالملل داشتم، کشوری که ضعیف شود قدرت مذاکره را از دست میدهد و در جنگل دیپلماسی بینالملل به ضعیف ترحم نمیکنند و خورده میشود.
برداشت بنده این است که حداقل باید بخشی از معضلات اقتصادی حل شود تا بتوانیم در زمینه رفع تحریمها پیشرفت داشته باشیم اما اکثر مسئولان برعکس این موضعگیری را انجام میدهند و میگویند تا تحریمها لغو نشود نمیتوان اصلاحات اقتصادی انجام داد. مثلاً اکنون که قیمت بنزین باعث ناترازی بزرگ در بخش انرژی شده، وقتی میپرسیم چه برنامهای برای رفع ناترازی دارید، میگویند اول باید تحریمها لغو شود، صادرات نفت افزایش پیدا کند و سرمایهگذاری خارجی جذب کنیم. میپرسیم اینگونه چطور قیمت بنزین را اصلاح میکنیم؟ میگویند در همین قیمت آن را نگه میداریم! یعنی انگار تحریم بهانهای است که اصلاح انجام نشود.
اگر دولت بخواهد درست کار کند باید همزمان هم در زمینه دیپلماسی فعالیت کند و هم سعی کند اصلاحات اقتصادی جدی انجام دهد، اما تجربه به ما ثابت کرده که به دنبال هر اصلاح اقتصادی دچار عقبنشینی از آن اصلاح شدیم، بهعنوان نمونه میتوان به ارز ۴۲۰۰ تومانی اشاره کرد که آن را حذف کردند و به بهانه آن مقدار زیادی خلق پول در نظام بانکی انجام شد که باعث گردید تورم افزایش پیدا کند و دوباره به بهانه تورم ارز ۴۲۰۰ تومانی را به قیمت ۲۸۵۰۰ تومان برگرداندند، در حقیقت هزینه آن را پرداخت کردند اما هیچ منفعتی نبردیم. اصلاحات اقتصادی کشور معمولاً به همین شکل بوده و اگر هم زمانی موفق بوده جلوی آن گرفته شده است.
افزایش قیمت بنزین در سال ۱۳۹۸به قدری بد انجام شد که باعث شد کل اصلاحات اقتصادی کشور به مدت چهار سال متوقف شود، از طرف دیگر هدفمندی یارانهها در دولت مهرورزی با موفقیت انجام شد اما توسط مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام متوقف میشود. این نشان میدهد که در کشور اصلاح اقتصادی صورت نمیگیرد و اگر صورت بگیرد در نیمه راه متوقف شده و در مسیر معکوس طی میشود و چراغ قرمز در مقابل سیاستگذار روشن میشود.