رحمن قهرمانپور تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با «هممیهن»:
افزایش اعتبار بینالمللی ایران به نفع اسرائیل نیست
رحمن قهرمانپور، تحلیلگر مسائل بینالملل معتقد است که منازعه ایران و اسرائیل بیش از اینکه از نتایج انتخابات در ایران اثر بگیرد، از نتیجه انتخابات پاییز سال جاری در آمریکا اثر خواهد پذیرفت.
با این حال او نیز تصریح میکند که افزایش اعتبار بینالمللی ایران در جامعه جهانی کار را برای اسرائیل سختتر میکند و تلاش اسرائیل را برای افزایش ایرانهراسی در منطقه و غرب پیچیدهتر خواهد کرد. در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با رحمن قهرمانپور، مطالعه میکنید.
با توجه به تنشها و درگیریهای جاری در منطقه غرب آسیا، بهخصوص درگیری مستقیم ایران و اسرائیل در ماه آوریل، آیا فکر میکنید که نتیجه انتخابات ایران و انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور ایران، تاثیری بر منازعه جاری میان ایران و اسرائیل خواهد داشت؟
مسائل ایران و اسرائیل به قول روششناسها مسائل ساختاری است و با تغییر دولتها در دو کشور تغییر و تحول چندانی در آن ایجاد نمیشود، اینکه تصور کنیم با آمدن یک دولت جدید در ایران ممکن است مسائل میان ایران و اسرائیل حل شود، دور از ذهن است. اما یک متغیر دیگر هم وجود دارد و آن هم دولت آمریکاست که در سیاست خارجی اسرائیل متغیر بسیار تاثیرگذار و مهمی است.
مهمتر از انتخابات در ایران مهم این است که در آمریکا چه کسی روی کار میآید. معمولاً وقتی در آمریکا دولتی روی کار بیاید که از سیاستهای دولتهای راستگرا در اسرائیل حمایت کند، بحران در روابط ایران و اسرائیل تشدید میشود و سطح درگیریها افزایش پیدا میکند. اما اگر دولتی در آمریکا روی کار باشد که خیلی بنای این نداشتهباشد که از همه سیاستهای اسرائیل حمایت کند، آنگاه سطح تنشها هم کاهش پیدا میکند. این موضوع در دوره باراک اوباما مشهود بود، یعنی بهرغم اینکه در آن دوره مانند امروز بنیامین نتانیاهو در اسرائیل بهعنوان نخستوزیر بر سر کار بود، اما چون در آن دوره اوباما از سیاستهای نتانیاهو خیلی حمایت نمیکرد هم برجام به نتیجه رسید و هم سطح تنش در روابط ایران و اسرائیل کمتر شد.
اخیراً برخی از تحلیلگران اسرائیلی به این موضوع اشاره کردهاند که تلاش ایران برای بهبود روابط با غرب میتواند به یک مشکل برای اسرائیل تبدیل شود. فکر میکنید چنین تحلیلی تا چه اندازه درست باشد؟
بخشی از مشکلات اسرائیل خیلی به ایران ارتباطی ندارد. واقعیت این است که اقدامهای اسرائیل در غزه نقض صریح قوانین بینالمللی است. پرونده اسرائیل در دیوان دادگستری بینالمللی در لاهه و انتقادهای گسترده بینالمللی از عملکرد اسرائیل در جنگ غزه باعث شدهاست که تصویر و اعتبار اسرائیل خدشهدار شود که پژوهشگران اسرائیلی هم عمدتاً به این امر اذعان کردهاند.
بدتر شدن تصویر اسرائیل در دنیا ارتباط مستقیمی با عملکرد ایران ندارد، البته باعث شدهاست که انتقادهای گستردهتری از اسرائیل در سطح بینالمللی مطرح شود. اقدامهایی که اسرائیل در غزه انجام انجام میدهد باعث از بین رفتن وجهه اسرائیل شدهاست و ایران هم از این شرایط استفاده میکند و به نوعی تلاش میکند تا به کشورهای جهان ثابت کند که تصویری که تا پیش از این از سوی تهران از اسرائیل ارائه میشد با واقعیت منطبق بود.
تغییر دولت در ایران چه تاثیری روی این موضوع خواهد داشت؟
موضوع روی کار آمدن یک دولت جدید در ایران فرصت مناسبی است. اسرائیل همواره تلاش کردهاست که از ایرانهراسی به نفع خودش استفاده بکند و طبیعتاً هر زمان در ایران دولتی روی کار بود که توانایی برقراری روابط مثبت با کشورهای جهان نداشتهباشد، ایرانهراسی در سطح بینالمللی گسترش پیدا کردهاست و اسرائیل از این فرصت استفاده کردهاست. اگر دولتی در ایران روی کار بیاید که در سطح بینالمللی موقعیت و اعتبار بیشتری داشتهباشد، حتماً به نفع اسرائیل نیست.
فکر میکنید الآن با توجه به چیزهایی که از آقای پزشکیان شنیدهایم و رویکردی که در مورد دولتشان اعلام کردهاند، آیا این موقعیت فراهم هست که بتواند در سطح بینالمللی از ایرانهراسی کم کند؟
تفاوتهایی در شرایط جاری منطقه و جهان با دورههای گذشته وجود دارد، از جمله اینکه جنگ اوکراین متغیری است که روابط ما را با اروپا وارد تشنج و تنش کردهاست. اما در کنار این روند منفی، واقعه مثبتی که رخ دادهاست، تنشزدایی میان ایران و عربستان سعودی است. به نظر من رویکرد آقای پزشکیان در سیاست خارجی حتماً متأثر از این دو مسئله، یعنی تلاش برای بهبود روابط با اروپا و استمرار بهبود روابط با عربستان سعودی خواهد بود.
بخشی از پروژه ایرانهراسی در دورهای بیشترین خریدار را در همین کشورهای عربی منطقه داشت که با بهبود روابط با کشورهای عربی منطقه و بهویژه عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی انتظار میرود که از شدت ایرانهراسی کاستهشود. اما در مورد بهبود روابط با غرب و بهویژه با اروپا، با توجه به این موضوع که هنوز هیچ تغییری در وضعیت جنگ اوکراین ایجاد نشدهاست، همچنان یک علامت سوال بزرگ است که باید منتظر ماند و دید که عملکرد ایران و میزان تمایل اروپا برای کاهش تنش تا چه اندازه است و تلاشهای دولت جدید تا چه اندازه میتواند اثربخش باشد.
برخی از تحلیلگران معتقد بودند که گشایشی که در منطقه میان ایران و اعراب رخ داد، به خاطر این بود که اعراب احساس میکردند ایران دچار انزوا شدهاست و در حال از دست دادن قدرت خود است و به همین دلیل مانند گذشته از جانب ایران احساس خطر نمیکردند. همانگونه که قدرتهای عربی منطقه در هنگام امضای برجام تمامی تلاش خود را برای جلوگیری از بهبود روابط ایران با غرب کردند، آیا فکر میکنید اگر باز هم گشایشی در روابط ایران و غرب ایجاد شود، آیا فرآیند آشتی ایران و کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی متوقف میشود یا ادامه پیدا میکند؟
باید توجه داشت که تصمیم عربستان سعودی برای عادیسازی روابط با ایران، صرفاً نتیجه احساس ضعف در ایران نبود، اگرچه این عامل هم در تصمیم عربستان مؤثر بود. در واقع برخی از تحولات داخلی و تغییر رویکردها نسبت به روابط بینالمللی در این مسئله بیاثر نبود. محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی تصمیم گرفت که از رویکرد تهاجمی که در سیاست خارجی در پیش گرفتهبود عقبنشینی کند. در عین حال این نگرانی وجود داشت که بین ایران و اسرائیل درگیری رخ دهد و عربستان ترجیح میداد در این درگیری بیطرف باقی بماند.
در عین حال نباید فراموش کرد که رویکرد کلی سیاست خارجی عربستان دچار تحول شدهاست، بنسلمان علاوه بر اینکه رویکرد تهاجمی در منطقه را کنار گذاشتهاست، روابط خود را با کشورهای دیگری از جمله ترکیه بهبود دادهاست و حتی فرآیند بازگشت روابط دیپلماتیک با سوریه را نیز آغاز کردهاست. تردیدی وجود ندارد که احساس انزوای ایران به تصمیم عربستان سعودی برای عادیسازی روابط کمک کردهاست، اما در عین حال همانگونه که عرض کردم، متغیر داخلی و تغییر رویکرد بنسلمان به روابط بینالمللی هم در این موضوع تاثیرگذار بود.