جادوگــر خودکامه/چطور خودرایی نتانیاهو موجب شده اسرائیل به مسیر خطرناکی منحرف شود
نتانیاهو، همیشه نقش قربانی را بازی کرده است. این شیوه عمل اوست و سالهاست همینطور بوده است. در سیاست خارجی، در سیاست داخلی و در امور شخصی او، همیشه مقصر، شخص دیگری بوده است.
ناداف اشتراخلر در کافهای در تلآویو نشسته است و در حال صحبتکردن درباره بنیامین نتانیاهو است. او نتانیاهو را جادوگر خطاب میکند و میگوید:«او همیشه از دشمنانش پیشی میگیرد. درست مثل گالیور که کوتولهها را فریب داد.» ناگهان پیامی در موبایل ظاهر میشود که میگوید دادگاه کیفری بینالمللی حکم بازداشت نخستوزیر اسرائیل و وزیر دفاع سابق را صادر کرده است. نتانیاهو اولین رئیس دولت در اسرائیل است که توسط قضات دادگاه لاهه مظنون به جنایت جنگی است. نتانیاهو، اکنون رسماً متهم است.
اشتراخلر، پس از خواندن خبر به بالا نگاه میکند. لبخندی بر لبانش است. اشتراخلر، رئیس 39 ساله یک آژانس رسانهای است که کمپین نتانیاهو در سال 2019 را هدایت کرد. او میداند که نتانیاهو چگونه پاسخ خواهد داد. او خواهد گفت که تصمیم دادگاه او را هدف قرار نمیدهد، بلکه اسرائیل را هدف قرار میدهد. او از یک کمپین ضدیهود صحبت خواهد کرد و اعلام خواهد کرد که این کار او را از مسیر منحرف نخواهد کرد و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق میافتد.
مدت کوتاهی بعد نتانیاهو میگوید این یک «تصمیم یهودستیزانه» است، یک «محاکمه مدرن دریفوس». آلفرد دریفوس یک یهودی فرانسوی بود که به ناحق توسط تشکیلات ضدیهود به خیانت محکوم شد. در اسرائیل، همه سیاستمداران، از جمله مخالفان نتانیاهو، از حکم بازداشت انتقاد میکنند.
نگه داشتن محکم قدرت
نتانیاهو، همیشه نقش قربانی را بازی کرده است. این شیوه عمل اوست و سالهاست همینطور بوده است. در سیاست خارجی، در سیاست داخلی و در امور شخصی او، همیشه مقصر، شخص دیگری بوده است. از نظر نتانیاهو رسانهها، قوه قضائیه، اپوزیسیون، بقیه جهان، همه به ناحق از او انتقاد میکنند و او را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. این روایتی است که او را به پیروزیهای متعدد انتخاباتی رسانده است. دولت او بهرغم مواجه بودن با اتهام فساد، همچنان به کار خود ادامه میدهد. نتانیاهو که اکنون 75 سال سن دارد، در مجموع 17 سال به عنوان رئیس دولت اسرائیل خدمت کرده است.
حمله حماس بدترین روز در تاریخ اسرائیل بود. صدها نفر کشته شدند و بیش از 250 نفر ربوده و به غزه منتقل شدند. بسیاری از اسرائیلیها بر این باورند که نتانیاهو مقصر این حادثه است زیرا او به اندازه کافی برای مبارزه با اسلامگرایان اقدام نکرده و به تعدادی از هشدارها توجهی نکرده است. برای مدتی نتانیاهو نامحبوبترین سیاستمدار اسرائیل بود اما این روزها، محافظهکار لیکود، همچنان قوی است.
به نظر نمیرسد که انتخابات زودهنگام در آینده نزدیک برگزار شود. در واقع، نتانیاهو اخیراً ائتلاف خود را با جلب حمایت گروه پارلمانی یکی از رقبای سابق خود گسترش داده است. این واقعیت که هزاران، حتی دهها هزار اسرائیلی هر هفته در تظاهرات ضدنتانیاهو، به خیابانها میآیند، برایش مهم نیست. او هنوز قدرت دارد.
اشتراخلر میگوید: «نتانیاهو که در 7 اکتبر به پایینترین حد محبوبیت خود رسید اما بار دیگر از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار شد.» او میگوید که نخستوزیر از طریق ترور رهبران حماس و حزبالله و جلوگیری از حملات ایران، تقویت شده است و اکنون، آتشبس با حزبالله لبنان، که هفته گذشته اجرایی شد، به حملات موشکی و پهپادی در شمال اسرائیل پایان خواهد داد و بهزودی، دونالد ترامپ، که از حامیان بزرگ اسرائیل است، به کاخ سفید بازخواهد گشت. روایت اشتراخلر از نتانیاهو پس از 7 اکتبر، روایت مردی است که بار دیگر توانسته خود را از مشکلات رهایی بخشد. درست همانطور که گالیور از زنجیرش جدا شد.
اما داستان را میتوان به شکل دیگری نیز بیان کرد؛ بهعنوان یکی از نخستوزیران ضعیف و منفور که ناامیدانه به صندلی خود چسبیده و اسرائیل را به دست شهرکنشینان و نژادپرستان سپرده است. راویو دراکر، 54 ساله، که شاید شناختهشدهترین روزنامهنگار تحقیقی اسرائیل است، میگوید: «از آنجا که هیچ کس دیگر نمیخواست با نتانیاهو معامله کند، او افراطیترین افراد راستگرا را که میتوان تصور کرد وارد ائتلاف خود کرد. او به آنها قدرت زیادی داد و از آن زمان همه ما در این کابوس گرفتار شدهایم. اگر افراطگرایان نتانیاهو را در چنگال خود نداشتند، جنگ غزه ماهها پیش تمام میشد.»
حکم احتمالی زندان برای نتانیاهو
در این روایت، نتانیاهو درحالیکه برای بقای سیاسی میجنگد، اسرائیل را نیز با خود به زیر میکشد. نخستوزیری که با جنگ غزه موقعیت اسرائیل را در منطقه ضعیفتر کرده، جامعه بینالمللی را متفرق کرده و اعتراضاتی را در سراسر جهان علیه دولت یهود برانگیخته است؛ کدام روایت صحیح است؟
اشپیگل با اعضای خانواده گروگانها، ناظران سیاسی و رهبران نظامی، و اعضای سابق حلقه نزدیک به نتانیاهو و دیگرانی که قبلاً برای او کار میکردند، صحبت کرده است. تعداد انگشتشماری از آنها هنوز برای نتانیاهو احترام قائلند. بسیاری دیگر به دشمن او تبدیل شدهاند. آنها بر این باورند که نتانیاهو خطرناک است، زیرا به گفته آنها، هدف اصلی او تحقق منافع اسرائیل نیست، بلکه ماندن در قدرت است. زیرا اگر در قدرت نباشد، این احتمال وجود دارد که به زندان بیفتد و بسیاری معتقدند که همین مسئله باعث شده او دست به هر کاری بزند تا در قدرت باقی بماند.
تهدیدی بزرگتر از حکم بازداشت لاهه برای نتانیاهو در پیش است؛ در 10 دسامبر، او در دادگاه منطقهای اورشلیم شهادت داد. کیفرخواست دادگاه او را به کلاهبرداری، رشوه و خیانت در امانت متهم کرده است. اگر مجرم شناخته شود، ممکن است با چندین سال زندان روبهرو شود. اساساً، این پرونده حول محور سه پرونده است که الگوی مشابهی دارد: تصور میشود نتانیاهو و همسرش سارا، شامپاین، سیگار برگ و جواهراتی به ارزش چندصدهزار یورو دریافت کردهاند.
علاوه بر این، نتانیاهو چیزی دریافت کرد که احتمالاً برایش ارزش بیشتری قائل بود: عکسهای زیبا و تیترهای دوستانه در بزرگترین رسانههای کشور، از جمله روزنامه یدیعوت آحارونوت و پورتال خبری آنلاین والا. در مقابل او به چنین مراکزی وعده معافیتهای مالیاتی، مزیتهای رقابتی و سایر امتیازات را ارائه کرد.
چسبیدن به قدرت
دراکر، روزنامهنگار تحقیقی که برای شبکه تلویزیونی کانال 13 اسرائیل کار میکند، میگوید: «نتانیاهو میتوانست مانند ایهود اولمرت و اسحاق رابین استعفا دهد. اما تصمیم گرفت کاری غیرقابل تصور انجام دهد: او در سمت خود ماند و شروع به مبارزه برای بقا کرد.»
دراکر امور و رسواییهای متعددی را کشف کرده است، اما فساد نتانیاهو تمرکز اصلی اوست. او احتمالاً روزنامهنگاری است که نتانیاهو بیشترین خصومت را با او دارد. نتانیاهو سه بار از او شکایت کرده و همیشه هم ناموفق بوده است. او حتی تلاش کرد تا بر کارفرمای دراکر فشار بیاورد تا او را اخراج کند.
در طول بازجویی، نتانیاهو اغلب دستهایش را با انزجار آشکار روی هم میگذارد و عصبانیت خود را پنهان نمیکند. گاهی اوقات جذاب است، اما بیشتر اوقات صدایش لحن سخنرانی به خود میگیرد. وقتی از او درباره مقدار شامپاینی که دریافت کرده است، واکنش نشان میدهد، و میگوید چرا «تعداد موشکهایی که به سمت ما نشانه رفتهاند» را نمیپرسید. با این حال، اکثراً پاسخهای او کوتاه است: «نمیدانم» یا «یادم نیست».
سارا نتانیاهو، به نوبه خود، رویکرد تقابلیتر و تهاجمیتر را ترجیح میدهد. او همه چیز را انکار میکند و به افسران پلیس توهین میکند و فریاد میزند. وقتی از او در مورد دستکاری در پوشش مطبوعاتی سوال میشود، اصرار میکند: «من فقط کمی مطبوعات مثبت، عینی و متعادل میخواهم! مردم هرگز از همه کارهای خوبی که من انجام میدهم مطلع نمیشوند!»
دراکر میگوید ممکن است شامپاین و سیگار برگ در پسزمینه حمله 7 اکتبر و جنگ غزه بیاهمیت به نظر برسند. اما، درک کامل نتانیاهو و سیاستهای او بدون در نظر گرفتن این تحقیقات و روند دادگاههای جاری غیرممکن است. دراکر میگوید همه چیز به هم مرتبط است. نتانیاهو معمولاً تنها حدود یکچهارم رأیدهندگان اسرائیلی را پشت سر خود دارد، اما او بهطور مداوم توانسته است به اندازه کافی شرکای ائتلافی جمع کند تا نخستوزیر شود.
پس از انتخابات در اواخر سال 2022، او تنها توانست با افراطگرایان راست ائتلاف دولتی تشکیل دهد. ایتامار بنگویر، نژادپرست و حامی تروریسم، وزیر امنیت ملی شد. بزالل اسموتریچ که یک فاشیست است، وزارت دارایی را به دست گرفت. بنگویر از زمان انتصابش هر کاری انجام داده تا پلیس را تضعیف کند. دیگری در حال پیشبرد شهرکسازی در کرانه باختری با سرعتی بیسابقه است.
افراطگرایان راستگرای اسرائیل، معتقدند اسرائیل بزرگ از اردن تا دریای مدیترانه امتداد یافته و فلسطینیها از کمترین حقی برخوردار نیستند و باید ناپدید شوند. در همین حال، بیشتر ارتدوکسهای افراطی میخواهند تا حد امکان از نفوذ دولت سکولار رها باشند و بر حفظ امتیازات ویژهشان – مانند ادامه معافیت از خدمت سربازی و کمک مالی فراوان برای جوامع خود – اصرار دارند. هر دو گروه یک دشمن مشترک دارند و آن قوه قضائیه اسرائیل است.
به همین دلیل است که دولت نتانیاهو بلافاصله پس از روی کار آمدن در زمستان 2022، «اصلاحات قضایی» را با هدف سلب اکثر اختیارات از عالیترین دادگاه اسرائیل آغاز کرد. از آنجا که اسرائیل قانون اساسی ندارد، دادگاه عالی اسرائیل به عنوان دادگاه عالی این کشور مطرح است. این دادگاه تنها ارگانی است که به عنوان اصلاحکننده سیاست عمل میکند.
اکثریت اسرائیلیها پروژه «اصلاحات قضایی» را به درستی به عنوان حملهای به اصل تفکیک دموکراتیک قوا فهم میکنند. در طی چند ماه، صدها هزار نفر برای تظاهرات علیه اصلاحات برنامهریزی شده به خیابانها آمدند. این اعتراضات البته در 7 اکتبر 2023 به پایان رسید و اصلاحات قضایی در اولویت بعدی قرار گرفت.
حالا دیگر فقط بنگویر و اسموتریچ نیستند که این اصلاحات را میخواهند. نتانیاهو هم میخواهد این نهادها را نابود کند تا بتواند هر کاری میخواهد انجام دهد. یک معتمد سابق نتانیاهو که نمیخواهد نامش فاش شود به اشپیگل میگوید، نتانیاهو دیگر بین خود و دولت فرقی نمیگذارد، تا حدی به این دلیل که او متقاعد شده است که هر کاری که برای ماندن در قدرت انجام میدهد در نهایت به معنای خدمت به کشور است. زیرا او معتقد است که فقط خودش میتواند از اسرائیل محافظت کند.
از زمان آغاز تحقیقات در سال 2016، این معتمد سابق میگوید، نتانیاهو تمام تلاش خود را برای جلوگیری از اجرای عدالت انجام داده است. این مرد ادعا میکند که او نهتنها زمان سفرهای خود را به خارج از کشور به گونهای تعیین کرده تا از بازجویی فرار کند، بلکه کمپینهایی را علیه پلیس، دادگاه عالی و دادستان عمومی به راه انداخته است. این معتمد سابق معتقد است که تلاشهای او با موفقیت قابل توجهی روبهرو شده است. «از مردم در خیابان بپرسید، آنها به شما خواهند گفت که این نهادها فاسد و تحت کنترل چپهایی هستند که میخواهند بیبی را سرنگون کنند.» این مرد میگوید که الگوی نتانیاهو، ولادیمیر پوتین است. او یک جستوجوی سریع در اینترنت انجام میدهد و عکسی از نتانیاهو را پیدا میکند که در کنار پوتین ایستاده است. «به چهره او نگاه کنید. نتانیاهو قدرت را تحسین میکند.»
معتمد سابق میگوید نتانیاهو میخواهد برای همیشه در قدرت بماند. او زمانی عمیقاً نتانیاهو را تحسین میکرد و او را بسیار باهوش و فوقالعاده جذاب میدید. او میگوید حتی افرادی که واقعاً از نتانیاهو متنفر بودند، جلسات با نخستوزیر را با لبخند بر لبانشان ترک میکردند. اما، حالا میگوید، هر چه بیشتر با نتانیاهو آشنا میشود، حقیقت نتانیاهو را بیشتر درک میکند. او حالا سیاستمداری را میبیند که میخواهد همه چیز را کنترل کند. مردی که اطراف خود را با شرکایش احاطه کرده است. چون به هیچکس دیگری اعتماد ندارد. به همسرش سارا و پسرش یائیر اجازه میدهد تا در تجارت رسمی ایفای نقش کنند.
اشتازی و گشتاپو
پسر 33 ساله آنها یائیر در بازجویی خود در پرونده فساد، پلیس اسرائیل را با عناوینی نظیر «اشتازی» و «گشتاپو» که نیروهای مخوف پلیس مخفی آلمان شرقی و آلمان نازی بودند، خطاب کرد. او در شبکه ایکس، عبارات تمسخرآمیز زیادی علیه مخالفان سیاسی پدرش منتشر کرده است. اخیراً، او سازمان اطلاعات داخلی اسرائیل، شین بت را متهم کرد که میخواهد پدرش را سرنگون کند و پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا را با انتشار پستی جشن گرفت: «هللویا!!!» خیلیها معتقدند که یائیر نتانیاهو با صدای بلند آنچه را که پدرش فکر میکند، به زبان میآورد.
در سالهای اخیر، بنیامین نتانیاهو پیوسته به مستبدان و پوپولیستهای راستگرا در سراسر جهان نزدیکتر شده است. از جمله رئیسجمهور آرژانتین، خاویر مایلی، نخستوزیر مجارستان، ویکتور اوربان، نخستوزیر هند، نارندرا مودی، و البته دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا. او بهرغم برخورداری از حمایت تقریباً بیقید و شرط جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده در 14 ماه گذشته، از همان ابتدا از ترامپ در مبارزات انتخاباتی آمریکا حمایت کرد.
از نظر نتانیاهو، ترامپ جذابتر است. اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ دوره پرباری برای نتانیاهو بود و ترامپ سفارت ایالات متحده را به اورشلیم منتقل کرد. درست همانطور که راستگراهای اسرائیل مدتها امیدوار بودند اما دوره دوم ترامپ حتی میتواند بهتر باشد. شهرکنشینان کرانه باختری نیز نتیجه انتخابات را جشن گرفتند و سال 2025 را «سال الحاق» اعلام کردند.
معتمد سابق میگوید: «نتانیاهو میگوید میخواهد اسرائیل را نجات دهد، اما در واقعیت، آن را نابود میکند. هر حرکت به سمت ایجاد یک کشور فلسطینی ائتلاف او را متلاشی میکند و پایگاه راستگرای او را میترساند. نتانیاهو اساساً کرانه باختری رود اردن را به شهرک نشینان خشن واگذار کرده است.»
انشل فافر، روزنامهنگاری که زندگینامه نتانیاهو را نوشته و اکنون برای اکونومیست کار میکند، میگوید که برای نتانیاهو فلسطینیها هرگز «مسئله واقعی» نبودهاند، بلکه تمرکز او بیشتر بر ایران و متحدانش است. او به عنوان رهبر اپوزیسیون در سال 2009 خواستار «پیروزی آشکار» بر حماس در غزه شد، اما سخن تنها یک شعار بود.
در عوض، نتانیاهو یک حصار مرزی با فناوری پیشرفته در غزه ساخت و در عین حال به قطر اجازه داد 30 میلیون دلار پول نقد در ماه از طریق اسرائیل در چمدان به غزه منتقل کند. برای چند سال، تاکتیک نتانیاهو برای تنها گذاشتن حماس به خوبی جواب داد. نه لزوماً برای فلسطینیهای غزه و ساکنان شهرهای مرزی اسرائیل که گهگاه هدف موشکهای حماس قرار میگیرند، بلکه برای خودش و مهمتر از آن، اینکه او توانست بقیه جهان را متقاعد کند که نیازی به حل مناقشه با فلسطینیها نیست، تا زمانی که امور به خوبی مدیریت شود.
گفته میشود در این دوره، نتانیاهو فرصتهای زیادی را برای ترور رهبران بلندپایه حماس رد کرد و طبق گزارشها، فرستادگانی را به قطر فرستاد تا اطمینان حاصل شود که پرداختها به حماس ادامه پیدا میکند. نتانیاهو میدانست که این پول برای ساخت موشک و حفر تونل استفاده میشود اما هشدارها از سوی سرویسهای اطلاعاتی خودش را نادیده گرفت.
فافر میگوید: «7 اکتبر برای نتانیاهو یک شوک بود. او ناگهان مجبور شد با فلسطینیها برخورد کند.» او در ابتدا به حملات هوایی تکیه کرد و تصمیم برای شروع یک حمله زمینی را به تعویق انداخت. فافر میگوید: «شاید در ابتدا نتانیاهو این جنگ را نمیخواست اما اکنون نمیخواهد این جنگ پایان یابد.» فافر میگوید دلیل این است که نتانیاهو از تصمیمگیری فرار میکند. او میگوید: «نتانیاهو اهل عمل نیست، بیشتر اهل تعلل است.» او میگوید که نتانیاهو هرگز اهداف مشخصی را تعیین نکرده و علاقهای به صحبت درباره اینکه چه کسی باید بعد از جنگ غزه را اداره کند، نشان نداده است. فافر میگوید: «این جنگ بیشتر براساس شعار است، نه استراتژی.»
نتانیاهو در بسیاری از سخنرانیهای خود از 7 اکتبر، به هولوکاست اشاره کرده و نیروهای حماس را «نازیهای جدید» معرفی کرده است. یکی از وزیران پیشنهاد انداختن بمب هستهای بر غزه را مطرح کرد، درحالیکه دیگری از ایده گرسنگی دادن به فلسطینیها و راندن آنها به صحرا، یا حتی تیراندازی به کودکان و شکنجه زندانیان، حمایت کرد. همه این سخنان در خدمت عادیسازی جنگ افسارگسیخته در غزه قرار گرفت و ظاهراً به بیحس کردن بسیاری از مردم اسرائیل در برابر تصاویر وحشتناکی که خشونت تولید کرده بود، کمک کرد.
نوار غزه اکنون تلی از آوار است. بیش از 43000 نفر کشته شدهاند و حدود 2 میلیون نفر در چادرها، کلبهها و خرابهها زندگی میکنند و گرفتار گرسنگی و بیماری هستند. ارتش اسرائیل به طور سیستماتیک جمعیت را از شمال غزه بیرون رانده است و متحدان افراطی نتانیاهو شروع به صحبت در مورد ایجاد مجدد شهرکهای یهودی در شمال غزه کردهاند. یوآو گالانت، وزیر دفاع برکنارشده در دیدار اخیر با خانوادههای گروگانها گفت: «هیچ کاری برای انجام دادن در غزه باقی نمانده است. دستاوردهای بزرگ حاصل شده است.
من میترسم که ما آنجا بمانیم فقط به این دلیل که میل به بودن در آنجا وجود دارد.» گالانت گفته است که تصمیم نتانیاهو علیه معامله گروگانگیری و موافقت با آتشبس، ربطی به نگرانیهای نظامی و دیپلماتیک نداشته است. به احتمال زیاد فقط یک دلیل برای ادامه جنگ وجود دارد و آن اینکه ادامه جنگ بقای سیاسی نتانیاهو را تضمین میکند. تا زمانی که خشونت ادامه داشته باشد، نمیتوان درباره شکستهای دولت و ارتش در 7 اکتبر تحقیقی انجام داد و این روند برای نتانیاهو زمان میخرد تا تقصیر این شکستها را به گردن دیگران بیاندازد. برای مثال، دو هفته پیش گزارش شد که رئیس دفتر نخستوزیر سوابق مکالمات انجامشده در 7 اکتبر را تغییر داده است تا چهره رئیس خود را بهتر جلوه دهد.
خطوط قرمز جدید
به نظر میرسد که نتانیاهو نمیخواهد جنگ را پایان دهد، زیرا برای انجام این کار، باید با حماس برای گروگانها معامله کند. در غیر این صورت، گروگانها آزاد نخواهند شد. این موضوع در بیش از 400 روزی که از حمله حماس میگذرد، روشن شده است. به همین دلیل است که حتی بخشهای زیادی از رهبران ارتش از بهار گذشته طرفدار معامله گروگانها بودهاند. با این حال، چنین معاملهای منجر به خروج افراطگرایان از ائتلاف و سقوط دولت میشود. برای ماندن در قدرت، تنها گزینه نتانیاهو ادامه عملیات نظامی است. وقتی صحبت از غزه میشود، به نظر میرسد نتانیاهو تصمیم گرفته است که به مقام خود بچسبد تا گروگانها را آزاد کند.
یهودا کوهن میگوید، هر زمان که مذاکرات به توافق نزدیک شده است، ناگهان اتفاقی افتاده است. یا مأموریت مذاکرهکنندگان محدود شد و اطلاعات حساس به بیرون درز کرد و بارها و بارها خطوط قرمز جدیدی ترسیم شد. نتانیاهو از هر فرصت ممکن برای خرابکاری در آتشبس و معامله گروگانها استفاده کرده است. حتی با وجود اینکه 70 درصد اسرائیلیها موافق این معامله هستند.
یهودا و ویکی کوهن، هر دو در اواسط 50 سالگی، روی مبل نشستهاند. روی دیوار اتاق نشیمن، پشت سر آنها عکسی از پسر 20 ساله آنها «نمرود»، آویزان است. او در حال انجام خدمت سربازی اجباری خود بود که توسط حماس ربوده شد. از آن زمان، خانواده کوهن مدام در تظاهراتها شرکت کردند، سخنرانی کردند و برای جلب توجه به سرنوشت پسرشان به خارج از کشور سفر کردند. با گذشت زمان، آنها به این باور رسیدهاند که بزرگترین دشمن آنها در واقع در خود اسرائیل است.
در ماه مارس، این زوج به همراه سایر خانوادههای گروگانها به دفتر نخستوزیری دعوت شدند. یهودا کوهن به یاد میآورد که آنها موظف شدند قبل از جلسه تلفن همراه خود را واگذار کنند. سپس خانواده نتانیاهو سعی کردند آنها را در آغوش بگیرند و کارکنان دائماً عکس میگرفتند. کوهن میگوید که او این احساس را داشت که همه چیز فقط نمایش است. یهودا کوهن میگوید، زمانی که او از نتانیاهو پرسید که آیا آماده است در ازای گروگانها به حماس پیشنهادی بدهد، نخستوزیر شروع به سخنرانی کرد. او توضیح داد که برآوردن خواستههای حماس چقدر خطرناک است.
کوهن میگوید که نتانیاهو به گونهای با او صحبت میکرد که گویی با یک بچه طرف است و سپس خود را با دیوید بنگوریون، لوی اشکول و مناخیم بگین، نخستوزیران بزرگ اسرائیل مقایسه کرد. کوهن میگوید:«این دیدار اعتقاد من را تأیید کرد که تا زمانی که نتانیاهو مجبور نشود یا احساس نکند که ممکن است به نفع او باشد، هیچ کاری برای آزادی گروگانها انجام نخواهد داد.» یهودا کوهن میگوید که سارا نتانیاهو تمام مدت در کنار همسرش نشسته بود و سر تکان میداد.
ایهود باراک نخستوزیر و وزیر دفاع اسبق اسرائیل میگوید که در گذشته، او و سایر وزرا به عنوان اصلاحکننده نتانیاهو عمل میکردند و او را از ایدههای دیوانهوار منصرف میکردند. اما اکنون، نتانیاهو به طور کامل خود را در محاصره «تندروها» قرار داده است. باراک میگوید، بهویژه پس از اخراج وزیر دفاع، آنهم درست در میانهی جنگ دیگر هیچکسی در دولت با او مخالفت نمیکند و هیچکسی نیست که او را برای نجات گروگانها و پایان دادن به جنگ در غزه تحت فشار قرار دهد.
باراک میگوید واقعاً تنها یک راهحل وجود دارد و آن نظم پس از جنگ است که شامل مشارکت تشکیلات خودگردان فلسطین و صداهای میانهرو عرب میشود. او معتقد است تنها در این صورت شکست حماس امکانپذیر خواهد بود. او میگوید البته بسیاری از اسرائیلیها، خشمگین هستند و نمیخواهند چنین چیزی را بشنوند، و نتانیاهو از این احساسات به نفع خود سوءاستفاده میکند.
باراک میگوید: «ما در اینجا با نخستوزیر شورشی در رأس یک دولت شورشی سروکار داریم. این دولت قبلاً قوه مقننه را اخته کرده و اکنون در حال آماده شدن برای از بین بردن قوه قضائیه است.» او میگوید که دادستان کل و دیوان عالی کشور نادیده گرفته میشوند و تفکیک قوا دیگر کارساز نیست. ما با سرعت بیشتری به سمت پرتگاه و یک خودکامگی میلغزیم.» باراک معتقد است که باید یک جنبش اعتراضی گسترده برای نافرمانی مدنی غیرخشونتآمیز «برای پایان دادن به این دولت و پایان جنگ و بازگرداندن گروگانها به خانه» وجود داشته باشد.