در صورت وقوع این درگیری، کل منطقه شامات درگیر یک جنگ و شورش گسترده خواهد شد
کابوس جنگ اسرائیل و حزبالله
اگر این جنگ صورت بگیرد، موازنه قوا در منطقه را تعیین خواهد کرد. اگر اسرائیل بتواند خسارات سنگینی به حزبالله و شرکای آن در سوریه وارد کند، میتواند دستاوردهای ایران را در منطقه تضعیف کند. در نتیجهی این تحول، ممکن است اسلامگرایان سنی در سوریه نیز بار دیگر دست به شورش بزنند و چنانچه این اتفاق رخ دهد، بار دیگر حکومت سوریه و شبهنظامیان متحد آن، با یک شورش داخلی مواجه خواهند شد.مهمتر از همه، ترکیه نیز که در حال حاضر مسیر نفوذش در شامات توسط ایران مسدود شده و کُردهای سوریه را یک تهدید میدانند، ممکن است از این وضعیت سوءاستفاده کرده و سعی کند موقعیت استراتژیک خود را در جناح جنوبی خود تقویت کند. از دیدگاه کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، این داینامیک یک کابوس به تمام معنا است چراکه ممکن است حوثیهای یمن که به ایران نزدیک هستند را نیز فعال کند.
نیروهای ارتش اسرائیل هشت ماه است که در وضعیت جنگی در غزه به سر میبرند. با این حال به نظر میرسد که ادراک تهدید اسرائیل نسبت به حزبالله لبنان که در شمال اسرائیل موضع گرفته، نسبت به گذشته بیشتر شده است. در حال حاضر حزبالله لبنان به یک چالش امنیتی برای اسرائیل تبدیل شده است.
در تاریخ ۱۸ ژوئن، حزبالله لبنان فیلمی ۱۰دقیقهای که توسط یک پهپاد در نور روز ضبط شده بود منتشر کرد. این پهپاد از مناطق مشرف به حیفا در عمق اسرائیل فیلمبرداری کرده بود. در این ویدئو، مناطق مسکونی و تجاری در نزدیکی این شهر بندری، یک مجتمع نظامی متعلق به شرکت رافائل، تولیدکننده اسرائیلی تسلیحات و همچنین موقعیت باتریهای گنبد آهنین، سایتهای راداری و زرادخانههای موشکی اسرائیل، کشتیهای نظامی و تجاری و انبارهای ذخیره نفت، به وضوح دیده میشود.
درست در همان روز، ارتش اسرائیل طرحهای عملیاتی برای حمله به لبنان را تأیید کرد. اسرائیل کاتز، وزیر امور خارجه اسرائیل پس از انتشار تصاویر پهپادی توسط حزبالله گفت که اسرائیل به تصمیمی برای «تغییر قوانین بازی علیه حزبالله و لبنان» بسیار نزدیک است. اگر جنگی بین اسرائیل و حزبالله دربگیرد، باید گفت که این جنگ بسیار بزرگتر و طولانیتر از آن چیزی است که نیروهای دفاعی اسرائیل در غزه و علیه حماس با آن روبهرو هستند.
اگر چنین جنگی دربگیرد، ممکن است گروههای مقاومت در سوریه و عراق نیز علیه اسرائیل دست به حمله بزنند و در نتیجه گستره نبرد بهطور قابل توجهی افزایش پیدا میکند. مهمتر از همه اینکه، در صورت وقوع این جنگ، ممکن است پای ایران نیز به نبرد باز شود. ایران ممکن است احساس کند که این جنگ فرصتی باشد تا ایران نفوذ نزدیکتری در مدیترانه بهدست آورد. یا اینکه به این نتیجه برسد که چنانچه اسرائیل در این جنگ دستاوردی به دست آورد، ممکن است شبکه مقاومت در منطقه را با تهدید موجودیتی مواجه کند.
حزبالله و اسرائیل ماههاست که در وضعیت رویارویی مسلحانه به سر میبرند و ضرباتی را به یکدیگر وارد کردهاند. حملات هوایی ارتش اسرائیل منجر به ترور برخی از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان شده است و حملات متقابل اما سنجیده حزبالله لبنان منجر به تخلیه بیسابقه مناطق مرزی شد که دهها هزار اسرائیلی آن را خانه خود میدانند.
در هفتههای اخیر، موشکهای حزبالله باعث آتشسوزی در مناطق وسیعی از شمال اسرائیل شده است. فشار نظامی و دیپلماتیک اسرائیل نتوانسته حزبالله را وادار کند که نیروهای خود را از شمال رودخانه لیتانی، در حدود ۳۰ کیلومتری (۱۹ مایلی) از مرز خارج کند. بنابراین، به نظر میرسد که اسرائیل به سمت یک لشکرکشی بزرگ حرکت میکند.
اسرائیل تمایلی به آغاز درگیری بزرگ با حزبالله ندارد، چراکه ارتش اسرائیل همچنان در حال مبارزه برای سرنگونی حماس در غزه است. در غزه تعداد بسیار بالای کشتهشدگان غیرنظامی و وضعیت گروگانها ارتش اسرائیل را با مشکلات داخلی و بینالمللی زیادی روبهرو کرده است. حزبالله نیز به همین ترتیب در خصوص ورود جنگ همهجانبه با اسرائیل مردد است. فروپاشی اقتصادی و بحران سیاسی که میتواند در پی این جنگ برای لبنان به وجود بیاید، موجب شده که حزبالله در داخل بسیار محتاط عمل کند.
در عین حال حمایت حزبالله از بشار اسد موجب شده که منابع حزبالله بیشتر شود. هرچند اسرائیل نسبت به پراکندهکردن بیش از حد نیروهای خود و از دست دادن حمایت بینالمللی باقیمانده خود محتاط است، اما از نظر کابینه نتانیاهو، خطری که ایران و متحدانش میتوانند برای اسرائیل ایجاد کرده و از موقعیت شکننده اسرائیل به نفع خود استفاده کنند نیز به همان اندازه تهدیدکننده است. در واقع اسرائیل در یک معادله دووجهی قرار گرفته که مجبور است برای حل آن دست به هزینه و فایده بزند و واقعیت این است که در هیچ کدام از دو سر این معادله، گزینههای لزوماً خوب و بیخطری در اختیار اسرائیل نیست.
حزبالله امیدوار است با انتشار ویدئوی پهپاد جاسوسی خود به اسرائیل یادآوری کند که چه تواناییهایی دارد و در نتیجه مانع از این شود که اسرائیل دست به حمله بزرگتری به لبنان بزند. انتشار این فیلم هرچند میتواند بازدارنده باشد، اما در عین حال ممکن است ادراک تهدید در اسرائیل را از سطح معینی بالاتر برده و اسرائیل را وادار به واکنش کند.
آخرین جنگ بزرگ بین اسرائیل و حزبالله در تابستان سال ۲۰۰۶ رخ داد. این جنگ تنها پس از ۳۳ روز با یک تفاهم آتشبس پایان یافت. وضعیت استراتژیک از آن زمان بهطور قابلتوجهی تغییر کرده است. سوریه تا زمان قیام بهار عربی در سال ۲۰۱۱، مهمترین قدرت خارجی غالب در لبنان بود. اما اعتراضات بهار عربی در سوریه به سرعت تبدیل به یک جنگ تمامعیار داخلی شد.
دولت اسد به طور سنتی همواره بر مخاصمات اسرائیل و حزبالله سرپوش میگذاشت اما پس از بهار عربی و در میانه شورشهای سنیها در سوریه، اسد دیگر توان این اقدام را نداشت. تا دسامبر سال ۲۰۱۶، دیگر قطعی شده بود که حکومت اسد توانسته جنگ داخلی را در سوریه از سر گذرانده و به سلامت از آن عبور کند اما بخش وسیعی از سوریه در شرق این کشور همچنان در اختیار جداییطلبان کُرد و نیروهای داعش بود. دولت سوریه که به شدت به حمایت حزبالله لبنان و نیروهای ایران متکی بود، با کمک بیش از ۱۰۰ هزار مبارز شیعه توانست شورش سنیها در سوریه را شکست بدهد. البته روسیه نیز کمکهای قابلتوجهی به سوریه ارائه کرد اما از سال ۲۰۲۲ و از زمان تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین، مسکو دیگر قادر نبوده است مانند گذشته به سوریه کمک کند.
امروز، دولت سوریه عملاً تحت نفوذ ایران است و به شدت به کمکهای ایران و نیروهای مورد حمایتش در سوریه وابسته است. حضور ایران در سوریه یکی از دلایل درگیر شدن اسرائیل و ایران، فراتر از درگیری نیابتی بود. حدود دو ماه پیش دو طرف در نهایت بهطور مستقیم به رویارویی نظامی با یکدیگر پرداختند. از نظر اسرائیل، تهدید در جناح شمالی دیگر فقط از جانب حزبالله لبنان نیست، بلکه از جانب نمایندگان ایران در سوریه نیز هست. بنابراین، احتمال دارد که هرگونه عملیات نظامی بزرگ اسرائیل در شمال، تنها به لبنان محدود نباشد و سوریه را نیز شامل شود.
حزبالله لبنان مجبور است منابع و تواناییهای خود را برای مبارزه با اسرائیل، هم جنوب لبنان و هم در شمال سوریه تقسیم کند. حزبالله مجبور است حال خود در سوریه را نیز حفظ کند چه اینکه خاک سوریه برای حزبالله لبنان عمق استراتژیک فراهم میکند. بنابراین در این مقطع باید دید که بشار اسد چه واکنشی نشان خواهد داد. آیا بشار اسد در این درگیری فرضی در کنار ایران و حزبالله خواهد ماند و یا اینکه ترجیح خواهد داد منافع خود را دنبال کرده و از این درگیری فاصله بگیرد؟
با گسترش درگیری میان حزبالله و اسرائیل، میتوان انتظار داشت که گروههای شیعه مورد حمایت ایران در عراق نیز به این جنگ بپیوندند، بهویژه اگر حزبالله در این جنگ با تهدید موجودیتی روبهرو شود. ایجاد این موقعیت تثبیتشده برای تهران در منطقه حاصل چندین دهه تلاش است و ایران برای ایجاد چنین موقعیتی هزینه اقتصادی زیادی را متحمل شده است. بنابراین بدیهی به نظر میرسد که ایران به سادگی حاضر نخواهد شد این موقعیت را از دست بدهد و در نتیجه تمام توان خود را برای حفاظت از این موقعیت بسیج خواهد کرد.
درصورتیکه تنش بیش از این تشدید شده و وسعت یابد، حالا که ایران و اسرائیل سابقه رویارویی مستقیم با یکدیگر را نیز در کارنامه خود ثبت کردهاند، ممکن است اسرائیل بار دیگر تصمیم بگیرد مستقیماً به مواضع ایران حمله کند. در نتیجه ایران نیز مجبور به پاسخ دادن خواهد بود و نقشآفرینی اینگونهای ایران مناقشه را به سطح دیگر که خطرناکتر است، خواهد برد.
اگر این جنگ صورت بگیرد، موازنه قوا در منطقه را تعیین خواهد کرد. اگر اسرائیل بتواند خسارات سنگینی به حزبالله و شرکای آن در سوریه وارد کند، میتواند دستاوردهای ایران را در منطقه تضعیف کند. در نتیجهی این تحول، ممکن است اسلامگرایان سنی در سوریه نیز بار دیگر دست به شورش بزنند و چنانچه این اتفاق رخ دهد، بار دیگر حکومت سوریه و شبهنظامیان متحد آن، با یک شورش داخلی مواجه خواهند شد. حتی این احتمال وجود دارد که داعش نیز که در سالهای اخیر از فعالیتش کاسته شده، بار دیگر زمینه را مساعد دیده و دست به عضوگیری و گسترش فعالیتهایش در سوریه و عراق بزند. کُردهای سوریه نیز بخشهای زیادی از مناطق شمالی و شرقی سوریه را تحت کنترل دارند؛ ممکن است وارد این درگیری بزرگ شوند.
مهمتر از همه، ترکیه نیز که در حال حاضر مسیر نفوذش در شامات توسط ایران مسدود شده و کُردهای سوریه را یک تهدید میدانند، ممکن است از این وضعیت سوءاستفاده کرده و سعی کند موقعیت استراتژیک خود را در جناح جنوبی خود تقویت کند. از دیدگاه کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، این داینامیک یک کابوس به تمام معنا است چراکه ممکن است حوثیهای یمن که به ایران نزدیک هستند را نیز فعال کند.
با توجه به همه آنچه که ذکر شد، هیچ تعجبی ندارد که اگر ایالات متحده آمریکا تلاش کند تا مناقشه میان حزبالله و اسرائیل از سطحی فراتر نرود و از ظواهر امر اینطور به نظر میرسد که احتمالاً واشنگتن در این مناقشه موفقیتی به دست نیاورد و این مسئله بیش از هر زمان دیگری نگرانکننده است.
عکس: Reuters