ترکیه؛ بازیگر حاشیهای درگیری غزه
ترکیه بهرغم جایگاه، قد و قامت و تاریخ قابلتوجهی که دارد، نتوانسته نتیجه درگیری بزرگ منطقهای را که پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر ایجاد شده، در راستای منافع خود شکل دهد. ناتوانی این کشور عمدتاً از این واقعیت ناشی میشود که ایران، بهعنوان رقیب تاریخی ترکیه، در دو کشور عربی هممرز با ترکیه، دست برتر را دارد. اخیراً آنکارا در راستای ایفای نقشی پررنگتر تلاش کرده تا از خطر سرایت جنگ غزه به مصر استفاده کند. با این حال، نداشتن نفوذ مؤثر بر طرفهای درگیری، احتمالاً این تلاش ترکیه را نیز با شکست مواجه خواهد کرد.
رجبطیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه اخیراً به قاهره سفر کرده است. این سفر، اولین سفر او در نزدیک به 10 سال گذشته به مصر بوده است. عبدالفتاحالسیسی، به گرمی از اردوغان استقبال کرد و از قصد قاهره برای دوبرابر کردن تجارت دوجانبه با آنکارا طی پنج سال آینده خبر داد. تجارت دو کشور در سال 2023، 6میلیارد و 600 میلیون دلار بوده است. اردوغان با تاکید بر اینکه آتشبس میان اسرائیل و حماس برای مصر و ترکیه اولویت دارد، اعلام کرد که ترکیه آماده همکاری با مصر برای بازسازی غزه در میانمدت است. 10 روز قبل، وزیر امور خارجه ترکیه به خبرنگاران گفته بود که آنکارا هواپیماهای بدون سرنشین را در اختیار قاهره قرار خواهد داد. از وعده و وعیدها که بگذریم، باید گفت که سفر اردوغان به مصر هیچ نتیجه ملموسی به همراه نداشت. این پیشرفت کمجان بههیچوجه غیرمنتظره نبود چراکه این دیدار نتیجه اولیه همه تلاشهای ترکیه بود که از اوایل سال 2021 برای ترمیم روابطش با مصر انجام داده است. ترکیه در جریان بهار عربی در سال 2011 بهطور کامل از اخوانالمسلمین حمایت میکرد و همین امر روابط آنکارا و قاهره را تیره کرده بود. حزب عدالت و توسعه اردوغان با اخوانالمسلمین، که گروه اصلی اپوزیسیون مصر است، پیوندهای ایدئولوژیکی دارد. هنگامی که اخوانالمسلمین در انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری در سالهای 2012-2011 به پیروزی دست یافت، ترکیه امیدوار بود که دولت تحت رهبری اخوانالمسلمین با آنکارا و دیدگاه آن در مورد نظم منطقهای جدید همسو شود. ترکیه در آن زمان بر این باور بود که در خاورمیانهای که قرار است از نو ساماندهی شود، ترکها، همانند اجداد عثمانیشان، سرآمد خواهند بود.
اما در سال 2013، آرزوهای ترکیه که از حمایت قطر، تنها متحد عرب آنکارا نیز برخوردار بود، با شکست بزرگی مواجه شد. السیسی، فرمانده وقت ارتش مصر، با حمایت عربستان سعودی و امارات، دولت تحت رهبری اخوانالمسلمین را سرنگون کرد. با این وجود، ترکها سالها معتقد بودند که رژیم نظامی السیسی ضعیف و آسیبپذیر است. ظاهراً ریشه این دیدگاه ترکیه، قدرت یافتن اسلامگرایان سنی در جناح غربی مصر، در لیبی و تونس و همچنین مبارزه آنها با حکومت بشار اسد در سوریه بود. اما پیروزی ایران در سوریه که با حمایت روسیه صورت گرفت، جنگ بینالمللی علیه داعش و حمایت قاطع ریاض و ابوظبی از دولت السیسی، در نهایت نقشههای ترکیه را بر باد داد.
تقریباً در همان زمان، ترکیه با مشکلات داخلی جدی مواجه شد. بهطور خاص، کودتای سال 2016، آشفتگی گستردهای در ترکیه ایجاد کرد و به رکود شدید اقتصادی منجر شد. در عین حال، روابط ترکیه با ایالات متحده نیز به دلیل اختلافنظر در مورد همسویی ایالاتمتحده با کردهای سوریه در نبرد با داعش و همچنین تصمیم ترکیه برای ایجاد روابط نزدیکتر با روسیه- با خرید سامانه ضد موشکی اس400 - بدتر شد. در میانه این تحولات، توافقنامه آبراهام که توسط ایالات متحده پیشنهاد شد، به عادیسازی بیسابقه روابط بین اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای عربی و همچنین تنشزدایی بین عربستان سعودی و اسرائیل، منجر شد. این تحولات در حالی رخ داد که روابط ترکیه با اسرائیل با وجود تلاشها برای مصالحه، همچنان پس از حادثه دریای مرمره در سال 2010 تیره بود.
ترکیه در مواجهه با بحرانهای داخلی و عقبنشینیهایش در خارج از کشور، مجبور به ارزیابی مجدد استراتژی خود شد. در نتیجه، این کشور در سال 2021 برنامه دیپلماتیکی را برای ترمیم روابطش با عربستان سعودی، امارات و مصر آغاز کرد. تصادفاً، قطر به عنوان متحد منطقهای ترکیه، در همان زمان اختلاف خود با سعودیها و اماراتیها را پس از چهار سال خصومت حلوفصل کرد. انگیزههای دوحه برای انجام این کار چند بُعد داشت. درحالیکه آنکارا در بهبود روابط با عربستان و امارات، صرفاً بهدنبال فرصتهای سرمایهگذاری و تجاری به عنوان چارهای برای حل مشکلات مالی خود بود. در این میان یکسری تبادلات دیپلماتیک انجام شد. اردوغان در آوریل سال 2022 به عربستان سعودی سفر کرد و محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان نیز دو ماه بعد راهی آنکارا شد. سال بعد، در ژوئن سال 2023، شیخ محمدبن زاید آلنهیان، رئیس امارات متحده عربی راهی استانبول شد و اردوغان نیز در ماه جولای به امارات سفر کرد و چندین قرارداد به ارزش 50 میلیارد دلار در ابوظبی امضا کرد. گشایش مسیر روابط ترکیه با جهان عرب تنها سه ماه قبل از حمله حماس انجام شد. هنگامی حماس به اسرائیل یورش برد، اهمیت پیشرفتهای دیپلماتیک ترکیه کاهش یافت و ترکها در موقعیت ناخوشایندی در میانه منافع متضاد اسرائیل، کشورهای عربی و حماس قرار گرفتند.
آرزوها و برنامههای ترکیه برای تبدیل شدن به یک قدرت مهم در خاورمیانه و به دست گرفتن رهبری جهان اسلام، این کشور را وادار کرد که موضعی قاطع در برابر واکنش اسرائیل به حمله حماس و حمله به غزه، اتخاذ کند. اردوغان علناً در سخنانش به شدت به اسرائیل حمله کرد و حتی از حماس حمایت کرد. با این حال، واقعیت این است که ترکیه فاقد نفوذ دیپلماتیک برای شکل دادن به آتشبس است. از سوی دیگر، ایران از طریق گروههای مورد حمایت خود در منطقه، در جهان اسلام قدرتنمایی میکند.
در چنین شرایطی، به نظر میرسد که ترکها باید تا اطلاع ثانوی صرفاً نظارهگر تحولات باشند. اما با پیشروی ارتش اسرائیل به سمت جنوب، احتمال جابهجایی آوارگان فلسطینی به شبهجزیره سینا مطرح شد. در اینجا ترکیه فشار فزاینده بر قاهره و تنشهای فزاینده بین مصر و اسرائیل را فرصتی برای احیای نقشآفرینی خود قلمداد کرده است. آنکارا امیدوار است بتواند از این موقعیت استفاده کند تا در نهایت بتواند نقش مهمی در پایان دادن به درگیری برعهده بگیرد و در عین حال بر چشمانداز سیاسی دوران پس از جنگ تأثیر گذاشته و در بازسازی غزه نقش ایفا کند.
اما سفر اردوغان به قاهره بدون هیچ دستاورد قابلتوجهی انجام شد. دلایل متعددی برای بینتیجه بودن این سفر میتوان ذکر کرد. اگرچه مصر میتواند از حمایت ترکیه در مدیریت وضعیت پناهجویان و ایجاد ثبات در غزه بهرهمند شود، اما واقعیت این است که تمایلی به پذیرش چنین کمکی ندارد. چراکه معتقد است این کار به قیمت توانمند ساختن ترکیه برای پیشبرد برنامههایش تمام خواهد شد. قاهره به شکل خاصی در خصوص تاریخ روابط آنکارا با اخوانالمسلمین محتاط است. حتی اقدام ترکیه در لغو تابعیت 50 شخصیت ارشد اخوانالمسلمین پس از سرکوب این گروه توسط مصر در سال 2013 نیز نتوانسته اعتماد قاهره را جلب کند. علاوه بر این، مصر همچنان تمایل دارد ارتباط نزدیک خود را با حماس حفظ کند. در آن سو، نقش میانجی اصلی منطقه بین حماس و اسرائیل نیز توسط قطر ایفا میشود و بیشتر رهبران حماس نیز در قطر مستقر هستند. بنابراین جایی برای نقشآفرینی ترکیه باقی نمیماند. علاوه بر همه اینها، روابط تیره ترکیه با اسرائیل نیز مسائل را پیچیدهتر میکند و موجب میشود آنکارا نتواند در قالب یک بازیگر مؤثر ظاهر شود.
مصر نیز تمایل دارد تلاشهای خود را با ائتلاف گستردهتری که شامل ایالات متحده، عربستان سعودی، امارات، اردن و تشکیلات خودگردان فلسطین است، هماهنگ کند. با در نظر گرفتن پارامترهایی که ذکر شد، باید گفت که ترکیه در حال حاضر چیز زیادی برای ارائه دادن ندارد و این خود نشان میدهد که چالشهای آنکارا در شکلدهی به ژئوپلیتیک خاورمیانه، آنطور که خودش میخواهد، حداقل برای میانمدت بر جای خود باقی خواهند ماند.