| کد مطلب: ۴۸۹۷

جامع‏‌الاطراف و ذی‏‌فنون

غلامرضا امیرخانی استادیار سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران زمانی می‌توان کسی را که می‌خواهد نسخ خطی را فهرست کند، فهرست‌نگاری ایده‌آل خطاب کرد که از تسلطی کا

جامع‏‌الاطراف و ذی‏‌فنون

amirkhani

غلامرضا امیرخانی

استادیار سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

زمانی می‌توان کسی را که می‌خواهد نسخ خطی را فهرست کند، فهرست‌نگاری ایده‌آل خطاب کرد که از تسلطی کافی به جنبه‌های گوناگون علوم مختلف برخوردار باشد. یعنی نه‌تنها ادبیات فارسی بداند که ادبیات عربی، فقه، اصول، فلسفه، تاریخ، ریاضیات، نجوم، طبابت، داروشناسی و... هم بداند. او می‌بایست با شخصیت‌های برجسته تاریخ هم آشنا باشد. چنین افراد جامع‌الاطرافی شاید در روزگار گذشته بیش از این بوده‌اند اما در دوران معاصر تعدادشان از انگشتان دو دست بیشتر نیست. استاد سیدعبدالله انوار از چنین خصلتی برخوردار بود. او نخست نزد پدرش که اهل علم‌وادب بود، شاگردی کرد و در جوانی به سفارش پدر، نزد شهید مرتضی مطهری رفت و ادبیات عرب آموخت. استاد انوار بعد از آن در رشته حقوق وارد دانشگاه شد و آنجا نیز از محضر اساتیدی بزرگ بهره برد و همزمان با آن در رشته ریاضی تحصیل کرد. علاقه ایشان به علوم گوناگون و تبحرشان در این علوم، موجب شد به پیشنهاد دکتر مصطفی معین به لغتنامه دهخدا راه پیدا کنند و به یکی از همکاران سختکوش این لغتنامه تبدیل شوند؛ به‌گونه‌ای‌که در اوج جوانی وظیفه تهیه مداخل حروف «کاف» و «خ» را برعهده گرفتند و به خوبی از عهده انجام آن برآمدند.
چنین فرد مسلطی بر لغت، ادبیات، متون فارسی و عربی و شیوه تصحیح آنها و دیگر علومی که به آن اشاره کردم، از اواخر دهه 30 در کتابخانه ملی مشغول به‌کار شد. مهم‌ترین دوره کاری او در کتابخانه ملی مربوط به سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۹ بود؛ دوره‌ای که با حضور در این نهاد و سرپرستی بخش مخطوطات این کتابخانه موفق شد نخستین نمونه‌های استاندارد و علمی فهرست‌نگاری نسخه‌های خطی را پیاده کرده و با تلاشی مستمر و یک‌تنه در نزدیک به ۲۰سال، 10 مجلد از فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه ملی را منتشر كند. جلد نخست این نسخ خطی در سال 1343 و جلد دهم آن در اوایل انقلاب منتشر شد و آنطور که خودشان می‌گفتند، زمانی که ایشان بازنشسته شدند، همه نسخه‌های خطی کتابخانه را فهرست کرده بودند و دیگر نسخه‌ای باقی نمانده بود.
یک نمونه از آثار منتشرنشده استاد سیدعبدالله انوار، شرح مفصلی است که بر مجلدات بيست‌ودوگانه «شفا»ی ابن‌سینا نوشته که تا امروز سه جلد از آن توسط انتشارات مولی به زیور طبع آراسته شده است. این کار پیش از این توسط شخص دیگری انجام نشده بود چراکه قسمتی از «شفا» منطق، بخشی از آن ریاضیات، قسمت دیگری از آن موسیقی و درمجموع شامل بحث‌های گوناگون است که تنها فردی جامع‌الاطراف و ذی‌فنون می‌تواند از عهده نوشتن حاشیه بر آن و شرح و تفسیرش برآید. نکته دیگری که نباید از آن غافل شد تسلط ایشان به تاریخچه شهر تهران بود که به تهران‌شناسی بزرگ تبدیل‌شان کرده بود و ازجمله مقالات‌شان در این مورد می‌توان به آنچه در کتاب «تهران» زنده‌یاد سیما کوبان آمده است یا مقاله درخشان «غرب خیابان لاله‌زار»، اشاره کرد.
نکته پایانی و حائز اهمیت آنکه ایشان در اواخر عمر، مجموعه کتابخانه شخصی خود را به سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران اهدا کرد تا پس از حیاتش به آنجا منتقل شود و همچنان روشنی‌بخش راه رهجویان علم باشد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار