تصمیم خردمندانه/هیچ جریان سیاسی نباید مذاکرات را به نفع خود مصادره کند
تغییر رویکرد حاکمیت برای مذاکره با آمریکا اگرچه دیرهنگام اما بسیار خردمندانه است و بایستی همه جریانات سیاسی از تصمیم نظام و دولت و از نمایندگان ایران در عرصه سیاست خارجی تمامقد حمایت کنند و هیچ جریان سیاسی یا نحله فکری نباید استراتژی مذاکره و مذاکرات جاری ایران و آمریکا را به نفع خود مصادره و اسباب شکلگیری دوقطبیهای مخرب سیاسی و اجتماعی را فراهم آورد و همچون برجام هزینهای سنگین را به کشور و مردم تحمیل کند.

وضعیت عمومی کشور هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی و منطقهای نگرانکننده است. بر اساس نتایج پژوهشها و پیمایشهای علمی و میدانی معتبر، کاهش اعتماد عمومی به نظامات تصمیمگیری، ناکارآمدی نظام سیاسی در حل مشکل مردم، ناامیدی مردم از اصلاح امور و همچنین آسیبپذیری کشور در برابر فشارهای خارجی از مهمترین مولفههای ایجاد بحران امروز ایران است و لذا اهتمام نظام سیاسی در قبول بحران و تصمیم برای انجام تغییرات راهبردی و بنیادین در استراتژیهای کشور، یک ضرورت اجتنابناپذیر قلمداد میشود.
بهزعم قاطبه صاحبنظران ممتاز کشور، امروز ایران در شرایط بزنگاهی قرار دارد و در این شرایط، مهمترین رسالت جامعه مدنی، روشنفکران و احزاب و جریانات سیاسی به جای غُر زدن و انداختن گناه به گردن دیگران، کمک به کشور و حمایت از نظام سیاسی برای ترغیب آن به انجام تغییرات بنیادین میباشد چراکه شرایط بزنگاهی به مفهوم قرار گرفتن مسئلههای کشور در سطح فاجعه و حتی فراتر از بحران است و از آنجایی که در طول تاریخ دنیا، فروپاشی ساختارهای تصمیمسازی و تصمیمگیری و نظامات مستقر در کشورها، هیچگاه راهحل مسائل کشورها و ملتها آنهم از رهگذر خشونتمحوری و دگرگونی نبوده لذا بایستی همه ظرفیتهای فکری و علمی و سیاسی کشور در کنار دولت و حاکمیت قرار گیرند و در راستای انجام اصلاحات بنیادین و کاهش شکاف دولت-ملت در سیاست داخلی و حل مسائل با منطقه و غرب و دنیا در سیاست خارجی، آن هم مبتنی بر منافع ملی، تمام ظرفیت و آبرو و حیثیت و دارایی خود را هزینه کنند و این مهم، رسالت تاریخی روشنفکران و جامعه مدنی در این مقطع از تاریخ ایران است.
البته این گزاره به این مفهوم نیست که حاکمیت و دولتها و جریانات سیاسی در ایجاد وضعیت فعلی مسئول و مقصر نیستند، لیکن شرایط بزنگاهی رسالت جامعه روشنفکر را اینگونه اقتضا میکند.
در همین راستا تغییر رویکرد حاکمیت برای مذاکره با آمریکا اگرچه دیرهنگام اما بسیار خردمندانه است و بایستی همه جریانات سیاسی از تصمیم نظام و دولت و از نمایندگان ایران در عرصه سیاست خارجی تمامقد حمایت کنند و هیچ جریان سیاسی یا نحله فکری نباید استراتژی مذاکره و مذاکرات جاری ایران و آمریکا را به نفع خود مصادره و اسباب شکلگیری دوقطبیهای مخرب سیاسی و اجتماعی را فراهم آورد و همچون برجام هزینهای سنگین را به کشور و مردم تحمیل کند.
قابل ذکر است که حمایت از مذاکرات میبایست با پرهیز از بالابردن انتظارات و پرهیز از وعده گشایشهای شگفتانگیز و آرمانی در بستر جامعه انجام پذیرد چراکه بهرغم اهمیت بالای مذاکره و خارج کردن ایران از وضعیت منازعه با آمریکا، این مهم به مفهوم حل تمامی مشکلات و رسیدن به توسعه نیست بلکه پس از آن میبایست مجموعهای از تغییرات بنیادین در کارآمد کردن دولت ملی و تغییر رویکردها در نظامات تصمیمسازی آن هم مبتنی بر منافع ملی ایرانیان صورت پذیرد، اگرچه مدیریت تنش و حل مشکلات با آمریکا مشروط به اینکه با حفظ عزت و مصالح ایرانیان صورت بگیرد یکی از شروط مهم و بلکه مهمترین شرط برای نیل به توسعه است.