کاش دوباره جدیمان بگیرند
یادداشتهای آخر سالی اصولاً باید شادابی و بوی عید بدهد اما هرچه فکر کردم، هرچه سبک سنگین کردم و اتفاقات ورزشی یکسال اخیر را مرور کردم، به موضوع آنچنان دلنشینی برخورد نکردم که برای بازنشر آن بخواهم قلمی بزنم.

یادداشتهای آخر سالی اصولاً باید شادابی و بوی عید بدهد اما هرچه فکر کردم، هرچه سبک سنگین کردم و اتفاقات ورزشی یکسال اخیر را مرور کردم، به موضوع آنچنان دلنشینی برخورد نکردم که برای بازنشر آن بخواهم قلمی بزنم. حقیقتاش را بخواهید یک سال اخیر فرازونشیب زیادی در ورزش ایران رخ داد که من را یاد دوران نوجوانی خودم انداخت. کیفیت فنی فوتبالی من همیشه طوری بود که نفر اول یا دوم یارکشی در فوتبال خیابانی(محلی) من را برمیداشتند.
همیشه دلم برای یکی از بچههایی که بسیار مودب و علاقهمند به فوتبال بود، میسوخت که چرا باید همیشه نفر آخر او را بردارند و گهگاه پیش میآمد وقتی نفرات دو تیم تکمیل میشد او مجبور بود فقط داوری کند و حتی پایش به توپ نمیخورد. در فوتبال ایران متاسفانه بهدلیل سهلانگاریهایی که طی چند سال اخیر رخ داده این موضوع به حقیقت پیوسته که انگار اصلاً دیگر در بازی نیستیم. ورزشگاه آزادی بیش از یکسال است که تخریب شده و بیاغراق وضعیت فعلیاش چنان بحرانی است که آدم رغبت نمیکند برای تماشای فوتبال به آن قدم بگذارد.
بیش از 40 هزار سکوهای طبقه اول و دوم تخریب شده و آن چیزی که باید در ظاهر رعایت شده باشد نصب 15 هزار صندلی سبزرنگ است که مقابل تخریب گسترده سکوهای بالا و پایین اصلاً دیده نمیشود. ورزشگاه آزادی میزبان بزرگترین بازیهای تاریخ فوتبال ایران ازجمله ایران و ایرلند از مرحله پلیآف جام جهانی 2002، ایران و استرالیا 1998، ایران و عربستان انتخابی جام جهانی 2002، ایران و آلمان دوستانه 2004 و... بوده است که ما با افتخار میگفتیم 120 هزار نفر به این ورزشگاه آمدند تا تن و بدن حریف از شدت تشویق آنها بلرزد اما حالا این ورزشگاه حتی نمادی از گذشته هم نیست؛ طوری که تیمهای سرخابی تهرانی بیش از 7 ماه مسابقات خود را در کشورهای مختلف در لیگ نخبگان برگزار کردند.
شرایطی که حتی برای کشور عراق جنگزده هم قفل بود! نمایندگان عراق تمامی میزبانیهای خود را در ورزشگاه مدرن 5 ستاره در کشور خودشان برگزار کردند اما پرسپولیس و استقلال با پرداخت هزینه میزبانی در کشورهای امارات و قطر، خانه به دوش این کشورها شدند. کریس رونالدو که دو سال پیش به تهران آمد و بابت استقبال کمنظیر مردم همراه شد، با انتشار یک پست از مردم ایران تشکر کرد اما در سال جدید اصلاً تمایلی به حضور در ایران نداشت. نه اینکه کشور ما را دوست نداشته باشد بلکه شرایط تیمهای ایرانی، دیگر طوری نیست که رونالدو بخواهد آن را جدی بگیرد.
او میدانست اگر نیاید هم بهاصطلاح فوتبالیها، کار در میآید و تیمش به دور بعد صعود میکند، بنابراین نیاز نیست خستگی سفر به کشور دیگری را به جان بخرد. پیشکسوت النصر بعد از پیروزی پرگل النصر مقابل استقلال گفت که تیم ایرانی قدرتش در حد تیمهای هشتم و نهم لیگ عربستان بود و اصلاً نیاز نبود رونالدو در این بازی هم به میدان برود. دکتر محمد دادکان در آخرین مصاحبه خود پیشبینیای درخصوص ورزشگاه آزادی کرده بود که وقتی به آن مصاحبه برمیگردیم متوجه میشویم پُر بیراه نبوده است.
دادکان در آن گفتوگو اشاره کرده بود که این ورزشگاه، دیگر رنگ 80 تا 90 هزار نفر را به خود نخواهد دید و آنقدر این بازسازی را کش میدهند که اشتیاق مردم برای حضور در این ورزشگاه برای تماشای مسابقه فوتبال از بین برود. باورکردنی نیست که ساخت یک ورزشگاه مدرن 5 ستاره مثل «کینگ دام آرهنا» شهر ریاض فقط 180 روز زمان برده اما بازسازی ورزشگاه آزادی بیش از یکسال است که آغاز شده و حداقل تا یک سال آینده نیز به پایان نخواهد رسید. در لیگ داخلی خودمان، آخرین باری که پرسپولیس و استقلال در ورزشگاههای دیگری بهجز آزادی از رقبا میزبانی کردند به سال 1382 برمیگردد.
در واقع ما به جای پیشرفت، به 22 سال پیش برگشتیم و در حال قدم زدن در تاریخ هستیم. کاش در سال جدید، حداقل جایگاه زنان در ورزشگاه آزادی تغییر کند. البته اگر سکوهای ورزشگاه آزادی این اجازه را بدهد امیدوارم مثل سه سال پیش دوباره به طبقه اول برگردند تا همانند مردان زاویهدید مناسبی برای تماشای فوتبال داشته باشند. این یک درخواست که دیگر به مسائل سختافزاری ربط ندارد. فقط یک تصمیم «درست» است که باید ابلاغ شود.