| کد مطلب: ۲۲۷۰۷

گفت‌وگو با اما استون و ویلم دفو درباره‌ی فیلم «انواع مهربانی»

یک فیلم متهورانه، جسورانه و درخشان

یک فیلم متهورانه، جسورانه و درخشان

«انواع مهربانی» یورگوس لانتیموس احتمالاً یکی از جسورانه‌ترین فیلم‌های حرفه‌ای اوست که سبک منحصربه‌فرد او را به نمایش می‌گذارد. این فیلم در طول دو ساعت و 45 دقیقه‌، پوچ بودن را با احساسات عمیق انسانی ترکیب می‌کند و طنز سیاه و عناصر سورئال را به نمایش می‌گذارد.

«انواع مهربانی» یورگوس لانتیموس احتمالاً یکی از جسورانه‌ترین فیلم‌های حرفه‌ای اوست که سبک منحصربه‌فرد او را به نمایش می‌گذارد. این فیلم در طول دو ساعت و ۴۵ دقیقه‌، پوچ بودن را با احساسات عمیق انسانی ترکیب می‌کند و طنز سیاه و عناصر سورئال را به نمایش می‌گذارد.

«انواع مهربانی» که به‌عنوان یک «آنتولوژی سه‌گانه» معرفی می‌شود گلچینی است که از سه داستان به هم پیوسته: یکی، داستان مردی بدون انتخاب که سعی می‌کند کنترل زندگی خود را به دست بگیرد. یکی دیگر، پلیسی که نگران است همسر گم‌شده‌اش که به خانه بازگشته، فرد دیگری است و سوم، زنی که مصمم است شخصی خاص با توانایی ویژه را بیابد که مقدر شده است یک رهبر معنوی شگرف شود.

هر یک از بازیگران فیلم ازجمله اما استون، جسی پلمونز، ویلم دفو، مارگارت کوالی، هونگ چاو، جو آلوین و مامودو آتی، در سه شخصیت بسیار متفاوت (حتی برخی چهار شخصیت) بازی می‌کنند که تطبیق‌پذیری و مهارت‌های بازیگری خود را در طول فیلم نشان می‌دهند. 

ویلم دفو در پاسخ به این سوال که آیا داستان مورد علاقه‌اش در این سه داستان وجود دارد، پاسخ می‌دهد: «نمی‌خواهم بگویم چون در برابر داشتن ترجیحات مقاومت می‌کنم.» از سوی دیگر، استون می‌گوید که انتخاب از میان آن‌ها «سخت» است. او می‌گوید: «اما این حس نیز تغییر می‌کند. من فیلم را چندین‌بار دیده‌ام و یک‌بار واقعاً یکی را دوست داشتم، سپس در حال و هوای دیگر و مکانی متفاوت، واقعاً جذب یکی دیگر شدم. بنابراین انتخاب بخش مورد علاقه سخت است.»

«انواع مهربانی» اولین نمایش جهانی خود را در سال ۲۰۲۴ داشت که با تحسین منتقدان روبه‌رو شد. همچنین نه یک‌بار، بلکه دو بار باعث هیاهوی آنلاین شد: صحنه‌ای از رقص استون با آهنگ «برند نیو بیچ» اثر خواننده‌ی سوئدی کبرا، که از تریلر فیلم گرفته شده بود، در اینترنت پخش شد و صدها میلیون بازدید در تیک‌تاک، اینستاگرام و ایکس به دست آورد و کلی طرفدار پیدا کرد. او درباره‌ی صحنه‌ای که کاملاً بداهه ساخته شد، می‌گوید: «نمی‌دانستم که قرار است از آن برای یک تیزر تریلر استفاده کنند. بنابراین انتظار نداشتم که آن‌قدر سروصدا کند و دیده شود.»

لحظه‌ی دیگر که در فضای مجازی سروصدا کرد، میمی بود که آلوین در اینستاگرام پست کرد و شخصیت خود و استون را با دو گربه‌ی چشم‌ آبی و با چشمان بسیار بزرگ مقایسه کرد. استون درباره‌ی این عکس می‌گوید: «من آن را قبلاً دیده و کلی به این عکس خندیده بودم. بعد او فکر کرد که عکس خیلی بامزه‌ای است و آن را در اینستاگرامش پست کرد.»

«انواع مهربانی» چهارمین همکاری استون با لانتیموس و دومین همکاری ویلم دفو با این کارگردان است. استون پیش از این با این فیلمساز در «سوگلی»، فیلم کوتاه «بلیت» و «بیچارگان» همکاری کرده بود، درحالی‌که دفو نقش مکمل را در فیلم آخر ایفا کرد. دفو می‌گوید: «ما عاشق این هستیم که کنار او باشیم. من کارش را دوست دارم. او آدم‌های بی‌نظیری را وارد پروژه می‌کند. وقتی سر صحنه با او هستم یا در کنار او، خیلی خوشحالم. قطعاً کار کردن با اما استون یک مزیت عالی است.»

استون تأیید می‌کند و می‌گوید: «نمی‌توانم چیزی بهتر از آنچه ویلم گفت بگویم. این دقیقاً احساسی است که دارم. تو به سمت کسی کشیده می‌شوی، چون کارهایش را دوست داری، طوری که روی صحنه رفتار می‌کند را دوست داری. من چنین تجربه‌ی عالی‌ای را در سوگلی داشتم. واقعاً احساس پیوند با بازیگران و عوامل داشتم. یادم می‌آید مردم وقتی ما در حال تبلیغ «بیچارگان» بودیم ما را می‌دیدند. یکی از دوستانم مارک روفالوو، ویلم دفو، رامی یوسف و من را باهم دید و آن‌ها گفتند که این چه نوع گروهی است؟ شما برای کار به اینجا نیامده‌اید! واقعیت این است که ما عاشق هم هستیم و احساس نزدیکی می‌کنیم.

داشتن چنین انرژی در مجموعه فیلم واقعاً به شما احساس شادی و زنده بودن می‌دهد و بسیار الهام‌بخش است. فکر می‌کنم وقتی آن سطح از اعتماد را احساس می‌کنید، می‌توانید کار بهتری انجام دهید، این مانند تئاتر است.»

«انواع مهربانی» که توسط لانتیموس و افتیمیس فیلیپو که چندبار باهم همکاری داشته‌اند، نوشته شده است، هنجارهای اجتماعی را نیز به چالش می‌کشد و پیچیدگی‌های روابط انسانی را بررسی می‌کند، که همگی از فیتلر نگاهی متهورانه و جسورانه عبور می‌کنند که تماشاگران را همزمان ناآرام و مجذوب نگاه جسورانه و متهورانه‌اش می‌کند.

درست مانند فیلم‌های قبلی لانتیموس و فیلیپو به‌ویژه «دندان نیش»، «خرچنگ» و «کشتن گوزن مقدس» هضم این فیلم ممکن است برای مخاطبان سخت باشد و ممکن است برای درک واقعی، تماشاگران نیاز به چندبار دیدن آن داشته باشند؛ برخلاف «سوگلی» و «بیچارگان» که هر دویشان در مقایسه بسیار قابل فهم‌تر هستند. با این حال برای دفو و استون، پوچ بودن و جسارت فیلمنامه هرگز قبل از فیلمبرداری یا در طول فیلمبرداری مطرح نبوده است.

دفو می‌گوید: «هروقت فیلمنامه‌ای را می‌خوانم، همیشه می‌گویم: من با این چه کار دارم؟ آیا می‌خواهم این کار را انجام دهم؟ برایم جالب است؟ آیا چیزی است که با آن کاملاً آشنا هستم یا چیزی است که خیلی از من دور است و می‌خواهم در موردش چیزی یاد بگیرم؟ اگر بیش از حد در مورد یک شخصیت یا یک فیلمنامه پیش‌بینی کنید، ممکن است خودانگیختگی و هیجان ناشی از کشف در طول فرآیند خلاقیت را از دست بدهید.

بنابراین خوب است که گاهی اوقات کمی احمق باشید. به این معنی که گاهی اوقات نزدیک شدن به یک نقش بدون فکر کردن به آن سودمند است. درحالی‌که یک فیلمنامه خوب مهم است، زمینه‌ای که فیلمنامه در آن زنده می‌شود - مانند افراد درگیر و محیط - نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌ام دارد. درنهایت من با چیزی که هیجان‌زده‌ام می‌کند، پیش می‌روم و به آن هیجان اولیه اجازه می‌دهم که مرا هدایت کند.»

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی