پیمان در پیمانه نقد/تحلیل مواضع جنبش مسلمانان مبارز در تدوین قانون اساسی و اشغال سفارت آمریکا
کتاب «امت در فراسوی نیک و بد» همانطور که از عنوان فرعیاش پیداست، «بررسی دیدگاههای ارگان مطبوعاتی جنبش مسلمانان مبارز» در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ است.
کتاب «امت در فراسوی نیک و بد» همانطور که از عنوان فرعیاش پیداست، «بررسی دیدگاههای ارگان مطبوعاتی جنبش مسلمانان مبارز» در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ است. وقتی سخن از جنبش مسلمانان مبارز بهمیانمیآید، بیش از هر کس و هر چیز، ذهن محققان و آشنایان به تاریخ معاصر ایران، سوق پیدا میکند.
به حبیبالله پیمان؛ فعال سیاسی چپگرای مذهبی و معتقد به آرمان سوسیالیسم که 90سال پیش در شیراز به دنیا آمد، در سالهای نوجوانی به «نهضت خداپرستان سوسیالیست» به رهبری محمد نخشب پیوست، در همان دوران در جنبش ملیشدن صنعت نفت نیز حضوری فعال داشت و یک مصدقی ثابتقدم بهشمار میآمد.
او که پیش از کودتای ۲۸ مرداد طعم بازداشت را چشیده بود، بعد از آن نیز به فعالیتهای سیاسی خود در قالب نهضت مقاومت ملی ادامه داد و درعینحال با قبولی در رشته دندانپرشکی دانشگاه تهران، به چهرهای مشهور در فعالیتهای دانشجویی دهه ۱۳۳۰ بدل شد.

پیمان مورد وثوق نظام
پیمان ازجمله حامیان تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بعدتر مبارزات مسلحانه بود و در فاصله 15ساله ۱۳۴۲ تا انقلاب ۵۷، در قالبهای مختلف، فعالیتهای سیاسی اعتراضی علیه نظام پهلوی را آزمود. البته در اشکال مختلف نیز مورد پیگرد قرار گرفت و آزار دید. یکی از مهمترین فعالیتهای پیمان در سالهای منتهی به انقلاب ۵۷، تشکیل «جنبش مسلمانان مبارز» در سال ۱۳۵۵ بود. این تشکیلات از پس بهمن ۵۷ نیز در عرصه سیاست ایران عرضاندام کرد و باتوجه به شهرتی که پیمان یافته بود و اعتمادی که رهبر انقلاب به شخص او ابراز میداشت، به یکی از تشکیلات مهم سیاسی کشور بدل شد.
در اعتماد امام خمینی به پیمان همینبس که او به عضویت شورای انقلاب درآمد و در اهمیت تشکیلات تحت رهبری او نیز این بسنده که نشریه «امت» در دوران انتشارش، به تیراژی قریب به 150هزار نسخه رسیده بود و جدا از پیگیری جریانهای مختلف سیاسی، ذهنیت بسیاری از جوانان مذهبی را که، نه به حزب جمهوری اسلامی چندان تمایلی نشان میدادند، نه علاقهای به سازمان مجاهدین خلق داشتند، تحتتاثیر قرار میداد.
عصر جداییها
هم عمر نشریه «امت» اما کوتاه بود، هم دوره مقرببودن پیمان. او که در آغاز بهعنوان شخصیتی موردوثوق نظام نوپای اسلامی، پیشنهادهایی چون وزارت علوم و استانداری خوزستان دریافت میکرد، بهمرور از هسته اصلی قدرت در ایران فاصله گرفت و بعدتر حتی نهفقط صلاحیتاش در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۷۶ رد شد، بلکه در سال ۱۳۷۹ نیز بههمراه شماری از نیروهای ملی ـ مذهبی، طعم بازداشت را چشید. اینک نیز میتوان گفت که او دهههاست دور از میدان رقابتهای سیاسی، فقط به انتشار گاهبهگاه مقالات خود در نشریات مشغول است.
با همه اینها نام پیمان، جنبش مسلمانان مبارز و نشریه «امت»، در هر بازخوانی تاریخی از انقلاب ۵۷ بهیاد آورده خواهد شد بهخصوص در سالهای اخیر که موج خوانش انتقادی تاریخ انقلاب، رونقی روزافزون گرفته است و بسیاری به طرح پرسشهایی بنیانفکن از آن واقعه پرداختهاند، این یادآوری دوچندان شده و بدینترتیب در ماههای اخیر شاهد انتشار اثری هستیم بهقلم احسانالله خدیوی ـ دانشآموخته دکتری تاریخ ـ که نخست در رساله دکتری خود «تحلیل مواضع و اندیشههای جنبش مسلمانان مبارز؛ با تکیه بر نشریه امت» را برگزیده، سپس این رساله را در قالب کتاب «امت در فراسوی نیک و بد» به دست نشر «نگاه معاصر» سپرده است.
حاصل کار خدیوی در این اثر، اهمیت زیادی دارد زیرا تمرکز او بر نشریه «امت»، ما را با پیچیدگیهای پنهانماندهای در روایت تاریخ انقلاب ۵۷ آشنا میکند که شاید بیاعتنایی بدانها در منازعات سیاسی دو دهه گذشته، رهزن فکر و تحلیل سیاسی بسیاری از نوآمدگان به این میدان باشد. ماجرا از این قرار است که برخی تصور میکنند که با وقوع انقلاب، جریانهای اسلامگرای سیاسی به مرکزیت روحانیت انقلابی، تمام جریانهای دیگر اعم از نهضت آزادی، جبهه ملی، فدائیان و مجاهدین و حزب توده را قلع و قمع کرد و بعد نیز به تاسیس نظامی نوین منطبق بر قانون اساسی متکی بر ولایت فقیه همت گمارید.
جمع جور امپریالیسمستیزان
حداقل حُسن خواندن کتاب حاضر، اما این است که ما را با واقعیت پیوندهای پنهان جریانهای مختلف بر سر برخی از مسائل مبتلابه امروز جامعه ایران، آشنا میکند و برای نمونه درمییابیم که اگر امروز مقوله «امپریالیسمستیزی» به امری پرابلماتیک در ذهنیت اقشاری از جامعه بدل شده و بسیاری از پی یافتن علل و دلایل آن هستند، نمیتوان بهراحتی یک جریان سیاسی را مسئول و مسبب آن بدانیم و دیگر گروههایی را که به هر علتی در منازعه قدرت سالهای نخست انقلاب در دسته حذفشدگان قرار گرفتند، از خطاهای شکلگرفته در گذشته، تبرئه کنیم؛ زیرا مرور مواضع برای مثال نشریه «امت» هم نشان میدهد، پیمان و یارانش در جنبش مسلمانان مبارز، در ستیز با امپریالیسم همانقدر راسخ و استوار قلم میزدهاند که کیانوری و حزب توده.
همین مرور نشان میدهد در واقعه تسخیر سفارت آمریکا، کانون نویسندگان و سازمان مجاهدین خلق کموبیش همان موضعی را اتخاذ کردهاند که حزب جمهوری اسلامی و جبهه دموکراتیک ملی. دراینمیان حتی نهضت آزادی هم که دبیر کل آن ـ مهندس مهدی بازرگان ـ اشغال سفارت را نادرست میدانست و این حرکت دانشجویان پیروی خط امام، درعمل مقدمه سقوط دولتاش شد، در بیانیهاش خواهان «قطع روابط سیاسی با سردسته استعمارگران» شده بود.
5 جریان انقلابی
خدیوی در آغاز کتاب از پنج گفتمان روحانیت سیاسی، روحانیت سنتی، مارکسیسم لنینیسم (حزب توده، فدائیان خلق و...)، مارکسیسم اسلامی (سازمان مجاهدین خلق) و سوسیال دموکراسی دینی (جنبش مسلمانان مبارز، جامان، آرمان مستضعفین و...) رونمایی میکند.
امریکه نشان میدهد مؤلف به تفاوت دیدگاهها هم توجه دارد اما درعینحال دو بررسی موردی او در زمینه اشغال سفارت و تدوین قانون اساسی نشان میدهد شباهت آرا نیز اصلاً اندک نیست و برای نمونه،وقتی پای مقولاتی همچون عدالت اجتماعیِ، حدود مالکیت، نوع نظام اقتصادی و... به میان میآید، اولاً برای نمونه آنچه امتیها میگفتند شباهتی معنادار دارد با آنچه برای نمونه تودهایها نیز دنبالش بودند بهخصوص در تقسیم نظام اقتصادی ایران به سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی نمودار شد و ثانیاً میان مواضع اعلامشده جنبش مسلمانان مبارز، پیرامون قانون اساسی و پیشنویس مطرحشده در مجلس خبرگان قانون اساسی، اختلافها آنقدر هم جدی نیست.
سردرگمیهای نظری، همسوییهای عملی
حتی در مقوله رهبری سیاسی نیز تاثیرپذیری امتیها از نظریه «امت و امامت» شریعتی راه بر طرح مقوله لازمالاتباع خواندن ولیفقیه و غیرقابل تردید دانستن صلاحیت فقها و مقام مرجعیت در پیادهکردن اسلام اصیل در نشریه خویش فراهم میآورد؛ هرچند پیمان خود، این مطلب به قلم ناصر منصوریان را بعدها همسو با موضعگیری سیاسی این جمعیت سیاسی قلمداد نکند و همچنان بر پررنگبودن ایده «دموکراسی شورایی» در ذهنیت خود و یارانش در آغاز انقلاب متاثر از آرای شریعتی و طالقانی اصرار ورزد.
آنچه پیمان و امتیها در منازعات اول انقلاب در پی آن بودند، گشودن «راه سوم» یا راهی میانه میان اسلامگرایان سیاسی و مارکسیستهای اسلامی بود. اما همین نکته که امروز در یک ارزیابی ازقضا عاری از شتابزدگیهای معمول، مؤلف «امت در فراسوی نیک و بد» نمیتواند به ضرسقاطع از آرای آنها نظرشان را درباره مقوله رهبری سیاسی تشخیص بدهد، میتواند نشانهای باشد از سردرگمی نظری و عملی که این جریان در آندوران از خود نشان داد.