ابهام در دعوت آقای رئیسجمهور
دعوت آقای رئیسجمهور به مشارکت اهل فن در حل معضلات و اعتراف ایشان به اینکه دولت بهتنهایی «نمیتواند»، امر مبارک و خوشایندی است، اما سازوکار مشارکت در حلمعضلات چیست؟
آقای رئیسجمهور در سخنرانی دانشگاهی خود به مناسبت شانزدهم آذرماه، با یادآوری مشکلات و معضلات و تکرار جملات همیشگی درباره چگونگی انتخابشان، بازهم از هر کسی که بتواند مشکلات، دشواریها و ناترازیهای گریبانگیر ملک و ملت را حل کند، خواستند که به میدان بیاید و کار کند. شنیدن این جملات از زبان بالاترین مقام اجرایی کشور البته خوشایند است.
حس میکنیم که مردم و حاکمیت برای مدیریت کشور و عبور از بحرانها دستشان را یکی کردهاند تا آنچه خار و خاشاک، ناترازی، نااهلی، بدعهدی، فساد، تخریب و نابسامانی در مسیر پیشرفت ایران عزیز است را به قوت اتحاد، همدلی، دانش و تدبیر پاک کنند و کشور را به راه پیشرفت پیوسته و توسعه دائمی دراندازند.
در اینکه سرزمین ما مهد استعدادهای شگرف و جوانان برومند، باانگیزه و وطندوست است، البته شکی نیست. اینکه ما ظرفیتهای بالقوه، قطعی و غیرقابل تردیدی برای نشستن بر رفیعترین جایگاههای منطقهای و بلکه جهانی داریم، امری روشن و عیان است اما آنچه محل ابهام است، سازوکار رسیدن به سرمنزل مقصود است.
عرض من این است که دعوت آقای رئیسجمهور به مشارکت اهل فن در حل معضلات و اعتراف ایشان به اینکه دولت بهتنهایی «نمیتواند»، امر مبارک و خوشایندی است، اما سازوکار مشارکت در حلمعضلات چیست؟ چه مرجعی قرار است طرحهای رسیده یا درخواستهای کارشناسان برای یاری دولت در حل معضلات را بررسی کند؟
فرض کنیم چنین دفتر و دستکی وجود دارد، مثلاً «دبیرخانه پویش ملی یاریرسانی به دولت» نام گرفته و این دستگاه باید طرحهای رسیده و افراد داوطلب را «گزینش» کند و راهحلهای آنها را از منظر حاکمیتی و مدیریت کلان بسنجد. آیا با فرض وجود چنین دستگاهی، مطابق روش تمام سالهای گذشته بهخصوص این ایام، فرد ارائهدهنده باید با معیارهای موردپسند جناح خاصی در مجلس، حکومت و گروههای دارای نفوذ در سطح جامعه همخوانی کامل داشته باشد؟
یعنی فرد ارائهدهنده راهحل و داوطلب، علاوه بر اثبات صلاحیت علمی نباید آزمون مفصل عقیدتی و سیاسی هم بدهد؟ در اینکه فرد باید وفاداری خود را به میهن اثبات کند البته شکی نیست. در موضوع مدیریت منابع آب و فائقآمدن کشور بر این معضل، ما کارشناسان بسیار زبدهای داریم که بر مسندهای علمی و پژوهشی جهان تکیه زدهاند و طرف مشورت بسیاری از کشورهای پیشرفته قرار میگیرند.
در همین چندروز گذشته بانویی که تحصیلات مرتبط دارند و بر کرسی استادی دانشگاه در انگلستان تکیه زدهاند، بارها و بارها آمادگی خودشان را برای ارائه مشورت و طرحهای عملی در موضوع آب اعلام کردهاند. چه ساز و کاری برای ارتباط با این قبیل ایرانیان وجود دارد؟ چه تضمینی هست که داستانی مانند آنچه بر سر «کاوه مدنی» رفت، بر سر ایرانیان وطندوستی که مانند او میخواهند کاری برای میهن انجام دهند، نیاید؟
کاوه مدنی هماکنون ریاست «موسسه آب، محیطزیست و سلامت دانشگاه سازمان ملل متحد» را برعهده دارد، همچنین بهعنوان استاد و پژوهشگر در مؤسسات بینالمللی و دانشگاههایی در اروپا و آمریکا فعالیت میکند. او تخصص لازم برای مدیریت بحران آب در ایران را دارد و هرگز از یاد وطن و عشق به آن جدا نبوده، آیا امکانی وجود دارد که از دانش و تجربه او استفاده کنیم؟ مگر قرار نبود علم را از هرجا که شد، بیاموزیم و برای اعتلای وطن به کار بگیریم؟
زدودن ابهام و شفافکردن سازوکار دعوتی که هربار از سوی آقای رئیسجمهور مطرح میشود، شرایط را برای حضور نیروهای میهندوست ایرانی از سراسر جهان مهیا میکند، اما آیا همه دیگر همکاران دولت و گروههای دارای نفوذ بهویژه مجلس و نهادهای نظارتی، آمادگی و علاقهای برای برپاکردن چنین پویشی را دارند؟ آنها که حتی برگزاری یک مسابقه ماراتن در کیش یا برگزاری یک کنسرت موسیقی و بالاتر از آن شادی و نشاط ملت را جز در مجامع خودشان برنمیتابند، آیا حاضر هستند که مردم در امور حاکمیتی، مشارکتی چنین داشته باشند؟
آیا رواداری در مجموعه حاکمیت – بهویژه بعد از جنگ ضدایرانی 12 روزه - به جایی رسیده که کسی با ظاهری متفاوت - مانند کاوه مدنی یا آن بانوی دانشمند – بیاید، طرحی بدهد و موفق هم بشود؟ چندروز بیشتر از اعتراض برخی گروههایی که شماریاندک اما صداییبلند دارند، به انتشار تصویر شهید نیلوفر قلعهوند در رسانهای منتسب به دفتر رهبری و توضیحات آن رسانه، نگذشته است.
تردیدی نیست که اداره این سرزمین بیحضور مردم و برپا کردن جنبشی ملی برای ساختن ایران و حل معضلات و ناترازیها ممکن نیست. اتفاق و همدلی بر سر نام مقدس ایران و اتحادی که پس از تهاجم دشمن نانجیب پدید آمد، چارهٔ کار است. بالاخره باید از مطامع جناحی و گروهی و شخصی دست بشوییم و برای اعتلای نام ایران و بهبود زندگی نسلهای آینده و نسل کنونی آستین همت بالا بزنیم و به هم بیش از گذشته اعتماد کنیم.