شروع عصر رمزارزها در بورس ایران
ورود بیتکوین به معاملات گواهی سپرده در بورس کالای ایران از جهاتی مثبت و چالشبرانگیز است.
ورود بیتکوین به معاملات گواهی سپرده در بورس کالای ایران از جهاتی مثبت و چالشبرانگیز است. با ورود بیتکوین و شفافیت بیشتر و با طرح «گواهی سپرده بیتکوین»، بیتکوین به شکلی قانونی و تحت نظارت وارد ساختار بورس میشود؛ این یعنی شفافیت قیمت، استانداردهای معاملاتی و مقررات نظارتی که میتواند بخشی از نگرانیها را درباره امنیت و ریسک معاملات رمزارزها کاهش دهد.
با دسترسی سادهتر برای سرمایهگذاران سنتی، کسانی که تجربه خرید رمزارز ندارند یا دغدغه نگهداری، کیف پول دیجیتال و مسائل فنی دارند، میتوانند از طریق گواهی سپرده مانند خرید اوراق در بورس وارد بازار بیتکوین شوند. این موضوع میتواند «درِ ورود» به رمزارزها را برای طیفی از سرمایهگذاران آسانتر کند.
تنوع ابزارهای مالی و ادغام با بازار سرمایه: اگر بیتکوین به شکل گواهی سپرده در بورس باشد، امکان ساخت ابزارهای مالی مثل صندوقهای مبتنی بر بیتکوین ETF (یا نظایر آن) وجود دارد؛ ابزاری که ترکیب جذابی از رمزارز و بازار سرمایه ایجاد میکند.
کاهش ریسک فنی برای افراد: نگهداری بیتکوین در کیف پول دیجیتال همیشه با ریسکهایی همراه است؛ گواهی سپرده اگر به درستی زیرساخت داشته باشد، ریسک «گمشدن کلید خصوصی» یا اشتباه فنی کاربر را کم میکند.
نوسان بالا و ماهیت پرریسک بیتکوین: بیتکوین ذاتاً داراییای پرنوسان است. تبدیل آن به ابزار مالی رسمی حتی با گواهی سپرده مشکلاتی مانند تغییرات شدید قیمت، نقدشوندگی کم در بازههای کوتاه، یا حتی زیان قابل توجه برای دارندگان در دورههای نزول دارد. (همانطور که داراییهای دیجیتال عموماً چنین ریسکهایی دارند)
ریسک نگهداری و امنیت سایبری: اگر زیرساخت نگهداری بیتکوین (custody) توسط بورس یا نهاد واسطی انجام شود، باید بسیار مطمئن و مقاوم در برابر حملات سایبری باشد. اگر این بخش ضعیف باشد، بخش بزرگی از مزیت «امنیت بیشتر» میتواند بیاثر شود.
ریسک قانونی و حقوقی: با اینکه گواهی سپرده راهی برای «رسمی کردن» بیتکوین است، اما رمزارزها در بسیاری از جاها در تقابل با سیاستهای پولی و ارزی قرار میگیرند؛ بنابراین ممکن است قوانین، مقررات مالیاتی، ارزی یا اراده سیاستگذار روی آن تأثیر بگذارد.
عدم تطابق کامل با ساختارهای سنتی کالا: بیتکوین با کالاهای سنتی (مثل طلا، آهن، …) متفاوت است و ماهیت دیجیتال، غیرمتمرکز و مبتنی بر بلاکچین دارد. ممکن است استانداردها، شفافیت و زیرساختهایی که برای کالاهای فیزیکی تعریف شده، نتوانند کاملاً با ماهیت رمزارزها همخوانی داشته باشند؛ و این تفاوت بر نقدشوندگی، تحویل یا وثیقهپذیری تأثیر بگذارد. من معتقدم ورود بیتکوین به معاملات گواهی سپرده بورس کالای ایران اگر با پایبندی سخت به استانداردهای امنیتی، شفافیت، نظم نظارتی و آموزش سرمایهگذاران همراه باشد، میتواند یک گام مثبت و منطقی باشد.
این کار میتواند به «رسمیت + دسترسی + کاهش ریسک فنی» کمک کند و دری برای جذب سرمایههای مختلف به بازار رمزارزها باز کند. اما این روند نیاز به شکیبایی و مدیریت ریسک دارد: باید منتظر باشیم ببینیم زیرساختها چگونه پیاده میشوند، نقدشوندگی چگونه است، و بازار چگونه با نوسان قیمت بیتکوین کنار میآید. در پایان یادآور میشود که این معاملات در بستر بازار مالی(گواهی سپرده کالا)در سامانه معاملات کارگزاریهای بورس دارای مجوز ابزار مشتقه و سپرده کالایی انجامپذیر خواهد بود.
اگر گواهی سپرده پذیرفته شود و زیرساختها فراهم گردد، بیتکوین میتواند وارد بازار رسمی سرمایه شود؛ یعنی کسانی که تاکنون به دلیل نگرانی امنیتی، فقهی یا قانونی وارد نشدهاند، بتوانند با یک ابزار شناختهشده و قانونمند در آن سرمایهگذاری کنند. این به معنای افزایش مقبولیت بیتکوین در سطح عمومی و نهادی است.
گواهی سپرده میتواند سکوی پرتاب برای ایجاد صندوقهای قابل معامله یا سایر محصولات مالی مشابه شود چیزی که در بازارهای پیشرفته برای بیتکوین دیده شده است. این امر میتواند تنوع ابزار مالی را افزایش دهد و بازار را برای سرمایهگذاران حرفهای جذابتر کند.با ورود نقدینگی از سرمایهگذاران سنتی و نهادی، بازار بیتکوین در ایران میتواند عمق بیشتری پیدا کند.
این امر احتمال نوسانات شدید را کاهش میدهد (یا دستکم تاثیر آن را کمتر میکند) اگر مدیریت صحیح انجام شود. اما برای اینکه این چشمانداز مثبت محقق شود، لازم است نهادهای نظارتی، قوانین مناسب تدوین کنند: درباره مالکیت رمزارز، نحوه نگهداری، شفافیت معاملات، مالیات، مقررات ضدپولشویی و حسابرسی. اگر این نهادها ضعیف باشند، ریسک سوءاستفاده، تقلب، یا بحران اعتماد جدی است.