کیهان:
رئیسجمهور از پاسخ به سؤال کیهان طفره رفت
روزنامه کیهان نوشت:
رئیسجمهور در جریان نشست خبری دیروز، در پاسخ به کیهان پیرامون فتنه 88 بحث کرد اما آن را اعتراض و عیب در وجود اهل فتنه نامید و نشان داد آنچه ارائه کرد یا خطا در ادراک مسئله است یا عدم پذیرش حقیقت. پزشکیان از پاسخ به کیهان طفره رفت و باید پرسید؛ شعار «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است»، بیحرمتی به تصویر امام راحل و پشتیبانی افراطیون مدعی اصلاحات از اینها عیب و اعتراض است؟ یا غلط فتنه و براندازی؟
دیروز در نشست خبری رئیسجمهور، وقتی نوبت به کیهان رسید، خبرنگار ما در جایگاهی که در فاصلهای نهچندان دور از محل حضور پزشکیان قرار داده شده بود، حاضر شد و خطاب به او بیان داشت؛ «جناب آقای دکتر پزشکیان؛ زیارت قبول. انتخاب جنابعالی به ریاستجمهوری را هم تبریک عرض میکنیم. آقای رئیسجمهور؛ مستحضرید که حضور افراد زاویهدار با مبانی انقلاب و نظام در پستهای کلیدی، میتواند موقعیت دولت را با خطر جدی روبهرو کند. حضرت آقا نیز بارها درباره بهکارگیری افراد زاویهدار و بدسابقه هشدار دادهاند. اما متاسفانه شمار زیادی از فعالان فتنه و حامیان اغتشاشات در دولت شما پست و مقام گرفتهاند. این واقعیت تلخ، با مواضع اعلامشده حضرتعالی در تضاد است. آیا از این انتصابها باخبرید؟!»
به دنبال بیان سؤال، پاسخ رئیسجمهور جملات زیر بود؛
ـ آن چیزی که شما میگویید فتنه، حالا من با هر نگاهی در یک صفی اعتراضی کردم، شما در صف دیگری اعتراض دیگری کردید، شما تصور میکنید حق با شماست، طرف مقابل تصور میکند حق با اوست.
ـ آنها همدیگر را کشتند، رسول خدا فرمودند بیایید برادر شوید، ما که همدیگر را نکشتیم، حالا در یک جریانی من یک اعتراضی داشتم، شما هم اعتراض دیگری داشتید، اصلا این همسو هم نبود، حالا ما نگاهمان این است، چشماندازی که مقام معظم رهبری تعریف فرمودند، سیاستهایی که ابلاغ کردند، برنامهای که وجود دارد، همه بر اساس آن عمل خواهیم کرد.
ـ حالا اگر یکی در گذشته بر اساس نگاهی که شما دارید و شاید هم اصلا بگوییم حق هم با شماست اما این آدم توانمندی است و میخواهد کمک کند، بگوییم نه تو بمان کنار چون در گذشته آنچنانی این موضع را داشتی. پس چطور میخواهیم وحدت کنیم؟ چطور میخواهیم وفاق داشته باشیم؟
ـ قرار نیست به خاطر اشتباه ما آدمها را کنار بزنیم. در نتیجه الان اگر میخواهیم وفاق ایجاد کنیم یعنی بپذیریم ما عیبهایی داشتیم، این عیبها را نادیده میگیریم، کنار هم میآییم، بر اساس چارچوب قانون، سیاست و رهنمودهای مقام معظم رهبری عمل خواهیم کرد. اگر خلاف آن سیاست عمل کردند، ما برخورد کنیم.
ـ کی گفته حق با این طرف است با این طرف نیست؟ هرکسی میگوید حق با من است، ما باید کوتاه بیاییم زیر لوای اعتقاد به اسلام و رهنمودهای مقام معظم رهبری. بپذیریم آن چارچوب را عمل کنیم. عیب همدیگر را نگوییم، سعی کنیم نقاط مشترک و محکمی که داریم را پشتیبانی کنیم.
شعار «انتخابات بهانه است - اصل نظام نشانه است»
عیب و اعتراض است؟ یا غلط فتنه و براندازی؟
آنطور که آشکار شد، رئیسجمهور در پاسخ، پیرامون فتنه 88 بحث کرد اما آن را اعتراض و عیب در وجود اهل فتنه نامید و نشان داد آنچه ارائه کرد یا خطا در ادراک مسئله است یا عدم پذیرش حقیقت. رئیسجمهور از پاسخ به کیهان طفره رفت و باید پرسید؛ شعار «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» عیب و اعتراض است؟ یا غلط فتنه و براندازی؟ اوباش از حامیان مدعی اصلاحاتِ فتنه جرأت گرفتند و به تصویر امام عظیمالشأن بیحرمتی کردند، پرچمهای حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) را در روز عاشورا آتش زدند، رئیسجمهور ما میگوید این نگاه شماست، این بر اساس نگاهی است که شما دارید... آن حامیان فتنه امروز توانمند هستند و میخواهند کمک کنند، پس چطور میخواهیم وفاق داشته باشیم؟ این عیبها را نادیده میگیریم!
فتنه 88 عامل اصلی تشویق کاخسفید برای تحریمها
آقای رئیسجمهور، قطعنامه 1929 دقیقاً در سالگرد فتنه 88- 25 خرداد 1389(ژوئن 2010)- صادر شد، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتنپست که پرسیده بود قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابلتوجهی دارد؟ گفته بود: این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است.(!)
بدانید که جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی کاخسفید و نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل در مقطع فتنه 88 گفته بود: «این ناآرامیهای ایران در سال 88 بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستورکار خارج شده بود، مجدداً به روی میز برگرداند.»
به علاوه، روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز سال 95 فاش کرد که فتنه ۸۸ عامل اصلی تشویق کاخسفید برای تحریمهای کمسابقه علیه ایران بود.
آقای پزشکیان، عوامل فتنه 88 تحریم را سر سفره ملت گذاشتند، شما معتقدید اعتراض رخ داده و عیب وجود دارد؟ آن عده از فتنهگرانی که آنها را بهکار گرفتهاید، با این سابقه سیاه میخواهند «زیر لوای اعتقاد به اسلام و رهنمودهای مقام معظم رهبری» عمل کنند؟
جان مککین، سناتور معروف آمریکایی خرداد 89 پس از تصویب قطعنامه 1929 در بنیاد ملی دموکراسی گفت: «بالاخره قطعنامه تحریمهای بیشتر علیه ایران به تصویب رسید... ما باید در کنار جنبش سبز بایستیم، لازم است که اهداف آنان را اهداف خود بدانیم. منافع آنان منافع ماست و تلاشهایشان، تلاشهای ما.»
آنها که فتنه 88 را انکار میکنند، بدانند میان سران فتنه و اوباما نامهنگاری شده بود و آنها کشور را تحت «حکومت استبدادی»، «رژیمی خشن» و «دیکتاتوری» توصیف کرده بودند. نمایندگان جنبش سبز به آمریکاییها گفته بودند تحریم ایران باید بهصورت شوک وارد شود!
افزون بر اینها، استوارت لوی، معاون وقت وزارت خزانهداری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی گفته بود: «مهمترین اتفاقی که رخ داده این است که آمریکا تصور میکند تحریمها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که آمریکا به آن امید بسته است.»
گرای تحریم دادن به دشمن، تفاوت نگاه است؟
یا خیانت به کشور و انقلاب؟
افراطیون مدعی اصلاحات در داخل، کارگزار فتنه آمریکایی- اسرائیلی شدند و کشور را گرفتار تحریمهای به اصطلاح فلجکننده ساختند، آیا این تفاوت نگاه است؟ یا خیانت به کشور و انقلاب؟ اینها اکنون میخواهند مشکلات مردم را حل کنند؟
روز قدس سال 88 پادوهای مفلوک ضدانقلاب شعار نه غزه نه لبنان سر دادند که روز قبل از راهپیمایی توسط سایت وزارت خارجه اسرائیل رونمایی شده بود و برای راهپیمایی عظیم ملت ایران علیه اشغالگران صهیونیست حاشیه ساختند، رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت آمریکا(رئیس اسبق سازمان سیا) همان روز ضمن سخنانی گفت؛ «در حال حاضر بهدلیل شکافهای عمیق در ایران پس از انتخابات، تحریم موثرتر از گذشته است. ما در ۳۰ سال گذشته چنین شکافهایی را ندیده بودیم. مخالفان بهتدریج سیاستهای کلان جمهوری اسلامی را هدف گرفتهاند. اکنون باید تحریمها را تشدید کرد.»
رئیسجمهور محترم شایسته است، ادراک صحیح از فتنه داشته باشند، در غیر اینصورت، حاصل عدم درک صحیح، زیان رساندن به ملت و کشور است.
نکته دیگر اینکه، قانون سیسادا (CISADA) مصوب کنگره آمریکا در سال 2010 نیز برای اولینبار تحریمهای اضافی در حوزه نفتی را بر ایران اعمال کرد. در متن قانون بارها به انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال 88 و حوادث پس از آن اشاره شده و آن را مصداق نقض حقوق بشر دانسته و با این بهانه تحریمها را توجیه میکند.
خوب است یادآور شویم که فتنه 88 بسان جنگ احزاب در صدر اسلام بود که شبکه معاندین بر محور براندازی نظام اسلامی با یکدیگر متحد شده بودند. از طیف متظاهر به اصلاحطلبی و نفوذ در داخل تا خاندان خبیث و منحوس پهلوى، سلطنتطلبان، منافقین، اوباما، نتانیاهو، مرکل و تونی بلر در خارج. یک فتنه و توطئه تمامعیار بر مبنای ادعای دروغ تقلب در انتخابات از سوی برخی کاندیداهای شکستخورده، پشتیبانی آمریکایی و اسرائیلی و نوچههای اروپایی و جولان تبلیغاتی امپراطوری رسانهای دروغ.
کیهان تمامی مراحل فتنه را پیشبینی کرده بود زیرا فتنهگران دستورالعملهای جرج سوروس، جین شارپ و مایکل لدین را در فتنه 88 پیاده میکردند. جرج سوروس، سرمایهدار یهودی صهیونیست که به پدر کودتاهای رنگی شهرت دارد، تأمینکننده منابع مالی کودتاهای مخملی است. سوروس که در این فتنه نقش فعالی داشت، بعد از شکست آن در مصاحبه با CNN گفت قول میدهم که تا پایان سال 2010 جمهوری اسلامی ایران از بین برود!
در چنین شرایطی رئیسجمهور ما، این فتنه بزرگ علیه نظام را عیب و اعتراض برخی افراد بنامد، واقعا طراحان و پشتیبانان خارجی فتنه و پادوهای داخلی آن را به حیرت وامیدارد.
کنت کاتزمن، کارشناس ارشد تحریمها نیز که حضور بهعنوان مشاور در کنگره آمریکا را در کارنامه خود دارد- فروردین 89- در مصاحبه با پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی آمریکا گفته بود: موقعیت سیاسی داخلی ایران بهدنبال انتخابات جنجالی ژوئن(بهار سال 88) اکنون عاملی جدید در محاسبات بهشمار میرود. اگرچه جنبش اپوزیسیون در چند ماه گذشته تا حدودی خاموش شده است اما این مسئله هنوز یک عامل تعیینکننده است و شما در لایحه کنگره علیه ایران قطعا شاهد آن هستید.
نامهنگاری میان اوباما و سران فتنه
اکنون به مستنداتی حیرتآور از خیانت حامیان و سران فتنه 88 در داخل توجه کنید؛ مایکل لدین، مشاور پیشین شورای امنیت ملی آمریکا و عضو برجسته مؤسسه آمریکن اینترپرایز نیز- مرداد 94- در یادداشتی در نشریه فوربس نوشت: سناتور چاک شامر نقش مستقیمی در نامهنگاری محرمانه بین دولت اوباما و سران آشوب علیه دولت ایران در سال 1388 و در پی انتخابات ریاستجمهوری داشته است. دولت (آمریکا) تصمیم گرفت پیامی برای گروه موسوی و جنبش سبز بفرستد. سناتور شامر دوستی در والاستریت داشت که با سبزها در ارتباط بود و همان فرد بهعنوان رابط انتخاب شد.
لدین در ادامه نوشته بود: از شامر خواسته شد از طرف دولت این پیام و سؤالات پیوستش را به رهبران سبزها منتقل کند. سؤالات اینهاست: «ما باید چه کاری انجام دهیم؟ چه کاری نباید انجام دهیم؟» پاسخ این پیام در یک یادداشت 8 صفحهای در تاریخ 30 نوامبر 2009 (9 آذر 88) دریافت شد. نویسندگان محتاط بودهاند و متن امضا نشده و من دلایل روشنی دارم که چند نفر در تهران روی آن کار کردهاند. در این نامه تصویری از ایران با عبارتهای بسیار خشنی آمده است که این کشور تحت «حکومت استبدادی»، «رژیمی خشن» و «دیکتاتوری» است که با سرکوب مردم و چپاول منابع عمومی ادامه حیات میدهد. همچنین در این نامه تأکید شده است: «حکومت قابل اصلاح نیست اما نیروهای حامی تغییر در داخل قوی هستند و بهخوبی هدایت میشوند»! در بخشهایی از این نامه که در 9 آذر فرستاده شده، به طرف آمریکایی اطلاع داده میشود که تظاهرات بزرگ بعدی برای 16 آذر روز دانشجو برنامهریزی شده است.
نمایندگان جنبش سبز گفتند تحریم ایران
باید بهصورت شوک وارد شود!
جان هانا، از اعضای ارشد مؤسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک و مشاور امنیت ملی دیک چنی (معاون جرج بوش) نیز ۲۸ مهرماه ۱۳۸۸ یعنی یک ماه بعد از هتاکی فتنهگران در روز قدس، از ملاقات با شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز خبر داد و به روزنامه لسآنجلستایمز گفت؛ مطمئنا پیامیکه من از گردهمایی اخیر فعالان ایرانی در اروپا- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد، تحریم ضعیف و یا تدریجی فقط به رژیم این امکان را میدهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید بهصورت شوک وارد شود که فلج کند و نه بهصورت واکسن(!)
آقای پزشکیان! توصیههای رهبری درباره بهکارگیری افراد غیرقابل اعتماد را بخوانید
رهبر انقلاب 20 تیر 1394 در دیدار با دانشجویان فتنهگران را عناصری دانستند که نامطمئن بودنِ خودشان را اثبات کردند. پس نباید آنها را بهکار گرفت و این پاسخی منطقی به اظهارات دیروز رئیسجمهور نیز هست؛ «از عناصری که نامطمئن بودنِ خودشان را اثبات کردند، مطلقاً استفاده نکنید؛ مطلقاً استفاده نکنید. بعضیها هستند که نشان دادند و ثابت کردند که عناصر نامطمئنیاند. برای چه کسی نامطمئنند؟... بیاعتمادی خودشان را برای نظام ثابت کردند، برای کشور ثابت کردند، برای جمهوری اسلامی ثابت کردند؛ هم برای اسلامیّتش، هم برای جمهوریّتش. همینهایی که سال ۸۸ آن بازی را راه انداختند، خب اینها با جمهوریّت نظام جمهوری اسلامی مخالفت کردند، اینها نامطمئنند؛ من استفادهی از اینها را مطلقاً توصیه نمیکنم، بههیچوجه.»
فتنه خط قرمز است نه اختلاف جناحی
آقای رئیسجمهور، بهکارگیری مجرمان و محکومان امنیتی با بهکارگیری افراد با سلیقههای سیاسی متفاوت، 2 موضوع مجزا است. اشتباه با جرم متفاوت است. سران و اصحاب فتنه پادوهای آمریکا و اسرائیل بودند نه صاحب اعتراض و سلیقه متفاوت.
رئیسجمهور محترم توجه کنند که فتنه خط قرمز نظام است؛ رهبر انقلاب 5 شهریور 1393 نیز فرمودند: «در داخل کشور خطوط قرمز و خطوط فاصله وجود دارد. این را ما همیشه تأکید کردهایم. یعنی اینطور که میگوییم برادری و اُنس و... در یک جاهایی است؛ اما یک جاهایی نه و باید خطوطی حفظ شود و برجسته شود و عبور از این خطوط دشوار باشد. مسئله فتنه و فتنهگران که من روی آن تأکید میکنم، مهم است و از همین قبیل است.»
ایشان تأکید کردند: «مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است... باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.»
آقای پزشکیان، اگر وفاق ملی آن است که شما میگویید، مقابله امام علی(ع) با معاویه و مقابله امام حسین(ع) با یزید چگونه قابل توجیه است؟! رئیسجمهور در ابتدای این نشست میگوید؛ رسول خدا وقتی به مدینه رسیدند اولین کاری که انجام دادند این بود که میان همین قبایل پیمان برادری ایجاد کرد و پس از فتح مکه نیز فرمود که نه مؤمنین بلکه مسلمانان و حتی کسانی که تسلیم شده بودند و معلوم نبود تا چه میزان ایمان آوردهاند، با هم برادر و ید واحده هستند.
ایشان رویکرد وفاق را نتیجه میگیرد اما وفاق به معنای بهکارگیری افراد فتنهگر و ضد نظام نیست. خوب است بدانند که رسولخدا(ص) در همان روز فتح مکه نهتنها فتنهگرانی را که پشیمان نبودند بهکار نگرفتند بلکه برخی از سران فتنه را که امیدی به توبه و اعتمادی به ندامتشان نبود عفو نکرد و نیز یازده مرد و شش زن فتنهگر را نام برد و فرمودند: اگر آنها را زیر پرده خانه خدا هم دیدید به قتل برسانید. (تاریخ الخمیس، ج ۲، ص ۹۰؛ شرح الأخبار، ج ۲، ص ۱۵۱)
مسئله دیگر اینکه، فتنهگران 88 در اغتشاشات 1401 هم خیانت کردند و در کنار سرویسهای جاسوسی دشمن ایستادند. امنیت ملی را به بازی گرفتند و مسبب ناامنی و شرارت در کشور شدند. از محمد خاتمی گرفته تا دیگر فتنهگران که ادعای اصلاحطلبی دارند.
این نکته را هم باید گفت که 9 دی 88، مردم با حضور حماسی و باشکوه خود چنان سیلی به فتنهگران داخلی و پشتیبانان خارجی آن زدند که هرگز فراموش نمیکنند و هنوز جای آن درد میکند. دشمن چهره آلوده و واقعی خود را نزدیکتر آورده بود.
نکته تأسفبار دیگر این است که نهاد ریاستجمهوری مجری نشست خبری رئیسجمهور را هم از میان محکومان و حبس کشیدهها انتخاب کرده بود. هادی حیدری پیشتر به دلیل تبلیغ و اقدام علیه نظام به زندان محکوم شده و سابقه سه مرتبه بازداشت در سالهای 1388، 1389 و 1391 را دارد.
این فرد کاریکاتورهای توهینآمیز و کینهتوزانه کشیده و به شهیدان و نیز دکتر جلیلی و دکتر زاکانی اهانت کرده است. اینکه این فرد را به عنوان مجری انتخاب کنیم و از وفاق هم بگوییم، تناقض است. چه کسانی در دولت این هتاک را به عنوان مجری انتخاب کردهاند؟ آیا تقلای تمسخر ارزشهای انقلاب و آرمانهای شهیدان را داشتهاند؟
فتنهگرانی که با نظام جنگیدند، اکنون توانمند شدهاند
و میخواهند به مردم خدمت کنند؟
نکته آخر؛ در همان فتنه 88 نتانیاهو بهصراحت گفته بود اصلاحطلبان اصلیترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند و شیمون پرز اعلام کرد اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی میجنگند.
افراطیون مدعی اصلاحات داشتند با نظام میجنگیدند و گرای تحریم ملت و نابودی معیشت آنان را به دشمن دادند، آقای رئیسجمهور اینها اکنون توانمند شدهاند و میخواهند به مردم خدمت کنند؟ تأکید میکنیم، هیچ فردی حق عبور از خط قرمزها و پایمال کردن خون شهیدان را ندارد.