| کد مطلب: ۲۰۱۹۵

بررسی اولین گفت وگوی تلویزیونی مسعود پزشکیان در جایگاه رئیس جمهور

پیروزی یا امیدسوزی؟

پیروزی یا امیدسوزی؟

حتماً این تکه‌کلام «برهه حساس کنونی» که معمولاً از سوی مسئولان مطرح می‎شود، برای همگان آشنا است و وضعیت ناگواری که کشور در آن گرفتار شده است هم بر کسی پوشیده نیست؛ چنانچه رئیس‌جمهور پزشکیان به درستی به آن اشاره کرد و این صداقتش مورد تایید و تحسین هم قرار گرفت اما واقعیت این است که مردم کشور ما چه در حوزه معیشتی و چه در حوزه اجتماعی نیازمند تزریق امید هستند و عملاً به طناب پزشکیان در برابر سعید جلیلی و دیگر اصولگرایان چنگ زدند تا از طریق همین تمسک‌جویی از این شرایط که به موجب یکدست‌سازی تشدید شده، نجات یابند و حالا در انتهای این گفت‌وگو با همه توضیحات قابل دفاع در حوزه تبیین وضع کشور و ضرورت‎ها، افزوده‌ای به امید مردم در کار نیست.

گروه سیاست: اولین گفت‌وگوی تلویزیونی مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم شنبه‌شب پخش شد و دو مصاحبه‌کننده رودرروی او سوالاتی درباره دولت پیش رو و برنامه‎هایش مطرح کردند که برخی آن را بیش از اندازه نماینده صداوسیما به جای مردم دانسته‎اند (به‌ویژه در موضوع فضای مجازی و برنامه دولت برای آن) و برخی هم مدافع چنین رویکردی از سوی آن دو بودند. البته که موضوع مهم، پاسخ پزشکیان به تک تک سوالات و تاثیر این گفت‌وگو در فضای سیاسی و اجتماعی بود. چنانچه در همان زمان برخی از صداقت و صمیمیت رئیس‌جمهور پزشکیان سخن گفتند؛ مانند جواد کاشی، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و برخی هم از اینکه «واقعیت‎ها را با مردم درمیان گذاشت و طبق معمول مشکلات را بر گردن مسئولین قبلی، آمریکا، استکبار و دشمنان انقلاب نیانداخت» او را تحسین کردند؛ مانند صادق زیباکلام.

البته که واکاوی سخنان او هم در این بین مطرح شد؛ چنانچه جزء به جزء این سخنان مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت. در این بین شاید نه در کنار آنها که (ناامید از سخنان او همچون ناامیدان از کابینه و وزرای او) انتظار موضع‎گیری قاطع در این گفت‌وگو داشتند بلکه از زاویه مردم نیز باید به این گفت‌وگو نگاه کرد؛ اینکه تحلیلگران با تصور خوش‌بینانه به او دست‌مریزاد گفتند و معتقد بودند که او خوش درخشید و توانست از دام‎های سوالات که به دنبال قول گرفتن‎ها بوده، خود را نجات دهد و عملاً بدون قول و وعده مدت‌داری از این گفت‌وگو خارج شود و به نوعی فرصت را از آنها که منتظر پایان زمان‎ها و شروع نقدها بوده‎اند، گرفته است؛ یک سوی قضیه است و اینکه مردم نیاز به امیدی مبتنی بر زمان دارند، سوی دیگر قضیه.

حتماً این تکه‌کلام «برهه حساس کنونی» که معمولاً از سوی مسئولان مطرح می‎شود، برای همگان آشنا است و وضعیت ناگواری که کشور در آن گرفتار شده است هم بر کسی پوشیده نیست؛ چنانچه رئیس‌جمهور پزشکیان به درستی به آن اشاره کرد و این صداقتش مورد تایید و تحسین هم قرار گرفت اما واقعیت این است که مردم کشور ما چه در حوزه معیشتی و چه در حوزه اجتماعی نیازمند تزریق امید هستند و عملاً به طناب پزشکیان در برابر سعید جلیلی و دیگر اصولگرایان چنگ زدند تا از طریق همین تمسک‌جویی از این شرایط که به موجب یکدست‌سازی تشدید شده، نجات یابند و حالا در انتهای این گفت‌وگو با همه توضیحات قابل دفاع در حوزه تبیین وضع کشور و ضرورت‎ها، افزوده‌ای به امید مردم در کار نیست.

البته که منظور، دادن «امید واهی» و «قول و قرارهای فضایی» از سوی رئیس‌جمهور نیست اما شاید بهتر آن بود که وقتی پزشکیان از «به شرطها و شروطها» برای دستیابی به اهداف اقتصادی برنامه توسعه هفتم استفاده می‎کرد، توضیحات کامل‌تری می‎داد که عزم جزم دولتش برای حرکت در این مسیر مشخص می‎شد و یا وقتی از فضای مجازی و برنامه‌ریزی برای آن به عنوان دغدغه مردم سخن می‎گفت؛ اشاره مستقیمی به رفع فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی مورد استفاده اکثر مردم می‎کرد یا وقتی از عدالت آموزشی و درمانی سخن می‎گفت کمی هم توضیحاتی مبتنی بر اثرگذاری در آینده «مشخص» نیز مطرح می‎کرد.

در نهایت هم درباره موارد مبتلابه جامعه در حوزه اجتماعی و سیاسی هم اشاراتی می‌کرد. شاید در پاسخ به همه این انتظارات، او از ضرورت انجام کار کارشناسی دقیق که نیازمند زمان است، سخن گوید و احتمالاً نمی‎خواهد اشتباه رؤسای‌جمهور قبلی همانند حسن روحانی که «کارنامه صدروزه» را مطرح کرد و ابراهیم رئیسی که «موفقیت سالانه در ایجاد یک میلیون شغل و یک میلیون مسکن» را به میان آورد؛ تکرار کند اما به هر حال «امید بذر هویت» جامعه است و اگر جرقه‌‎های تغییر و بهبود را نبینند و رو به زمانی نامعلوم به انتظار بنشینند؛ نه‌تنها همان تتمه امیدشان روبه خاموشی می‎گذارد، بلکه فاصله کهکشانی دولت- ملتی که برخی تحلیلگران امیدوار بودند که دولت «وفاق ملی» پزشکیان (که او در همین گفت‌وگو هم به نوعی سخن گفت که به نظر می‎آمد او برای تشکیل چنین دولتی بر خود می‎بالد)؛ به کاهش آن منجر شود، ترمیم نشود و به گسست بیشتری منتهی ‎شود؛ گسستی که شاید برخی تحلیلگران یکی از آخرین فرصت‌ها برای کاهش آن را در همین دولت می‎دانند.

*هستند افرادی که اولین گفت‌وگوی آقای پزشکیان با مردم را ناامید‌کننده و بدون ارائه راه‌حل مشخص عنوان کردند. نظر شما درباره این گفت‌وگو چیست؟

امیرمحمود حریرچی: در ابتدا گلایه اولی که از آقای پزشکیان دارم این است که چرا هنوز با گذشت این زمان در بین خبرنگاران حاضر نشده است تا درباره ریشه‌های مشکلات و راهکارها حرف بزند و بگوید برای ایجاد وفاق ملی جز این کابینه‌ای که معرفی شده قرار است چه کند و به عبارتی قرار است برای مردم چه کاری انجام شود تا شاهد رفع مسائل ریشه‌ای مردم باشیم؟ صداوسیما که تکلیفش مشخص است و ما می‌دانیم که نمی‌توان در ایران از آن انتظار داشت که صدای مردم باشد. این رسانه‌ها هستند که با مردم ارتباط نزدیک دارند و خبرنگاران هستند که می‌توانند پیگیر مشکلات باشند.

نکته بعدی این است که کسی از آقای پزشکیان توقع شعار دادن ندارد که بیاید و مسائلی را مطرح کند که کلی‌گویی است، با کلی‌گویی نمی‌توان مسائل کشور را پیش برد، کلی‌گویی تا به الان در ایران جواب نداده و از این به بعد هم جواب نخواهد نداد. ضمن اینکه اگر بخواهیم مباحث قدیمی را مرتب تکرار کنیم که چیزی درست نخواهد شد بلکه باید به مسائلی پرداخته شود که جامعه با آن درگیر است و برای مردم دردسر ایجاد کرده و مردم با آنها دست به گریبان هستند؛ مسائل و مشکلات اقتصادی، آموزشی و بهداشتی فراوانی در کشور وجود دارد. مثلاً به همین موضوع حقوق شهروندی توجه کنید.

از صحبت‌هایی که آقای پزشکیان در دوره تبلیغات انتخابات و پس از آن مطرح کرده‌اند می‌توان اینگونه برداشت کرد که ایشان این حق را درباره مردم به رسمیت می‌شناسد و قائل به رعایت این حقوق برای همه شهروندان است. البته در این زمینه گفته می‌شود که در دوره آقای روحانی منشور حقوق شهروندی تهیه شده اما سوال اینجاست که آیا صرف وجود یک منشور می‌تواند به تنهایی مشکل حقوق شهروندی را در ایران رفع کند؟ خیر با یک منشور نمی‌توان مشکل را حل کرد. حقوق شهروندی باید لایحه شود و براساس آن قوانینی که برخلاف حقوق شهروندی است لغو یا اصلاح شود. اگر این حق‌ها درباره مردم احقاق شود و تجلی پیدا کند، قطعاً برای مردم تکلیف ایجاد خواهد کرد.

حسین نقاشی: محتوای گفت‌و‌گوی آقای پزشکیان، آن چشم‌انداز و رویکرد ویژه مبتنی بر حل مسئله و رفع مشکلات در خود را نداشت. البته سیاست‌گذاری ایشان در طول رقابت‌های انتخاباتی نیز اینگونه بود که وعده و شعار نمی‌دادند و تصور ایشان این بود که کار را به کارشناسان بسپاریم و فضا ارزیابی شود؛ با این رویکرد مسائل اصلی و مهم کشور را در نظر گرفته که راهکارهایی برای حل مسئله‎ها پیش‌بینی و اجرایی شود. البته دلیل اصلی چنین وضعیتی نظام انتخاباتی کشور است. زمانی که نظام حزبی و انتخاباتی تا یک روز مانده به تبلیغات رسمی نمی‌دانند که می‌توانند در انتخابات ریاست‌جمهوری به‌عنوان کاندیدا حضور داشته باشند یا نه و نظارت استصوابی شرایط را چگونه برای کاندیداها رقم می‌زند، افراد نمی‌توانند برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت هم داشته باشند.

از سویی دیگر نظام انتخاباتی و قوانین انتخاباتی ما حزب‌محور نیست و احزاب به عنوان مهمترین نهاد سیاسی که باید برای آینده کشور و حل مسائل برنامه داشته باشند هم محوریت و اولویت در امر انتخابات ندارند و همه اینها باعث می‌شود افراد یا مجبور شوند در ایام انتخاباتی و یا در ابتدای رسیدن به موقعیت ریاست‌جمهوری یا نمایندگی مجلس وعده‌هایی را بدهند که گاهی هیچ‌گونه پشتوانه نظری و حتی اجرایی ندارد و در واقع تنها برای دلخوش کردن مخاطبان خود وعده‎هایی را می‌دهند. کسانی هم مانند آقای پزشکیان هستند که انتخاب می‌کنند وعده ندهند و شعاری را مطرح نکنند که مبادا در آینده عمل کردن به آن برایشان ممکن نباشد. خود این موضوع هم چالش‌زا است.

رویکرد اول باعث سرخوردگی مردم می‌شود؛ چه این رویکرد آقای پزشکیان که باعث می‌شود رئیس‌جمهور را یک فرد بی‌برنامه که چشم‌انداز مشخصی برای پیشبرد مسائل ندارد و از سوی دیگر چشم‌اندازی هم برای حل مشکلات اساسی کشور ندارد. منشأ همه اینها باز می‌گردد به نظام انتخاباتی و انتخابات غیرحزبی در کشور که ماحصل آن افرادی می‌شود مانند آقای پزشکیان که از دادن هر گونه وعده چه در ایام انتخابات و چه پس از آن خودداری می‌کنند و همینطور کسانی که بی‌پشتوانه وعده می‌دهند.

مجتبی شاکری: در حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و روابط بین‌الملل باید بین حرف‌هایی که در مناظره زده شد با این حرف‌هایی که رئیس دولت چهاردهم می‌زند فاصله و تفاوتی به وجود می‌آمد. این تفاوت همان دقیق، واقعی و برنامه‌ای صحبت کردن رئیس‌جمهور بود. وقتی پرسش می‌شود که رشد 8درصد چگونه محقق می‌شود و برنامه هفتم را چطور عملیاتی می‌کنید؟ پاسخ داده می‌شود که همه مشکلات در دنیا راه‌حل دارد و ما باید بتوانیم از این راه‌حل‌ها استفاده کنیم. به نظر من پزشکیان باید گفت‌وگوها را بیشتر به سمت پاسخ‌های مشخص، معنی‌دار و قابل زمان‌بندی ببرد.

*پزشکیان بر خلاف اغلب رؤسای‌جمهور که در گفت‌وگوی تلویزیونی (برای اولین بار در دوره مسئولیت) حضور پیدا می‌کنند، وعده مشخص و خاصی نداد؛ نه در حوزه اقتصاد و نه حتی در مسائلی مانند سفرهای استانی و... در واکنش‌اش به مثلاً رشد ۸ درصدی «به شرطها و شروطها» بود. به نظر شما چنین سخنانی چقدر قابل پذیرش از سمت مردم و چقدر درست است؟

امیرمحمود حریرچی: نکته مهم این است که رئیس‌جمهورهای قبلی در ابتدای کارشان مسائلی را مطرح می‌کردند که پیرامون دولت قبل از خودشان بوده و می‌گفتند قبلی‌ها نتوانستند کار کنند که این مشکلات در کشور ایجاد شده است. به عبارتی آنها می‌آمدند و مسئله و مشکل دولت قبل را بیان می‌کردند و می‌گفتند ما قصد داریم در دوره خودمان آن را درست کنیم و کاری که قبلی انجام نداده را ما انجام دهیم. اما این بار با توجه به وضعیتی که درباره شهید رئیسی پیش آمد، نمی‌تواند به قبلی برگردد و به همین علت خواه‌ناخواه آن حرف‌هایی که قبلی‌ها زدند را تکرار نمی‌‌کند. باید مسائل برای مردم باز شود؛ برای مثال وقتی می‌گوییم رشد هشت درصدی، باید برای مردم روشن شود که منظور از این رشد چیست و چرا تا الان محقق نشده است.   

حسین نقاشی: به گمانم هر دو روش، چه کسانی که وعده توخالی و بی‌پشتوانه می‌دهند و چه افرادی مانند آقای پزشکیان که سعی می‌کنند وعده ندهند، هر دوی اینها ممکن است برخی از کسانی که به آنها رای داده‌اند را سرخورده کند؛ برای اولی در میان‌مدت و درازمدت و برای دومی، در همین ابتدای کار این سرخوردگی ایجاد می‎شود.

مجتبی شاکری: وعده بیهوده دادن بد است. وگرنه وظیفه مسئول این است که نقشه ایده‌ای که براساس آن رئیس‌جمهور، وزیر یا مسئول شده را مشخص کند. مشخص نبودن نقشه راه‌ مربوط به دوران انتخابات ریاست‌جمهوری و رقابت‌های آن است. در این گفت‌وگو گفتند که ما از کارشناسان استفاده می‌کنیم. این کلی‌گویی است. در تمام دوره‌ها که بشر دست به برنامه‌ریزی زده، از کارشناسان آن حوزه استفاده شده است. در حوزه‌هایی مانند ارز، بنگاه‌داری بانک‌ها، اقتصاد، بخش خصوصی، عملکرد بانک مرکزی و... اختلافات کارشناسی وجود دارد. به‌عنوان مثال اختلاف نظر بین آقای صمصامی در مجلس و آقای همتی در دولت وجود دارد و این اختلاف بین کارشناسان است. باید مشاوران پزشکیان متوجه باشند که زمان در گذر است و مطالبات مردم به شدت خود را نشان می‌دهد و به‌ویژه در سفرهای استانی به شکل نامه، شفاهی و... ظهور و بروز پیدا می‌کند. بنابراین ایشان – پزشکیان – باید برنامه خود را برای این موضوعات بیان کنند.

*پزشکیان از جذب سرمایه مالی و ایرانیان متخصص در خارج در برنامه دیدار با رهبری پیش از سفر به آمریکا گفت. تحلیل‌تان از این هدفگذاری چیست؟

امیرمحمود حریرچی: این شعار را پیش از این همه داده‌اند و این هم تکرار یکی از شعارهایی است که قبلاً داده شده است اما عملاً حرکتی در این راستا تا به امرور ندیده‌ایم. ابتدا باید بررسی کرد یک فرد ایرانی که سرمایه و تخصص‌اش را از کشور خودش خارج کرده به چه علت از ایران رفته و چه دلایلی داشته که او کشور خودش را رها کرده و به یک کشور دیگر مهاجرت کرده است. نکته بعدی این است که آن فردی که به هر علتی مهاجرت کرده، الان چرا باید برگردد و در واقع چه امیدی برای بازگشت به ایران باید داشته باشد؟ فردی که در ایران قدر آن را ندانسته‌اند و رفته است به راحتی برنمی‌گردد. باید شرایط بازگشت برای او مهیا باشد و امیدوار باشد که به برگشتن فکر کند. برای مثال همین جنوب ایران کشور عمان قرار دارد و مدتی است در حال جذب پرستارها و پزشکان ایرانی است.

وقتی فرد می‌بیند حقوق یک روزش در آن کشور اندازه حقوق دو سه ماه در ایران می‌شود، چگونه می‌تواند قانع به بازگشت شود؟ بعضی آمارهایی که درباره مهاجرت نیروهای متخصص عنوان می‌شود فاجعه است. تاکید می‌کنم ابتدا باید دلایل را بررسی و بیان کرد و پس از آن باید سراغ فراهم کردن زمینه‌ها رفت و پس از آن به آن ایرانی‌ای که مهاجرت کرده، گفت این حق و حقوق برای شما به رسمیت شناخته شده و بعد از آن به استقبال آن دسته از ایرانی‌ها رفت که سرمایه و تخصص خود را از کشور خارج کرده‌اند. البته نکته مهم دیگر این است که باید شرایطی ایجاد شود و این اطمینان به وجود بیاید که علاوه بر ایرانی‌هایی که به خارج رفته‌اند، ما شاهد جذب سرمایه‌گذار خارجی هم باشیم.

حسین نقاشی: جذب ایرانیان خارج از کشور یک بُعد داخلی در امر سیاست‌گذاری و سیاسی دارد. منظور از امر سیاسی این است که تا زمانی که ایران را برای همه ایرانیان نخواهید و سیاست‌ها را بر مبنای این ایده قرار ندهید، بسیاری از ایرانیانی که از کشور رفته‌اند، امکان همراهی با ایران را ندارند؛ مشکل آنها نوع سیاست‌گذاری در حوزه فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی و سیاسی است و تا زمانی که سبک‌های زندگی متفاوت و نظرات و آراء سیاسی مختلف در قالب یک نظام سیاسی دموکراتیک پذیرفته نشود و در داخل کشور این تکثر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی مورد پذیرش قرار نگیرد، واقعیت این است که بخش زیادی از ایرانیان خارج از کشور را نمی‌شود جذب کرد و نمی‌توان پول و سرمایه آنها را به داخل ایران آورد اما خودِ آنها را نخواست.

بنابراین موضوع جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور اگر بخواهد به یک کلان‌پروژه تبدیل شود، نیازمند زمینه‌ها و زیرساخت‌هایی است که بعید می‌دانم نظام سیاسی در کشور آمادگی چنین تغییر و تحولاتی را داشته باشد. البته اگر این امر به‌عنوان یک شعار یا وعده برای اینکه حداقل در کوتاه‌مدت تنش‌زدایی و همراه کردن ایرانیان خارج از کشور را بخواهیم داشته باشیم، با توجه به اینکه رؤسای‌جمهور در دوران‌های مختلف این بحث‎ها را مطرح کردند، نیاز است لااقل بخشی از زیرساخت‌ها در کشور به وجود آید. اگر چنین نشود، بحث‌های مربوط به جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور در حد شعار و حتی فانتزی باقی می‌ماند.

مجتبی شاکری: پزشکیان را سرشار از امید می‌بینم و نوع رفتار و گفتارشان این امید را نشان می‌دهد. حتی 13 موردی که مقام معظم رهبری در اولین جلسه هیئت دولت اعلام کردند، بسیار کاربردی است. این نکات براساس تجربه مقام معظم رهبری در دوره ریاست‌جمهوری و پس از آن در جایگاه رهبری با رئیس‌جمهورهای مختلف اعلام شده است. فکر می‌کنم بخش عمده تلاش مشاوران پزشکیان و وزرا باید این باشد که مشت رئیس‌جمهور را از برنامه‌های تحولی و امیدوارکننده پر کنند. اگر مطالبات به همان ترتیب قبلی باقی بماند و اگر دولت نتواند شگفتی ایجاد کند، امید مردم به دل‌نگرانی و ممکن است به یک اعتراض تبدیل شود. یکی از مهم‌ترین نگاه‌ها این است که منابع سرمایه‌گذاران خارجی یک فرصت است.

در داخل باید بخش خصوصی فعال شود و از تجمیع سرمایه مردم به رشد اقتصادی برسیم. از سوی دیگر باید از سرمایه‌گذاران خارجی نیز استقبال و استفاده شود. مقام معظم رهبری اعلام کردند: «ما نمی‌خواهیم با یک کشور مذاکره و مراوده داشته باشیم، اما می‌توان با آن کشورها در برخی از حوزه‌ها تعامل داشت.» در حقیقت استفاده از امکانات فناوری، صنعتی و تکنولوژی، ربطی به موضع سیاسی بسیاری از کشورها ندارد. مثلاً برخی از کشورهای منطقه ممکن است موضع سیاسی دیگری داشته باشند اما حاضر هستند در تعامل بازرگانی و... با ما وارد گفت‌وگو شوند و ما باید از این فرصت‌ها استفاده کنیم.

*و در نهایت جمله «ما با شماییم» که رئیس‌جمهور پزشکیان رو به دوربین و خطاب به مردم آن را مطرح کرد و تاکید بسیار بر شنیدن صدای همه، ایجاد عدالت به‌ویژه آموزشی و تلاش دولت برای وفاق ملی و مسئله فضای مجازی و رفع فیلترینگ، بخش‌های قابل توجه این گفت‌وگو بود. نظرتان درباره این موارد و نوع نگاهی که پزشکیان نسبت به اینها داشت، چیست؟

امیرمحمود حریرچی: اولاً وقتی از تلاش برای رفع یک مشکلی مانند فیلترینگ حرفی زده می‌شود، باید بازه زمانی حل آن مشکل را بیان کنند و بگویند تا چه زمانی مشکل مطرح‌شده حل می‌شود. ثانیاً باید این توانایی را داشته باشند که دلایل وضعیت موجود را بیان کنند و به مردم بگویند که چرا وضعیت اینگونه شده و در آن زمینه مشکل ایجاد شده است. برای مثال بگویند چرا عدالت آموزشی وجود ندارد و این وجود نداشتن عدالت چه صدماتی به جامعه وارد کرده است. اگر این مسائل برای مردم شکافته نشود حکم همان شعارهایی را دارد که قبلی‌ها هم دادند و به صورت کلی مسائلی را بیان کردند. برای اینکه از حالت شعار خارج شود و جنبه تکرار همان مسائل گذشته را نداشته باشد، باید آقای پزشکیان توضیح دهند. نکته بعدی این است که خود ایشان، وزرا و معاونان باید بین مردم بروند و مشکلات را از نزدیک ببینند.

حسین نقاشی: یکی از مهمترین ویژگی‌هایی که آقای پزشکیان لااقل در ادبیات و گفتار سیاسی خود دارد، بحث عدالت و رفع تبعیض است. هرچند برای این ادبیات و کلیدواژه‎ها باید برنامه‌ای در جهت تولید محتوا صورت گیرد تا دولت آقای پزشکیان به دولت عدالت که شعار آن را می‌دهند، تبدیل شود. یعنی اول باید تولید گفتمان شود و از دل آن گفتمان برنامه ساخته شود. در یک نظام سیاسی دموکراتیک و حزبی این کارها سال‌ها پیش انجام می‌شود و رئیس‌جمهور مجری برنامه‌هایی است که حداقل یک تا دو سال قبل‌تر در حزب و یا ائتلاف سیاسی برنامه‌ریزی شده است و رئیس‌جمهور با وعده‌ها و گفتمانی که احزاب ساختند و تولید کردند، برنده می‎شود. بحث‌های عدالت آموزشی و بهداشت و درمان و از این قبیل، مطالبات زیبا و درستی هستند اما باید برای آنها تولید گفتمان کرد تا از دل آنها برنامه بیرون بیاید. در واقع تولید گفتمان-برنامه باید برای مباحث حوزه عدالت و رفع تبعیض انجام شود.

مجتبی شاکری: تمام این صحبت‌ها همان سرفصل‌های دوره مناظرات انتخابات ریاست‌جمهوری است که بسیار هم دلنشین است. اما وقتی بابی باز می‌شود و می‌گویند ما با شما هستیم باید سازوکار آن نیز مشخص و مهیا شود. مثلاً مردم مطالبات خود را در سامانه‌ای بیان کنند و پس از دسته‌بندی شدن این مطالبات به وزرا ارجاع شود تا نسبت به آن اقدام شود. اگر این مطالبات نیاز به قانونگذاری دارد، دولت لایحه آن را تهیه و به مجلس ارائه کند و اگر مطالبات با آیین‌نامه‌های اجرایی حل می‌شود، این آیین‌نامه‌ها ابلاغ شود. اما نکته مهم این است که تغییر برخی از رویه‌ها و دستورالعمل‌ها اهمیت دارد. اینکه مردم را به سفره‌خانه خود تعارف کنیم بسیار پسندیده است.

اما اگر در باز شد و مردم وارد خانه شدند باید مقداری که مردم را تحریک کردیم باید سر سفره غذا فراهم شده باشد. من فکر می‌کنم تمام وزرا باید با انرژی‌ای که پزشکیان با مردم سخن می‌گویند، وارد صحنه عملیاتی و مدیریت شرایط شوند. به عنوان مثال اگر در یک سفر استانی آمار تغییر نکردن قیمت‌ها یا متعادل نبودن درآمدها با قیمت‌ها اعلام می‌شود، باید مورد توجه و پیگیری وزرا و رئیس‌جمهور قرار گیرد. در حال حاضر بیش از 11 میلیون کارگر در ایران وجود دارد. هنوز توافق واقعی بین کارگر، کارفرما و دولت برای ضریب افزایش حقوق و دستمزد کارگران انجام نشده و در جلسه پایان سال نماینده کارگران خارج شدند و شرایط کارگران و دستمزد آنها از چالش‌های بزرگ کشور است.

من می‌دانم که برای دولت با وجود کمبود مالی جلب رضایت کارگران کار آسانی نیست همانطور که جلب رضایت معلمان، پرستاران و کادر درمان و... نیز آسان نیست. اما اینکه فقط بگوییم ما به فکر شما هستیم و صدای شما را شنیدیم، کافی نیست. بعد از شنیدن صدا پاسخ مهم است. وقتی می‌گوییم صدای شما را شنیدیم، اطمینان حاصل می‌شود که شنونده باید پاسخ مناسب ‌دهد. دعا می‌کنم پزشکیان در این صداهایی که شنیده و می‌شنود، با وجود محدودیت منابع موفق شود. از سوی دیگر فکر می‌کنم که باید توجه ویژه‌ای به قراردادهای شانگهای، بریکس و... شود تا وعده‌های آن زودتر محقق شود و بتواند دست دولت را بگیرد. در قسمت دوم سال بسیاری از پروژه‌ها باید راه بیفتد در غیراین‌صورت دولت نمی‌تواند به درستی خدمات‌رسانی کند.

ضمن آنکه دولت اگر بخواهد جلوتر از مجلس به صداهایی که شنیده، پاسخ دهد باید جلسات ویژه کاری بگذارد تا از روزمرگی خلاص شود و لایحه بودجه جدید و کارآمدی را با دیدگاه رئیس‌جمهور تهیه و تدوین و به مجلس ارائه کنند. در حال حاضر آموزش و پرورش و هزینه‌های سنگین آموزشی در کنار مشکلات و مسائل کارگری و... مهم است و باید به آن توجه ویژه شود.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی