هنرمندان کوچههای خلوت
بررسی اظهارات اخیر وزیر ارشاد در حوزه موسیقی
بررسی اظهارات اخیر وزیر ارشاد در حوزه موسیقی
این روزها، بهواسطه ایام پایانی ماه رمضان، کنسرتی در ایران در حال برگزاری نیست و خوانندگان، نوازندگان و کنسرتگذاران در حال آمادهسازی اجراهای خود برای پایان این ماه هستند. هرچند اگر روال همان باشد که در ایام نوروز شاهد بودیم، تنها اهالی موسیقی پاپ به عرصه بازخواهند گشت. موزیسینهایی که گفته میشود کنسرتهای ایام نوروزشان با توجه به وضعیت حاصل از رخدادهای اخیر برگزار شد و در طول آن، کسانی اجازه برگزاری اجرای زنده پیدا کردند که ممکن است در آینده شاهد حضورشان روی صحنه نباشیم. ادعایی که محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگوارشاد اسلامی ضمن تکذیب آن مدعی شده، نگاه وزارت ارشاد، نگاهی تعاملی و حداکثری است و آنچه رخداده ربطی به اتفاقاتی که اخیرا افتاده، نداشته است. اسماعیلی که این پاسخ را به پرسش خبرنگار ایلنا داده، افزوده است هنرمندانی که سالها دچار مشکل بودند، جلسات مختلفی با او برگزار کردند و وقتی به آنها اجازه فعالیت داده شد بهزعم وزیر ارشاد، «انصافاً رعایت کردند».
اسماعیلی این صحبتها را در حالی مطرح کرده است که به عملکرد وزارت ارشاد، معاونت هنری و دفتر موسیقی از 25شهریورماه 1401 بهاینسو و آغاز رخدادهای اخیر، انتقادات بسیار وارد است. منتقدان معتقدند؛ خالی ماندن عرصه از حضور هنرمندانی که مایل نبودند در اوضاع و احوال نابسامان جامعه روی صحنه بروند و اصرار وزیر ارشاد به بازگشت هنرمندان به صحنه در پی درخواست نهادهای امنیتی، موجب شد کسانی برای دریافت مجوز اجرای کنسرت پیشقدم و در این راه موفق شوند که تا پیش از این در ادبیات وزارت ارشاد، «خوانندگان زیرزمینی» بهشمار میرفتند و کنسرتاولیهایی بدون آلبوم منتشرشده و تنها با تکآهنگهایی وایرالشده در فضای مجازی بودند.
نامها چه میگویند؟
همین که طلسم برگزاری کنسرت در ایران، پس از شش ماه توسط «زانکو»، خواننده قطعهی بارها مورد شوخی و خنده قرار گرفتهی «مثلا روم زوم کنی، بومبوم کنه قلبم» شکست، خود نشانی از آن بود که مخاطب قرار است در ادامه کدام گروه از اهالی موسیقی را روی صحنه ببیند. با برگزاری سیوهشتمین جشنواره موسیقی فجر (از 28 بهمنماه تا چهارم اسفندماه) و آغاز تبوتاب برنامهریزی برای کنسرتهای نوروزی اهالی موسیقی پاپ، در غیاب هنرمندان موسیقی ردیف- دستگاهی، نواحی، تلفیقی، کلاسیک و... «خبرسازیها» پیرامون پرفروشترین خوانندگان پاپ با بیشترین سانسهای برگزاری کنسرت، بالا گرفت و برخی صفحات اینستاگرامی با هدف جذب مخاطب به هر قیمتی، نام برخی خوانندگان را بهعنوان پرفروشترین خواننده زمستان، نوروز یا هر دو مقطع زمانی معرفی کردند. آنها در پستهایی که فاقد هرگونه آمار دقیق بود القابی را به برخی خوانندگان دادند که موجب شکلگیری حاشیههایی پیرامون نام آنها شد.
در غیاب آمار رسمی ازسوی دفتر موسیقی، سایتهای فروش بلیت بودند که مرجع رسانهها قرار گرفتند. هرچند آمار استخراجشده از آنها صرفا تعداد سانسهای برگزاری کنسرت را نشان میداد و الزاما بر پرفروش بودن آنها صدق نمیکرد. بهخصوص اینکه برخی از این سانسهای برگزاری کنسرت با استقبال چندانی هم مواجه نشد و برخی خوانندگان ناچار به کاهش قیمت بلیت خود با عنوان «عیدی» شدند. ازسویدیگر، نمیتوان گفت این «خبرسازی»ها اساسا خلاف اخلاق یا قانون بود و در گیرودار تبلیغاتی که هرکدام از کنسرتگذاران برای خواننده موردنظر خود انجام میدادند، طبیعی بهنظر میرسید.
نگاهی به سایتهای فروش بلیت نشان میدهد از ابتدای بهمنماه سال گذشته تا روز دهم فروردینماه سالجاری، خوانندگانی چون آرون افشار (۱۴ سانس)، میثم ابراهیمی (۱۵ سانس)، اشوان (۱۰ سانس)، مهدی احمدوند (30 سانس)، بهنام بانی (۳۱ سانس)، رضا بهرام (۱۶ سانس)، بابک جهانبخش (۱۰ سانس)، مجید رضوی (۵۴ سانس)، راغب (۱۴ سانس)، ماکانبند (۲۰ سانس)، گرشا رضایی (۳۱ سانس)، علی زندوکیلی (۱۲ سانس)، آرمین زارعی (16 سانس)، ناصر زینلی (۲۱ سانس)، رضا صادقی (26 سانس)، معین زندی (۲۸ سانس)، علی یاسینی (39 سانس)، مسعود صادقلو (۲۷ سانس) و علیرضا طلیسچی (24 سانس) روی صحنه رفتهاند. نامهایی که موجب طرح این سوال میشود که اگر شرایط به گونهای پیش نمیرفت که خوانندگان درجه اول پاپ نسبت به برگزاری کنسرت مردد و دودل شوند و خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازان موسیقی ردیف- دستگاهی، کلاسیک، تلفیقی و نواحی شرایط را مناسب برگزاری کنسرت نبینند، باز هم شاهد حضور جوانانی چون مجید رضوی، معین زندی و ناصر زینلی در میان این لیست بودیم و آنها باز هم میتوانستند از دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگوارشاد اسلامی مجوز برگزاری کنسرت بگیرند و روی صحنه بروند؟
وزیر ارشاد با تاکید بر اینکه وزارتخانه متبوعش «در رعایت قانون بسیار سختگیر» است، اضافه کرده: «این دوستان» بهدلیل آنکه «حساسیتهای ارشاد» را میدانستند، مراقب بودند. او این مسئله را «لطف خدا» دانسته که برگزاری کنسرتها با کمترین اشکالی که مورد نگرانی خانوادههای مذهبی بود، به وقوع پیوست. اسماعیلی همچنین اشاره کرده که شاید در چند مورد خطایی هم صورت گرفت اما بلافاصله با آن برخورد شد. او در مورد اینکه پیش از این بارها و بارها در چهارگوشه ایران شاهد لغو کنسرتهایی بودیم که میخواستند با حضور «زنانِ نوازنده» روی صحنه بروند و در کنسرت زانکو، حضور «همخوان زن» را مشاهده کردیم، توضیحی نداده و نگفته است چرا مسیرِ پیش از این طولانیِ حضور روی صحنه، در چند ماه اخیر چنین کوتاه و سهلالوصول شده است؟! او به این مسئله نیز اشارهای نکرده که چرا دیگر اهالی موسیقی جز نوازندگان، خوانندگان و کنسرتگذاران پاپ ترجیح میدهند تبعات بهشدت جدی مالی، روحی و روانی عدمبرگزاری کنسرت را به جان بخرند اما چنان که برخیشان میگویند؛ حاضر نیستند به روال سابق برگردند و مسیر نامتوازن و نامتعارفی را که برای اخذ مجوز میپیمودند، بپیمایند.
موزیسینهای پاپِ مشتاق
این روزها ظاهرا اهالی موسیقی پاپ همچنان مشتاق و منتظر برگزاری کنسرت با پایان ماه رمضانند و برخیشان نیز به احتمال مجوز گرفتن در سایهی کوچهی خلوتی میاندیشند که بیمیلی دیگران به حضور روی صحنه پدید آورده است. این فرآیند زمانی شکلی غمانگیزتر به خود میگیرد که در کنار غیاب ظاهرا خودخواسته دیگر اهالی موسیقی مستقل، ارکسترهای دولتی؛ ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران هم در چندماه اخیر، فعالیت چندانی غیر از چند اجرای ارگانی و خصوصی نداشتهاند. اتفاقی که با توجه به هزینهای که برای دستمزد و حقوق ماهانه نوازندگان این ارکسترها صرف میشود، میتواند دربرگیرنده ابهاماتی باشد و لابد بنیاد رودکی بهعنوان متولی این ارکسترها باید توضیحاتی در این مورد داشته باشد که از ارائه آن به اهالی رسانه خودداری میکند. بهگونهایکه در حال حاضر بهرغم حضور هنرمندان صاحبنام و شناختهشده در شورای هنری این ارکسترها، نه درباره نحوه فعالیت این ارکسترها اطلاعات چندانی در اختیار رسانهها قرار دارد، نه از برنامههای آتی این دو مجموعه مهم و تأثیرگذار خبری در دست است.