ضرورت چرخش در سیاست خارجی ایران
۱ |
سیاست ما در مقابل آمریکا سیاست مشخصی است، یعنی حاکمیت ایران اعلام کردهاست که در شرایط فعلی نه میخواهد بجنگد و نه میخواهد مذاکره کند. آمریکا هم با توجه به شرایط فعلی قصد ندارد با ایران وارد جنگ شود. در مجموع اگر آمریکا میخواست با ایران وارد جنگ شود، بهانههای مختلفی داشت که آخریناش هم کشتهشدن سه نظامی آمریکا در مرز اردن و سوریه توسط گروههای منتسب به ایران بود. مشاهده کردیم که بعد از اینکه آمریکاییها مدتها روی واکنش به این واقعه فکر کردند به این نتیجه رسیدند که به قول خودشان گروههای نیابتی ایران را هدف قرار دهند.
۲ |
با توجه به اینکه آمریکا در سال انتخابات قرار دارد، بعید است که در طول امسال، اگر همه متغیرها به همین شکل که هست باقی بماند، بسیار دور از ذهن است که واشنگتن تا زمان برگزاری انتخابات بعدی وارد درگیری مستقیمی با ایران بشود. هر دو طرف آمادگی برای چنین شرایطی را دارند، اما بعید است که هر یک از دو طرف اشتباه استراتژیک بزرگی مرتکب شوند که به جنگ منتهی شود و اگر هم چنین اتفاقی بیفتد به نظر نمیرسد که دو طرف وارد جنگ تمامعیار شوند، بلکه ترجیح میدهند با استفاده از حملات محدود و کوتاهمدت واکنش نشان دهند. قابل تصور نیست که واکنشی مشابه جنگهایی که آمریکا در مقابل عراق یا افغانستان انجام داد در مقابل ایران تکرار شود. با توجه به اینکه جنگ روسیه و اوکراین در جریان است و همچنان جنگ غزه ادامه دارد، آمریکا آمادگی ایجاد یک جبهه جدید را ندارد. هر دو جنگ جاری بسیار گسترده و خشن هستند و در غزه کار از جنگ گذشته و وارد فاز نسلکشی شدهاست. در سطح بینالمللی آمریکا وضعیت حیثیتی مناسبی ندارد و ترجیح میدهد که جبهه تازهای باز نکند.
۳ |
کلید حل مسئله در تهران است. به نظر من ایران باید تصمیم جدی برای پایان دادن به این تنش بگیرد. مسئله اینجاست که رویکرد سیاست خارجی ایران منافع اقتصادی و توسعهای کشور را نادیده میگیرد. ایران با رویکردی مشابه اپوزیسیون در صحنه بینالمللی، نمیتواند به توسعه دست پیدا کند. ایران باید جهتگیری سیاست خارجی خود را تغییر دهد. ایران اگر نگوییم چرخش ۱۸۰ درجهای بلکه لازم است چرخش دستکم ۹۰ درجهای در رویکرد سیاست خارجی خود ایجاد کند. تهران باید سیاست دشمنی با آمریکا را کنار بگذارد و از این فضای «نه جنگ و نه مذاکره» خارج شود. این سیاست به ضرر منافع ملی ماست و این ایران است که باید این سیاست را تغییر دهد. ولو اینکه تهران حتی نخواهد با واشنگتن رابطه داشتهباشد، باز هم باید رویکرد تازهای در سیاست خارجیاش در پیش بگیرد که منافع توسعهای ایران را تامین کند. ایران باید از رویکرد سیاستمحور (Political Oriented) به سمت رویکرد اقتصادمحور (Economic Oriented) حرکت کند. ما به دنبال این بودیم که سال ۱۴۰۴ از لحاظ اقتصادی به قدرت اول منطقه تبدیل شویم، اما با این سیاست نه تا سال ۱۴۰۴ بلکه تا سال ۱۴۲۴ هم به این هدف نمیرسیم.