هماهنگی ترکیه با اعراب در قبال غزه
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در تاریخ 4 تا 5 دسامبر برای شرکت در نهمین نشست کمیته عالی استراتژیک ترکیه و قطر و چهلوچهارمین نشست شورای همکاری خلیجفارس به دوحه سفر کرد. حضور اردوغان در اجلاس سران شورای همکاری خلیجفارس به شکل ویژهای جهتگیری سیاست منطقهای ترکیه در سالهای اخیر و رویکرد آن به جنگ غزه را نشان میدهد. در واقع، حضور اردوغان در نشستهای شورای همکاری خلیجفارس منعکسکننده تغییر جهت در روابط ترکیه با کشورهای عربی خلیجفارس است، با در نظر گرفتن اینکه آنکارا چند سال پیش درگیر رقابت شدیدی با ریاض و ابوظبی بود. حضور ترکیه در این اجلاس همچنین سیاست این کشور در قبال جنگ غزه را روشن میکند. آنکارا در جبهه دیپلماسی فعال بوده است. ترکیه خواستار آتشبس، خروج نیروهای اسرائیلی از غزه و ارسال کمکهای بشردوستانه به این منطقه شده و اعلام کرده که مسئله فلسطین باید دوباره در دستور کار منطقهای و بینالمللی قرار گیرد. به همین منظور، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه به پایتختهای منطقهای و بینالمللی سفر کرده است. او ایده سیستم ضمانت چندکشوری را بهعنوان راهی برای مقابله با مناقشه فلسطین مطرح کرده است. بعلاوه، حمایت بیچون و چرای غرب از اسرائیل، ترکیه را ناامید کرده است؛ بنابراین این کشور، بر دیپلماسی منطقهای تمرکز کرده و به موازات آن، تلاش کرده است تا حد امکان، این درگیری را بینالمللی کند. آنکارا همچنین به دخالت عمیقتر قدرتهای غیرغربی مانند چین و روسیه امیدوار است. پیامدهای این جنگ بر امنیت منطقه یکی دیگر از نگرانیهای اصلی آنکارا بوده است. از ابتدای جنگ، بحثهای زیادی در مورد منطقهای شدن آن به معنای احتمال ورود ایران و گروههای مورد حمایتش به درگیری، وجود داشته است. بهرغم دخالت نسبی گروههای تحت حمایت ایران، بهویژه شلیک راکتهای حزبالله از لبنان به سمت اسرائیل و حمله حوثیها به کشتیهای آمریکا و اسرائیل در دریای سرخ، دخالت مستقیم تهران هنوز رخ نداده است و با توجه به خطرات احتمالی، بعید به نظر میرسد به این زودی اتفاق بیفتد. با این حال، منطقهای شدن جنگ در سطح اجتماعی در حال حاضر رخ داده است. با توجه به نمادین بودن مسئله فلسطین، بیتالمقدس و اماکن مقدسی مانند مسجدالاقصی برای جامعه جهانی مسلمانان، پتانسیل این جنگ برای جذب جنگجویان خارجی قابلتوجه است، بهویژه اگر تهاجم طولانیمدت شود. این میتواند مرحله دیگری از رادیکالیسم را با پیامدهایی بر امنیت منطقهای و بینالمللی آغاز کند. از زمان آغاز جنگ، ترکیه سعی دارد بهجای تحتالشعاع قرار دادن یا رقابت با آنها، از نقش کشورهای کلیدی عربی مانند قطر، مصر و عربستان سعودی حمایت کرده و مکمل آنها باشد. به عبارت دیگر، آنکارا از دستور کار عربی در جنگ غزه حمایت میکند. شرکت اردوغان در اجلاس سران شورای همکاری خلیجفارس نیز مؤید این نکته است. بهنظر میرسد جنگ بهجای تضعیف روند عادیسازی بین ترکیه و کشورهای عربی خلیجفارس، آن را تقویت کرده است. اگر روابط ترکیه با کشورهای عربی گرم نمیبود، اردوغان احتمالاً بهطور علنی از دیپلماسی نسبتاً ضعیف امارات و عربستان سعودی در مورد جنگ و تمایل آشکار امارات به حفظ روابط با اسرائیل و چشمداشت عربستان به برقراری روابط با اسرائیل انتقاد میکرد. این نشان میدهد که ترکیه نهتنها نسبت به تلقی افکار عمومی اعراب حساس است، بلکه نسبت به برداشت نخبگان عرب نیز حساس است. این سیاست بیشتر با سیاست منطقهای پیش از بهار عربی آنکارا مطابقت دارد که طی آن تلاش میکرد جذابیت خود را برای افکار عمومی عرب متعادل کرده و در عین حال روابط نزدیکتری با نخبگان حاکم حفظ کند. علاوه بر این، آنکارا بهرغم انتقاد از توافقنامه ابراهیم در هنگام امضای آن در سال 2020، اصولاً مخالف عادیسازی اعراب و اسرائیل نیست. ترکیه اولین کشور مسلمانی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط را احیا کرد. انتقاد آنکارا از توافقنامه آبراهام بازتاب وضعیت تیره روابط بین ترکیه و امارات متحده عربی و همچنین اسرائیل بود. آنکارا همچنین نگران بود که این روند بدون توجه به فلسطینیها پیش رفته است. در آینده، زمانی که ایده عادیسازی روابط دوباره مطرح شود، آنکارا تقریباً بهطور قطع از یک بُعد قویتری که فلسطینیها را در این فرآیند بگنجاند، دفاع خواهد کرد. این امر همچنین هر گونه عادیسازی را با مشروعیت و پذیرش منطقهای بیشتر فراهم میکند.