پاکسازی قومی در غزه و کرانه باختری
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
پل پیلار
پژوهشگر مرکز مطالعات دانشگاه جرج تاون
حتی اگر بخواهیم ادعای اسرائیل مبنی بر اینکه حمله به نوار غزه و دو میلیون نفر از ساکنان آن با هدف «نابودی حماس» صورت میگیرد را بپذیریم، برای ایالات متحده و هر قدرت دیگری بسیار نادرست است از چنین حملهای به نوار غزه حمایت کند. حماس را نمیتوان با بمب و تهاجم زمینی از بین برد و حتی اگر بتوان چنین کاری کرد، این عملیات امنیت آینده شهروندان اسرائیلی را متزلزلتر خواهد کرد اما بههیچوجه نباید ظاهر اظهارات اسرائیل را پذیرفت. انگیزههای دیگری نیز احتمالاً در پسِ حمله اسرائیل وجود دارد. تقریباً دو ماه از حمله اسرائیل گذشته و شواهد بهطور فزایندهای نشان میدهد، اسرائیل درگیر پاکسازی قومی فلسطینیهایی است که در نوار غزه زندگی میکنند. یکی از ابعاد این پاکسازی قومی ماهیت بیرویه حملات نظامی اسرائیل است. با خاک یکسان کردن محلهها و تحمیل تلفات غیرنظامی بسیار بیشتر از تلفات نظامی، درحالیکه شواهد اندکی از بهدست آمدن نتیجهای مثبت به غیر از تصرف و نمایش برخی تونلهای خالی، هر کسی را به این نتیجه میرساند که این عملیات هر اسمی داشته باشد نمیتوان اسمش را حمله برای نابودی حماس نام گذاشت. به برخی آمارها توجه کنید. مقامات اسرائیلی مدعی هستند، در عملیات آنها در غزه تاکنون 5000 جنگجوی حماس را کشتهاند. بسیاری معتقدند این آمار نادرست است و در دنیای خارج راهی برای دانستن اینکه آیا این آمار حتی نزدیک به واقعیت هستند یا خیر، ندارد. اما فعلاً فرض کنید که این آمار واقعی هستند. براساس برآوردهای ارتش اسرائیل، شاخه نظامی حماس در آغاز این جنگ حدود 30 هزار جنگجو داشت. اگر آمار اسرائیل درست باشد، حماس هنوز هم باید 25 هزار جنجگو داشته باشد که زنده و اسلحهبهدست هستند. آخرین برآوردها از افزایش سریع مجموع تلفات فلسطینیها از جنگ تاکنون 16 هزار کشته از جمله بیش از 5000 کودک بوده است. فرض کنید که اسرائیل با سرعت کنونی و با روشهای فعلی، پایان دادن به هدف فرضی نابودی شاخه نظامی حماس را ادامه دهد. در این صورت تقریباً 100 هزار فلسطینی از جمله بیش از 30 هزار کودک کشته خواهند شد. این اعداد نهتنها بسیار بیشتر از تعداد تلفاتی است که حماس در حملهاش به اسرائیل وارد کرد، بلکه نشاندهنده میزان وحشیگری اسرائیل در غزه است. مقامات اسرائیلی قویاً عنوان کردهاند، علاوه بر از بین بردن حماس، کشتن غیرنظامیان و بیرون راندن هر چه بیشتر فلسطینیها از غزه یکی از اهدافشان است. ادعای ارتش اسرائیل مبنی بر اینکه قبل از حمله به ساکنان غزه هشدار میدهند، چیزی شبیه به یک شوخی بیرحمانه است. اسرائیل به ساکنان غزه دستور میدهد، از خانههای خود فرار کنند اما به هر حال آنها را بمباران میکند؛ چه در مسیر باشند یا در محلی که به آنها گفته شده است که به آنجا فرار کنند. سپس به آنها دستور میدهد، دوباره فرار کنند و بعد دوباره بمبارانشان میکند. کدهای QR در برگههایی که اطلاعات مربوط به مناطق امن را نوید میدهند برای مردم غزه ارسال میشوند اما وقتی خطوط ارتباطی قطع است و فلسطینیها به اینترنت دسترسی ندارند، این کدها نیز بلااستفاده خواهند بود. شواهد بیشتر از اهداف حمله اسرائیل به غزه با توجه به رویدادهای همزمان در کرانه باختری مشخص میشود. طی دو ماه گذشته، شهرکنشینان اسرائیلی در کرانه باختری، عمدتاً با رضایت مقامات اسرائیلی، از خشونت و ارعاب برای بیرون راندن ساکنان فلسطینی از روستاها استفاده کردهاند. سپس سخنان رهبران سیاسی اسرائیل نیز قابل توجه است و برخی ناظران این سخنان را شواهدی بر اقدام به نسلکشی توصیف کردهاند. نمونهها در دو ماه گذشته فراوان است. یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل گفت: «ما همه چیز را از بین میبریم». نسیم واتوری، رئیس کنست، درباره فلسطینیهای غزه گفت: «همه آنها را بیرون کنید». آوی دیشتر، وزیر کشاورزی گفته: «اکنون در حال گسترش نکبت غزه هستیم.» آمیهای الیاهو، وزیر میراث، پیشنهاد کرده که اسرائیل باید به فکر انداختن یک بمب هستهای بر روی غزه باشد. اینطور به نظر میرسد که اسرائیل در تلاش است تا فلسطینیها را از طریق مرگ و آوارگی از معادله حذف کند. تا زمانی که تبعیدیان ناراضی وجود داشته باشند، راهبرد ظاهری اسرائیل به جز بازیهای قبلیاش، به احتمال زیاد صلح را برای اسرائیلیها یا دیگران به ارمغان نمیآورد.