توضیح «فراجا» درباره گزارش جامعه رها شده
در پی انتشار گزارشی با عنوان «جامعه رهاشده» در تاریخ 14 دیماه، معاونت فرهنگی و اجتماعی نیروی انتظامی توضیحی برای دفتر روزنامه فرستاد. در این جوابیه با امضای سعید منتظرالمهدی، معاون فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی آمده است: «گزارش «جامعه رهاشده» از چند منظر مختلف فاقد وجاهت تحلیلی-علمی و حتی خبری است:
1-صِرفِ استناد به آمارهای ارائه شده در گزارش خود گواه این است که وقوع سرقت در هفتماهه 1402 نسبت به 1400 به میزان 7/27 درصد کاهش و نسبت به سال 1401 نیز 7/9 درصد کاهش را نشان میدهد که بهطور مستقیم حاصل عملکرد فنی، اطلاعاتی و پیشگیرانه مبتنی بر آموزشِ همگانی پلیس بوده و ناگفته پیداست که این عملکرد نسبتِ معکوسی با وضعیت اقتصادی دارد؛ چراکه در تحلیلهای جامعهشناختی شاخصهای اقتصادی نسبت مستقیمی با افزایش یا کاهش سرقت دارد. توجه به همین نکته در گزارش اشارهشده موید عملکرد مطلوب فراجا در مقابله با سرقت است.
2-در بخشی از این گزارش به بالا رفتن میزان دستگیرشدگان سرقت نسبت به توزیعکنندگان موادمخدر اشاره و این موضوع بهعنوان ضعف در اقدام و عمل پلیس تلقی شده است. نکته جالب اینجاست که اساساً دستگیری سارقین بهدلیل هوشِ زیستی و هوشِ هیجانی این افراد بهمراتب سختتر از توزیعکنندگان موادمخدر بوده و نویسنده محترم گزارش بهدلیل فقدان شناختِ صحیح از امور پلیسی چنین خطایِ فنیای را در تحلیل مرتکب شده است. از ابتدای حضور فرماندهی جدید فراجا در بهمنماه سال گذشته، یکی از محوریترین و درعینحال سختترین ماموریتهای پلیس مقابله موثر با سارقان در تمام سطوحِ متنوعِ آن است و دلیل اجرای طرح پابندِ الکترونیکی برای سارقان از نیمهدوم دیماه 1402 برهمیناساس است.
3-در بخشی از این گزارش با یکی از تحلیلگران درخصوص کاهش سرمایه اجتماعی پلیس مصاحبه شده که این اظهارات بهشدت غیرعلمی و غیرمستند است؛ مگر آنکه فرد مصاحبه شونده دارای اِدراک شهودی باشد. سنجش میزان سرمایه اجتماعی و اعتماد به یک سازمان، نهاد یا حتی فرد، دارای شاخصهای متعددی است که بر مبنای نبضسنجیِ اجتماعی و افکارسنجی قابل شناخت و فهم اِدراکی است. حداقل طی دو دهه اخیر پلیس همواره خود را در معرض آراء افکارعمومی قرار داده و توسط سازمانهای مختلف سنجش سرمایه و اعتماد اجتماعی صورت گرفته و بارها و بارها طی سالهای گذشته در میان سایر نهادها رتبه بالایی داشته است. بنابراین لازمه میزان سنجشِ کاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی، نسبت مستقیمی با افکارسنجی علمی دارد.
4-پلیس در یکسال گذشته وارد مهمترین چالشهای اجتماعی کلانشهرها شده که نمونه جدید آن مقابلهیِ موثر با پدیدهیِ پلاکقرمزها، پارکِ هرندی و محلههای اطراف آن در شهر تهران است. آیا گزارشگر محترم یکبار به فِراستافتاده تا این اقدامات که دارای سطح التهاب بالایی در جامعه است را از نزدیک رصد و از این ماموریت سنگین پلیس، گزارش تهیه کند؟ آیا این یک مداخلهگری اجتماعی موثر در سطوح محلی و ملی نیست؟
5-بهدلیل فقدان شناخت از عملکرد پلیس، به کاهش سرمایه اجتماعی بدون پشتوانه علمی اشاره شده است. گزارشگر محترم و مصاحبهشوندگان آیا از فعالیت پلیس در حوزه مشاوره و مددکاریاجتماعی مطلع هستند؟ آیا میدانند که واحدهایِ مشاوره و مددکاری در کلانتریها چه خدمات اجتماعی مطلوبی به جامعه میدهند و بیش از 70درصد درگیریهایِ خانوداگی، همسایگی و نزاعِ افراد در همین واحدهایِ مشاوره به مصالحه میرسد و عملاً قضازدایی میشود؟ موضوعی که برابر بررسی بهعملآمده در پلیسهای منطقه و حتی کشورهای پیشرفته در سطح فراجا نبوده و ازایننظر اگر نگوییم بینظیر حتماً کمنظیر است. بنابراین منتقدان در گزارش را به بازدید میدانی در این حوزه دعوت میکنیم.
6-با وجود تمام فشارهای اقتصادی کماکان و در بین تمام نهادها و سازمانها، ارزانترین خدمات را در حوزههایی مانند راهنمایی و رانندگی، گذرنامه، مهاجرت و اصناف به مردم میدهیم و برخی از خدمات مانند مشاوره و مددکاری بهصورت رایگان است. فراجا همواره به تمام اقشار جامعه توجه کرده و خود را پلیس 89میلیون ایرانی بیکموکاست میداند. ازطرفدیگر چه سرمایه اجتماعی بالاتر از اینکه به اقشار ضعیف جامعه در خدمترسانی توجه میکنیم.
7-در این گزارش ادعا شده که: «در پلیس از دوربینهای شهری به دوربینهای کار و منزل رسیدهایم. درواقع همهجا دوربین کاشتهاند.»
این مورد از اساس صحت نداشته و نقضِ صریحِ حقوقِشهروندی است و ادعای طرحشده قابل شکایت در محاکم قضایی است. همچنین ادعا شده: «پلیس در موضوع ترافیک حضور ندارد، اما در جای دیگر شما را شناسایی کرده و جریمه میگیرد؛ گویی میخواهد سهم خود را دریافت کند.»
این ادعا نیز کاملاً باطل و یک تجاهلِ فردی است. پلیس در موضوع کنترل ترافیک و رفتار صحیح انضباطیِ رانندگان، جدی بوده و بر مبنای مُرِّ قانون رفتار میکند. همچنین تمام جرائم رانندگی به حساب خزانهِ عمومیِ دولت واریز میشود.
8-از سرِ ناآگاهی و فقدان اِشراف به موضوعات اجتماعی، در بخشی از این گزارش آمده که مردم بدون کمک از پلیس بهصورت خودگردان از پلیس محلی استفاده میکنند. درحالیکه امنیت محلهمحور از ابتکاراتِ فراجا بوده که با کمک مردم بتوانیم امنیت را محلی کرده و مدیریت مردمی-نهادی را عملی کنیم. درحقیقت پلیس محلهمحور پیشنهاد فراجا بوده و مدیریت بر آن نیز از همین طریق اعمال میشود.
9-در این گزارش گفته شده که مردم از پلیس کمک نمیگیرند. انبوه تلفنهای روزانه به 110 چهپیامی دارد؟ در همین اواخر تماس یک مادر با 110 برای تهیه دارو از داروخانه چهحسی به شما میدهد؟ آیا غیر از این است که پلیس، نهادی تماماً مردمی و در خدمت انسانهاست؟ عموم مردم، کوچکترین اتفاقات را به پلیس گزارش میکنند.
10-اطلاعرسانیِ پلیس طی یکسال گذشته هم بهلحاظ فُرم، هم محتوا در سرعت، دقت و صحت با گذشته قابل قیاس نبوده و تلاش بسیاری شده تا این روند به حرفهایترین شکل ممکن تداوم یابد. اطلاعرسانی در پرونده مرحوم مهرجویی و خانم محمدیفر مصداق بارز تحول در چنین رویکردی است.
فراجا همواره بر تشریک مساعی با نخبگان و تعامل هدفمند و پویا با اصحابرسانه تأکید داشته و به تقویت آن اهتمام جدی دارد. اما باید از بررسیِ صِرف در فضای جازی و استثناءگرایی بیرون بیاییم. از کلانشهرها اندکی فاصله بگیریم و به شهرهای کوچک و روستاها هم سر بزنیم. به خونبسهایی توجه کنیم که با حضور عوامل پلیس و طرح صلح و سازش امکان بقاء و دوام داشته است. آموزشهمگانی فراجا در تمام سطوح کاملاً واضح و هویداست. هشدارهای پلیسی بهطور مرتب در طول شبانهروز برای عموم مردم در تمام پلتفرمها منتشر شده و در معرض دید قرار میگیرد. آیا منصفانه است که بدون تحقیق و بررسی، چنین گزارشهایی منتشر شود. با رویی گشاد، گزارشگر محترم و مصاحبهشوندگان را به بازدید میدانی از اقدام و عمل پلیس دعوت میکنیم.»