| کد مطلب: ۱۰۵۰۷
دردسر احرازهویت آنلاین

دردسر احرازهویت آنلاین

گزارش هم‌میهن از روزگار معلولانی که برای دریافت خدمات مجازی با مشکلات مختلفی مواجه می‌شوند

گزارش هم‌میهن از روزگار معلولانی که برای دریافت خدمات مجازی با مشکلات مختلفی مواجه می‌شوند

مائده امینی

خبرنگار اجتماعی

«چند سال پیش وقتی می‌رفتیم شعبه بانک می‌گفتند شما نمی‌توانی حساب باز کنی. حالا هم که همه‌چیز آنلاین شده، ما باز هم نمی‌توانیم از بدیهی‌ترین حقوق خود استفاده کنیم. انگار همیشه و در هر زمان، قرار است سهم ما وابستگی و خانه‌نشینی باشد.»

این تلخ‌ترین جمله‌ای است که حامد به زبان می‌آورد. 33 سال دارد، نویسنده و شاعر است و در ۵سالگی در حادثه‌ای بینایی‌اش را از دست داده است. مسئله محرومیت از خدمات دیجیتالی، تنها مسئله اقلیت‌های جامعه ما نیست اما احتمالاً شنیده‌نشده‌ترین بخش صدای آن‌هاست. در روزهایی که ساده‌ترین مسائل روزمره مثل خرید سیم‌کارت، باز کردن حساب، داشتن کد بورسی، درخواست وام و... در بسترهای دیجیتالی و آنلاین ارائه می‌شود، افراد دارای معلولیت‌های مختلف همچنان از دریافت اصولی خدمات محروم‌اند. ناشنوایان، نابینایان و آن‌ها که دارای اختلال‌هایی مثل اوتیسم هستند هنوز نمی‌توانند مثل دیگر افراد جامعه، به‌صورت غیرحضوری، مستقل و با حفظ حریم شخصی‌شان، برای خدمات آنلاین احراز هویت شوند.

درحالی‌که رئیس‌جمهوری یا رئیس قوه‌قضائیه در سال‌های اخیر بارها بر حسن انجام «قانون جامع حمایت از حقوق معلولان» تاکید کرده، اما هیچ‌کدام از ۱۶ ماده این قانون به ضرورت دسترس‌پذیر بودن فضای مجازی، صفحات وب‌سایت‌ها، یا درگاه‌های احراز هویت آنلاین و... برای این قشر از جامعه اشاره‌ای نکرده است. تجربه نشان‌داده در سیاست‌گذاری برای این طیف از جامعه، به بهانه حمایت از حقوق معلولان، با حذف صورت‌مسئله، آن‌ها را از دریافت خدمات محروم می‌کنند تا روی کاغذ آن‌ها را از سوءاستفاده‌های احتمالی مصون کنند اما واقعیت این است که درنتیجه این سیاست‌گذاری، این افراد گوشه‌گیرتر، تنها‌تر و محروم‌تر می‌شوند. این درحالی‌است که خدماتی که بر بسترهای آنلاین ارائه می‌شود، باید با کیفیت و پیگیری بیشتری ارائه شود تا از تردد غیرضروری آنها در شهر جلوگیری شود و گره‌ای از مشکلات آن‌ها باز کند.

منصور شادكام، قائم‌مقام انجمن نابینایان ایران درباره انتظارات جامعه معلولان پیش‌تر گفته است: «در شرایط فعلی كشور، معلولان با مشكلات زیادی مواجه‌اند و سطح مطالبات و انتظارات‌شان از مسئولان بالاتر رفته است. همچنین افزایش هزینه‌های زندگی ازیك‌سو و رشد بی‌رویه قیمت تجهیزات كمك‌توانبخشی این قشر كه به‌شدت به آن نیاز دارند، باعث شده معلولان در تنگناهای زیادی قرار گیرند.» به گفته او، سازمان بهزیستی با مشكلات ساختاری زیادی روبه‌روست، یكی از این مشكلات شرح وظایف متعددی است كه بر دوش این سازمان گذاشته شده و ازطرف‌دیگر، متناسب با این مسئولیت‌ها بودجه‌ای در اختیار این سازمان قرار نمی‌گیرد، به‌همین‌دلیل قانون جامع حمایت از حقوق معلولان در سال‌های اخیر اجرایی نشده و در ارتباط با تجهیزات كمك توانبخشی نیز همین مسئله صدق می‌كند. نیاز معلولان به تجهیزات فناورانه روز دنیا كه قیمت آن‌ها هم بسیار افزایش یافته، با میزان بودجه‌ای كه بهزیستی در زمینه تجهیزات در اختیارش قرار می‌گیرد، بسیار فاصله دارد، به‌طوری‌كه پاسخگوی نیاز 5‌درصد مددجویان سازمان هم نیست.

زمان برای احراز هویت آنلاین کافی نیست

آقای هاشمی از زمان تولد نابینا بوده، او ۳۷ سال دارد و درباره مصائب احراز هویت آنلاین برای نابینایان می‌گوید: «این‌کار معمولاً به دو طریق انجام می‌شود. احتمالاً یا سیستم از شما می‌خواهد که دست‌تان را تکان دهید، به نقطه خاصی نگاه کنید یا درخواست‌های مشابه که نشان دهد، این خود شما هستید که روبه‌روی دوربین ایستاده‌اید. یا در مسیر دیگری که برای این کار تعریف شده است، کاربر، باید جمله خاصی را که در صفحه تصویر می‌بیند بخواند. این جمله در برخی از درگاه‌ها متغیر و در برخی دیگر، ثابت است. همه این‌ها درحالی‌است که عموماً برای طی کردن این فرآیند شما به‌عنوان کاربر، زمان محدودی در اختیار دارید و گاهی در کمتر از یک‌دقیقه باید کدی را ببینید و وارد کنید یا جمله‌ای را بخوانید و رد شوید. از‌سوی‌دیگر اساساً شما نمی‌توانید صفحه را ببینید یا به دوربین مستقیماً نگاه کنید.»

اینجا همان نقطه‌ای است که یک فرد نابینا از ادامه مسیر باز می‌ماند. یک نابینا عموماً بدون حضور مترجم در کنارش نمی‌تواند احراز هویت آنلاین را تجربه کند. ازسوی‌دیگر، استفاده از نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌هایی که برای ترجمه و خواندن صفحات وب به کمک نابینایان آمده‌اند، عموماً زمان زیادی را از کاربر می‌گیرد تا جایی که فرصت ثبت‌نام از دست می‌رود. خیلی وقت‌ها حتی اگر یک نابینا بخواهد به تنهایی و بدون حضور مترجم این فرآیند را آغاز کند، اساساً به‌لحاظ زمان‌بندی نمی‌تواند وارد چنین مسیری شود. به گفته هاشمی، این اما تمام ماجرا نیست: «بارها شده که بعد از تلاش‌های بسیار، فرآیند شناسایی هویت اپلیکیشن‌ها را -که خدمات مالی آنلاین ارائه می‌دهد- به پایان رساندم اما درنهایت رد شده‌ام. درحالی‌که تمام آنچه از من خواسته شده بود را به درستی انجام داده‌ام و وقتی از پشتیبانی علت را جویا شده‌ام، گفته‌اند ما اصلاً طبق قانون نمی‌توانیم به شما خدمات ارائه دهیم و در توضیح هم گفته‌اند، این محدودیت برای محافظت از خود شماست.» هاشمی توضیح می‌دهد: «حدود ۱۲ سال پیش برای خودم کد بورسی گرفتم و این کار را به شکل حضوری انجام دادم، اما می‌دانم که حتماً احراز هویت آنلاین در سامانه‌هایی مثل سجام هم، برای نابینایان اگر هم شدنی باشد، حتماً با سختی فراوانی، توأم خواهد بود.»

این فرد نابینا روایت تلخ خود را اینگونه ادامه می‌دهد: «واقعیت این است که ما هم مثل دیگر افراد جامعه، وقتی جایی به مانعی برمی‌خوریم بالاخره راهی برای حل‌کردن آن پیدا خواهیم کرد، اما چرا اصلاً باید کار به اینجا بکشد که من برای گرفتن حق طبیعی خودم اینقدر بجنگم؟ چرا یک نابینا نمی‌تواند مثل سایر افراد جامعه از حقوق اولیه خود برخوردار باشد یا از خدمات اجتماعی بهره‌مند شود؟» در روزگاری که بخش عظیمی از خدمات به‌شکل آنلاین ارائه می‌شود، چرا شرایط به‌گونه‌ای پیش نمی‌رود که همه افراد، با هر نوع معلولیتی، بتوانند از این خدمات - که حق طبیعی آن‌هاست- استفاده کنند؟

به‌رسمیت نشناختن استقلال نابینایان

یکی دیگر از ابعاد دسترس‌پذیر نبودن خدمات آنلاین برای نابینایان، مخدوش‌شدن استقلال فردی آن‌هاست. هاشمی دراین‌باره می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین مسائل کنونی جامعه نابینایان این است که استقلال این افراد مدام زیر سوال می‌رود و فرآیند‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده که حریم شخصی نابینایان مدام مخدوش می‌شود. نابینایان هم مثل همه دیگر افراد جامعه گاهی دل‌شان نمی‌خواهد حتی نزدیک‌ترین افراد به آن‌ها،‌ از جزئیات زندگی‌شان و تصمیمی که گرفته‌اند، مطلع شوند اما در عمل یک نابینا زمانی‌که می‌خواهد از فلان خدمت اجتماعی یا اقتصادی آنلاین استفاده کند حتماً باید یک نفر دیگر را وارد این پروسه کند.»

نابینایان بیکار ننشسته‌اند. آن‌ها بارها و بارها نسبت به وضع موجود اعتراض کرده‌اند. هاشمی که خود یکی از فعالان حوزه حقوق نابینایان است، می‌گوید: «بارها و بارها در دوره‌های مختلفی با مدیران بانک مرکزی،‌ معاونان‌شان، مدیر سابق شاپرک و... جلساتی برگزار کرده‌ایم. این حرف‌ها را زده‌ایم‌ و پیشنهاد داده‌ایم. همچنین پروپوزال ارائه کردیم و درنهایت آب از آب تکان نخورد و تقریباً هیچ کاری از پیش نرفت. حتی برای بهبود خدمات دیجیتالی، برنامه‌نویس داوطلب معرفی کردیم و موفق شدیم برای ایجاد تغییرات در صفحات وب‌‌ها، اپلیکیشن‌ها و... بودجه‌ هم به تصویب برسانیم اما تا به تحقق آنچه در نظر داریم نزدیک شدیم، فردی که در دولت یا سازمان‌های رسمی حضور داشته، عوض شده و با عوض‌شدن آن مدیر انگار همه‌چیز دوباره به نقطه صفر برگشته است.»

نابینا بی‌سواد نیست

سهیل معینی، مدیر انجمن باور است. او درباره چالش‌های احراز هویت آنلاین برای نابینایان به هم‌میهن می‌گوید: «استانداردهای دسترس‌پذیری خدمات در کشور همگانی نیست، درحالی‌که در کشورهای دیگر چنین مشکلاتی سال‌هاست حل شده. ما بارها با نهادها و سازمان‌های مختلف دولتی و حتی غیردولتی جلساتی داشتیم اما درنهایت خدمات آنلاین و آفلاین برای افراد سالم طراحی می‌شود و برای بقیه اقشار جامعه هیچ سهمی در فرآیند طراحی در نظر گرفته نمی‌شود.»

او ادامه می‌دهد: «ماجرا مربوط به امروز نیست. سال‌ها پیش که دستگاه‌های خودپرداز به خیابان‌های شهر اضافه شدند و به‌عنوان یک خدمت نوین در اختیار آحاد افراد قرار گرفتند، گویی اصلاً افراد نابینا، یا افرادی که دارای معلولیت حرکتی بودند، قرار نبود بتوانند از این دستگاه‌ها استفاده کنند. واقعیت این است که در حوزه خدمات دیجیتال هم همان ماجرای دستگاه‌های خودپرداز به‌گونه‌ای دیگر تکرار می‌شود. اساساً نرم‌افزارها طوری طراحی نمی‌شوند که یک‌فرد دارای معلولیت بتواند از آن‌ها استفاده کند.»

او درباره اپلیکیشن‌هایی که نابینایان درحال‌حاضر از آن‌ها استفاده می‌کنند هم توضیح می‌دهد: «یکی از اپلیکیشن‌های بین‌المللی که عموماً مورد استفاده نابینایان قرار می‌گیرد، «مای آیز my eyes» نام دارد که توانسته به استقلال نابینایان کمک بسیاری کند. در این نرم‌افزار، کاربر بعد از نصب، می‌تواند از صحنه‌هایی که می‌خواهد ببیند مثل اتاقش، آشپزخانه، کافه‌ای که رفته و... عکس بگیرد و از یک مترجم بخواهد آن را برایش ترجمه کند. هزاران مترجم در سراسر جهان هستند که این عکس‌ها و فیلم‌ها را می‌بینند و داوطلبانه آن‌ها را برای کاربر نابینا توضیح می‌دهند. همچنین این امکان وجود دارد که بعضی از عکس‌ها و فیلم‌ها به نرم‌افزارهایی داده شود که فرآیند ترجمه‌کردن برای نابینایان را توسط هوش مصنوعی آموخته‌اند.»

امروز در بسیاری از کشورهای جهان، ضوابط طراحی وب‌سایت با دسترس‌پذیری برای نابینایان تعریف شده. خروجی چنین ضوابطی این است که دیگر نیاز نیست نابینا حتماً یک مترجم در کنار خود داشته باشد و می‌تواند به‌کمک صفحه‌خوان خود، صفحات استاندارد در وب را بخواند. اما در شرایطی که صفحات وب‌سایت با این استانداردها طراحی نشده باشند، خواندن این صفحات برای این افراد، بسیار سخت می‌شود و در خیلی مواقع حتی امکان‌پذیر نخواهد بود. او با انتقاد به زمان محدودی که برای فرآیند احراز هویت آنلاین در نظر گرفته می‌شود، می‌گوید: «منقضی‌شدن کدها در کمتر از یک‌دقیقه، یا ردشدن در احراز هویت به‌دلیل طولانی‌شدن فرآیند، باعث می‌شود که نابینایان حتی نتوانند برای دریافت خدمات آنلاینی از این جنس اقدام کنند.»

به گفته او، مسئله هم فقط احراز هویت آنلاین نیست، تمام خدمات دیجیتال و غیردیجیتال، از باز کردن حساب و... تا تردد در شهر، همه‌چیز انگار برای افراد کاملاً سالم جامعه طراحی شده‌اند و می‌شوند. انگار که اساساً ضرورتی ندارد یک نابینا حساب باز کند، پارک برود، قدم بزند یا در جایی سرمایه‌گذاری کند.

معینی توضیح می‌دهد: «امروز شرایط اندکی بهتر شده، اما واقعیت این است که جامعه نابینایان مسیری سخت و طولانی را پشت‌سر گذاشته است. سال‌ها پیش فکر می‌کنم اوایل دهه ۸۰ بود که بانک مرکزی، بخشنامه‌ای تصویب کرد که براساس آن هر نابینا باید یک فرد امین را معرفی می‌کرد تا بتواند فعالیت‌های بانکی‌اش را به کمک او انجام دهد. ما بارها به این مصوبه اعتراض کردیم. در جلسات متعدد شرکت کردیم و هربار پاسخ می‌شنیدیم که این برای حمایت از حقوق نابینایان است تا مورد سوء‌استفاده مالی قرار نگیرند. این چه حفاظتی است که مرا از اصل خدمت محروم می‌کنید؟ در آن روزها بسیار جنگیدیم و گفتیم، نابینا مگر بی‌سواد است که امین داشته باشد؟ ما در جامعه نابینایان، استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و... داریم. چرا باید حتماً یک‌نفر دیگر را وارد حریم شخصی آن‌ها کنیم به‌صرف آنکه نمی‌توانیم شهر و خدمات شهری، بانک و خدمات بانکداری و بورسی و... را برای آن‌ها دسترس‌پذیر کنیم؟»

از برخورد سلیقه‌ای تا بخشنامه‌های بانکی

به نظر می‌رسد ماجرا هنوز به طور کامل در شعب بانک‌ها هم حل نشده است. معینی دراین‌باره می‌گوید: «می‌خواهم بگویم ما راه سختی را آمده‌ایم. این مصوبه را که اصلاح کردیم، یادم می‌آید بچه‌های نابینای عضو انجمن زمانی‌که برای بازکردن حساب یا دریافت پول و... به بانک مراجعه می‌کردند، کارمندان شعبه به آنها می‌گفتند، طبق فلان بخشنامه ما نمی‌توانیم به شما خدمات ارائه دهیم! ما می‌گفتیم آن مصوبه را عوض کردیم و بخشنامه جدید آمده، اما می‌گفتند بخشنامه جدید دست‌مان نرسیده! ما خودمان می‌رفتیم بخش‌نامه را می‌آوردیم، می‌گرفتیم دست‌مان و با رئیس شعبه صحبت می‌کردیم تا درنهایت یک نابینا می‌توانست رمز اول کارتش را تغییر دهد. هنوز هم برخورد در شعبه‌های بانکی با افراد نابینا، سلیقه‌ای است. یک شعبه می‌پذیرد و انجام می‌دهد، شعبه دیگر سنگ‌اندازی می‌کند.» به گفته او، همه این اتفاقات در شرایطی رخ می‌دهد که سال‌هاست پرچمداران تلفن‌های هوشمند -آیفون و سامسونگ- محصولات خود را برای نابینایان دسترس‌پذیر کرده‌اند و با هر بار به‌روزرسانی، ابزارهایی که در اختیار این قشر قرار می‌گیرد، متنوع‌تر و کاربردی‌تر می‌شود: «جامعه نابینایان ما هنوز از ساده‌ترین حقوق شهروندی خود محرومند.»

انتظارهای عجیب از ناشنوایان برای خواندن جملات

وضعیت ناشنوایان هم بهتر از وضعیت نابینایان نیست. مهرنوش طلعت، مترجم ناشنوایان است. او با سال‌ها تجربه کاری در این حوزه، درباره چالش‌های ناشنوایان در فرآیند احراز هویت آنلاین می‌گوید: «ثبت‌نام اینترنتی یا احراز هویت آنلاین هم مثل خیلی دیگر از خدمات دیجیتال، برای ناشنوایان به آسانی انجام نمی‌شود. خودتان بهتر می‌دانید. یکی از مهم‌ترین بخش‌های احراز هویت آنلاین، خواندن یک جمله است که برای بسیاری از ناشنوایان مقدور نیست.»

او ادامه می‌دهد: «اگرچه دستگاه قضا هم چندباری نسبت به اصلاح رویه کنونی هشدار داده و حتی قوانینی هم مصوب و اصلاح شده است، اما همچنان هیچ فرآیند آنلاینی برای جامعه ناشنوایان تسهیل نشده است. متاسفانه سیاست‌گذاران ما چه در بخش دولتی، چه در بخش خصوصی هنوز مسائل ساده‌ای را درباره ناشنوایان نمی‌دانند. ناشنوایان در جمله‌بندی یا استفاده از زبان رسمی، ضعیف‌اند. آن‌ها معنی بسیاری از واژه‌های کمتر استفاده‌شده را نمی‌دانند. ناشنوایان خیلی‌وقت‌ها برای پُرکردن فرم‌های ثقیل بانک‌ها، وزارتخانه‌ها، نهادها و... به مشکلات جدی برمی‌خورند.»

زبان سخت و کلمات ثقیل برای ناشنوا

ناشنوایان در فهم بسیاری از جمله‌های سنگین یا لغات آرکائیک، با مشکل مواجه‌اند. طلعت می‌گوید: «بسیاری از ناشنوایان برای پُرکردن فرم‌های بانکی یا پیش‌بردن فرآیندهایی مثل احراز هویت آنلاین، با مترجم ارتباط برقرار می‌کنند. برای مثال با من تماس می‌گیرند، اما واقعیت این است که نباید این خدمات به گونه‌ای ارائه شوند که برای استفاده ناشنوایان اینقدر دسترس‌ناپذیر، بروکراتیک و سخت باشد. ناشنوایان حتی برای انجام یک ‌کارت‌به‌کارت ساده، گاهی با مشکل مواجه می‌شوند؛ چراکه معنی کلمه‌هایی مثل مبدأ، مقصد، ساتنا و... را به خوبی نمی‌دانند. ازسوی‌دیگر، خیلی وقت‌ها ناشنوایان برای حل مشکلاتی که حین فرآیند احراز هویت برای‌شان پیش می‌آید، نمی‌توانند از کمک پشتیبانی‌ها استفاده کنند چراکه اصلاً پشتیبانی‌ها زبان ناشنوایان را نمی‌دانند و تقریباً می‌توانم بگویم بیشتر پشتیبانی‌ها راه تعامل با این قشر از جامعه را بلد نیستند.» مسئول دفتر شبکه ملی ناشنوایان می‌گوید: «احراز هویت آنلاین و ثبت‌نام بر خط و خدمات دیجیتالی یک‌طرف، ناشنوایان خیلی وقت‌ها حتی نمی‌توانند از خدمات اورژانس استفاده کنند. تصور کنید وقتی یک ناشنوا دچار یک موقعیت اورژانسی می‌شود، باید حتماً یک مترجم کنار خود داشته باشد. اپراتورهای پشت تلفن خیلی‌وقت‌ها نمی‌توانند منظور یک ناشنوا را متوجه شوند و برای خدمت‌رسانی به او اقدام کنند.»

بررسی‌های هم‌میهن نشان می‌دهد، ناشنوایان حتی برای گرفتن تاکسی اینترنتی که این روزها تبدیل به اجزای اصلی زندگی همه شده، دچار چالش‌های بسیاری هستند. طلعت با اشاره به مشکلات دریافت تاکسی اینترنتی برای ناشنوایان می‌گوید: «این قشر از جامعه درحال‌حاضر، از دریافت خدمات آنلاین مختلفی محروم‌اند. برای مثال بدون کمک مترجم (که البته استقلال و حریم شخصی‌شان را مخدوش می‌کند) نمی‌توانند به‌شکل آنلاین تاکسی بگیرند. با راننده ارتباط برقرار کنند و مسائل مربوط به پیداشدن ماشین، لوکیشن و... را حل کنند. گاهی یک مسیر ۱۰۰ هزار تومانی برای یک فرد ناشنوا با ۵۰‌درصد افزایش قیمت تمام می‌شود؛ چراکه هزینه استفاده از مترجم هم به آن اضافه می‌شود. حالا بماند که استفاده ناشنوایان از دیگر راه‌های حمل‌ونقل، خود قصه دیگری است.» محصول این شرایط، هزینه‌های سربار بسیاری است که به ناشنوایان تحمیل می‌شود. از آنجایی که این افراد برای انجام بسیاری از کارها، نیاز به مترجم دارند، خیلی از آن‌ها از متن دریافت خدمات اجتماعی به‌واسطه شرایط اقتصادی‌شان حذف می‌شوند. او درباره تعرفه استفاده از مترجم توضیح می‌دهد: «تعرفه‌ها ثابت نیست. هر مؤسسه یا هر فردی، یک قیمتی دارد اما اگر بخواهم یک میانگین قیمت بگویم، هزینه یاری‌رسانی یک مترجم به یک فرد ناشنوا، بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان در هر ساعت خواهد بود.»

طلعت در پایان می‌گوید: «حرف بسیار است. خلاصه همه این حرف‌ها این است که ناشنوایان به امکانات بسیار اندک و محدودی دسترسی دارند. در همین صداوسیما که به‌عنوان رسانه ملی معرفی می‌شود، جز بعضی از اخبار در بعضی شبکه‌ها، هرگز هیچ برنامه‌ای با توجه به مشکلات این قشر، ساخته و پخش نمی‌شود. ما در دوران کرونا، هزاران ناشنوا را از دست دادیم تا بالاخره فهمیدند که آن‌ها هم هستند و نیاز دارند برای پیشگیری از کرونا آموزش ببینند. نیاز دارند در جریان اخبار باشند. نیاز دارند بشنوند و بدانند.»

همه حق زندگی دارند

مسئله دسترس‌پذیر نبودن خدمات آنلاین به‌خصوص درگاه‌های احراز هویت تنها مربوط به نابینایان یا ناشنوایان نمی‌شود. افراد دارای اوتیسم هم اگر به‌نوعی درگیر باشند که در ظاهر یا چهره آنها شواهدی وجود داشته باشد، بدون قیم قانونی خود کاری از پیش نمی‌برند و همه این رنج‌نامه تنها بخشی از مشکلاتی که اقلیت‌های جامعه - هرکدام در ساحت خودشان- از آن‌ رنج می‌برند. سیاست‌گذار ازیک‌سو و فعالان بخش خصوصی، صاحبان کسب‌وکارها و رسانه‌ها و... ازسوی‌دیگر انگار چشم‌های خود را به روی بخشی از جامعه بسته‌اند و ماحصل چنین رویه‌ای، جامعه‌ای است که زیر پوست خود، خشم و اندوه سنگین و بسیاری را حمل می‌کند. خدمات اجتماعی و اقتصادی باید به همه افراد یک جامعه ارائه شود چراکه طبق نص صریح قانون اساسی، همه افراد فارغ از معلولیت‌ها، گرایش‌ها و... حق زندگی در این سرزمین را دارند.

نگاه قانون

درباره قانون جامع حمایت از معلولان

در تمام مناطق دنیا و تمام سطوح هر جامعه ممکن است افرادی به‌دلیل محدودیت عملکردهای فیزیکی، روانی، حسی یا وضعیت‌های طبی یا بیماری ذهنی، دچار معلولیت شوند. معلولیت به معنی از دست دادن یا محدودیت فرصت‌های شرکت در زندگی اجتماعی در یک سطح مساوی با دیگران است. برابرسازی فرصت‌ها، روندی است که طی آن سیستم‌های مختلف اجتماعی و محیطی مثل سرویس‌ها، فعالیت‌ها، اطلاعات و… در دسترس تمام افراد به‌ویژه معلولین قرار می‌گیرد. قوانین فعلی معلولیت، محصول توسعه در ۲۰۰ سال اخیر است. در زمینه معلولیت شرایط اختصاصی متعددی وجود دارد که بر زندگی افراد معلول اثر می‌گذارد و در طول تاریخ معلولیت باعث انزوای افراد معلول شده و در رشد آن‌ها تاخیر به وجود آورده است. در ایران خواسته‌ها و نیازهای معلولان از طریق تشکل‌های غیردولتی معلولین به وسیله سازمان بهزیستی که زیرمجموعه وزارت رفاه است، جمع‌آوری شد و در ۱۶ اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۳ در صحن علنی مجلس ششم تحت‌عنوان قانون جامع حمایت از حقوق معلولان تصویب شد و پس از سکوت شورای نگهبان در ۱۶ ماده، به تصویب نهایی رسید. واقعیت اما این است که علاوه بر اینکه تقریباً هیچ‌کدام از ماده‌های حاضر در این قانون به‌شکل رسمی و اصولی اجرا نمی‌شوند، متن این قانون نیاز به به‌روزرسانی در سال‌های اخیر دارد. برای مثال ماده ۲ این قانون می‌گوید: «تمام وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، مؤسسات و شرکت‌های دولتی و نهادهای‌عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمان‌ها، اماکن عمومی، معابر‌ و وسایل خدماتی به نحوی عمل نمایند که امکان دسترسی و بهره‌مندی از آنها برای ‌معلولان همچون افراد عادی فراهم شود.» یا ماده ۱۲ آن سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را موظف کرده که حداقل دو‌ساعت از برنامه‌های خود را در هرهفته در زمان مناسب به برنامه‌های سازمان بهزیستی‌ کشور و آشنایی مردم با توانمندی‌های معلولین اختصاص دهد. اما آیا این ماده‌ها در سیاست‌گذاری‌های صاحبان قدرت در کشور ما، تاثیری دارند؟ ازسوی‌دیگر هیچ ماده‌ یا تبصره‌ای، هیچ نهاد یا وزارتخانه‌ای را مکلف به دسترس‌پذیر کردن خدمات آنلاین برای این افراد نکرده است که این خلأقانونی بر پیچیدگی‌های محرومیت این افراد از بدیهی‌ترین حقوق‌شان می‌افزاید.

دیدگاه

ویژه جامعه
آخرین اخبار