دیپلماسی نامحبوب/افکار عمومی در ایالات متحده چه نگاهی به سیاست خارجی دولت ترامپ دارد؟
نظرسنجی جدید موسسه افکارسنجی PEW نشان میدهد مردم آمریکا چندان با اقدامات اخیر رئیسجمهورشان در حوزه سیاست خارجی همسو نیستند و بسیاری از آنها باور دارند آمریکا مسیر اشتباهی را در پیش گرفته است.

دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در عرصه سیاست خارجی استراتژی کاملاً متفاوتی را نسبت به جو بایدن، رئیسجمهور پیشین این کشور در پیش گرفته است؛ در مدت زمان کوتاهی که از آغاز دوره ریاستجمهوری او میگذرد ایالات متحده از توافقهای بینالمللی خارج شد، همکاری نزدیکی را با روسیه به منظور پایان جنگ در اوکراین آغاز کرد، به دنبال الحاق سرزمینهای خارجی است و سیاست اعمال تعرفه علیه بسیاری از کشورها از جمله مهمترین شرکای تجاری آمریکا را دنبال میکند.
نظرسنجی جدید موسسه افکارسنجی PEW نشان میدهد مردم آمریکا چندان با اقدامات اخیر رئیسجمهورشان در حوزه سیاست خارجی همسو نیستند و بسیاری از آنها باور دارند آمریکا مسیر اشتباهی را در پیش گرفته است.
سیاست غیرمتوازن از اوکراین تا غزه
بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید نقطه آغاز تغییراتی بزرگ در روابط واشنگتن و مسکو بود. کاخ سفید که میخواست در سریعترین زمان ممکن آتشبس برقرار شود، خیلی زود مذاکرات مستقیم با کرملین را آغاز کرد و ضمن پذیرش بخش بزرگی از خواستههای کرملین از جمله حفظ مناطق اشغالی در اوکراین خواستار برقراری آتشبس در اوکراین شد. برای روسها اما وضعیت متفاوت بود؛ آنها که محاصره دیپلماتیک و تلاش برای تحمیل انزوا بر روسیه را پایانیافته میدیدند، نهتنها حاضر به عقبنشینی از خواستههای خود نشدند بلکه تلاش کردند تا بیشتر از گذشته بر خواستههای حداکثری خود برای پایان جنگ تأکید کنند.
این وضعیت ترامپ را تا حدی عصبانی و ناراحت کرده اما مذاکرات میان آمریکا و روسیه برای دستیابی به توافق برای پایان جنگ ادامه دارد. روز جمعه ۱۱ آوریل، استیون ویتکاف، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا عازم سنپترزبورگ شد و با کیریل دیمیترف، رئیس صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه و فرستاده ویژه رئیسجمهور این کشور دیدار کرد. او در ادامه این سفر دیداری طولانی هم با ولادیمیر پوتین داشت.
براساس دادههای منتشرشده از سوی موسسه افکارسنجی PEW، بسیاری از آمریکاییها سیاست ترامپ در قبال روسیه و اوکراین را متوازن نمیدانند. ۴۳ درصد میگویند او بیش از اندازه از روسیه طرفداری میکند و تنها ۳ نفر از هر ۱۰ آمریکایی باور دارد که رئیسجمهور آمریکا شیوه مناسبی را در مواجهه با مسئله روسیه و اوکراین در پیش گرفته است. این در حالی است که ۲۲ درصد از مشارکتکنندگان در نظرسنجی نسبت به اظهارنظر پیرامون این مسئله نامطمئن بودند و ۳ درصد نیز رویکرد ترامپ را نوعی «حمایت بیش از حد از اوکراین» توصیف کردند.
جمهوریخواهان (۵۷ درصد) باور دارند که ترامپ سیاست متوازنی را در قبال روسیه و اوکراین در پیش گرفته اما دموکراتها (۷۲ درصد) رویکرد رئیسجمهور آمریکا را جانبدارانه میدانند و معتقدند ترامپ از روسیه حمایت میکند.
زمانی که از مشارکتکنندگان درباره مدیریت مسئله اسرائیل و فلسطین سوال شد، ۳۱ درصد در پاسخ رویکرد ترامپ را «حمایت زیاد از حد از اسرائیل» دانستند. در مقابل ۲۹ درصد سیاست کاخ سفید در این موضوع را متوازن خواندند، ۳۷ درصد اطلاعاتشان را برای اظهارنظر درباره این مسئله کافی ندانستند و ۳ درصد نیز مدعی شدند که ترامپ جانب فلسطینیها را نگه میدارد.
در این موضوع نیز شکاف حزبی نمود واضحی دارد. ۵۱ درصد جمهوریخواهان میگویند ترامپ سیاست خوبی را در پیش گرفته؛ درحالیکه ۵۰ درصد دموکراتها رویکرد ترامپ را جانبداری از اسرائیل میدانند.
مخالفت با کنترل غزه و گرینلند
یکی از تمایزهای آشکار دولت کنونی با دولت پیشین آمریکا، دنبال کردن علنی سیاستی تهاجمی با هدف تحت کنترل قرار دادن مناطق تحت کنترل دیگر کشورهاست. ترامپ در نخستین روزهای ریاستجمهوری خود خواستار خرید گرینلند از دانمارک شد. او روز سهشنبه ۴ فوریه در اظهارنظری شوکهکننده حتی برای نزدیکترین مشاورانش، اعلام کرد که ایالات متحده باید کنترل نوار غزه را به دست گیرد و فلسطینیان ساکن آن را به جایی دیگر منتقل کند. او گفت که آمریکا مسئولیت بازسازی و تبدیل کردن غزه به قبله مشاغل و توریسم را خواهد پذیرفت و غزه را به «ریویرای خاورمیانه» تبدیل خواهد کرد.
این طرح با استقبال بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که برای دیدار با ترامپ به ایالات متحده سفر کرده بود روبهرو شد؛ نتانیاهو همان روز در پاسخ به خبرنگارانی که درباره طرح ترامپ سوال میکردند، گفت: «او آینده متفاوتی را برای این منطقه میبیند. این طرح ارزش مورد توجه قرار گرفتن را دارد و میتواند تاریخ را عوض کند.»
اما برای فلسطینیان که طی دهههای گذشته برای حفظ سرزمینشان جنگیدهاند، طرح ترامپ به مثابه گذر از کابوس قتلعام به کابوسی هولناکتر است. از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا زمانی که آتشبس میان اسرائیل و حماس در ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵ برقرار شود، نوار غزه در معرض حملات ویرانگر و مرگبار اسرائیل بود که به کشته شدن بیش از ۴۷ هزار نفر از ساکنان و از بین رفتن بخش اعظمی از زیرساختها در این منطقه شد. ترامپ پیشتر نیز خواهان پذیرش ساکنان غزه از سوی اردن و مصر شده بود اما هر دو این کشورها پیشنهاد رئیسجمهور آمریکا را برای میزبانی از ساکنان غزه رد کردند.
از نظر بسیاری از کارشناسان و مقامهای ارشد سازمانهای بینالمللی، هرگونه جابهجایی اجباری مردم از نظر حقوق بینالملل ممنوع و جرم است. استفان دوژاریک، سخنگوی سازمان ملل متحد، روز چهارشنبه ۵ فوریه در پاسخ به پرسشی درباره پیشنهاد ترامپ گفت: «هرگونه جابهجایی اجباری مردم، معادل پاکسازی قومی است.» در قوانین بینالمللی هم ممنوع بودن انتقال اجباری ساکنان یک منطقه با صراحت مورد اشاره قرار گرفته است.
کنوانسیونهای ژنو (۱۹۴۹) تصریح میکند «انتقال اجباری دستهجمعی یا انفرادی و نقل مکان اشخاص مورد حمایت از اراضی اشغالشده به خاک دولت اشغالکننده یا به خاک هردولت دیگری اعم از اینکه اشغال شده یا نشده باشد به هر علتی ممنوع است.»
جابهجایی اجباری غیرنظامیان براساس کنوانسیونهای ژنو (متون بنیادی حقوقبشردوستانه بینالمللی که نحوه رفتار با غیرنظامیان در زمان درگیریهای مسلحانه را تعیین میکنند) ممنوع است. کنوانسیون ژنو سال ۱۹۴۹ تصریح میکند که «انتقال اجباری انبوه» به هر کشوری، صرفنظر از انگیزه، ممنوع است. در پروتکل اصلاحی سال ۱۹۷۷ هم تأکید شده «غیرنظامیان نباید به دلیل مسائل مرتبط با درگیری مجبور به ترک سرزمین خود شوند.» هم ایالات متحده و هم اسرائیل از امضاکنندگان کنوانسیونهای ژنو هستند.
یکپنجم آمریکاییها معتقدند ترامپ با تمام توان این اهداف را دنبال خواهد کرد اما بیشتر مردم بر این باورند که این اهداف برای رئیسجمهور آمریکا دستیافتنی نخواهد بود.
از هر سه آمریکایی، دو آمریکایی میگویند با الحاق این مناطق به خاک ایالات متحده مخالفند اما شکاف حزبی در نگاه به این موضوع کاملاً محسوس است. بیشتر جمهوریخواهان (۴۱ درصد) از ایده الحاق گرینلند به آمریکا استقبال میکنند و تعداد کمتری از آنها (۲۸ درصد) این کار را غلط میدانند. در مقابل در موضوع تحت کنترل در آوردن غزه ۴۴ درصد آنها مخالف این کار هستند و تنها ۲۷ درصد از این مسئله حمایت میکنند.
جیدیونس، معاون رئیسجمهور آمریکا اواخر ماه مارس به همراه همسرش به گرینلند سفر و با نظامیان آمریکا در پایگاه فضایی پیتوفیک دیدار کرد. این سفر بدون دعوت که ابتدا برای بازدید از جزیره برنامهریزی شده بود، پس از مباحثه با دولتهای گرینلند و دانمارک، در مقیاس بسیار کوچکتری ادامه یافت. هر دو دولت گرینلند و دانمارک با موضوع الحاق این جزیره به آمریکا مخالفت کردهاند و براساس یک نظرسنجی در ماه ژانویه اکثریت قریب به اتفاق ساکنان گرینلند هم مخالف هستند.
هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها بر این باورند که دولت ترامپ در نهایت هدف کنترل گرینلند را دنبال میکند اما درحالیکه ۴۴ درصد جمهوریخواهان با این هدف مخالفند، مخالفت با تصرف گرینلند در میان دموکراتها به ۸۰ درصد میرسد.
آمریکاییها با تعرفه علیه چین موافق نیستند
تعرفهها یکی دیگر از بخشهای مهم سیاست خارجی دولت ترامپ هستند. رئیسجمهور آمریکا، ۲ آوریل، موج جدیدی از تعرفهها را بر واردات خودرو و قطعات آن اعمال کرد. ترامپ این تاریخ را «روز آزادی» نامید و گفت که در این روز تعرفههای متقابلی را بر شرکای تجاری مختلف اعمال میکند تا به رویههایی که آنها را ناعادلانه میداند، پایان دهد. این تصمیم او با انتقادات زیادی در داخل و خارج از آمریکا مواجه شد و سرانجام رئیسجمهوری آمریکا روز چهارشنبه ۹ آوریل ناگهان طی عقبنشینی گسترده تعرفههای وضعشده بر واردات از اکثر کشورها را برای ۹۰ روز به تعویق انداخت.
ترامپ مدعی است که این تعرفهها نوعی مالیات بر سایر کشورها است، اما در واقع این کسبوکارهای آمریکایی واردکننده کالا هستند که در زمان ورود کالا به ایالات متحده، تعرفهها را به ادارهٔ گمرک و حفاظت مرزی میپردازند. واردکنندگان ممکن است تمام یا بخشی از هزینه تعرفه را از طریق افزایش قیمت به مصرفکنندگان منتقل کنند.
آمارها نشان میدهد بسیاری از شهروندان آمریکایی با اعمال تعرفهها بهویژه علیه چین مخالف هستند و فکر میکنند این موضوع به افزایش قیمت کالاها در آمریکا منجر خواهد شد. ۵۲ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی PEW گفتهاند از نظر آنها اعمال تعرفه تجاری علیه چین برای آمریکا بد خواهد بود درحالیکه ۲۴ درصد اعلام کردند نتیجه اعمال تعرفهها را برای آمریکا مثبت میدانند.
اکثر آمریکاییها این تعرفهها را برای کسبوکارها و زندگی شخصی خود نیز مضر ارزیابی میکنند و تنها ۱۰ درصد معتقدند تعرفهها به زندگی و کسبوکار آنها کمک خواهد کرد. در زمینه تعرفهها، جمهوریخواهان اغلب (۴۴ درصد) باور دارند که این تعرفهها شرایط را به نفع آمریکا تغییر خواهد داد اما وقتی درباره تأثیر تعرفهها بر زندگی و کسبوکار شخصی آنها سوال میشود فقط ۱۷ درصد جمهوریخواهان تعرفه را اتفاقی خوب برای کسبوکار و زندگی خود توصیف میکنند.
در نقطه مقابل، فقط ۵ درصد دموکراتها تعرفهها را اتفاقی خوب برای آمریکا و ۴ درصد نیز آن را اتفاقی خوب برای زندگی شخصی و کسبوکارشان ارزیابی میکنند.
اکثریت قاطع دموکراتها معتقدند که تعرفهها به زندگی شخصی آنها آسیب خواهد زد؛ ۷۵ درصد دموکراتها میگویند تعرفهها برایشان شخصاً مضر خواهد بود. ۱۳ درصد دیگر مطمئن نیستند و ۸ درصد معتقدند تأثیر واقعی چندانی نخواهد داشت. در میان جمهوریخواهان، افراد زیر ۵۰ سال بیشتر از افراد ۵۰ سال و بالاتر میگویند که تعرفهها برایشان شخصاً مضر خواهد بود (۳۶ درصد در مقابل ۲۳ درصد). در میان دموکراتها، دیدگاهها درباره تأثیر شخصی تعرفهها بین گروههای سنی تفاوت چشمگیری ندارد.
خروج از توافقها و نهادهای بینالمللی
آغاز فرآیند خروج آمریکا از سازمان بهداشت جهانی و همچنین خروج دوباره آمریکا از پیمان اقلیمی پاریس از جمله فرمانهایی بود که دونالد ترامپ روز اول بهمن، در نخستین روز کاری خود، در کاخ سفید امضا کرد. ترامپ که همواره به توافقها در زمینه تغییرات اقلیمی نظر مثبتی نداشته، در اولین دور ریاستجمهوری خود نیز از این توافق خارج شده بود، اما جو بایدن پس از پیروزی در انتخابات سال ۲۰۲۰ آمریکا را به این توافق بازگرداند.
ترامپ همچنین طی یک دستور اجرایی، بخش اعظم کمکهای اهدایی آمریکا به برنامههای بینالمللی و کشورهای خارجی را قطع کرد تا این کمکها مورد بررسی مجدد قرار گیرند. فرمان ترامپ برای تعلیق کمکهای خارجی شامل توقف کمکهای نظامی به اسرائیل و مصر نبود. ایالات متحده بهطور سنتی بزرگترین اهداکننده کمکهای توسعهای در جهان است. طبق گزارش سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD)، ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ بیش از ۶۴ میلیارد دلار برای کمکهای توسعهای به کشورهای دیگر اختصاص داده است.
براساس آمارها، افکار عمومی در آمریکا به تمامی این سیاستها نگاه منفی دارند اما کماکان تفاوتهای محسوسی میان طرفداران دو حزب و همچنین نسلهای مختلف در این زمینه وجود دارد. دادههای آماری نشان میدهد ۶۴ درصد جمهوریخواهان و ۹ درصد دموکراتها از قطع کمکهای مالی آمریکا حمایت میکنند. همچنین ۶۰ درصد جمهوریخواهان و ۷ درصد دموکراتها با خروج از توافق اقلیمی پاریس موافقند. ۵۸ درصد جمهوریخواهان و ۸ درصد دموکراتها نیز خروج ایالات متحده از سازمان بهداشت جهانی (WHO) را تصمیمی درست میدانند.
بهطور کلی افراد مسنتر بیشتر با تصمیمات ترامپ در عرصه سیاست خارجی موافقت دارند. برای نمونه بیشتر از ۴۰ درصد افراد بالای ۶۵ سال از قطع کمکهای خارجی آمریکا به دیگر کشورها و خروج از توافق پاریس حمایت میکنند درحالیکه این رقم در میان افراد ۱۸ تا ۲۹ سال کمتر از ۲۵ درصد است. این تفاوتهای سنی در بیشتر موارد در میان جمهوریخواهان رایج است و دموکراتها کمتر دچار این شکاف هستند.
کارشناسان هم مثل افکار عمومی خروج آمریکا از توافقها و نهادهای بینالمللی و قطع کمکهای آمریکا را امری اشتباه و پرهزینه میدانند. مدیر سازمان غیردولتی محیط زیستی سییرا کلاب، که مقر آن در ایالت کالیفرنیا است، بلافاصله پس از خروج دوباره آمریکا از توافق پاریس در بیانیهای نوشت: «ما بهعنوان قدرتمندترین کشور و بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای تاریخ جهان، وظیفه داریم در کاهش انتشار گازهای گلخانهای، برای دنیا الگو باشیم.»
این بیانیه میافزاید: «ما همچنین تعهد اخلاقی عمیقی داریم که به عنوان یک کشور و مردمی متعهد به حفاظت از نسل کنونی و نسلهای آینده، تا حد امکان جسورانه عمل کنیم و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از بدترین بحران آب و هوایی انجام دهیم.» از نظر مدیر این سازمان غیردولتی، خروج آمریکا از این قرارداد تنها باعث «جسارت سایر کشورها میشود که فرصت را مغتنم ببیند و به جایی برسند که ما خواهان آن نیستیم.»
علاوه بر خروج از توافق پاریس، ترامپ تصمیمات دیگری را نیز اتخاذ کرده که بر مسائل محیط زیستی تاثیرگذار است. رئیسجمهور جدید آمریکا به آژانسهای فدرال دستور داده که تعهدات مالی بینالمللی آب و هوایی را که توسط دولت قبلی در نظر گرفته شده بود، رد کنند و به پرداخت یارانهها برای خرید خودروهای الکتریکی پایان دهند.
او همچنین با لغو ممنوعیت حفاری در چندین منطقه، از جمله در منطقه حفاظتشده آلاسکا، وضعیت «اضطراری انرژی» را با هدف افزایش تولید نفت و گاز در ایالات متحده، که در حال حاضر نیز بزرگترین تولیدکننده جهان است، اعلام کرد. توقف توسعه مزارع بادی و همچنین یک قانون تصویب شده در دوران بایدن موسوم به «آیآرای» که سرمایهگذاری عمده در انرژی پاک را امکانپذیر میسازد، از دیگر تصمیمات ترامپ است.
نشریه تایم نیز در مقالهای در خصوص خروج آمریکا از سازمان بهداشت جهانی نوشته است: خروج ایالات متحده از سازمان بهداشت جهانی (WHO) میتواند پیامدهای جدی برای سلامت عمومی و سیاست خارجی این کشور به همراه داشته باشد. به گفته آشیش جها، پزشک و کارشناس سلامت عمومی یکی از تبعات فوری داخلی این تصمیم، عدم دسترسی آمریکا به پایگاه دادههای WHO درباره سویههای متغیر ویروس آنفلوآنزا است. این موضوع میتواند به افزایش بستریها و مرگومیر ناشی از آنفلوآنزا در آمریکا منجر شود.
او میگوید: «در حال حاضر، سالانه ۳۰,۰۰۰ فرد سالمند در معرض خطر عوارض آنفلوآنزا جان خود را از دست میدهند. اگر نتوانیم واکسن تولید کنیم یا واکسنهایمان به اندازه کافی مؤثر نباشند، این آمار افزایش خواهد یافت.» علاوه بر این، بدون عضویت در WHO، آمریکا دسترسی به پایگاه داده جهانی اطلاعات سلامت را از دست خواهد داد که شامل نظارت بر بیماریهای عفونی جدید و موجود است. این موضوع میتواند کشور را در برابر تهدیدات میکروبی جهانی آسیبپذیرتر کند. جها هشدار میدهد: «این بدان معناست که شاهد گسترش بیشتر بیماریها در سطح منطقهای و جهانی خواهیم بود و بیماریهای بیشتری از کشورهای دیگر به آمریکا سرایت خواهند کرد.»