| کد مطلب: ۳۴۳۵۴

ترامپ از اوکراین چه می‏‌خواهد؟/ پشت پرده رفتار و عملکرد رئیس‌جمهور آمریکا در قبال کی‌یف

ترامپ خلاف قطعنامه سازمان ملل که با اکثریت قاطع حمله روسیه به اوکراین را محکوم می‌‏کند، می‏‌گوید این اوکراین است که جنگ را آغاز کرده؛ اقدامی که هیچ رئیس‏‌جمهوری علناً انجام نداده است. عده بسیاری سبک ترامپ را بسیار ناخوشایند می‏‌دانند؛ برخی حتی آن را شرم‌‏آور توصیف می‏‌کنند.

ترامپ از اوکراین چه می‏‌خواهد؟/ پشت پرده رفتار و عملکرد رئیس‌جمهور آمریکا در قبال کی‌یف

مدت‌ها بود که میزان محبوبیت ولودیمیر زلنسکی در داخل اوکراین کم و کمتر می‌شد. خیلی‌ها به او به چشم رهبری نازک‌نارنجی نگاه می‌کردند که قدرت را حول محور خود متمرکز کرده است. در نظرسنجی‌ها حتی ژنرال ارشد پیشین او در جنگ با روسیه، محبوبیت بیشتری داشت تا اینکه دونالد ترامپ، برای بار دوم رئیس‌جمهور آمریکا شد. در هفته‌های اخیر، ترامپ زلنسکی را «دیکتاتور بدون انتخابات» خطاب کرد و در دیداری در کاخ سفید به همراه جی‌دی‌ونس معاون رئیس‌جمهور مشاجره‌ای درگرفت که تاکنون دیده نشده بود.

پس از این دیدار فاجعه‌بار ترامپ در شبکه اجتماعی خود، تروث سوشال، نوشت که آمریکا 200 میلیارد دلار بیشتر از اروپا در اوکراین هزینه کرده ولی برگشت پول اروپا تضمین شده است. او در ادامه نوشت:‌ «درحالی‌که آمریکا چیزی پس نخواهد گرفت. مگر این جنگ برای اروپا بسیار مهمتر از ما نیست؟» پس از این جلسه، زلنسکی بدون آنکه توافقنامه مواد معدنی را امضا کند، کاخ سفید را ترک کرد.

ترامپ به زلنسکی گفت که او به دنبال جنگ جهانی سوم است و اوکراین هیچ برگ برنده‌ای در این بازی ندارد.  جان مرشایمر، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو و شاید یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران سیاست خارجی آمریکا را مقصر حمله روسیه به اوکراین می‌داند. این موضوع غافلگیرکننده نیست چون از سال 2014 زمانی که روسیه شبه‌جزیره کریمه را الحاق و از شورشیان جدایی‌طلب در شرق اوکراین حمایت کرد، مرشایمر معتقد بود که آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی دلیل اصلی حمله روسیه به این منطقه‌اند که عمدتاً به واسطه توسعه‌گرایی‌های ناتو به سمت شرق در این منطقه رخ داده. 

ترامپ با جمهوری‌خواهان سلف خود تفاوت‌های بی‌شماری دارد. او با رهبران جهان یکی به دو می‌کند و رونمایی از اتفاق‌هایی را که معمولاً پشت‌پرده رخ می‌دهند، نقطه قوتی برای خود می‌داند. ترامپ خلاف قطعنامه سازمان ملل که با اکثریت قاطع حمله روسیه به اوکراین را محکوم می‌کند، می‌گوید این اوکراین است که جنگ را آغاز کرده؛ اقدامی که هیچ رئیس‌جمهوری علناً انجام نداده است. 

عده بسیاری سبک ترامپ را بسیار ناخوشایند می‌دانند؛ برخی حتی آن را شرم‌آور توصیف می‌کنند. منتقدان ترامپ می‌گویند که اقدامات او قدرت نرم آمریکا را که یکی از مهم‌ترین ابعاد قدرت ابرقدرت جهان که شامل استفاده از ابزارهای غیرنظامی، فرهنگ‌سازی، ارزش‌های سیاسی و سیاست خارجی برای اعمال تغییر است، نادیده می‌گیرد.

Stephen Kotkin Stanford 2022

استیون کوتکین، تاریخ‌نگار آمریکایی، استاد دانشگاه و نویسنده می‌گوید:‌ «در ذهن ترامپ، ابزارهای رسیدن به هدف اگر که نتیجه‌بخش باشند، مهم نیست چه باشند.» ترامپ معتقد است که آمریکا در سمت اشتباه تمام معاملاتی قرار دارد که تاکنون امضا کرده و این موضوع فقط به اوکراین محدود نمی‌شود. او علاوه بر خروج از معاهده پاریس، مدت‌هاست که تمایل خود را به خروج آمریکا از ائتلاف ناتو نشان داده است. 

رؤسای‌جمهوری به‌ندرت می‌توانند مسیر کشتی به‌بزرگی آمریکا را در دوره 4ساله خود تغییر دهند. در دهه 70 زمانی که نیکسون رئیس‌جمهور بود، قدرت نرم آمریکا رو به زوال می‌رفت. آمریکا در جنگ ویتنام شکست خورد. نیکسون بر سر ماجرای واترگیت استعفا داد. شوک نفت «کمربند زنگار» (افول اقتصادی شمال شرق آمریکا و ایالت‌های غرب میانه) را نابود کرد. اما پس از آن آمریکا خود را احیا کرد و بهترین دهه‌های خود را گذراند. کوتکین معتقد است ترامپ حقایق باارزشی را درباره قدرت آمریکا و جایگاه آن در جهان و همچنین جایگاه اروپایی‌ها در جهان مطرح می‌کند؛ هرچند که به سبک ترامپی او باشد.

  حالا سوال اینجاست که پشت‌پرده عملکرد او در قبال اوکراین و سیاست آمریکا چیست؟ ترامپ واقعاً از اوکراین چه می‌خواهد؟  کوتکین برای پاسخ به این سوال به دو دیدگاه مختلف از زمان اتحادیه جماهیر شوروی تا به امروز می‌پردازد. او می‌گوید:«زمانی دیدگاه چپ‌ها از روسیه این بود که استالین جهان جدیدی را می‌سازد؛ جهانی جدید از فراوانی، عدالت اجتماعی و صلح؛ اینکه اتحادیه جماهیر شوروی آینده است.» نمی‌شود گفت تمام چپ‌ها اما بخش بزرگی از آنها فانتزی شوروی به‌عنوان الگوی آینده را در سر داشتند، درحالی‌که تمام آنها یا گشنگی می‌کشیدند یا کشته می‌شدند.

در آن زمان هم بسیاری از چپ‌ها مخالف استالین بودند، همانگونه که امروز خیلی‌ها با پوتین مخالف‌اند. کوتکین در ادامه می‌گوید: «حالا ما یک فانتزی روسیه در سمت راست را داریم: اینکه روسیه همان ارزش‌های سنتی است، روسیه از تمدن غربی دفاع می‌کند، روسیه آینده است، روسیه دوست ماست.» اینها قطعاً فانتزی‌های برابری نیستند اما در واقع نشان می‌دهند که دیدگاه درباره روسیه از فانتزی چپ‌ها به راست‌ها منتقل شده است که به گفته کوتکین محرک‌های بزرگی از سیاست‌های آمریکا هستند. 

حقایقی که ترامپ می‌گوید

کوتکین می‌گوید، زلنسکی به‌دنبال ضمانت‌های امنیتی است که به این معنی است که علاوه بر اوکراینی‌ها، مردم کشورهای دیگر، به‌ویژه اروپایی‌ها هم کشته خواهند شد. اروپا تاکنون یک سرباز هم به اوکراین نفرستاده است. لهستان که بزرگترین حامی اوکراین است قبول نکرد تا پس از توقف جنگ صلح‌بانانی را به اوکراین بفرستد، چه برسد در طول جنگ. کوتکین می‌گوید: «اروپا تظاهر می‌کند.» ترامپ با تمام صفاتی که دارد نشان داد که اروپا یا باید اقدامی که درباره آن صحبت کرده را انجام دهد یا دیگر درباره آن صحبت نکند. کوتکین می‌گوید:«حتی با اینکه پوتین نتوانست اروپایی‌ها را مجبور کند خود را مدیریت و سازماندهی کنند، شاید ترامپ بتواند.» 

کوتکین معتقد است که سیاست‌های بایدن پیش از ترک کاخ سفید به بن‌بست رسیده بود ولی نه به این معنی که ترامپ قرار است تمام مشکلات را حل کند. ممکن است اقدامات او تبعات ناخواسته و گمراه‌کننده‌ای داشته باشند که اغلب در سیاست اتفاق می‌افتد. شاید شرایط بدتر شود، اما شرایط قبل از آن هم به‌خوبی پیش نمی‌رفت.

مشاجره ترامپ و زلنسکی جلوی لنز دوربین‌ها در تاریخ آمریکا بی‌سابقه است. آمریکا ریاست‌جمهوری اندرو جکسون را گذرانده که یکی از بزرگترین برده‌داران زمانه خود بود. جنگ داخلی را پشت‌سر گذاشته که در آن صدها هزار نفر کشته شدند اما امروز شبکه‌های اجتماعی باعث شده تا همه ‌چیز در معرض دید قرار بگیرند.

آمریکا در تمام ابعاد قدرتمندترین کشور جهان از زمان ثبت تاریخ است: قدرت سخت، قدرت اقتصادی، قدرت اختراع، ابرقدرت انرژی، قدرت نرم و قدرت ائتلاف. از سال 1880، آمریکا کمابیش 5درصد از قدرت و 20درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار داشته است. کوتکین معتقد است که دولت‌ها و  رؤسای‌جمهور عامل این امر نبوده‌اند: «رؤسای‌جمهور هیچ‌وقت نمی‌توانند آن را سرکوب یا خفه کنند، فارغ از اینکه چه کاری انجام دهند و از نظر من آنها کارهایی می‌کنند که می‌تواند به جایگاه آمریکا در جهان آسیب بزند.» 

حالا سوال اینجاست همانگونه که جهان در حال تغییر است، آمریکا چقدر می‌تواند بر دیگران تکیه کند؟ کوتکین می‌گوید:«قدرت اروپا رو به کاهش است، قدرت ژاپن رو به کاهش است. اما قدرت آمریکا رو به کاهش نیست. این قدرت متحدان، شرکای ماست که رو به کاهش می‌رود.» در مقابل، قدرت رقبای آمریکا یعنی روسیه و چین، روبه‌کاهش نیست. شاید در مورد روسیه بتوان گفت که این کاهش قدرت چقدر سطحی یا عمیق است اما در مورد چین، آمریکا به‌وضوح با یک حریف قدر روبه‌روست.

آمریکا در دست‌کم سه جبهه اصلی در برابر متحدان خود مسئولیت دارد. دکترین استراتژیک آمریکا زمانی این بود که این کشور باید توانایی مبارزه همزمان در دو جنگ و در دو جبهه بزرگ را داشته باشد اما ترامپ حالا به دنبال این است که در یک زمان در یک جنگ شرکت کند. هم‌اکنون آمریکا به‌دلیل تعهداتی که به متحدان خود دارد در سه جبهه بزرگ می‌جنگد. 

کوتکین می‌گوید: «ترامپ نشان داده است که تعهد آمریکا از توانایی‌های ما فراتر می‌رود، نه به این خاطر که ما رو به افول هستیم بلکه چون ائتلاف‌هایی که ما در آنها قرار داریم، با کشورهایی مثل آلمان، ژاپن و چند کشور دیگر، نفوذ و قدرت خاصی ندارند. شما می‌‌توانید بگویید که ترامپ در تحلیل خود از جهان اشتباه می‌کند. شما می‌توانید بگویید که شیوه‌های ترامپ ناخوشایند است اما نمی‌توانید بگویید که قدرت آمریکا برای برآورده کردن تعهدات کنونی‌اش در مسیری که قرار داریم کافی است». 

ولادیمیر پوتین این شرایط را چگونه می‌بیند؟ 

کوتکین می‌گوید، «افول غرب» سه دهه است که جزو استراتژی بزرگ روسیه بوده: «اینکه بگذارید غرب از داخل منفجر شود و سقوط کند و ما نجات پیدا خواهیم کرد؛ این استراتژی بزرگ روسیه است. اوضاع در داخل روسیه بد است. حتی شاید وحشتناک باشد اما اگر غرب منفجر شود، اگر غرب ناکام شود، سیاست‌ها و قدرت‌ خود را تضعیف کند، شرایط روسیه خوب خواهد بود.»

ترامپ می‌گوید کار کردن با روسیه آسان‌تر از اوکراین است و پوتین «می‌خواهد جنگ تمام شود.»‌ او در کاخ سفید در پاسخ به این سوال که آیا توقف اشتراک اطلاعات و کمک‌های نظامی به اوکراین می‌تواند باعث سوءاستفاده پوتین از این شرایط شود؟ گفت: «من واقعاً فکر می‌کنم هر کسی جای او بود همین کار را می‌کرد.» می‌توان گفت که ترامپ دارد به نفع پوتین عمل می‌کند اما از نظر کوتکین موضوع اصلی این است که هر کسی که نتواند تعهدات خود را به مردم اجرایی کند مردم او (و حزب او را که در این خصوص دموکرات‌ها هستند) در انتخابات بعدی تنبیه می‌کنند. او می‌گوید: «آمریکایی‌ها از جنگ متنفرند و از باخت در جنگ حتی بیشتر.» بنابراین ترامپ دارد با آتش بازی می‌کند. اگر نتواند به وعده‌های خود عمل کند موقعیت جمهوری‌خواهان در انتخابات بعدی می‌تواند تضعیف شود. 

کوتکین همچنین در شبکه اجتماعی سیگنال نظرات مردم روسیه را دنبال می‌کند. او می‌گوید مردم روسیه امیدوارند که این جنگ نفرت‌انگیز تمام شود. از پاییز 2022 روسیه کمابیش 19درصد از اراضی اوکراین را تحت کنترل خود درآورده و صدها هزار نفر هم کشته یا زخمی شده‌اند اما دستاورد دیگری نداشته است. 

پوتین جان مردم روسیه و حالا جان سربازان کره شمالی را داخل چرخ گوشت می‌اندازد، چون اوکراینی‌ها سربازان کمتری مقابل او دارند. کوتکین می‌گوید: «اوکراین به تانک‌های آبرامز نیاز ندارد. آنها تانک دارند و کمکی به آنها نکرده است. به هواپیماهای اف-16 نیاز ندارند چون نمی‌توانند در میدان جنگ مقابل ضدهوایی‌های روسیه بجنگند. اوکراین به 500 هزار نفر، 18 تا 24 ساله، نیاز دارند». هیچ کشوری حاضر نیست که سربازان خود را برای اوکراین بفرستد. از سوی دیگر با اینکه جامعه روسیه ممکن است بخواهند جنگ تمام شود اما پوتین حاضر است تا هر زمانی که طول بکشد به جنگ ادامه دهد. 

این جنگ چگونه تمام می‌شود؟

به‌گفته کوتکین جنگ از زمان کاترین بزرگ شروع شده؛ سال 1783 که کریمه را فتح کرد. ما در وسط این مسیر طولانی قرار داریم. سناریوی تمام شدن جنگ برای غرب چه بود؟ اینکه اوکراین برخی از اراضی خود را پس می‌گیرد و روسیه تسلیم می‌شود و اوکراین پیروز جنگ خواهد شد. مشکل اصلی، این تفکر است که اوکراین در میدان جنگ برنده خواهد شد به‌جای اینکه با فشار سیاسی، آتش‌بسی که می‌توانست به نفع اوکراین باشد را به‌دست آورد.

به گفته کوتکین این برای آمریکا بدان معنی بود که اوکراینی‌ها می‌توانند از حاکمیت خود دفاع کنند همانطور که از کی‌یف دفاع کردند و می‌شود در بازسازی اوکراین سرمایه‌گذاری کرد و می‌توان همان مسیری که در کره جنوبی پس از جنگ کره طی شده را طی کنند. کوتکین می‌گوید: «ماجرا از اول همین بود. الان هم همین است». کوتکین این را یک نتیجه خوب برای اوکراین می‌داند.

نتیجه بد این است که اوکراین حاکمیت خود را از دست بدهد؛ الحاق اراضی اشغالی را که روسیه کنترل می‌کند و حتی فراتر از آن به رسمیت شناخته شود. پس اوکراین مجبور می‌شود برای بزرگی ارتش خود محدودیت بگذارد و بی‌دفاع شود. علاوه بر آن در این شرایط نمی‌تواند به یک ائتلاف امنیتی بین‌المللی بپیوندد یا هرگونه ائتلاف امنیتی را تشکیل دهد. این محدودیت‌ها بر حاکمیت اوکراین منجر به تسلیم می‌شود. کوتکین می‌گوید: «این صلح نیست؛ این زانو زدن برای صلح است، به همین دلیل است که پوتین حالا «تمایل به مذاکره» دارد.» 

آتش‌بس مطلوب این بود که اوکراین هیچ محدودیتی برای ارتش خود اعمال نکند تا اگر جنگ دوباره آغاز شود بتواند از خود دفاع کند و اگر برای عضویت به هر سازمانی شرایط لازم را داشته باشد، به آن بپیوندد. اما کوتکین می‌گوید که به هیچ عنوان به این هدف نزدیک نشده‌ایم. 

آمریکا از فشارهای قابل توجهی در میدان جنگ استفاده کرد که شامل نه‌تنها دفاع در اراضی تحت اشغال روسیه بلکه صدور اجازه حملات دوربرد به اراضی روسیه بود. بایدن باوجود تحریم‌های شدیدی که علیه روسیه وضع کرد اما نتوانست اقدامی فراتر از آن انجام دهد. در واقع آمریکا در حوزه اقتصادی اقداماتی انجام داد اما در قلمرو سیاسی نتوانست فشار قابل‌توجهی بیاورد. کوتکین می‌گوید: «پوتین در سوریه شکست خورد. چه کسی او را شکست داد؟ اسرائیلی‌ها و ترک‌ها.» پس فاجعه سوریه یکی از آسیب‌پذیری‌های پوتین بود. در آفریقا هم آمریکا می‌تواند منافع روسیه را به عقب براند. 

از نظر کوتکین مسئله همیشه همین است که رژیم‌های خودکامه می‌توانند در همه‌چیز شکست بخورند و اغلب شکست می‌خورند اما تا زمانی که فقط در یک موضوع موفق باشند، نجات پیدا می‌کنند: سرکوب گزینه‌های سیاسی. اگر گزینه‌های سیاسی، چه در داخل کشور چه در فضای رسانه‌ای که بر آن کنترل دارند و چه در تبعید ظاهر شوند، رژیم‌ها می‌توانند بی‌ثبات شوند. افراد بسیاری در روسیه می‌خواهند آینده متفاوتی را برای این کشور ببینند. اما این امر در افق سیاسی روسیه دیده نمی‌شود. 

روس‌ها در یک طرف، مخالفان حامی دموکراسی را دارند که از سوی الکسی ناوالنی جان گرفته‌اند. میزان اثرگذاری ناوالنی را نمی‌توان انکار کرد اما تعداد حامیان او کم است و تمایل رژیم برای از بین بردن آن‌ها بی‌پایان.  کوتکین می‌گوید: «افراد بسیاری حامی رژیم‌اند، که هیچ اهمیتی به اوکراین نمی‌دهند.

آنها فکر می‌کنند روسیه در مسیر شکست قرار دارد؛ اینکه شکاف بین روسیه و غرب بر سر این جنگ به جای باریک‌تر شدن به سمت عریض‌تر شدن می‌رود؛ اینکه روسیه آینده خود را به وام گذاشته است؛ اینکه اقتصاد نظامی شده روسیه پایدار نیست؛ نظام بانکی اساساً داستان تخیلی است چون وام‌های بزرگی را در اختیار صنایع نظامی گذاشته‌اند که هیچ‌وقت قرار نیست پول خود را پس بگیرند. در حوزه اقتصاد غیرنظامی هیچ سرمایه‌گذاری نشده است. بنابراین روسیه در مسیر شکست‌خورده منافع ملی‌گرایانه خود قرار دارد.»

آنها کسانی هستند که می‌خواهند جنگ پایان یابد و روابط با اروپا نزدیک‌تر شود. کوتکین می‌گوید:‌«روسیه هیچ‌وقت بدون رابطه عمیق و چندلایه با اروپا موفق نبوده است.» آنها معتقدند که این کار به نفع روسیه است. او می‌گوید «آنها افرادی هستند که ما «فراریان داخلی» می‌نامیم. آنها بخش مهمی از نهاد امنیتی و نظامی را تشکیل می‌دهند ولی قرار نیست در شرایطی که هیچ چیزی برای ارائه ندارد نظر متفاوتی ارائه دهند. هیچ برنامه‌ای برای رفع تحریم وجود ندارد. هیچ برنامه‌ای برای تبعید یا تبعید محافظت‌شده یا دولت در تبعید به آنها پیشنهاد نشده است. هیچ چیزی جز حمایت از پوتین یا گلوله‌ای پشت گردن پیشنهاد نشده است. 

کوتکین می‌گوید: «ک‌گ‌ب گورباچف را به قدرت رساند.» او در استان استاوروپول یک آپاراتچیک بود و یوری آندروپوف برای رسیدن به مسکو نقشه کشید اگرچه کشاورزی در استان استاوروپول لزوماً در سطح بالایی قرار نداشت. کوتکین می‌گوید: «گورباچوف وارد رهبری شد چون ک‌گ‌ب نسبت به خط مشی اتحادیه جماهیر شوروی و توانایی‌های این کشور در مقابل آمریکا نگرانی داشت.

آنها نیاز به تجدیدنظر و سازماندهی دوباره داشتند. آنها نیاز داشتند یک قدم به عقب بروند تا آسیب‌پذیری‌های خود را کاهش دهند. فهرست تعهدات آنها فراتر از توانایی‌ها رفته بود. بیش از حد توان از خود کار کشیدند. آنها مردان سخت‌کوش رژیم‌اند که این کار را انجام دادند. پس این افراد وجود دارند.» به گفته کوتکین، ترامپ با تمام رهبران قوی و رهبرانی که تظاهر به قوی بودن می‌کنند نقش پلیس خوب را بازی می‌کند و او سپس کارکنان خود را دارد که با آنها نقش پلیس بد را بازی کند. او با تمام متحدان ما، متحدانی که با آنها توافقنامه داریم، نقش پلیس بد را بازی می‌کند و کارکنانش نقش پلیس خوب را بازی می‌کنند. 

کوتکین معتقد است که این موضوع برای ترامپ مثل مسابقه کشتی حرفه‌ای سرگرم‌کننده ا‌ست. این یک برنامه تلویزیونی است. دوج سریال «کارآموز» است (سریالی که در آن دونالد ترامپ به‌عنوان مجری به‌همراه 3 فرزندش مهارت‌های تجاری گروهی از رقابت‌کنندگان را قضاوت می‌کرد) که حالا ماسک به جای ترامپ نشسته و کارمندان دولت را اخراج می‌کند. «تو اخراجی!» (یکی از جملات معروف ترامپ که در آخر برنامه کارآموز به رقابت‌کننده اخراجی) این نسخه‌ای از دولت است با محوریت چرخش خبر و توجه‌محور که ترامپ‌محور است. 

دیدگاه چین از مشاجره اوکراین، روسیه و آمریکا

چین یک کشور شگفت‌انگیز است. یک تمدن کامل. پیشرفت‌های آن‌ها تحسین‌برانگیز است. کوتکین می‌گوید: «آنها از حدود سال 1800 به‌مدت 170 سال شکست بدی خوردند. این موضوع با ظهور آمریکا به عنوان ابرقدرت تلاقی پیدا کرد. چینی‌ها در کنار هند بزرگترین اقتصاد جهان بودند و قطعاً به خود به‌عنوان مهم‌ترین کشور جهان نگاه می‌کردند و دلایل خوبی برای این کار داشتند.‌» سپس اروپایی‌ها وارد شدند: بریتانیایی‌ها هند را تصرف کردند.

هیچ‌کس هیچ‌وقت تلاش نکرد چین را تصرف کند اما چین از سوی امپریالیست‌ها همواره مورد حمله قرار گرفت. آمریکا در آن جهان خیزش پیدا کرد  و چین دوباره در اواخر 1970 به‌ویژه در 1990 و 2000 ظهور پیدا کرد.  حالا برای اولین‌بار در تاریخ ثبت‌شده، چین و آمریکا همزمان با یکدیگر قدرتمند شده‌اند. در دوران هزاره که چین قدرتمندترین کشور جهان بود، آمریکایی وجود نداشت. زمانی که آمریکا پیدا شد، 13 مستعمره در سواحل شرقی آمریکا (مستعمرات نوپای انگلستان) و 3 میلیون نفر در قرن 18، چین 300 میلیون نفر جمعیت داشت و بزرگترین اقتصاد جهان بود. 

امروز یک نظم جهانی مبتنی بر آمریکا وجود دارد و چین دوباره ظهور پیدا کرده اما این اولین بار است که چین در نظم جهانی مبتنی بر آمریکا قرار گرفته. کوتکین می‌گوید: «حالا، چین از این موضوع خوشش نمی‌آید و آنها به نوعی رفتار خواهند کرد تا با زور با این موضوع مقابله کنند و نظم جهانی را تشکیل دهند.» نظمی که  نه بر اساس منافع آمریکا، جایی که چین یک شریک کوچک است بلکه بر اساس منافع چین.» چین می‌خواهد اول نظم به‌رهبری آمریکا را از شرق آسیا خارج کند.

اگر چینی‌ها نظم به‌رهبری آمریکا را شکست دهند، مسیر آینده آنها برای رفاه ادامه‌دار چیست و چه کسی از منابع جهانی دفاع می‌کند که رفاه، تجارت جهانی و امنیت تمام کشورها به‌آن بستگی دارد؟ کوتکین می‌گوید: «این جهانی است که در حال حاضر در آن هستیم و آنها به ترامپ نگاه می‌کنند و هیچ ایده‌ای ندارند که اتفاق بعدی چه خواهد بود. آنها نمی‌دانند؛ آنها به‌خاطر ترامپ بی‌ثبات شده‌اند. به یاد داشته باشید، پوتین فکر می‌کرد ترامپ در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش همه‌چیز را  برای روسیه فراهم خواهد کرد اما ترامپ در قبال روسیه سختیگرانه‌تر از اوباما عمل کرد.»

  کوتکین درباره تاثیر رفتارهای آمریکا با اوکراین بر روابط چین و تایوان می‌گوید: «چین سال‌هاست که پای خود را روی گلوی تایوان گذاشته است: جنگ اطلاعاتی، رزمایش محاصره تایوان حتی همین الان، قطع کابل‌های برق اطراف تایوان. در حال حاضر فقط 14 کابل هستند که تایوان را به شبکه جهانی متصل می‌کنند و می‌توان آنها را قطع کرد و تنها گزینه شما استارلینک ایلان ماسک خواهد بود.» 

تصمیم‌گیری در چین برعهده یک مرد است. یک نفر تصمیم‌های 100هزار میلیارد دلاری می‌گیرد. شی‌جین‌پینگ رهبری گنگ است که خود واقعی‌اش را نشان نمی‌دهد و حرف بیهوده نمی‌زند. کوتکین می‌گوید:«زمانی که از متحدان اروپایی می‌پرسیم: اگر زمانی که یک درگیری در ایندوپاسیفیک با حضور آمریکا و چین باشد، آیا آنها به کمک ما می‌آیند؟ پاسخ آنها «شاید آره شاید نه» بوده است. این تازه در دوران بایدن بود». 

حالا اوکراین معلوم نیست که چه میزان از اراضی خود را از دست می‌دهد. اما مرشایمر معتقد است که اوکراین چاره‌ای جز آن ندارد. او می‌گوید که اوکراین نمی‌تواند تضمین امنیتی داشته باشد چون این امر عملاً به معنای عضویت در ناتوست. مرشایمر در گفت‌وگو با آیزاک چوتنیر خبرنگار نیویورکر می‌گوید که فکر نمی‌کند پوتین پس از پایان این جنگ در فکر حملات بعدی به اوکراین باشد. اما باز هم نمی‌توان آن را با قطعیت گفت. بایدن رئیس‌جمهوری بود که بیشترین کمک‌های نظامی را به اوکراین کرد.

به اعتقاد مرشایمر بایدن از همه جنگ‌طلب‌تر بود و همین باعث شد پس از 13 ماه روی کار آمدن جنگ آغاز شد. ممکن است بگویید که عضویت اوکراین در ناتو لزوماً می‌تواند تهدیدی برای روسیه نباشد. اما پوتین از سال 2008 که برای اولین بار عضویت اوکراین در ناتو مطرح شد به‌وضوح اعلام کرد که این امر یک تهدید موجودیتی برای روسیه است و هیچ‌وقت اجازه چنین توافقی را نخواهد داد. پس از سال 2014 آمریکا و متحدان اروپایی برای اوکراینی‌ها سلاح فرستادند و سربازان آن را آموزش دادند. اوکراین 2021 بسیار قوی‌تر از اوکراین 2014 است که همین تهدیدی برای روسیه است. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار