| کد مطلب: ۵۳۰۴۶

شاهنامه و CFT

اکنون به هر دلیلی مصوبه CFT تأیید شده و رئیس مجلس هم آن را ابلاغ کرد، ولی بعید است که گرهی را از ایران بگشاید. بیشتر شبیه نوشدارو است و به قول شهریار: «نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی.»

در تاریخ مذکور است که حکیم ابوالقاسم فردوسی پس از اتمام شاهنامه، به امید پاداش آن را نزد سلطان محمود غزنوی فرستاد. شاهنامه‌ای که ۳۰ تا ۳۵ سال از وقت گرانبهای فردوسی را گرفته و ایران را زنده کرده بود. ولی رقبای فردوسی (شاعرانی چون عنصری و فرخی) از شاهنامه بدگویی کردند و آن را بی‌ارزش و در تضاد با اسلام خواندند.

سلطان محمود نیز تحت تأثیر این بدگویی‌ها، به جای پاداش متناسب با این اثر سترگ، که ده‌ها هزار دینار طلا بود، تنها اندکی درهم نقره و کم‌ارزش برای او فرستاد. فردوسی که این رفتار را توهین به خود و شاهنامه دانسته و آزرده‌خاطر شده بود، این پول ناچیز را نپذیرفت. گویند آن را به حمامی‌ها و آبجوفروش‌ها بخشید و از ترس خشم سلطان محمود، ترک دیار کرد.

او در غربت، هجونامه معروف خود را در نکوهش سلطان محمود سرود. سرانجام در زادگاهش توس درگذشت. سلطان محمود پس از مدتی که ظاهراً ۷ سال است از کرده خود پشیمان شد و دستور داد همان پاداش شایسته را برای فردوسی ببرند اما هنگامی که کاروان حامل پول به دروازه توس رسید، جنازه فردوسی را از دروازه دیگر شهر بسوی گورستان بیرون می‌بردند.

پسر فردوسی نیز از پذیرش این پول خودداری کرد. ما نمی‌دانیم این روایت چه اندازه درست و واقعی، و چقدر افسانه است؟ ولی فارغ از صحت و سقم آن، هر چه هست، شایع و آموزنده است. داستان تأیید و رد CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ساختار تقنینی ایران از این الگو و شاید هم بدتر از آن، پیروی کرده است. مجلس دهم که حتی اصلاح‌طلبان هم در آن دست بالا را نداشتند برای نجات ایران، FATF و مجموعه آن را تصویب کردند ولی ابتدا در شورای نگهبان و سپس مجمع تشخیص با سعایت و بدگویی بدخواهان کشور تأیید نشد.

این لوایح در مجلسی با اقلیت اصلاح‌طلب تأیید شد، به‌جای تقدیر آن را نادیده گرفتند و خلاف اسلام و مصلحت و... دانستند. معلوم نشد که ۷ سال بعد چه اتفاقی رخ داد که تایید گردید. اگر درباره شاهنامه حداقل و در ابتدا پاداشی ولو اندک برای فردوسی فرستادند ولی اینها حتی پاداشی هم نگرفتند، سهل است که هزینه هم دادند، و بدتر از همه این که ایران هم تحریم شد و راهی برای برون‌رفت از آن باز نگذاشتند.

در این ۷ سال شاخص تورم، جهشی بزرگ و بی‌سابقه کرد و از متوسط ۱۰ درصد در سه سال پیش از تصویب به یکباره به بالای ۳۰ و ۴۰ درصد رسید و تا امروز به‌طور میانگین بیش از ۴۰ درصد شده است. اکنون به هر دلیلی این مصوبه را تأیید و رئیس مجلس هم آن را ابلاغ کرد، ولی بعید است که گرهی را از ایران بگشاید. بیشتر شبیه نوشدارو است و به قول شهریار: «نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی.» حالا که آمده و ابلاغ شده ولی دو نکته مهم است. یکم؛ سعایت‌کنندگان و سنگ‌اندازان همچنان مشغول کار هستند و هر طور که بتوانند مانع از هر تصمیم مفیدی به سود میهن و مردم خواهند شد. 

 از کید و فریبکاری آنان غافل نباید شد. هم‌اکنون شاید امید دارند که اوضاع چنان خراب شود که این مصوبات گرهی از کار فروبسته مردم را نگشاید که البته بی‌راه هم نمی‌اندیشند. دوم؛ این ساختار تصمیم‌گیری منحصر به همین یک مورد نیست در همه حوزه‌ها جاری و ساری است.

اموری که در جهان به سادگی و سرعت به تصمیم‌گیری منتهی می‌‌شود در ایران ماه‌ها و سال‌ها با تاخیر انجام می‌شود. البته تصمیمات نادرست خیلی سریع اتخاذ می‌شود. بنابراین بد نیست که نگاهی به دیگر موضوعات و تصمیمات مهم کشور انداخته شود تا مبادا تحت تأثیر القائات بدخواهان مردم همچنان متوقف مانده باشد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

پربازدیدترین
آخرین اخبار